بيگ بنگ/ هرکول يکي از صورتهاي فلکي آغازين است که احتمالاً نامگذاري آن در ارتباط با قهرمانان و پهلواناني مانند گيل گمش سومري ميباشد. مشاهده ي آن نياز به کمي تصورات دارد تا بتوان مردي را که وارونه بر روي زانو نشسته و پا بر سر اژدها با ستارگان کم فروغش نهاده، تشخيص داد. زمان رسيدن به نصف النهار ۳ مرداد و مساحت آن ۱۲۲۵ درجه مربع مي باشد.
ستاره ها
نام ستاره آلفاي هرکول، رأس جاثي است که در عربي به معناي «سر زانو زده» است. اين ستاره از قدر سوم براي چشمان غير مسلح است و در تلسکوپهاي کوچک آماتوري به يک جفت ستاره زيبا قابل تفکيک ميباشد. ستاره درخشانتر داراي طيف M۵ II به رنگ سرخ و همدم آن از قدر ۵ با طيف G۵ III با رنگي متفاوت يعني سبز ميباشد و فاصله آنها تا زمين ۶۳۰ سال نوري است.
اجرام عمقي آسمان
M۱۳ يکي از مشخصترين خوشههاي کروي قابل رويت در نيمکره شمالي است در شبهاي صاف اين مجموعه با قدر ۶ همانند ستارهاي مات به نظر ميرسد. قطر آن حدود ۱۰ دقيقه قوسي و شامل حدود ۳۰۰٬۰۰۰ ستاره و به فاصله حدود ۲۳٬۰۰۰ سال نوري تا زمين است. M۹۲ از ديگر خوشههاي کروي است که در خشندگي آن در حد M۱۳ است.
در افسانه
هرکول ماموريت داشت يک اژدهاي آبي چند سر را بکشد، اين نبرد نخست نا اميد کننده به نظر ميرسيد. به جاي هر سري که هرکول از بدن اژدها قطع ميکرد، دو سر ميروئيد. تمام جانوران از هرکول پشتيباني ميکردند، مگر يک خرچنگ – که از سوي الهه “هرا” (hera) که از هرکول نفرت داشت – فرستاده شده بود. اگرچه خرچنگ مرتب پاشنه پاي قهرمان را گاز ميگرفت، ولي بالاخره او موفق شد بر اژدهاي بزرگ پيروز شود. شير نيميا را از پاي در آورد، گراز وحشي “اريمانت” (erymanth)را زنده به دام انداخت. او “استيمفاليد” (stymphalide) پرنده آهنين بال شکمباره و حريص را، که مانع تابش خورشيد شده بود، با نيزههاي خود به زير کشيد. گوزن “کرينيا” (keynea) را که جانوري با شاخ طلايي بود، يک سال تمام تعقيب کرد و بالاخره او را به چنگ آورد. او تنها در يک روز اصطبل “آگيا” (augia) را، که در آن سه هزار گاو يک سال تمام نگاهداري شده بودند، تميز و پاکيزه کرد.
او گاوميش وحشي پادشاه “مينو” (mino) و هيولاي اسبپيکر آدم خوار “ديويد” (diomede) را به چنگ آورد. او در جنگ با ملکه آمازونها پيروز شد و گاوهاي سرخ ارغواني رنگ “گريونري” (geryoneu) را به دست آورد. بالاخره، همانطور که پيشتر بيان شد، بر اژدهاي لادون غلبه يافت و با دستان خالي “زربروس” (zerberus) سگ جهنمي را خفه کرد. وقتي انسان به تمام اين عمليات قهرمانانه نظر ميافکند، صورت فلکي هرکول (جاثي) متواضعتر و بي تکلفتر در نظرش جلوه ميکند. هرکول، با کهکشان راه شيري نيز ارتباط داده ميشود. ميگويند خداوند “هرمس” در ماموريتي از جانب زئوس هرکول نوزاد را بر سينه الهه “هرا” که خفته بود گذاشت. نوزاد با تغذيه از اين شير خدايي چنان قوي و قدرتمند شد که در ميان فنا پذيران مثل و مانند نداشت. وقتي که “هرا” از خواب بيدار شد، هرکول کوچک را با شدت و سرعت از سينه خود جدا کرد، شير او تا دور دستها ي آسمان پاشيد و راه شيري را به وجود آورد.
منابع:
کتاب صورتهاي فلکي – دکتر گري مکلر – دکتر مارک چارترند مترجم مهندس احمد دالکي
کتاب صورتهاي فلکي دکتر اوبلاکر ترجمه بهروز بيضايي