ايسنا/ زنده ياد دکتر کمال الدين جناب، فيزيکدان برجسته و از شاگردان مرحوم دکتر حسابي از ساخت نخستين راديو در ايران خاطره اي شنيدني دارد. راديويي که براي تامين برق آن از پيلي شيميايي که با 80 استکان ساخته شده بود، استفاده شده است.
دکتر جناب در سخنرانياي که پنجم اسفندماه 81 در همايش بزرگداشت يکصدمين سال تولد استاد حسابي داشت در خصوص نحوه آشنايي خود با دکتر حسابي گفت:«بنده، بعد از گرفتن ديپلم متوسطه (سال 1305) تصميم داشتم در رشته زيست شناسي يا به قول آن روز «بيولوژي» تحصيل کنم. در آن زمان، دارالمعلمين عالي، کوتاه مدتي بود که تاسيس شده بود. من در آنجا در رشته زيست شناسي اسم نويسي کردم و مرتب مراجعه مي کردم اما کلاسهاي درس تشکيل نميشد.
مسئولين در پاسخ سوال ما اظهار ميداشتند چون قرار است معلم از خارج بيايد بايد منتظر بمانيد تا ببينيم چه موقع کلاسها شروع مي شود.
در يکي از روزهايي که به آنجا رفته بودم در صحن دارالمعلمين عالي از پشت شيشه يکي از کلاسها ديدم دو دانشجو با ترازو آزمايشي را انجام ميدهند. تابلوي در اتاق را نگاه کردم، ديدم نوشته است: «کارگاه اوزان و مقياس ها». جلوتر آمدم، ديدم روي تابلوي راهروي ساختمان نوشته است «فاکولته فيزيک و شيمي».
پرسيدم: اينها چکار ميکنند؟
گفتند چون رشته فيزيک و شيمي استاد دارد، درس شروع شده است و توضيح دادند که اين استاد، جواني است که تازه از اروپا آمده، در فرانسه تحصيل کرده و شخصا هر دو رشته فيزيک و شيمي را تدريس ميکند.
در آنجا بود که با نام آقاي دکترحسابي آشنا شدم.
ما که چند دانشجو بوديم، گفتيم پس حالا که رشته زيست شناسي شروع نشده، بهتر است اين رشته (فيزيک) را دنبال کنيم و به اين ترتيب از همان موقع، بنده دانشجوي جناب آقاي دکتر حسابي شدم.
از آنجايي که دانشجويي بسيار ساعي بودم از سال دوم آقاي دکتر حسابي به من پيشنهاد کردند، مسئوليت آزمايشگاه را قبول کنم و چنين شد که خدمت دولتي من از همانجا و در خدمت استادم شروع شد که بعدها وقتي ايشان رياست دانشکده را عهده دار شدند، بنده را به عنوان معاون خود، منصوب کردند.
جا دارد به نکته ديگري هم اشاره کنم که استاد حسابي، همواره، لطف و توجه خاصي به من داشتند، چنانچه، هنگاميکه به عنوان وزير فرهنگ، برگزيده شدند، بنده را مفتخر به کسب سمت معاونت خود در وزارت فرهنگ نمودند.
مسئوليت آزمايشگاه فيزيک و شيمي، باعث شد راهنمايي و کمک ايشان به بنده خيلي بيشتر و هميشگي شود و آنچه ايشان داشتند و دانستند را به من آموختند.
جديت آقاي دکتر حسابي به آموزش امور علمي و مهندسي نه تنها به من بلکه به قريب به اتفاق شاگردانشان باعث شد آنان مسووليتهاي بزرگ اجرايي و دستگاههاي تخصصي کشور را به جاي خارجيان با اطمينان خاطر در دست بگيرند و هميشه موفق باشند .
به ياد ميآورم که لحيم کاري، شيشه گري، لوله کشي، اندازه گيري ها، مقياس شناسي و ... ساخت تجهيزاتي مثل دماسنج و راديو و ... از کارهايي بود که علاوه بر درس از آقاي دکتر حسابي ياد گرفتم.
استاد اصرار به کار و تمرينات عملي داشتند، حتي شاهد بوديم براي اينکه کارهاي آزمايشگاهي دانشجويان راه بيفتد از جيب خودشان وسايلي را که احتياج داشتيم ميخريدند.
نکته مهم در ساخت زيربناهاي کشور، آن که آن زمان هنوز دانشگاه تهراني نبود و دانشکده فني تاسيس نشده بود و با اينکه رشته ما فيزيک بود خيلي از دروس مهندسي را از استاد آموختيم و حتي در آزمايشگاه، عملا تمرين مي کرديم.
به طورمثال ايشان يک موتور بنزيني قراضه را پيدا کرده بودند و با هزينه خودشان براي آزمايشگاه خريدند تا با آن يک ژنراتور درست کنيم. با پيچيدن يک آرماتور، برق ميگرفتيم و با اين جريان مستقيم، پيل الکتريکي را پُر ميکرديم و مطالعات جريان الکتريسته را انجام ميداديم و درست مثل يک مهندس دانشگاه ديده، دروس مهندسي و تخصصي مثل برق، معدن و ... مکانيک را ياد ميگرفتيم.
جالب توجه آن که هميشه و هر روز، دکترحسابي در دارالمعلمين عالي، علاوه بر تدريس دروس نظري، قدم به قدم و يکه و تنها براي کارهاي عملي با دانشجويانشان همکاري ميکردند.»
دکتر جناب در ادامه به خاطره ساخت نخستين راديو در ايران با راهنمايي دکتر حسابي اشاره کرد و گفت: «يک روز دکتر حسابي به من گفتند با گروهي از دانشجويان داوطلب يک راديو بسازيم، دانشجوياني که مثل خود من، اسم راديو را شنيده بودند ولي آن را نديده بودند.
استاد روي کاغذ، شِماي سيم کشيهاي آن را به دقت رسم کردند و طرز ساخت را با حوصله زياد به ما نشان دادند.
آن موقع راديوها ترانزيستوري نبود يعني لامپي و بسيار حجيم بود به همين منظور، يک ميز مخصوص بزرگ را در آزمايشگاه به ساخت راديو يعني در واقع ساخت اولين راديوي کشور، اختصاص دادند.
لامپهاي مورد نياز را خودشان از يک سفر اروپايي آورده بودند و براي ساخت پيل الکتريکي و تامين برق مورد نياز آن، حدود 80 استکان هم از خيابان ناصرخسرو ، نزديک دارالمعلمين خريدند.
همانطورکه گفتم طبق شِمايي که خودشان طراحي کرده بودند و بنا به دستور ايشان و با سرپرستي من شاگردان راديو را بستند.
بلندگو نداشتيم، بنابراين از گوشي يک تلفن فرسوده استفاده کرديم که اين کار چند هفته طول کشيد و هرجا گروه راديوساز با مشکل روبرو ميشد به سراغ جناب استاد ميرفتيم تا رفع مشکل کنند تا اين که بالاخره راديو را وصل کرديم.
يک روز بعدازظهر بود که کار تمام شد و متوجه شديم که از گوشي تلفن، صداي موزيک ميآيد، خدا ميداند که بچه ها چقدر تعجب کرده و ذوق ميکردند و بالا و پايين ميپريدند که چطور از اين قوطي صدا بيرون ميآيد.
از آقاي دکترحسابي پرسيدم، اين صدا مال کجاست گفتند نزديکترين فرستنده به اينجا تفليس است. در واقع صداي راديو روسيه (باکو) بود.
خلاصه، اولين صدايي که بنده با گوش خودم شنيدم از راديويي بود که خودم (خودمان) به راهنمايي مرحوم دکترحسابي درست کرديم . آن موقع، بعضي اعيان انگشت شمار از شهرباني کل کشور به سختي مجوز ميگرفتند و راديو از خارج وارد ميکردند که امواج خارجي را مي گرفت.
اين نکته هم مثال جالبي از نوآوري و تلاش ايشان براي استقلال علمي و ملي است. چون فرستنده راديويي در ايران نداشتيم پس از يک سال تلاش با راهنمايي جناب استاد، اولين آنتن فرستنده را در پشت بام دارالمعلمين ساختيم که به ابتکار و پيشنهاد خودشان هر روز صبح و عصر به مدت يک ساعت، وقت آن را به دولت ميفروختيم و با پول آن براي آزمايشگاه وسيله تهيه مي کرديم.»
گفتني است، دکتر کمالالدين جناب در سال ۱۲۸۷ در شهر اصفهان متولد شد. تحصيلات ابتدايي خود را در مدرسه گلبهار و تحصيلات متوسطه خود را در دبيرستان صارميه در سال 1305 به پايان رساند. يک سال به تدريس پرداخت و سپس به تهران رفت و در دارالمعلمين تهران زير نظر دکتر محمود حسابي به مدت سه سال در رشته فيزيک تحصيل کرد و همزمان سرپرست آزمايشگاههاي فيزيک و شيمي شد.
پس از دوران سربازي جهت ادامه تحصيل در سال 1312 فرانسه اعزام شد و از دانشگاه نانسي نيز در زمان کوتاهي دانشنامهٔ فيزيک و رياضي دريافت کرد و سپس عازم امريکا شد.
در امريکا با مراجعه به رابرت ميليکان - فيزيکدان برجسته که در سال ۱۹۲۳ به دريافت جايزه نوبل نائل شد - در موسسه تکنولوژي کاليفرنيا (Caltech) ادامه تحصيل داد و پس از دريافت درجه دکتري در فيزيک هسته اي در سال 1316 به ايران برگشت و به عنوان دانشيار دانشکده علوم به تدريس فيزيک پرداخت .
همان زمان با تدريس وي به ايجاد و تاسيس آزمايشگاه فيزيک و تربيت فيزيک پيشه ها مبادرت ورزيد. وي به عنوان نماينده ايران در اولين کنفرانس بينالمللي اتم براي صلح شرکت کرد. دکتر کمالالدين جناب اولين ايراني بود که دکتري فيزيک هستهيي گرفت و براي پيشرفت فيزيک در ايران تلاش فراواني کرد.
دکتر حسابي در دوره صدارت وزارت فرهنگ در دولت زنده ياد دکتر مصدق، دکتر جناب را به معاونت برگزيد. در سال ۱۳۳۳ به دليل اعتراض به قرارداد کنسرسيوم نفت از دانشگاه برکنار شد، اما پس از مدتي با احترام بيشتر در استقبال بي سابقهٔ دانشجويان به دانشگاه بازگشت.
سخنراني دکتر کمال الدين جناب در همايش بزرگداشت دکتر حسابي
رياست سازمان تربيت بدني، رياست دانشکده علوم، عضويت موثر در انجمنهاي علمي و بينالمللي از جمله انجمن فيزيکدانان امريکا، عضويت در فرهنگستان واژه گزيني و مديريت دبيرخانه دانشگاه تهران از جمله مسووليتهاي دکتر جناب در طول بيش از نيم قرن تلاش علمي، پژوهشي و فرهنگي بود.
استاد کمالالدين جناب در روز شنبه ششم تيرماه 1385 چشم از جهان فرو بست.