نماد آخرین خبر

بررسی علمی احساس درد

منبع
دکتر سلام
بروزرسانی
بررسی علمی احساس درد
دکتر سلام/ پير باشيد يا جوان به احتمال زياد حداقل در يک نقطه از بدن تان دردي داريد که هيچ ‌وقت علتش را کشف نکرده‌ ايد.بهتر است عامل محرک دردهاي بدنتان را پيدا کنيد. در بسياري از موارد درد يک هشدار است که فرد را نسبت به وجود يک اختلال ، يک واکنش نامطلوب و يک عامل آسيب رسان آگاه مي کند . در واقع مشخص شده است افرادي که به هر علت، قادر به احساس درد نيستند ، در معرض خطرات فراواني قرار دارند. درد باعث مي شود موجود زنده ، به موقع از پديده هاي پيرامون که ممکن است در معرض ديد نباشند، آگاه شود و عکس العمل نشان دهد گاهي اوقات درد موجب ايجاد رفتاري مي شود که براي روند بهبود بيماري يا جلوگيري از پيشرفت آن مفيد است. شکستگي استخوان ، درد شديد را در اندام مبتلا پديد مي آورد که مانع مي شود بيمار آن اندام را حرکت دهد و وضعيت آسيب را از آنچه که هست بدتر کند . با اين همه ، مواردي هستند که به دردهايي بر مي خوريم که در ظاهر هيچ توجيهي ندارند و گويا فقط براي آزار و اذيت پديد آمده اند. گاهي درد در پاسخ به يک واکنش دروني بدن پديد مي آيد ، ولي پيدايش آن نه تنها کمکي نمي کند ، بلکه باعث پيچيده تر شدن اوضاع و تحميل استرس و اضطراب بيش از حد به بيمار مي شود . ظاهرا در همه فرهنگ ها عقيده اي وجود دارد که عنوان مي کند درد عقوبتي است که انسان در ازاي اعمال ناشايستش تحمل مي کند با اين همه مشخص شده است حس درد همانند احساس گرماسرما لمس و فشار در ساير موجودات و به ويژه در پستانداران با خصوصيات مشابه با انسان وجود دارد . هيچ دليل قاطعي وجود ندارد که نشان دهد هر يک از رشته هاي اعصاب محيطي ، مختص به يکي از انواع حس بساوايي ( درد ، تماس ، سرما ، گرما) است، با اين حال، اکثر فيزيولوژيست هايي که به علوم اعصاب پرداخته اند .به فرضيه اختصاصي بودن حس درد اعتقاد دارند . اين فرضيه بيان مي کند که درد ، يک احساس مجزا است که دستگاه عصبي مختص به خود را دارد .گيرنده هاي درد در پوست و در بافت ها و احشاي دروني بدن وجود دارند . در پوست ، اين گيرنده ها برخلاف ساير گيرنده هاي حس هاي سطحي تنها يک پايانه آزاد عصبي هستند .تا مدت ها پس از آغاز قرن بيستم تصور مي شد احشاي دروني بدن کاملا غير حساس هستند و قادر به احساس درد نيستند . ويليام هاروي هنگام مشاهده پسري که دچار آسيب قفسه سينه شده و قلب او در معرض ديد قرار داشت، متوجه شد که لمس قلب باعث بروز هيچ احساسي از جمله درد نمي شود .در سال 1911 نيز هرست نشان داد که اتساع اقشاي توخالي دردناک است. رايل تاکيد کرد که انقباض عضلات صاف اقشاي توخالي براي ايجاد درد کافي است و به اين ترتيب ، عقيده هرست را تاييد کرد. در اعضايي نظير کبد طحال و کليه ها خود نسج داراي حس درد نيستند ولي کپسول يا ديواره احاطه کننده آنها داراي حس درد است التهاب کشيده شدن يا آسيب ديدن اين کپسول منجر به بروز درد مي شود در مورد اعضايي که درون پرده هاي غشايي قرار گرفته اند ، لايه هاي احشايي فاقد حس هستند، ولي لايه هاي جداري ، نظير لايه جداري پلور و صفاق در اثر التهاب و کشش، دچار درد مي شوند . ملزاک و وال در سال 1965 ، فرضيه کنترل دروازه اي درد را مطرح کردند. اين فرضيه، بيان مي کند که شدت و کيفيت دردي که توسط افراد احساس مي شود توسط متغيرهاي فيزيولوژيک و روانشناختي متعددي کنترل و تنظيم مي شود .واقعيت اين است که پيام هاي عصبي مربوط به حس درد ، در شاخ خلفي نخاع و مناطق ديگري از دستگاه عصبي ، دچار تغيير و تعديل مي شوند . رشته ها يا فيبرهاي عصبي که حس درد را از محيط به دستگاه عصبي مرکزي منتقل مي کنند ، انواع مختلفي دارند رشته هاي ضخيم تر که سرعت انتقال پيام در آنها بيشتر است ، درد تيز را منتقل مي کنند . محل اين درد کاملا مشخص است ماهيتي تيز و واضح دارد. فيبرهاي باريکتر هدايت عصبي کندتري دارند و دردي که توسط آنها منتقل مي شود مبهم است به عنوان مثال ، دردهاي شکم که ماهيتي مبهم هستند و نمي توان نقطه خاص رابه عنوان محل درد در آنهامشخص کرد توسط فيبرهاي باريک منتقل مي شوند . تحريک فيبرهاي عصبي که هدايت سريع تري دارند موجب مهار فيبرهاي کند تر مي شود. اين نظريه، اساس پيدايش و معرفي روش هاي تخفيف درد به وسيله تحريکات مختلف پوستي بوده است .از جمله اين روش ها مي توان تحريک عصب از راه پوست را نام برد . اعتقاد بر اين است که روش هاي طب سوزني نيز از طريق اين مکانيسم موثر واقع مي شود.