فکر کردم دوستانم با من شوخی میکنند!
ایسنا/ «گری راوکون» برنده جایزه نوبل پزشکی ۲۰۲۴ در مصاحبه با نوبل پرایز گفت که پس از شنیدن تماس کمیته نوبل گمان کرده دوستانش با او شوخی میکنند
گری راوکون زیستشناس مولکولی اهل آمریکا جایزه نوبل پزشکی ۲۰۲۴ را به طور مشترک با «ویکتور امبروس» زیستشناس رشد اهل آمریکا برنده شد.
به نقل از نوبل پرایز، «آدام اسمیت» از وبسایت نوبل پرایز طی یک تماس تلفنی با «گری راوکون» برنده جایزه نوبل پزشکی ۲۰۲۴ صحبت کرد و از احساس او نسبت به برنده شدن پرسید.
راوکون: سلام
اسمیت: سلام. با گری راوکون صحبت میکنم؟
راوکون: بله
اسمیت: آدام اسمیت هستم.
راوکون: سلام
اسمیت: سلام. بسیار تبریک میگویم.
راوکون: سپاسگزارم.
اسمیت: شما چند دقیقه پیش یک تماس از کمیته نوبل داشتید. چه اتفاقی افتاد؟
راوکون: من چیزی را شنیدم که یک تماس موثق از کمیته نوبل به نظر میآمد(میخندد). همیشه ممکن است یکی از دوستانم باشد.
اسمیت: پس دوستانتان قبلا با شما در این رابطه شوخی کردهاند؟
راوکون: خوب، بهتر است چیزی نگویم اما میدانید تماس از استکهلم در دنیای علم و همین طور ادبیات مرموز است و حتی شاید برندگان جایزه صلح هم با یکدیگر شوخی کنند؛ اگرچه شک دارم.
اسمیت: فکر میکنم آنها در مورد این موضوع بسیار جدی باشند.
راوکون: بله. فکر میکنم آنها بسیار جدی هستند.
اسمیت: ابتدا که این خبر را شنیدید، چه فکری کردید؟
راوکون: من شگفتزده شدم و با خود فکر کردم که این یک خوشحالی بزرگ است.
اسمیت: وقتی شما و ویکتور امبروس یک مکانیسم کاملا جدید را برای بیان ژن کشف کردید، شاید فکر کرده باشید که ارزش نوبل را دارد.
راوکون: نه. در آن لحظه فقط یک کشف جالب بود که ما روی آن کار میکردیم. بسیار جالب بود و ما اعضای جوان هیئت علمی بودیم که میخواستیم در مرحله بعدی کار، از موفقیت خود مطمئن شویم. ما فکر نمیکردیم که این پژوهش برنده جایزه نوبل شود. ما فکر میکردیم که این خیلی جالب است. وقتی یک پژوهش به اوج میرسد، فقط از نگاه کردن به آن لذت میبرید. سپس احساس میکنید که همه چیز تغییر میکند و به جایزه میرسد اما این خیلی زمان برد و یک خوشحالی باورنکردنی بود که در جذب استعدادها به سوی یک حوزه برجسته شرکت دارید. نشستهای برگزار شده با ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر هیجانانگیز بود و هنوز هم است.
اسمیت: شنیدن هیجانانگیز بودن شکلگیری این حوزه از شما دوستداشتنی است زیرا ممکن بود خلاف آن فکر کنید. ممکن بود فکر کنید من این حوزه هیجانانگیز را دارم و این عالی است اما حرف شما بر جنبه اجتماعی آن تاکید میکند.
راوکون: بله. تبادل زیادی وجود داشت.
اسمیت: یک نکته خوب درباره شما این است که این کار را در فاصله بین دو مقطع تحصیلی انجام دادید، به سفر رفتید و درخت کاشتید. این بسیار خوب است که بدون استراحت کار نکردید و وقت کافی را برای تامل کردن داشتید.
راوکون: بله. در آن دوره، یک مسیر پر از کار کردن و کار کردن و کار کردن رایج نبود. من به مدت یک سال در ون خود و در کوههای ایالت اورگن زندگی میکردم، درخت میکاشتم و سپس به آمریکای لاتین سفر کردم. به همین دلیل، داستانهای بسیاری را برای تعریف کردن داشتم. این باعث شد تا داستانهای سرگرمکنندهای داشته باشم. برای افرادی که به آزمایشگاه من میآمدند، صحبت کردن با من یک تجربه متفاوت بود.
اسمیت: اجازه بدهید پرسشم را به پایان برسانم. فکر میکنید آموزش دیدن توسط افراد درست تا چه اندازه تفاوت ایجاد کرد؟ آموزش دیدن توسط افرادی مانند «والتر گیلبرت» یا رابرت هورویتس...
راوکون: آنها بسیار مهم بودند.
اسمیت: منظورم این است که آنها چقدر به شما یاد میدادند اگر چشمان شما برای مسائل مهم باز بود. فکر میکنم این باید یک کلید بزرگ بوده باشد.
راوکون: آنها الگوهایی برای چگونه دانشمند شدن و چگونه فکر کردن درباره مسائل بزرگ بودند. من تحت تاثیر آنها بودم و همین طور تحت تاثیر کسانی که آنها را نمیشناختم و به عنوان یک دانشجو در برکلی فقط آنها را در راهروها میدیدم و با این افراد و دانشمندان بسیار مهم احاطه شده بودم. این یک تغییر بزرگ است که از دبیرستان بیرون بیایید و ناگهان با افرادی که در اوج هستند ملاقات کنید.
اسمیت: چه معرفی شگفتانگیزی است به علم. خارقالعاده است. بسیار سپاسگزارم گری. فکر میکنی بتوانی یک عکس برای من بفرستی؟ کسی کنارت است که همین حالا از تو عکس بگیرد و برای من بفرستد؟
راوکون: وضع موهای من امروز خیلی بد است اما میتوانم دو یا سه ساعت بعد این کار را انجام بدهم.
اسمیت: صادقانه میگویم که ما برندگانی را با پیژامه در تصاویر دوستداشتنی داشتیم.
راوکون: بسیار خوب. عکس میگیرم.
اسمیت: بسیار سپاسگزارم. دوباره تبریک میگویم.
راوکون: سپاسگزارم. خدانگهدار
اسمیت: خدانگهدار