کشف چهره یک زن در نقاشی توسط شتاب دهنده‌ی ذرات

مجله علمي ايران/ دانشمندان با استفاده از يک شتاب دهنده ي ذرات موفق به پيدا کردن چهره ي يک زن در نقاشي هاي پرتره دگا ( dega ) شدند . هنگامي که گالري ملي ويکتوريا در سال ۱۹۳۷ اثار ادگار دگا (Edgar Dega) را به نمايش گذاشت، در يکي از نقاشي‌هاي وي پرتره‌ي يک زن مرموز به چشم مي‌خورد. برخي از اظهار نظرها نشان مي‌داد که تغييري در سبک نقاشي فرانسوي در سراسر پرتره‌ي چهره‌ي اين زن ملموس است و همچنين خيلي از افراد به تغيير رنگ ظاهري و رنگ قهوه‌اي آن انتقاد کردند. اما پرتره‌ي ديگري نيز از اين زن وجود داشت که برعکس نقاشي شده بود و برخي از تغيير رنگ‌ها چهره‌ي او را به شبح شبيه کرده بود . بنظر مي‌رسيد که دگا٬ کارهاي ديگري را زودتر رها کرده بود تا اين پرتره را به اتمام برساند اما چه زماني اولين زن را نقاشي کرد ؟ در آن زمان مدل او که بود ؟ بنابراين بعد از اين ميزان ترديد نسبت به اين نقاشي ٬ تلاش‌ها براي فاش کردن زن پنهان در پرتره‌هاي دگا آغاز شد و توسط اشعه‌ي ايکس و عکاسي مادون قرمز جزييات بيشتري بدست آمد و اينجا بود که دستگاه تقويت کننده و تسريع بخش ذرات بار الکتروني به کمک بشر آمد . اين نقاشي در گالري ملي ويکتوريا به نمايش گذاشته شده بود و در سمت چپ پرتره از يک چهره‌ي پنهان و حتي وارونه است . همانطور که مي‌دانيم علم و فناوري براي تسهيل در رسيدن به آنچه محققان مي‌خواهند و براي جهش رو به جلو در قدرت و يا سرعت بسيار موثر است و همچنين به تجهيزات و زيرساخت‌ها و حمايت‌هايي نياز واقعي دارد . چنين وضعيتي در استراليا حاکم بود و بلافاصله پس از شروع عمليات در سال ۲۰۰۸ يک همکاري حرفه اي با CSIRO و آزمايشگاه ملي بروکهن در ايالات متحده صورت گرفت و همچنين اين همکاري به توسعه ي آشکار ساز فلورسانس و اشعه ي ايکس کمک کرد که به مقدار قابل توجهي سريعتراز تکنولوژي فعلي عمل مي‌کنند و البته همکاري هيجان انگيز و طولاني مدتي با گالري ملي ويکتوريا ( GNV ) نيز صورت گرفته بود . گالري ملي ويکتوريا داراي يک مجموعه فوق العاده از هنر استراليا و بين الملل است که برخي اقلام در اين مجموعه سوالهاي بي جواب هستند که با تکنيک هاي تحليلي معمولي قادر به حل و فصل نيستند درست مانند پرتره‌ي دگا از يک زن. اين همکاري‌ها در نهايت ثابت کرد فناوري موثر و موفق بشر ٬ امروز قادر به حل بسياري از مشکلات و همچنين کمک به تحقيقات نوآورانه است که قبلا امکان پذير نبوه است و اين تکنولوژي را آشکار ساز مايا ناميدند. قبل از آشکار ساز مايا، ما در دست‌يابي به تصاوير کوچک براي مثال يک پيکسل از تصوير و يا لايه‌هاي پنهان در نقاشي و يا مشاهده الکترودهاي موجود در فلزات و يا ذرات مورد استفاده در ايمپلنت‌هاي پزشکي ٬ بسيار محدود بوديم و اما با آشکار ساز جديد مايا بر اين محدوديت‌ها غلبه کرديم و در حال حاضر قادر به بدست آوردن ميليون‌ها پيکسل در نواحي بزرگ که تشکيل تصاوير و … را داده اند ٬ تنها در يک ساعت هستيم . با اين تکنولوژي در استراليا ما بر اين باور بوديم که حال فرصت خوبيست براي کشف پرتره‌ي پنهان در کسري از ثانيه و همچنين مهمتر آنکه اين کار را بدون تخريت اين اثر هنري ارزشمند ميتوان انجام داد . در پيوست ميتوانيد با استفاده از رنگهايي که عمدا درنقاشي استفاده شد را ببينيد . در نهايت ما قادر به تحليل اوليه از عناصر موجود و تصاوير جمع آوري شده از نقاشي شديم . اسکن و اشعه ي ايکس و … دست به دست هم دادند تا نقاشي پرتره روي مانيتور کامپيوتر نمايان شود و دريافتم مدل دگا براي اين پرتره، فردي به نام اما دابيني ( Emma Dobiny ) بوده است . همکاري مورخان و متخصصان فناوري مي‌تواند کمک بسزايي در کشف رابزهاي بسياري از آثار هنري و قديمي کند.