زوميت/ گاليلئو گاليله (Galileo Galilei) دانشمند ايتاليايي بود که مانند بسياري از دانشمندان همعصر خود به دليل مطالعه و تحقيقات، لقب همهچيزدان يا (Polymath) را يدک ميکشيد. گاليله را ميتوان يکي از عناصر اصلي گذار از فلسلهي سنتي طبيعي به علوم مدرن ناميد. او همچنين رنانس علمي را به سمت انقلاب علمي هدايت کرد.
نظريات گاليله در علوم مختلف مخصوصا نجوم، او را به فردي ساختارشکن در دوران خود تبديل کرده بود. او يکي از طرفداران اصلي نظريهي خورشيد مرکزي و همچنين نظريهي مرکزيت کوپرنيک بود که در دوران خود، مخالفاني سرسخت در جامعهي منجمان داشت. ادعاي گاليله سرانجام توسط دادگاه تفتيش عقايد مورد بررسي قرار گرفت که در نهايت حکم ارتداد براي اين دانشمند بزرگ صادر شد.
گاليله پس از صدور حکم ارتداد در سال ۱۶۳۲، سالهاي باقي عمر را در منزل زنداني بود. او در سالهاي زندان يکي از برترين کتابهاي خود را با نام The Two Sciences تاليف کرد. گاليله در اين کتاب به شرح دو علم اصلي مورد مطالعهاش پرداخت که امروزه با نام مکانيک و مقاومت مصالح شناخته ميشوند
زمينههاي مورد مطالعه و تحقيق گاليله بسيار متنوع بودند و به همين خاطر لقب پليمث به او داده شده است. او از سرعت، شتاب، جاذبه، سقوط آزاد تا اصل نسبيت، اينرسي و حرکت پرتابهاي را مورد مطالعه قرار ميداد. گاليله تحقيقاتي نيز در علوم کاربردي داشت. او مواردي همچون اصول حرکت آورنگي و تعادل هيدرواستاتيکي را تدوين کرد. اختراعات اين دانشمند ايتاليايي نيز مواردي همچون دماسنج، تلسکوپ و تعدادي قطبنماي نظامي را شامل ميشوند.
گاليله با استفاده از تلسکوپ، به مطالعات نجومي ميپرداخت. از کشفيات او در زمينهي کشف پديدههاي نجومي ميتوان به فازهاي نوري سيارهي زهره، قمرهاي بزرگ سيارهي مشتري، حلقهي زحل و همچنين بررسي لکههاي خورشيدي اشاره کرد.
گاليله به خاطر مطالعات متنوع در علومي همچون نجوم، فيزيک، مهندسي، فلسفه و رياضيات، القاب «پدر اخترشناسي رصدي»، «پدر فيزيک مدرن»، «پدر روشهاي علمي» و حتي «پدر علم» را يدک ميکشد.
تولد و تحصيل
گاليلئو گاليله در ۱۵ فوريهي سال ۱۵۶۴ در شهر پيزا ايتاليا متولد شد. او اولين فرزند از يک خانوادهي ۶ فرزندي بود. پدرش وينچنزو گاليله، موسيقيدان بود و مادرش جوليا آماناتي نام داشت. نام گاليلئو ريشههاي مختلفي در نياکان او و همچنين رسوم ملت ايتاليا در دوران رنسانس داشته است.
گاليلئو در سالهاي کودکي در کنار پدرش ساز لوت را آموخت. در کنار يادگيري موسيقي، گاليلئو از پدرش مفاهيمي همچون درک آزمايشات تجربي، اندازهگيري موسيقايي ريتم و زمان و مواردي از اين دست را آموخت که مجموعهاي از آموزههاي رياضي و تجربي را شامل ميشد.
آشنايي با موسيقي، ريتم و تنظيم سازها، اولين پلهها براي مطالعات علمي رياضي را تشکيل داد
خانوادهي گاليله زماني که او هشت ساله بود به فلورانس نقل مکان کردند. البته گاليلئو در پيزا ماند و نزد ياکوبو بورجيني به تحصيل پرداخت. پس از آن او به کليساي والومبروسا رفت که در ۳۰ کيومتري فلورانس قرار داشت. گاليلئو در سالهاي جواني تمايل زيادي به حضور در مجامع مذهبي کليسا داشت اما به اصرار پدرش، براي ادامهي تحصيل به دانشگاه پيزا رفت تا در علوم پزشکي تحصيل کند.
تنوع مطالعاتي گاليله از همان سالهاي ابتدايي تحصيل در دانشگاه آغاز شد. او در خلال مطالعهي پزشکي به پديدههاي اطراف خود نيز دقت ميکرد. يکي از اولين کشفيات علمي گاليله، حرکت آونگي است. او روزي در خلال مطالعه متوجه حرکت لوستري بر اثر نيروي باد شد و به نظم حرکتي آن دقت کرد. گاليله متوجه شد که صرفنظر از نيروي وارده به لوستر، حرکت رفت و برگشتي آن زماني ثابت خواهد داشت.
او به سرعت به خانه رفت و با آزمايشي ساده، دو آونگ با طول يکسان ساخت و آنها را در دامنههاي حرکتي متفاوت به حرکت درآورد. در نهايت گاليله متپجه شد که زمان حرکت آونگي ارتباطي با دامنهي آن ندارد. حدود يک قرن بعد، کريستيان هويگنس، دانشمند هلندي با مطالعهي دقيقتر حرکت آونگي توانست فرمولي دقيق براي زمان آن تدوين کند.
با وجود علاقهي زياد گاليله به رياضيات، بهخاطر درآمد پايين رياضيدانان نسبت به پزشکان، از مطالعه در اين زمينه منع ميشد. بههرحال او پس از اصرار زياد موفق شد تا پدرش را براي تغيير مسير مطالعه از پزشکي به رياضيات قانع کند. اين تغيير مسير شروع دوران درخشان مطالعات گاليله بود.
گاليله علاوه بر رياضيات به مطالعهي فلسفهي ارسطويي نيز علاقهمند بود و زمان زيادي را به آن اختصاص ميداد. او در سال ۱۵۸۵ تحصيل در دانشگاه را رها کرد و چند سالي را به تدريس خصوص نجوم و رياضيات در فلورانس و شهر سينا پرداخت. در خلال اين سالها او مطالعاتي روي تعادل هيدرواستاتيکي داشت و مقالهاي تحت عنوان «تعادل کوچک» در مورد آن تاليف کرد.
تدريس و مطالعات علمي
اولين اختراع گاليلئو، يک ترموسکوپ بود که بهعنوان نسل اوليهي دماسنجهاي کنوني شناخت ميشود. او سپس کتابي در زمينهي تعادل هيدرواستاتيکي منتشر کرد. گاليله علاوه بر مطالعات علمي در هنر نيز فعاليتهايي جدي داشت. رشتهي Disegno در هنر که بهنوعي به معناي هنرهاي زيبا در فارسي است، يکي از زمينههاي فعاليت او بود که در سال ۱۵۸۸، کرسي تدريس در دانشگاه هنرهاي تجسمي در فلورانس را برايش به ارمغان آورد. او در اين دانشگاه در رشتههاي سايهروشن و پرسپکتيو تدريس ميکرد.
برج پيزا و گلولههاي توپ جنگي از وسايل آزمايشي گاليله براي درک سقوط آزاد بود
علاقهي شديد گاليله به هنرهاي شهر فلورانس و آثار هنرمندان دورهي رنسانس در اين شهر، او را به عقايد زيباييپرستي رساند. يکي از دوستان نزديک گاليله در اين زمان، نقاش مشهور لودوويکو کاردي معرورف به چيگولي بود که بعدا در يکي از نقاشيهايش، مطالعات مداري گاليله را ترسيم کرد.
برج پيزا
گاليله در سال ۱۵۸۹ براي تدريس رياضيات وارد دانشگاه پيزا شد. اولين بيوگرافيهاي نوشته شده در مورد گاليله شهادت ميدهند که او مطالعه روي سرعت سقوط آزاد اجسام را در اين شهر و از برج کج پيزا شروع کرده است. او اجسام مختلفي را از روي اين برج به پايين پرتاب ميکرده تا اثبات کند که سرعت سقوط اجسام سنگين رابطهي مستقيمي با وزن آنها ندارد. او مقالهي On Motion را نيز در همين دوران در مورد حرکت اجسام نوشت و اولين نشانهها از مخالفت با روش علمي ارسطو و همراهي با ارشميدس را در خود نشان داد. گاليله در يافتههاي خود در مورد سقوط آزاد به اين حقيقت رسيد که بدون وجود مقاومت هوا، سرعت سقوط آزاد اجسام با يکديگر برابر خواهد بود.
در سال ۱۵۹۱ گاليله پدرش را از دست داد و مجبور شد تا سرپرستي برادر کوچترش مايکلآنجلو را نيز بر عهده بگيرد. به همين دليل او در سال ۱۵۹۲ به دانشگاه پادوا رفت تا درآمد خود را نيز افزايش دهد. البته اظهارنظرهاي گاليله بر ضد ارسطو نيز در اين نقل مکان بيتاثير نبودند. گاليله تا سال ۱۶۱۰ در اين دانشگاه به تدريس هندسه، رياضيات و نجوم پرداخت.
تلسکوپ گاليله
در بهار سال ۱۶۰۹ تغيير مسيري مهم در زندگي علمي گاليله اتفاق افتاد. او خبرهايي از اختراع يک وسيلهي علمي براي مشاهدهي اجسام دور در کشور هلند دريافت کرد. کنجکاوي گاليله و مطالعه در مورد تلسکوپ باعث شد که او بهتنهايي تلسکوپي را اختراع کند. روش کار او نيز شبيه به ديگران بود اما تفاوت اصلي در اين بود که گاليله به سرعت روند بهبود عملکرد تلسکوپ و لنزها را نيز فراگرفت و با توليد لنزهاي بهتر، تلسکوپي قوي توليد کرد.
اين دانشمند ايتاليايي اولين کسي بود که با تلسکوپ فضا و سيارهها را مطالعه کرد
در آگوست همان سال گاليله تلسکوپ خود مجهز به بزرگنمايي هشت برابري را به مجلس سناي ونيز ارائه کرد و بهخاطر دستيابي به اين اختراع مهم، شغلي مادامالعمر در پادوا و افزايش دوبرابري حقوق را دريافت کرد. مشاهدهي اجرام فضايي توسط دانشمند ايتاليايي در اين سال افزايش يافت و اولين کشف، مربوط به شناخت سطح سخت کرهي ماه بود. گاليله تصاور مشاهده شده از ماه در تلسکوپ را ترسيم کرد و اثبات کرد که سطح اين کره بر خلاف تصور سنتي نرم نيست.
کشف بعدي گاليله در مشاهدهي فضا، قمرهاي چهارگانهي مشتري بود. علاوه بر آن او به اين حقيقت رسيد که تلسکوپ ستارههاي بيشتري نسبت به چشم غيرمسلح نشان ميدهد. اين کشف، حقايقي بزرگ از دنياي نجوم را پيش روي محققان قرار داد. گاليله قمرهاي کشف شده را در کتاب خود با نام «پيامرسانهاي ستارهاي» تشريح کرد و اين کتاب را به دوک بزرگ توسکاني (محل تولدش)، کاسيمو دمديچي تقديم کرده و قمرها را نيز به نام اين خانواده، Medicean Stars نام نهاد.
يکي ديگر از اجرام فضايي که احتمالا توسط گاليله کشف شده، سيارهي نپتون است. اين احتمال از مطالعهي يادداشتهاي او استخراج شده است. در زمان او سيارههاي عطارد، زهره، مريخ، مشتري و زحل کشف شده بودند. او متوجه جرمي ديگر شد که بر خلاف ستارهها، حرکت ميکرد. البته درگيريهاي گاليله مانع از تکميل اين تحقيق شد و سيارهي نپتون تا سال ۱۸۴۶ کشف نشده باقي ماند.
دوران تدريس در دانشگاه پادوا دوران طلايي تحقيقات دانشمند ايتاليايي بود. او در اين دوران در علوم پايه مانند مکانيک، حرکت و نجوم دستاوردهايي داشت و علاوه بر آن، در علوم کاربردي همچون مقاومت مصالح و رصد تلسکوپي نيز فعاليتهايي جدي از خود نشان داد.
لکههاي خورشيدي
مطلالعات و رصدهاي گاليله در سالهاي حضور در پادوا، او را دانشمندي مشهور تبديل کرده بود که زندگي شرافتمندانهاي نيز داشت. او پيش از ترک پادوا متوجه ظاهر عجيب سيارهي زحل شده بود که در مطالعات بعدي، حلقههاي اين سياره را دليل اين ظاهر ناميد. از ديگر پديدههاي مشاهده شده در اين دوران، فازهاي مختلف سيارهي زهره بود که شبيه به قمر زمين تغيير ميکرد. اگرچه اين کشفيات ارتباطي به حرکت زمين به دور خورشيد نداشتند اما به نوبهي خود، اين نظريه را در ذهن گاليله تقويت کردند و تمرکز مطالعاتي او را به منظومهي شمسي تغيير دادند.
پس از مدتي مطالعه و مباحثه در مورد منظومهي شمسي و ديگر زمينههاي تحقيقاتي، گاليله مناظرهاي علمي در مورد لکههاي خورشيدي با دانشمند آلماني کريستوف شاينر ترتيب داد. نتيجهي اين مناظره، کتاب گاليله در مورد لکههاي خورشيدي با نام Letters on Sunspots بود که در سال ۱۶۱۳ منتشر شد. در اين مناظره شاينر اعتقاد داشت که لکههاي خورشيدي، اجرامي در حال دوران حول خورشيد هستند و گاليله، اين لکهها نزديک يا چسبيده به سطح خورشيد ميدانست.
تئوري جزر و مد
کاردينال رابرت بلارمينه در سال ۱۶۱۵ در مقالهاي عنوان کرد که نظريهي مرکزيت کوپرنيک يا خورشيدمحوري براي تاييد نياز به مطالعات دقيق فيزيکي دارد. گاليله ادعا ميکرد که مطالعات و نظرياتش در مورد پديهي جزر و مد، بهعنوان اثباتي بر حرکت زمين قابل استفاده هستند. گاليله ادعا ميکرد که جزر و مد به خاطر حرکت آبهاي اقيانوسها ايجاد ميشود. او حرکت آبها را نيز متاثر از حرکت زمين به دور مدار خودش و همچنين حرکت به دور خورشيد بيان ميکرد.
گاليله ادعاي خود را در سال ۱۶۱۶ بهصورت نظريهاي علمي براي کاردينال اورسيني ارائه کرد. چالش اصلي نظريهي گاليله اين بود که در صورت صحت آن، بايد تنها يک جزر و مد در طول روز اتفاق ميافتاد. اين در حالي بود که گاليله و همکارانش از غلط بودن اين ادعا اطلاع داشتند. به هر حال گاليله از پذيرفتن کامل اين اشکال خودداري ميکرد و دلايل ديگر همچون شکل و ابعاد درياها را در آن دخيل ميدانست. علاوه بر آن او با نظريهي يوهانس کپلر، منجم آلماني مبني بر تاثير ماه روي جزر و مد نيز مخالف بود. آلبرت اينشتين بعدها عنوان کرد که دليل سرسختي گاليله روي اين ايدهي اشتباه، به احتمال زياد با هدف تاکيد روي نظريهي حرکت زمين بوده است.
در سال ۱۶۱۹، گاليله مباحثات سختي با پدر اورازيو گراسي، از کشيشهاي دانشمند ايتاليايي داشت. گراسي استاد دانشکدهي مذهبي رومانو بود. اختلاف نظر اين دو دانشمند ابتدا بر سر نظريهي پيدايش ستارههاي دنبالهدار بود. اما در سال ۱۶۲۳ که کتاب گاليله با نام The Assayer چاپ شد، اين اختلاف نظر وسيعتر شده و مفاهيم اساسي علم را شامل شد.
کتاب گاليله منبعي از ايدههاي او در مورد يادگيري و تمرين علوم بود. اين کتاب به عنوان بيانيهاي علمي از اين دانشمند نيز شناخته ميشود. بههرحال پس از انتشار اين کتاب، گراسي باز هم به اظهار نظر در برابر گاليله ادامه داد و در مقالهاي ناشناس، به تشريح موجوديت ستارهي دنبالهدار پرداخت. از نظر او ستارهي دنبالهدار يک جسم آتشين بود که در مداري بسيار بزرگ و دور از کرهي ماه در حرکت بود.
يکي از شاگردان گاليله با مشارکت او مقالهاي در برابر گاسيني تاليف کرد. ماريو گويدوچي، به کمک گاليله به شرح اشتباهات نظريهي گاسيني پرداخت و البته هيچ ايدهاي براي تشريح ستارههاي دنبالهدار ارائه نکرد. مقالهي اين استاد و شاگرد، توهينهايي به نظريات دانشمندان پيشين و دانشمندان مذهبي آن زمان نيز داشت و البته بسياري از ايدههاي داخل آن از نظر علوم کنوني اشتباه بود.
بههرحال مجادلهي اين دو دانشمند در سالهاي بعدي گسترش يافت و بسياري کشيشهاي يزوئيت (انجمن عيسي) به مخالفت با گاليله پرداختند. گاليله و همکارانش معتقدند تمامي مشکلات بعدي ايجاد شده براي او، در اثر اين اختلاف نظر و بحث جدي با دانشمندان کليسا بوده است.
نظريهي خورشيد مرکزي و محاکمهي گاليله
در دوران قرون وسطي و سلطهي کليسا در مجامع علمي، نظريهي زمينمرکزي يا Geocentric رواج داشت که زمين را مرکز هستي و ديگر اجرام آسماني را در حال گردش به دور آن تصور مي کرد. نظريهي ديگر ترکيبي از زمين مرکزي و خورشيدمرکزي بود که Tychonic نام داشت. پس از اين زمان، نيکولاس کوپرنيکوس در قرن شانزدهم نظريهي خورشيدمرکزي را تشريح کرده و با قدرت از آن دفاع کرد.
پس از مرگ کوپرنيکوس و پيش از مطالعات گاليله، نظريهي خورشيدمرکزي و سيستم منظومهي شمسي شهرت زيادي نداشت. پس از اظهارنظرهاي گاليله نيز مخالفان متعددي از دانشمندان کليسا تا منجمان در برابر او قد علم کردند. يکي از مخالفان اصلي گاليله و کوپرنيکوس، تيکو برا بود که نظريهي تيکونيک را تشريح کرده بود. او پديدهي اختلاف منظر ستارهاي يا Stellar Parallax را نتيجهي نظريهي کوپرنيک ميدانست و معتقد بود تا مشاهده نشدن آن نميتوان اين نظريه را تاييد کرد. هرچند کوپرنيک پيش از مرگ توضيحي براي اين پديده داده بود اما باز هم دانشمندان از نبود اثبات قابل مشاهده براي آن، به منظور مخالفت با نظريهي خورشيد مرکزي استفاده ميکردند.
مخالفتهاي کليسا با گاليله و نظريهاش نيز با توجه به آيات انجيل انجام ميگرفت. کليسا معتقد بود در آيات انجيل به ثابت بودن زمين و غيرقابل حرکت بودن آن اشاره شده است. از طرفي گاليله نظريات خود را با توجه به مشاهدات اخترشناسياش در سال ۱۶۰۹ بيان ميکرد. در دسامبر سال ۱۶۱۳، دوک اعظم فلورانس در نامهاي به يکي از شاگردان گاليله عنوان کرد که آيات انجيل خلاف نظريهي آنها را بيان ميکند. محققان اين نامه را از روي کنجکاوي و با لحني دوستانه تفسير کردهاند.
به هر حال گاليله در نامهي به شاگردش بندتو کاستلي براي او توضبح داد که نظريات آنها مخالفتي با انجيل ندارد. تنها تفاوت اين است که انجيل بر اساس اعتقاد و اخلاقيات نوشته شده و مبنايي علمي ندارد. اگرچه اين نامه منتشر نشد، اما به طور وسيعي گسترش يافت.
اين نامهها و مقالات باعث شد تا در سال ۱۶۱۵، پدر نيکولي لوريني، گاليله را به دادگاه تفتيش عقايد رم احضار کند. او اعتقاد داشت که گاليله و همراهانش در صدد تحريف و تفسير دوبارهي انجيل هستند و اعتقادات آنها مانند پروتستانها براي مسيحيت خطرناک است. اين کشيش از نامهي گاليله نيز بهعنوان مدرکي براي اين دادگاه استفاده ميکرد. گاليله براي دفاع از نظريات علمي و همچنين ديدگاهش در مورد انجيل به رم رفت. بازجويي و مباحثه با گاليله در اين دادگاه ادامه يافت و سرانجام در سال ۱۶۱۶، ايدهي خورشيدمرکزي از سوي کليسا ايدهاي کاملا اشتباه بيان شد.
پاپ پل پنجم به کاردينال بلارمينه دستور داد که نتايح بازجويي و تحقيقات را به گاليله ابلاغ کند و به او دستور دهند که هرگونه اظهار نظر در مورد مرکزيت خورشيد را رد کند. در ۲۶ فوريهي آن سال، گاليله به دفتر کاردينال فراخوانده شد و در حکمي، ار هر گونه اصرار بر اين عقيده، تدريس آن يا دفاع از آن چه به صورت شفاهي و چه کتبي منع شد.
دستور ابلاغ شده، تنها حمايت از اين نظريه بر اساس فيزيک را منع ميکرد و ممانعتي در برابر مطالعه و بررسي آن از ديدگاه فلسفه و رياضيات نداشت. در طول يک دههي بعدي، گاليله از هر بحث و جدلي پيرامون اين موضوغ خودداري ميکرد اما بررسي در مورد آن را ادامه داد و حتي به نوشتن کتابي در اين زمينه نيز تشويق شد. اشتياق گاليله براي نوشتن کتاب تحليلي در مورد نظريهي خورشيد مرکزي، پس از انتخاب کاردينال باربريني به مقام پاپ اوربان هشتم در سال ۱۶۲۳ قوت گرفت.
باربريني يکي از دوستان گاليله و از مشوقان اصلي تحقيقات او بود. اين کشيش مخالف دادگاه برگزار شده در سال ۱۶۱۶ نيز بود. بههرحال گاليله با تشويق دوست خود و پس از کسب تاييديه پاپ و کليسا، کتاب «گفتگو در باب دو سيستم بزرگ جهان» معروف به «ديالوگو» را تاليف کرد. پاپ اوربان هشتم از گاليله درخواست کرده بود که در کتاب خود تنها به بحث پيرامون نظريه بپردازد و از آن دفاع نکند. علاوه بر آن او پيشنهاد داده بود که عقيدهي خودش در اين مورد نيز در کتاب آورده شود. بههرحال گاليله تنها درخواست دوم را اجابت کرد.
يکي از نکات اساسي که موجب دردسرهاي بعدي براي کتاب گاليله شد، شخصيتي به نام Simplicio در متن بود که به عنوان مدافع نظريات زمينمرکزي انتخاب شده بود. گاليله در ابتداي کتاب عنوان کرده بود که نام اين شخصيت از نام يکي از فلاسفهي ارسطويي يعني Simplicius برداشته شده اما متاسفانه اين کلمه در زبان ايتاليايي به معناي سادهلوح و احمق نيز استفاده ميشود. به خاطر اين تشابه و البته اين حقيقت که گاليله صحبتهاي پاپ اوربان هشتم را از زبان سيمپليسيو بيان کرده بود، کتاب اين دانشمند ايتاليايي به نوعي دفاع از نظريهي خورشيدمرکزي و توهيني به نظريهي زمينمرکزي برداشت شد.
اگرچه اکثر تاريخنگاران اين اقدان گاليله را نادانسته و بدون توجه به عواقب عنوان کردهاند، پاپ از تمسخر ايجاد شده بر اثر کتاب عصباني شد و با پايان دادن حمايت از گاليله، او را تنها گذاشت. به همين دليل بار ديگر گاليلئو گاليله براي توضيح در مورد کتابش به رم فراخوانده شد. جلسهي دادرسي گاليله در فوريهي سال ۱۶۳۳ برگزار شد. او در اين دادگاه بارها ادعا کرد که هيچ دفاعي از نظريهي خود انجام نداده و پس از ابلاغ حکم سال ۱۶۱۶ تنها به تحقيق پرداخته است. او هر گونه دفاع مستقيم در کتاب ديولوگو را رد کرد. بههرحال کليسا به اين نتيجه رسيد که يک مخاطب عادي با خواندن کتاب گاليله، تصور دفاع از نظريهي خورشيدمحوري را خواهد داشت.
در نهايت در ۲۲ ژوئن سال ۱۶۳۳، حکم دادگاه تفتيش عقايد رم عليه گاليله صادر شد. اين حکم سه بخش اصلي داشت:
گاليله محکوم به جرم ارتداد شد. او با وجود اختلافات آشکار با متن کتاب مقدس، به روشني از نظريهاي که خورشيد (و نه زمين) را در مرکز هستي قرار ميدهد، دفاع کرده بود. او محکوم به بازپسگيري ادعاي خود شد.
اين دانشمند محکوم به گذراندن دوران زندان در خانه شد که روز بعد از دادرسي اجرا شد و تا پايان عمر ادامه داشت.
کتاب موهن ديالوگو ممنوع اعلام شد. علاوه بر آن ممنوعيت انتشار هرگونه مقاله يا کتاب از گاليله نيز بهصورت غيررسمي اعلام و اجرا شد.
يکي از اتفاقات تاريخي در مورد اين حکم، نقاشي نقاش اسپانيايي، بارتولومه استبان موريلو از دوران حبس گاليله بود. اين نقاشي در سال ۱۹۱۱ مرمت شد و جملهي معروف گاليله (هنوز حرکت ميکند - And yet it moves) در ديوار سلول زندان خانگي در نفاشي نمايان شد. البته اين جملهي افسانهاي اولين بار يک قرن پس از مرگ گاليله به او نسبت داده شد اما مورخان کنوني به اين نتيجه رسيدهاند که اين عبارت پيش از مرگ گاليله و توسط خودش بيان شده است.
دو علم جديد
گاليله در دوران حبس نيز به مطالعات خود ادامه داد و يکي از ماندگارترين کتابهايش با نام Two New Sciences را تاليف کرد. اين کتاب به خاطر ترس از سانسور در هلند چاپ شد و به تشريح مطالعات چهل سال گذشتهي اين دانشمند ايتاليايي در مورد علوم مکانيک و مقاومت مصالح پرداخته بود. آلبريت اينشتين يکي از طرفداران اصلي اين کتاب در عصر حاضر بود. يافتههاي کتاب دو علم جديد، باعث شد تا لقب پدر فيزيک مدرن به گاليله نيز اهدا شود.
گاليله در سال ۱۶۳۸ کاملا نابينا شد و از بيماري شديد باد فتق و بيخوابي نيز رنج ميبرد. اين بيماريها باعث شد تا او اجازهي سفر درماني به شهر فلورانس را پيدا کند.
گاليله تا سال ۱۶۴۲ اجازهي پذيرش ميهمان را در محل حبس داشت. او در همين سال پس از ابتلا به تب شديد و تپش قلب، هشتم ژانويهي سال ۱۶۴۲ در سن ۷۷ سالگي از دنيا رفت. فرديناندو دِمِديچي، دوک بزرگ توسکاني تصميم گرفت که بدن اين دانشمند را در کليساي بزرگ فلورانس با نام Basilica di Santa Croce در کنار قبور پدر و نياکانش دفن کند و مقبرهاي عمودي از سنگ مرمر براي او انتخاب کند.
به خاطر اتهام به ارتداد، گاليله ابتدا در يک مقبرهي معمولي در گوشه ي يک راهرو دفن شد
طرح دوک بزرگ به خاطر مخالفت کليسا لغو شد. پاپ اوربان هشتم و برادرزادهاش کاردينال بفرانچسکو باربريني مخالف اين تصميم بودند؛ چرا که گاليله پيش از اين توسط کليساي کاتوليک حکم ارتداد دريافت کرده بود. آنها دستور دادند که بدن گاليله در بخشي کوچک از کليسا در انتهاي يک راهرو دفن شود. بدن گاليله در سال ۱۷۳۷ از آن مقبره خارج شد و در محوطهي اصلي کليساي باسيليکا دفن شد و يک يادبود براي او نصب شد. در جريان جابجايي سه انگشت و يک دندان از جسد گاليله کنده شد که يکي از اين انگشتها اکنون در موزهي گاليله در فلورانس ايتاليا نگهداري ميشود.
گاليلئو گاليله يک مسيحي کاتوليک بود. او با مارينا گامبا ازدواج کرد و ثمرهي اين ازدواج، دو دختر به نامهاي ويرجينيا (متولد ۱۶۰۰) و ليويا (متولد ۱۶۰۱) و يک پسر به نام وينچنزو (متولد ۱۶۰۶) بود. البته ازدواج و فرزندان گاليله در قوانين آن زمان ايتاليا غيرقانوني بودند و او به همين دليل، دختران خود را از ازدواج منع کرد. از طرفي برخي مورخان دليل اين تصميم او را پيشگيري از هزينههاي سرسامآور ازدواج بيان کردند که گاليله در زمان ازدواج خواهرانش با آن روبرو بوده است.
دختران گاليله به خاطر تصميم پدر مجبور به زندگي در کليسا شدند و هر دو در کليساي سن متئو در فلورانس به خدمت مشغول شدند. ويرجينيا پس از ورود به کليسا نام ماريسا سلسته را برگزيد. او در تاريخ دوم آوريل سال ۱۶۳۴ از دنيا رفت و در کنار پدرش دفن شد. ليويا نام خواهر آرکآنجلا را برگزيد و در اکثر اوقات عمر از بيماري رنج ميبرد. وينچنزو نيز در نهايت به عنوان وارث حقيقي گاليله انتخاب شد.
ميراث پس از مرگ
تحقيقات گاليله پيرامون نظريهي خورشيدمرکزي تا سالها پس از مرگش مسکوت ماند و بحث و جدال پيرامون آن از بين رفت. در سال ۱۷۱۸ ممنوعيت چاپ نوشتههاي اين دانشمند بزرگ برداشته شد و در فلورانس تعدادي از مقالات و کتابهاي او به جز ديالوگو چاپ شدند. در سال ۱۷۴۱، پاپ بنديکت چهاردهم هم ممنوعيت چاپ اين کتابها را برداشت و حتي اجازهي چاپ نسخهاي تقريبا سانسور شده از کتاب ديالوگو را صادر کرد. در سالهاي بعدي مقاومت در برابر تحقيق پيرامون نظريهي گاليله به مرور برداشته شد تا اين که در سل ۱۸۳۵ به طور کلي اين مسئله از حالت ممنوعيت خارج شد.
در سال ۱۹۳۹، پاپ پيوس دوازدهم در مراسم سخنراني در آکادمي مذهبي علوم با نام Pontifical Academy of Sciences گاليله را يکي از شجاعترين محققان دوران خود ناميد که بدون توجه به موانع سنتي پيش رو، با قدرت به اثبات نظريات خود پرداخته است. اظهار نظر بزرگ بعدي از طرف مقامات کليسا در سال ۱۹۹۰ انجام شد و پاپ بنديکت شانزدهم با تعريف از طرز تفکر نقادانهي گاليله، آن را شروعي بر انقلابهاي علمي بعدي ناميد.
پاپ جان پل دوم در سال ۱۹۹۲ انتقادي سخت به محاکمهي گاليله ايراد کرد. در سال ۲۰۰۸، مدير آکادمي مذهبي علوم يعني نيکولا کابيبو اعلام کرد که به پاس قدرداني از تحقيقات اين دانشمند ايتاليايي، مجسمهاي از او در داخل واتيکان نصب خواهد شد. البته چند ماه بعد اين تصميم لغو شد.
دانشمندان بزرگ قرن بيستم و بيستويکم مانند آلبرت اينتشتين و استيون هاوکينگ، همگي به اهميت مطالعات گاليله روي شکلگيري علوم مدرن اذعان داشتهاند. تاثير تحقيقات اين ستارهشناس ايتاليايي به حدي بود که قمرهاي چهارگانهي سيارهي مشتري به نام قمرهاي گاليله نامگذاري شدند. علاوه بر آن، تعدادي ديگر از پديدهها و محصولات علمي نيز به نام اين دانشمند ثبت شدهاند. بهعنوان مثال اولين فضاپيمايي که وارد مدار مشتري شد، فضاپيماي گاليله نام گرفت.
چهار قرن پس از مطالعهي فضا با تلسکوپ توسط گاليله، سال ۲۰۰۹ بهعنوان سال بينالملي نجوم انتخاب شد
سال ۲۰۰۹، برابر با چهارمين قرني بود که گاليله فضا را به کمک تلسکوپ مشاهده کرد و سازمان ملل متحد، آن را سال بينالمللي نجوم ناميد. در همين سال يک سکهي ۲۵ يورويي به مناسبت سال بينالمللي نجوم ضرب شد که تصويري از گاليله به همراه تلسکوپ مشهورش در آن نقش بست. علاوه بر نجوم، در فيزيک نيز نام اين دانشمند گرامي داشته شده و واحد شتاب در سيستم غير SI، گاليلئو يا Gal ناميده شده است.
ياد گاليله پس از مرگ علاوه بر مجامع علمي در رسانهها و جامعهي هنري نيز زنده نگه داشته شد. اجراهاي اپرا، نمايشنامهها، کتابها و فيلمهاي متعددي با ياد اين دانشمند ايتاليايي ساخته شده است. نمايشنامهي زندگي گاليلئو در سال ۱۹۴۳ توسط نمايشنامهنويس آلماني برتولت برشت نوشته شد که در سال ۱۹۷۵ نيز فيلمي سينمايي با اقتباص از اين نمايشنامه ساخته شد. کتاب علمي تخيلي روياي گاليلئو در سال ۲۰۰۹ با ياد اين دانشمند نوشته شد که در آن، گاليله براي حل يک بحران علمي به زمان آينده سفر کرده است.
توليدکنندهي حرفهاي تلسکوپ که با فروش آنها به تاجران ونيزي درآمد خوبي کسب کرد. تاجران با خريد تلسکوپهاي گاليله زمان رسيدن کشتيها را تخمين ميزدند و در تجارتهاي آتي شرکت ميکردند.
کاشف قمرهاي سيارهي ديگر به جز زمين. او چهار قمر مشتري را کشف کرد که تحت عنوان قمرهاي گاليله و با نامهاي آيو، اروپا، گانميد و کاليستو شناخته ميشوند.
گاليله کشف کرد که زهره مانند ماه، فازهاي متنوعي از هلال باريک تا قرص کامل دارد. اين کشف اولين قدمها براي اثبات ثابت بودن خورشيد در مرکز منظومهي شمسي را تشکيل داد.
کاشف حلقههاي زحل.
کاشف کوههاي کرهي ماه.
گاليله کشف کرد که راه شيري از ستاره تشکيل شده است.
اولين کسي که سيارهي نپتون را با تلسکوپ مشاهده کرد.
مولف نظريهي سرعت برابر اجسام در سقوط آزاد در محيط خلأ.
گاليله کشف کرد که با اعمال نيروي جاذبه به يک جسم، شتاب آن با نسبتي ثابت افزايش ميکند.
کاشف فرمول حرکت پرتابهاي. گاليله ادعا کرد که هر جسم پرتاب شده از سطح زمين در يک مسير منحني سهموي حرکت خواهد کرد.
مولف مفاهيم اساسي اينرسي. گاليله عنوان کرد که هر جسم محرک روي يک سطح صاف تا زماني که با مقاومت روبرو نشود، با سرعت ثابت و در مسير اوليه حرکت خواهد کرد. اين نظريه، اساس قانون اول نيوتون را تشکيل داد.
گاليله اولين نظريهي نسبيت را بيان کرد. طبق اين نظريه، قوانين فيزيک براي تمامي ناظران محرک در يک مسير مستقيم با سرعت ثابت، برابر است.
کاشف فرمول حرکت آونگي.
گاليله تلاش کرد تا سرعت نور را محاسبه کند اما متوجه شد اين سرعت بيش از توانايي اندازهگيري او است.
گاليله ثابت کرد که تعداد اعداد مربع (۱، ۴، ۹، ۱۶، ۲۵،...) برابر با تعداد اعداد طبيعي است. در نگاه اول به نظر ميرسد که تعداد اعداد طبيعي (۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ...) بيشتر باشد. گاليله در نظريهي خود به اين حقيقت اشاره کرد که براي هر عدد مربع، يک عدد طبيعي وجود دارد. اين نظريه با نام پارادوکس گاليله شناخته ميشود.
نقل قولهاي مشهور از گاليلئو گاليله
هر چيزي که قابل اندازهگيري است را اندازهگيري کنيد. بقيهي المانها را نيز قابل اندازهگيري کنيد.
هيچ نکتهاي را نميتوان به افراد آموخت. تنها بايد به آنها کمک کنيد که نکته را درون خودشان پيدا کنند.
هر حقيقتي پس از کشف قابل درک است. نکتهي مهم، کشف کردن است.
اگر بار ديگر به زمان شروع تحصيل باز گردم، قطعا با رياضيات شروع خواهم کرد.
رياضيات زبان خداوند در طراحي و ساخت جهان هستي است.
در مباحث علمي، اعتبار هزاران دانشمند، ارزشي کمتر از دليل و برهان يک دانشمند معمولي دارد.
غرور هيچ کس باعث نشد که از او نکتهاي ياد نگيرم.
بازار