ميگنا/ الکساندر گراهام بل مخترع تلفن در ۳ مارس ۱۸۴۷ (ميلادي) در شهر ادينبورگ در اسکاتلند زاده شد. وي گرچه چندسالي به مدرسه نرفت ولي با همت خودش و تلاش خانواده هم در دوران ابتدايي و هم در دوران متوسطه شاگرد ممتازي بود.
نام: الکساندر گراهام بل
زادروز: ۳ مارس ۱۸۴۷ - ادينبورگ، اسکاتلند
درگذشت: ۲ اوت ۱۹۲۲ ميلادي (۷۵ سال) - بن بريا، استان نوا اسکوشيا، کانادا
مليت: اسکاتلندي-آمريکايي
پيشه: مخترع، مبتکر و دانشمند
شناختهشده براي: اختراع تلفن
لقب: معرف آوب
همسر: ميبل هابارد
الکساندر گراهام بل (به انگليسي: Alexander Graham Bell) (زادهٔ ۳ مارس ۱۸۴۷ - درگذشتهٔ ۲ اوت ۱۹۲۲) مخترع، مبتکر و دانشمند اسکاتلندي-آمريکايي بود. بل اختراعات زيادي داشتهاست اما شهرت او بيشتر به خاطر اختراع تلفن است. از ديگر اختراعات معروف وي ميتوان به فلزياب اشاره کرد.
زندگي
الکساندر گراهام بل مخترع تلفن در ۳ مارس ۱۸۴۷ (ميلادي) در شهر ادينبورگ در اسکاتلند زاده شد. وي گرچه چندسالي به مدرسه نرفت ولي با همت خودش و تلاش خانواده هم در دوران ابتدايي و هم در دوران متوسطه شاگرد ممتازي بود. او تحصيلات کالج نداشت و از آنجا که پدر گراهام بل يعني ملويل بل متخصص فيزيولوژي صدا، اصلاح گفتار و آموزش به ناشنوايان بود در همان دوران کودکي علاقه بل به شغل پدر در او پيدا شد و او تصميم گرفت با شغل پدر امرار معاش کند.
درسال ۱۸۷۱ ميلادي الکساندر گراهام بل که درآن هنگام ۲۴ ساله بود دو برادر خود را به خاطر سل از دست داد و او خود از بيماري جان سالم به در برد و در همان سال به همراه پدر و مادر خود راهي شهر برنتفورد در انتاريوي کانادا شد، گراهام بل يکسال در کانادا دوران نقاهت خود را سپري کرد.
در همان سال الکساندر راهي ايالات متحده شد چون نامهاي از خانم سارا فولر، مدير آموزشگاه ناشنوايان بوستون دريافت کرد که درآن نامه از او خواسته شده بود که شغل معلمي درآن آموزشگاه را بپذيرد و از آن پس، بل هر روز به کلاس درس ميرفت و روشهايي که از پدر خود براي آموزش ناشنوايان ياد گرفته بود به کار ميبست. او در پايان روز آزمايش ارتعاش را با دياپازنهاي خود ازسر ميگرفت، او دياپازنهاي خود را در اتاق خواب گذاشته بود و برروي آنها کار ميکرد و معتقد بود که مساله ارتعاش مجهولات زيادي دارد او در اين زمينه به مطالعه يکي از کتابهاي مشهور هلموتز، فيزيکدان نامي آلماني، به نام تئوري وظايف اعضاء مبني بر مطالعه احساسات شنوايي پرداخت و در همين زمان يعني در دهه هفتاد او در کارگاه برق چارلز ويليامز که مرجع بسياري از مخترعان بود با توماس واتسون آشنا شد.
واتسون درآن موقع فقط بيست سال داشت اما تا آن زمان به کارهاي گوناگوني پرداخته بود مدرسه را در دوازده سالگي ترک کرد و از آن پس چندي به ظرفشويي ومدتي هم به پيشخدمتي پرداخته بود اما سرانجام به دليل جاذبه شگفت برق به کارگاه ويليام آمده بود. او آدمي چابکدست و تيزهوش بود ودر نمونه سازي مهارت داشت از اين رو مخترعان اورا خوب ميشناختند آشنايي بل با واتسون به اين صورت بود که بل روزي در حاليکه که تلگراف هارمونيک را در دست داشت ملاقات نمود و با او در زمينه بهتر کارکردن دياپازنها و فرستادن چند پيام درآن واحد با يک رشته سيم صحبت کرد بل از واتسون خواست که او را در ساخت اين دستگاه ياري نمايد و واتسون هم قول داد تا آنجا که بتواند با آنها ياري برساند. از آن پس الکساندر و واتسون به آزمايش تلگراف هارمونيک دست زدند و آزمايشهاي آنها پس از تعطيلي کارگاه آغاز ميشد و آنها تا سرتاسر بهار سال بعد با هم کارکردند.
الکساندر و واتسون برابر هم، هريک در سويي از اتاق ايستاده بودند. سيم درازي دو دستگاه را بهم وصل ميکرد، الکساندر گاهبگاه يک دياپازن برمي داشت و به گوشش ميچسباند. سپس آن را بر جايش ميگذاشت و کمي تنظيم ميکرد و آزمايش را ازسر ميگرفت آنها به درستي نظريه خود آگاه بودند اما روش به کار بستنش را نميدانستند نخست نتهايي را بدقت موزون ميکردند و با سيم ميفرستادند اما هنگام دريافت آنها را درهم مييافتند بل در همين هنگام پس از آزمايشهاي زياد، نااميد شد و درهمين هنگام جرقه توليد و ساخت تلفن در مغز او زده شد او طرح خود را به واتسون توضيح داد و پس از مشورت آنها به اين نتيجه رسيدند که ساخت تلفن به هزينه زيادي احتياج دارد و ساختن حتي يک نمونه هم از از استطاعت مالي آنها به دور است.
پس از يکي دوروز بل به خود جرات داد به ديدن آقاي هبرد و آقاي ساندرز که هردو آنها از سرمايه داران بوستن بودند برود تا از آنها پشتيباني بکنند اما آنها استقبال چنداني از بل نکردند و به او پيشنهاد کردند که مشخصات تلگراف خود را به واشنگتن ببرد و آنرا در اداره اختراعات ايالات متحده ثبت کند و او رهسپار واشنگتن شد و بل اختراع خود را ثبت کرد.
از آن به بعد الکساندر هفتهاي يک شب با واگن اسبي به خانه هبرد ميرفت چون در اولين ديدار که الکساندر براي کمک مالي به خانه آقاي هبرد رفته بود دراين ديدار دوستي الکساندر بر دل آن مرد نشست، ميبل دختر آقاي هبرد لال بود و از اين رو پدرش از الکساندر خواست تا با روش خود با او سخن بگويد و سخن گفتن را به او ياد بدهد. پس از چند هفته ديگر چندان نيازي به آموزش نبود! زيرا ميبل خوب سخن ميگفت اما الکساندر هنوز هرهفته به خانه هبرد ميرفت! و خود را درآن خانه بيگانه نمييافت و درهمين هنگام به ميبل قول داد که با او ازدواج بکند، در همين هنگام، دو همکار، دياپازن را براي کارخود کافي نيافته بودند، از اينرو الکساندر برآن شد که بجاي دياپازن، از ني فولادين ارگ استفاده کند و آنها با اين کار نتيجه گرفتند و توانستند صوت را انتقال دهند و امتياز اولين تلفن در ۷ مارس ۱۸۷۶ به او اعطا شد.
در ۲۴ ژوئن ۱۸۷۶ الکساندر به نمايشگاه صدساله صنايع گام نهاد. اين نمايشگاه در فيد مونت پارک فيلادلفيا برگزار شد دراين نمايشگاه که امپراطور برزيل هم حضور داشت، بل برنده جايزه ويژه شد.
پس از آن بل به معرفي اختراع خود در اين زمينه پرداخت و در تالارهاي زيادي سخنراني کرد.
درهمين هنگام آقاي هبرد سرمايهگذاري را در تلفن آغاز کرد و حتي راضي به ازدواج او با ميبل شد و عروسي آنها ۲۱ خرداد ۱۲۵۶ هـ. ش انجام گرفت و درهمين هنگام بل به همراه ميبل روانه انگلستان شد و در آنجا خانهاي را کرايه کرد مشغول پذيرايي مهماناني شد که هرکدام جوياي آشنايي با تلفن بودند و
او در انگلستان حتي در حضور ملکه انگلستان هم طريقه کار تلفن را اجرا کرد.
بل و همسرش در آبان ۱۲۵۷ هـ. ش با کشتي به سوي آمريکا روانه شدند، و بل به محض رسيدن به آمريکا روانه بوستون شد تا به دفاع از امتياز تلفن که شرکت دسترن يونيون مدعي آن شده بود بپردازد.
او در اين دادگاه سر بلند بيرون آمد و در همان سال آقاي هبرد و واستون اولين آگهي را چاپ کردند و اين آگهي تاثير شگفتانگيزي در مردم داشت، هرکس به فکر تهيه تلفن افتاد.
درسال ۱۹۱۵ يک خط تلفن سرتاسري درخاک آمريکا برقرار شد. آن روز رئيس جمهور آمريکا از کاخ سفيد در واشنگتن با فرماندار کاليفرنيا ارتباط برقرار کرده بود و صداي او را ميشنيد.
در اين جشن فقط رئيس جمهور و فرماندار شرکت نداشتند بلکه درهمين هنگام بل در نيويورک پشت ميزي نشسته بود وبا واتسون که در کاليفرنيا بود، درباره روزهاي اوليه اختراع صبحت ميکرد.
در اوت سال ۱۹۲۲ (ميلادي)۱۹۲۲ بل در باغ شخصي خود در بن بريا در استان نوا اسکوشيا در کانادا درگذشت.