نماد آخرین خبر

بیوگرافی «الکساندر گراهام بل» مخترع تلفن

منبع
زوميت
بروزرسانی
بیوگرافی «الکساندر گراهام بل» مخترع تلفن
زوميت/ الکساندر گراهام بل يکي از دانشمنداني بود که با اختراعات خود، نقطه‌ي عطفي در تاريخ علم، فناوري و ارتباطات ايجاد کرد. الکساندر گراهام بل (Alexander Graham Bell) دانشمند اسکاتلندي متولد قرن نوزدهم ميلادي بود. اين دانشمند، محقق، مهندس و مخترع، شهرت اصلي خود را مديون اختراع تلفن و تاسيس شرکت تلگراف و تلفن آمريکا يا AT&T است. پدر، پدربزرگ و برادر الکساندر از سخنوران مشهور و مادر و همسرش هر دو ناشنوا بودند. اين واقعيت‌هاي خانوادگي همگي در شکل‌گيري مسير زندگي و تحقيقات اين دانشمند بزرگ نقش داشته‌اند. گراهام بل ابتدا تحقيقات خود را پيرامون دستگاه‌هاي شنوايي و سخنراني انجام داد. اين تحقيقات بعدا باعث شد که او در سال ۱۸۷۶ پتنت اولين دستگاه تلفن را در دفتر ثبت پتنت آمريکا ثبت کند. نکته‌ي جالب در مورد اين دانشمند اين که او تلفن را مزاحم شغل اصلي‌اش يعني تحقيقات مي‌دانست و هيچ‌گاه در اتاق مطالعه‌اش تلفن نداشت. بل در سال‌هاي پاياني عمر، تحقيقات قابل توجه ديگري در صنايعي همچون دستگاه‌هاي ارتباط نوري، قايق‌هاي باله‌دار و صنعت هواپيما انجام داد. او يکي از موسسان انجمن نشنال جئوگرافيک هم بود و در سال‌هاي ۱۸۹۸ تا ۱۹۰۳ به‌عنوان معاون ارشد آن فعاليت مي‌کرد. الکساندر بل در سوم مارس ۱۸۴۷ در ادينبورگ اسکاتلند متولد شد. او دو برادر به نام‌هاي ملويل جيمز بل و ادوارد چارلز بل داشت که هر دو در سنين جواني و بر اثر بيماري سل از دنيا رفتند. پدرش پروفسور الکساندر ملويل بل بود که در زمينه‌ي آواشناسي تحقيق مي‌کرد. مادر الکساندر، اليزا گريس نام داشت. الکساندر در سن ۱۰ سالگي از پدرش درخواست کرد تا مانند برادران، يک نام مياني داشته باشد. به‌همين دليل او در سن ۱۱ سالگي اجازه‌ي انتخاب نام مياني را پيدا کرده و نام گراهام را براي اداي احترام به يکي از دوستان نزديک خانوادگي انتخاب کرد. البته خويشاوندان و دوستان نزديک او را الک (Aleck) صدا مي‌زدند. الکساندر بل از سنين کودکي به مطالعه، کشف و اختراع مي‌پرداخت الکساندر از همان سنين کودکي کنجکاو و علاقه‌مند به کشف طبيعت بود. او گونه‌هاي گياهي و جانوري را جمع‌آوري و روي آنها تحقيق مي‌کرد. نزديکترين دوست او در آن زمان بن هاردمن بود که خانواده‌اش يک کارخانه‌ي آرد داشتند. الکساندر در مورد نحوه‌ي کار اين کارخانه از دوستش سوال پرسيد و متوجه شد که براي توليد آرد، بايد ابتدا پوست و سبوس گندم را در يک فرآيند دشوار از آن جدا کرد. الکساندر با دقت در اين فرآيند در ۱۲ سالگي اولين اختراع خود را انجام داد. او دستگاهي ساده براي جدا کردن پوست گندم ساخت که تا سال‌ها از آن در کارخانه‌ي آرد استفاده شد. علاوه بر علم، موسيقي، هنر و شعر نيز در حوزه‌ي علاقه‌مندي‌هاي الکساندر بودند و مادرش او را در فعاليت در اين زمينه‌هاي تشويق مي‌کرد. او بدون آموزش آکادميک، پيانو زدن را فرا گرفت. نکته‌ي جالب اين که با وجود درونگرا و ساکت بودن، الکساندر تقليد صدا را نيز ياد گرفت و اعضاي خانواده را در ميهماني‌ها سرگرم مي‌کرد. مادر او از سن ۱۲ سالگي ناشنوا شده بود. الکساندر براي ارتباط با مادرش زباني با انگشت اختراع کرد که با اشاره کردن روي ميز، صحبت‌هاي اعضاي خانواده را براي او بيان مي‌کرد. او تکنيک‌هايي براي صحبت کردن با اصوات واضح با مادرش نيز ابداع کرد که در برقراري مکالمه مفيد بود. در نهايت تلاش‌‌هاي متعدد براي ارتباط هرچه بهتر با مادر بود که الکساندر گراهام بل را به مطالعه‌ي علم آکوستيک يا صوت شناسي علاقه‌مند کرد. آموزش علم فصاحت و سخنوري يکي ازفعاليت‌هاي خانوادگي اجداد و اقوام بل بود. پدربزرگش الکساندر بل در لندن، عمويش در دوبلين و پدرش در ادينبورگ به آموزش اين علم مشغول بودند. پدر او مقالات و کتاب‌هاي متعددي در اين زمينه چاپ کرد که برخي از آنها همچون کتاب The Standard Elocutionis هنوز معتبر هستند. او علائم سخنوري تصويري (Visible Speech) را به فرزندان خود آموزش داد. الکساندر به قدري در اين آموزش‌ها ماهر شد که همواره به‌عنوان دستيار به همراه پدرش در رويدادها و همايش‌ها شرکت کرده و تحسين حضار را بر مي‌انگيخت. الکساندر مانند دو برادرش تحصيلات ابتدايي را در خانه و تحت تعليم پدر فراگرفت. او سپس به دبيرستان سلطنتي ادينبورگ رفت اما تنها پس از ۴ ترم و در ۱۵ سالگي آنجا را ترک کرد. دوران تحصيل او در دبيرستان پر از نمرات ضعيف و غيبت‌هاي متعدد بود؛ چرا که بل تنها به علوم طبيعي و زيست علاقه نشان مي‌داد و با وجود اصرار پدر، علاقه‌اي به شرکت کردن در کلاس‌هاي ديگر نداشت. بل پس از ترک دبيرستان به لندن و نزد پدربزرگرش رفت. عشق و علاقه‌ي او به يادگيري در همان سال اول زندگي در لندن چندين برابر شد و ساعت‌هاي متمادي از روزش به مطالعه و بحث در مورد موضوعات مختلف علمي مي‌گذشت. بل بزرگ صحبت کردن فصيح و بدون مشکل را به نوه‌اش آموزش داد و او را براي تبديل شدن به يک معلم آماده کرد. بل در ۱۶ سالگي به‌عنوان معلم کارآموز موسيقي و سخن‌وري در آکادمي وستون هاوس در الگين موري اسکاتلند مشغول به کار شد. او در سال بعد به دانشگاه ادينبورگ رفت و به برادرش ملحق شد. در سال ۱۸۶۸، کمي پيش از آن که براي مهاجرت به کانادا با خانواده آمده شود، امتحانات تکميلي را با موفقيت گذراند و در پذيرش کالج دانشگاهي لندن (UCL) پذيرفته شد. اولين مطالعات صوتي پدر بل او را در يادگيري سخن‌وري بسيار تشويق مي‌کرد. روزي در سال ۱۸۶۳ او فرزندان خود را به ديدن نمايش يک اتوماتون ساخته شده توسط سر چارلز ويتستون برد. اين ربات اوليه بر اساس مطالعات و آموزه‌هاي ولفگانگ فان کمپلن ساخته شده بود و يک شبيه‌سازي از صداي انسان در خود داشت. بل که شيفته‌ي عملکرد اين ماشين شده بود پس از تهيه‌ي کتاب کمپلن و ترجمه‌ي دشوار آن از زبان آلماني، به‌همراه برادر بزرگترش ملويل، يک نمونه‌ي اوليه از آن را ساخت. پدر خانواده‌ي بل از اختراع فرزندانش بسيار خشنود شد و علاوه بر تامين هزينه‌ي خريد تمام تجهيزات آزمايشات آنها، قول يک جايزه‌ي بزرگ را نيز به پسرانش داد. ملويل در ساخت حنجره و گلوي اين ربات مشغول شد و مسئوليت دشوارتر ساخت يک جمجمه‌ي طبيعي به الکساندر رسيد. نتايج تلاش آنها يک سر رباتيک بود که مي‌توانست چند کلمه صحبت کند. اين سر رباتيک با جريان هوا که از طريق تلمبه‌ي بادي وارد آن مي‌شد و همچنين تنظيم دقيق لب‌ها، کلمه‌ي «ماما» را تلفظ مي‌کرد. اولين اختراع بل در حوزه‌ي صوت، يک ربات ساده با قابليت صحبت کردن بود موفقيت در ساخت ربات سخنگو بل را تشويق کرد تا آزمايشاتش را روي نمونه‌هاي زنده انجام دهد. او از سگ خانواده براي انجام آزمايش استفاده مي‌کرد و به آن، تلفظ کردن برخي کلمات را با صداي نامفهوم ياد داد. اين تلاش‌هاي اوليه موجب شد تا بل تحقيقات خود در مورد انتقال صدا را نيز شروع کند. او اولين مطالعاتش را روي پديده‌ي رزونانس انجام داد و از دستگاه دياپازون براي مطالعه استفاده مي‌کرد. بل در ۱۹ سالگي نتايج اوليه‌ي تحقيقاتش را براي يکي از همکاران پدر يعني الکساندر اليس که يک واژه شناس بود ارسال کرد. اليس پاسخ نامه‌ي الکساندر را به سرعت داد و به او يادآوري کرد که تحقيقاتي مشابه در آلمان انجام شده است. او نسخه‌اي از کتاب هرمان فون هلمهولتز را نيز براي بل ارسال کرد. بل نگران اين بود که اختراع بزرگ توسط دانشمند آلماني انجام شده باشد هلمهولتز توانسته بود حروف صدادار را با استفاده از دياپازون انتقال دهد. به همين دليل دانشمند جوان اسکاتلندي به مطالعه‌ي دقيق کتاب آلماني با ترجمه‌ي تقريبا غلط فرانسوي مشغول شد. بل در خلال تحقيقاتش به صورت اتفاقي به استنباطي رسيد که پايه‌ي تحقيقات و دستاوردهاي علمي بعدي او را تشکيل داد. او در گزارش‌هايش نوشت: من اطلاع دقيقي از موضوع اصلي نداشتنم اما تصور مي‌کردم که اگر بتوان حروف صدادار را با استفاده از وسايل الکتريکي توليد کرد، پس مي‌توان حروف بي‌صدا و در نهايت کل فرآيند صحبت کردن را شبيه‌سازي کرد. من تصور مي‌کردم که هلمهولتز توانسته اين کار را انجام دهد و دليل موفق نشدن من به خاطر استفاده نکردن از برق است. در نهايت اگر در آن سال‌ها من مي‌توانستم آلماني را به خوبي بخوانم، شايد هيچ‌گاه تحقيقاتم پيشرفت نمي‌کرد. خانواده‌ي بل در سال ۱۸۶۵ به لندن رفتند و الکساندر نيز به‌عنوان استاديار در Weston House مشغول شد و در ساعات فراغت با تجهيزات آزمايشگاهي محدود به مطالعات خود مي‌پرداخت. تمرکز آزمايش‌هاي او روي انتقال صدا به‌وسيله‌ي الکتريسيته بود و بعد از مدتي، يک کابل تلگراف بين اتاق خودش و دوستش در کالج سامرست کشيد. در همين سال‌ها خانواده‌ي آنها با تراژدي از دست دادن يکي از برادران روبرو شد. به‌هرحال بل به تحصيل در کالج دانشگاهي لندن ادامه داد. کمک‌هاي الکساندر به پدرش در مورد طراحي و آماده‌سازي سخنراني‌هاي تصويري، باعث شد تا او به مدرسه‌ي خصوصي Susanna E. Hull رفته و در آنجا به عنوان آموزگار دانش‌آموزان ناشنوا مشغول شود. در همان سال‌ها برادر بزرگتر يعني ملويل به موفقيت‌هاي زيادي در اين زمينه رسيده و مدرسه‌ي خصوصي خودش را تاسيس کرده بود. البته پس از مدتي او نيز بر اثر بيماري سل از دنيا رفت و خانواده‌‌ي بل که متوجه بيماري خفيف فرزند آخر خود شده بودند، براي نقل مکان به کانادا آماده شدند. مهاجرت به کانادا و آموزش ناشنوايان بل در سال ۱۸۷۰ به همراه پدر و مادر و همسر برادرش به پاريس اونتاريو کانادا رفت. آنها مدتي در منزل دوست خانوادگي‌شان رورند توماس هندرسون ساکن شدند و سپس مزرعه‌اي در ارتفاعات توتلا خريداري کردند. الکساندر آزمايشگاه شخصي خود را در يکي از ساختمان‌هاي متروکه‌ي اين مزرعه راه‌اندازي کرد. با وجود اين که مهاجرت به کشور جديد کمي براي بل ناراحت‌کننده بود، او پس از مدتي با شرايط جديد هماهنگ شد و حتي از محيط و آب‌وهواي کانادا لذت برده و بار ديگر با جديت به مطالعات خود پرداخت. تحقيقات بل در آن سال‌ها باز هم پيرامون زبان‌شناسي و صداي انسان‌ها بود. او با زبان محلي موهاک در نزديکي محل زندگي‌اش آشنا شد و زبان نانوشته‌ي آنها را به صحبت‌هاي بصري ترجمه کرد. اين دستاوردها او را نزد قبيله‌ي موهاک محبوب کرد. علاوه بر اين موارد بل به تحقيقات پيرامون مطالعات هلمهولتز ادامه داد و دستگاهي به نام Melodeon نيز ساخت که توانايي پخش موسيقي توسط برق را تا مسافت مشخصي داشت. او در ادامه با همکاري پدرش اقداماتي براي آموزش ناشنوايان انجام داد تا اين که سرانجام پدر الکساندر از طرف سارا فولر، مدير مدرسه‌ي ناشنوايان بوستون براي آموزش سيستم سخنراني بصري به ماساچوست دعوت شد. پدر الکساندر موقعيت پيشنهادي را به پسرش واگذار کرد و او نيز در آموزش اساتيد موسسه موفق بود. پس از دوره‌ي اوليه، موسسات متعدد ديگري از بل براي آموزش اين سيستم دعوت کردند. در سال‌هاي بعدي الکساندر علاوه بر کار کردن روي تحقيقاتش و تلاش براي ساخت «تلگراف هارمونيک»، آموزش افراد ناشنوا را نيز با جديت ادامه مي‌داد. او در سال ۱۸۷۲ و با کمک پدرش مدرسه‌ي School of Vocal Physiology and Mechanics of Speech را در بوستون تاسيس کرد و در اولين کلاس، پذيراي ۳۰ دانش‌آموز ناشنوا بود. يکي از مشهورترين شاگردان بل در اين مدرسه، هلن کلر بود. ماه‌ها و سال‌هاي بعدي براي الکساندر با آموزش در موسسات معتبر آمريکايي و خصوصا بوستون پر شده بود. او علاوه بر آموزش زبان اختراع شده توسط پدرش به ناشنوايان، تمرکز زيادي نيز روي آزمايشات خود براي انتقال صدا و موسيقي به کمک الکتريسيته داشت. اين تلاش‌هاي مضاعف شرايط را براي او دشوار مي‌کرد و حتي سلامتي اين دانشمند جوان را نيز به خطر انداخته بود. سرانجام او در سال ۱۸۷۳ تصميم گرفت تا تمرکز اصلي‌اش را روي مطالعات پيرامون علم صدا معطوف کند. او آموزش هاي خصوصي خود را تعطيل کرد و تنها با دو شاگرد به نام‌هاي جورجي سندرز و ميبل هابارد به کار ادامه داد. خانواده‌ي هر دوي اين دانش‌آموزان نقش‌هاي پررنگي در پشتيباني از بل براي انجام آزمايشاتش داشتند. تمرکز بل روي مطالعات پيرامون تلگراف هارمونيک تا سال ۱۸۷۴ شکلي منظم به خود گرفته بود. او در آزمايشگا‌ه‌هايش در بوستون و منزل شخصي در کانادا، روي اين دستگاه کار مي‌کرد و در ابتدا با يک فوناتوگراف به آزمايش پرداخت. فوناتوگراف دستگاهي بود که مي‌توانست با ردگيري ارزش صداها، شکل امواج آنها را ترسيم کند. بل با مطالعه‌ي اين دستگاه به اين نتيجه رسيد که مي‌توان جريان‌هاي موجي الکتريکي را بر اساس واکنش به صدا توليد کرد. در آن سال‌ها حجم پيام‌هاي در حال تبادل در شبکه‌هاي تلگراف بسيار بالا بود و سرمايه‌گذاران به دنبال راه‌حلي بودند تا پيام‌هاي متعدد را روي يک خط تلگراف ارسال کنند. وقتي بل از طرحش در مورد ارسال صداهاي مختلف روي خط تلگراف با سرمايه‌گذاران صحبت کرد، گاردينر هابارد و توماس سندرز اولين افرادي بودند که از او حمايت کردند. اتفاق مهم ديگر در مسير اختراع تلفن، ديدار بل با جوزف هنري، دانشمند مشهور قرن ۱۹ و مدير موسسه‌ي اسميث‌سونين بود. بل در ديدار با اين دانشمند از کمبود دانش و تجربه‌اش براي ساخت دستگاه مورد نظر گفت و هنري علاوه بر آموزش‌هاي اوليه او را به تحقيق بيشتر تشويق کرد. ديدار مهم بعدي، با توماس واتسون، مهندس برق و مکانيک بود که در آن سال‌ها در فروشگاه چارلز ويليامز مشغول به فعاليت بود. در نهايت با کمک‌هاي مالي هابارد و سندرز، واتسون به‌عنوان دستيار بل استخدام شد و اين دو تحقيقات خود را روي تکنيک ارسال چند پيام با فرکانس‌هاي مختلف روي يک خط تلگراف شروع کردند. در تاريخ دوم ژوئن سال ۱۸۷۵ و در خلال آزمايشات، واتسون به‌صورت تصادفي يکي از اجزاي دستگاه مورد آزمايش را قطع کرد و در طرف گيرنده‌ي دستگاه، بل صداي نامفهومي شنيد. اين اتفاق قدم‌هاي اول براي ساخت تلفن و انتقال صدا از طريق الکتريسيته را رقم زد. اليشا گري يکي اديگر از دانشمنداني بود که در آن سال‌ها روي ساخت دستگاه تلگراف براي ارسال چند پيام همزمان کار مي‌کرد. او و وکلاي بل به‌طور همزمان به اداره‌ي ثبت اختراع آمريکا رفتند تا پتنتي مشابه براي اين دستگاه ثبت کنند. در اسناد تاريخي درگيري ميان اين دو جبهه براي ثبت زودتر پتنت آورده شده اما در نهايت پتنت شماره ۱۷۴۴۶۵ در هفتم مارس سال ۱۸۷۶ به نام بل ثبت شد. بل پس از ثبت پتنت به بوستون بازگشت و در آزمايشگاه خود علاوه بر دستگاه خود، يک فرستنده‌ي مايع نيز شبيه به طرح گري اضافه کرد و سرانجام در دهم مارس ۱۸۷۶ توانست پيام صوتي خود را از آزمايشگاه به دفتر واتسون ارسال کند. برخي منتقدان هنوز بل را به دزدي طرح گري متهم مي‌کنند؛ اين در حالي است که بل تنها از طرح گري براي آزمايش عملي بودن تحقيقاتش استفاده کرد و پس از آن براي نهايي کردن تلفن طرح الکترومگنتيک خود را ادامه داده و در هيچ ارائه‌ي عمومي از طرح مايع گري استفاده نکرد. به‌هرحال مصاحبه‌ها و ادعاهاي متعددي در تاريخ اختراع تلفن وجود دارد. برخي مامورين تاييد پتنت آمريکا بعدا به تقلب خود يا دريافت وجه از بل و وکيلانش اعتراف کردند. البته بل در نامه‌اي به گري به آموختن برخي مفاهيم از پتنت او اشاره‌اي کرد اما هيچ‌گاه اتهام دزديدن طرح علمي را نپذيرفت. اولين آزمايش دستگاه تلفن در مسافت‌هاي طولاني در آگوست سال ۱۸۷۶ انجام شد و پيغامي بين منزل بل و آزمايشگاهش در ۶ کيلومتري آن منطقه در برنتفورد ارسال شد. بل و شرکايش پس از موفقيت در ارسال پيام صوتي در فواصل مکاني طولاني، پيشنهاد فروش حق استفاده از پتنت را به شرکت وسترن يونيون دادند. آنها قيمت ۱۰۰ هزار دلار را براي اين پتنت پيشنهاد دادند اما مدير وسترن يونيون با اسباب‌بازي خواندن تلفن، اين پيشنهاد را رد کرد. او دو سال بعد به نزديکانش گفته بود که حاضر است ۲۵ ميليون دلار براي اين اختراع بپردازد اما ديگر شرکت بل متمايل به فروش حق استفاده نبود. در سال‌هاي بعد بل در سخنراني‌ها و ارائه‌هاي متنوع، اختراع خود را براي محافل عمومي و علمي توضيح داد و در سال ۱۸۷۶، ارائه‌ي او در فيلادلفيا، تلفن را با توجه بين‌المللي روبرو کرد. پادشاه برزيل، لرد کلوين از اسکاتلند و ملکه ويکتوريا از افراد مهمي بودند که در جلساتي خصوصي در جريان اختراع جديد بل قرار گرفتند. شرکت تلفن بل در سال ۱۸۷۷ تاسيس شد و تا سال ۱۸۸۶، حدود ۱۵۰ هزار نفر در آمريکا دستگاه تلفن داشتند. مهندسين شرکت بل علاوه بر ساخت طرح‌هاي قبلي تلفن، پيشرفت‌هاي متعددي را نيز روي طراحي آن انجام دادند و اين دستگاه را به يکي از موفق‌ترين اختراعات تاريخ تبديل کردند. آنها در سال ۱۸۷۹ حق استفاده از پتنت ميکروفون کربني اديسون را از وسترن يونيون خريداري کردند که پيشرفت بزرگي در کيفيت صداي تلفن در مسافت‌هاي طولاني ايجاد کرد. يکي از پروژه‌هاي بزرگ شرکت بل، توسعه‌ي خط ارتباطي داخلي در آمريکا بود که با نام AT&T Long Lines شروع شد. اين پروژه در نيوروک تحت عنوان شرکت American Telephone and Telegraph Company در تاريخ سوم مارس ۱۸۸۵ شروع شد. سرانجام در ۳۰ دسامبر سال ۱۸۹۹، تمامي عمليات، دارايي‌ها و حقوق شرکت بل به AT&T منتقل شد. شکايت‌هاي دانشمندان ديگر پس از ثبت پتنت تلفن، فشارهاي زيادي به بل و تيمش وارد کرد نکته‌ي مهم در مورد اختراع تلفن توسط الکساندر گراهام بل اين که او در طول مدت ۱۸ سال پس از ثبت پتنت اوليه، با شکايت‌ها و ادعاهاي متنوع از رقبا و دانشمندان ديگر روبرو شد. تعداد اين شکايت‌ها با ۵۸۷ عدد رسيد اما بل و شرکتش در هيچ‌يک از دادگاه‌هاي مربوطه شکست نخوردند. از شاکيان بزرگ پتنت بل مي‌توان به اليشا گري و آموس دولبر اشاره کرد. البته هر دوي اين دانشمندان در مکاتبات شخصي با بل، تحقيقات اوليه‌ي او را تصديق کرده بودند و نتوانستند در دادگاه، ادعاي محکمي عليه او داشته باشند. آنتونيو ميوچي يکي ديگر از دانشمندان بود که با ادعاي اختراع تلفن در سال ۱۸۳۴، بل را به چالش کشيد. البته ادعاهاي او و شهادتش در دادگاه سال ۱۸۸۶ نيز به‌دليل کمبود شواهد قابل استناد موفق نبود. تلاش‌هاي نماينده‌ي کنگره‌ي آمريکا ويتو فوسلا در سال ۲۰۰۲ باعث شد تا اقدامات ميوچي در اختراع تلفن به رسميت شناخته شود. البته هيچ شواهدي دال بر استفاده‌‌ي بل از تحقيقات ميوچي وجود ندارد. به‌هرحال ايتاليايي‌هاي هنوز ميوچي را به‌عنوان مخترع اصلي تلفن مي‌شناسند. اختراعات ديگر اگرچه الکساندر گراهام بل عموما به خاطر اختراع تلفن شناخته مي‌شود، اما حوزه‌ي علاقه‌مندي او در علوم مختلف بسيار گسترده بوده است. يکي از نويسندگان بيوگرافي اين دانشمند مي‌گويد بل پيش از خواب دايرة‌المعارف بريتانيکا را مطالعه مي‌کرده تا موضوعات ديگر علمي را براي تحقيقاتش بيابد. بل مجموعه ۳۰ پتنت ثبت شده دارد که ۱۸ پتنت به نام خودش و ۱۲ پتنت به صورت مشترک ثبت شده است. از اين ميان ۱۴ پتنت مربوط به تلفن و تلگراف، چهار پتنت مربوط به دستگاه فوتوفون، يک پتنت مروبط به فنوگراف، پنج پتنت هواپيمايي، چهار پتنت مربوط به هواپيماهاي آبي و دو پتنت مربوط به سلنيم است. اين گستردگي حوزه‌هاي مطالعاتي باعث شده تا در ليست اختراعات دانشمند از جليقه‌ي کمک به تنفس تا دستگاه‌هاي تشخيص مشکل شنوايي و کشف کوه يخ وجود داشته باشد. او در تحقيقات متعدد خود نگاهي نيز به مسائل سوخت در جهان داشت. بل به اين حقيقت رسيده بود که گاز متان را مي‌توان زباله‌هاي مزرعه‌ها و کارخانه‌ها توليد کرد. در يکي از آخرين مصاحبه‌هاي او، اين دانشمند به طرح استفاده از پنل‌هاي خورشيدي براي گرم کردن خانه‌ها نيز اشاره کرده است. فوتوفون فوتوفون يکي از اختراعات مهم الکساندر گراهام بل است که در ۱۹ فوريه‌ي سال ۱۸۸۰ توسط او و دستيارش چارلز سامر تينتر اختراع شد. اين دستگاه نمونه‌ي اوليه‌ي وسيله‌اي براي انتقال صدا از طريق اشعه‌ي نور بود. اولين آزمايش اين دستگاه در ۲۱ ژوئن سال ۱۸۸۰ انجام شد و دستيار بل از فاصله‌ي ۲۱۳ متري مدرسه‌ي فرانکلين، پيامي‌ را به‌صورت بي‌سيم به سمت پنجره‌ي آزمايشگاه بل ارسال کرد. ۱۹ سال بعد اولين ارتباطات راديويي در جهان برقرار شدند. بل، اختراع فوتوفون را مهم‌ترين دستاورد علمي عمرش مي‌دانست. اين دستگاه را مي‌توان مدلي مفهومي و الهام‌بخش براي ارتباطات فيبر نوري دانست که در دهه‌ي ۱۹۹۰ به محبوبيت فراواني دست يافت. از ديگر اختراعات گراهام بل مي‌توان به دستگاه فلزياب اشاره کرد که براي اولين بار در سال ۱۸۸۱ توسط او طراحي و ساخته شد. در آن زمان اين دستگاه براي شناسايي محل گلوله‌ي شليک شده به رئيس جمهور وقت آمريکا يعني جيمز گارفيلد طراحي شد که البته در نهايت استفاده از آن موفقيت آميز نبود. قايق باله دار يا هيدروفويل و هوايپماي دريايي از اختراعات ديگر الکساندر گراهام بل بودند. مفاهيم طراحي اين وسايل نقليه ابتدا در سال ۱۹۰۶ به قلن ويليام اي. ميچام در مجله‌ي Scientific American چاپ شد و بل با توجه به اين مقاله، نمونه‌هاي اول دستگاه خود را طراحي کرده و در سال ۱۹۰۸ آن را آزمايش کرد. اولين محصول بل در اين زمينه HD-4 نام داشت که با موتور شرکت رنو حرکت مي کرد. هواپيماي دريايي HD-4 همان‌طور که گفته شد بل در صنايع هوايي نيز تحقيقات و تجربه‌هايي داشته است. او در سال ۱۸۹۱ تصميم گرفت تا هواپيمايي مجهز به موتور طراحي کند. او با استفاده از کمک‌هاي مالي همسرش بنياد Aerial Experiment Association را در سال ۱۹۰۷ تاسيس کرد تا مطالعات روي ساخت هواپيما را گسترش دهد. اين بنياد چند سالي به تحقيق و توسعه پيرامون انواع هواپيما پرداخت و آخرين محصول خود يعني Silver Dart را نيز در سال ۱۹۰۹ آزمايش کرد. مخترع تلفن علاوه بر مباحث مهندسي، به ژنتيک و علوم زيستي نيز علاقه داشت. او در سخنراني خود در سال ۱۸۸۳ نظرش را در مورد ريشه‌هاي ژنتيک ناشنوايي عنوان کرد. بل هشدار داد که والدين ناشنوا احتمال بيشتري براي به دنيا آوردن فرزندان ناشنوا دارند و بايد از ازدواج با يکديگر و فرزندآوري منع شوند. بل در سابقه‌ي حرفه‌اي خود مديريت و عضويت افتخاري تعدادي از انجمن‌هاي مرتبط با علوم ژنتيک از جمله Eugenics Record Office را نيز در کارنامه دارد.
زندگي شخصي و مرگ الکساندر گراهام بل در ۱۱ جولاي ۱۸۷۷ تنها چند روز پس از ثبت رسمي شرکت بل با ميبل هابارد ازدواج کرد. او به‌عنوان هديه‌ي ازدواج، ۱۴۸۷ سهم از ۱۴۹۷ سهم شرکت جديد را به همسرش اهدا کرد. نکته‌ي مهم در مورد درآمد ملي بل اين که تلفن با وجود موفقيت‌آميز بودن از لحاظ علمي، درآمد زيادي براي او به همراه نداشت و تا سال ۱۸۹۷، عمده درآمد اين دانشمند از سخنراني و تدريس بود. بل و همسرش چهار فرزند داشتند. السي مي بل در سال ۱۸۷۸ به دنيا آمد؛ ماريان هابارد بل در سال ۱۸۸۰ به دنيا آمد و دو پسر به نام‌هاي ادوارد و رابرت متولد ۱۸۸۱ و ۱۸۸۳ که در سن کودکي از دنيا رفتند. پدر همسر بل يکي از پشتيبانان مالي و وکلاي پتنت او بود. خانواده‌ي بل تا سال ۱۸۸۰ در کمبريج ماساچوست زندگي کردند و سپس در سال ۱۸۸۲ به منزلي که هابارد در واشنگتون براي آنها خريداري کرده بود، نقل مکان کردند. بل تا سال ۱۸۸۲ به‌نوعي شهروند بريتانيا بود (لقب British Subject يا بنده بريتانيا) و از آن سال شهروندي ايالات متحده‌ي آمريکا را دريافت کرد. نکته‌ي جالب اين که هر سه کشور بريتانيا، کانادا و آمريکا، بل را شهروند بااصالت خود مي‌دانستند. در ليست‌هاي متعدد منتشر شده از افراد مشهور در طول تاريخ در هر يک از اين کشورها نيز گراهام بل حضور دارد. ليست سال ۲۰۰۲ بريتانيا او را در رتبه‌ي ۵۷ از ميان ۱۰۰ فرد تاثيرگذار تاريخ قرار داده است. در سال ۲۰۰۴ او در ليست ۱۰ کانادايي برتر تاريخ قرار گرفت و در سال ۲۰۰۵ نيز ليست ۱۰۰ فرد تاثيرگذار آمريکا، ميزبان اين دانشمند بود. کشور اسکاتلند نيز در ليست سال ۲۰۰۶ خود، بل را در ميان ۱۰ دانشمند برتر خود قرار داده است. الکساندر گراهام بل در دوم آگوست سال ۱۹۲۲ بر اثر عوارض ديابت در منزل شخصي‌اش در کيپ برتون نوا اسکوتيا از دنيا رفت. در زمان خاک سپاري او، تمام تلفن‌هاي قاره‌ي آمريکاي شمالي «به افتخار مردي که ابزار ارتباط از راه دور را در اختيار بشر گذاشته بود» قطع شدند. جسد بل در بالاي کوهستان Beinn Bhreagh و در ملک شخصي‌اش دفن شد. مکنزي کينگ، نخست وزير وقت کانادا در زمان خبردار شدن از مرگ الک بل به همسر او نامه نوشت. در اين نامه آمده است: من و همکارانم در دولت، از صميم قلب مرگ همسر برجسته‌ي شما را تسليت مي‌گوييم. نام او براي هميشه همراه با اختراع بزرگش خواهد بود و کشور من افتخار مي‌کند که نقشي در اين اختراع داشته است. به نمايندگي از شهروندان کانادا، از اعماق قلبم با شما همدردي کرده و مراتب قدرداني را اعلام مي‌دارد. جوايز و افتخارات پس از به شهرت رسيدن اختراع بل در سطح جهاني، جوايز و افتخارات متعددي به سمت او روانه شد. تعداد مدارک افتخاري که از سمت دانشگاه‌هاي معتبر جهاني براي بل ارسال شدند بسيار زياد بوده است. بسياري مدال‌ها و جوايز گوناگون علمي و ملي نيز در دروان حيات به اين دانشمند اهدا شده است. علاوه بر آنها، مجسمه‌ها و يادگارهاي متعددي نيز در شهرهاي بزرگ جهان از اين دانشمند و اختراع انقلابي‌اش طراحي و ساخته شده‌اند. يکي از اين يادبودها با نام يادبود بل تلفون در شهر برانتفورد اونتاريو، اولين اقامتگاه خانواده‌ي بل در آمريکايي شمالي طراحي و ساخته شده است. بسياري از يادداشت‌ها، گزارش‌هاي علمي، روزنوشت‌ها و نامه‌هاي اين دانشمند اسطوره‌اي درکتابخانه‌ي کنگره ي آمريکا تحت عنوان Alexander Graham Bell Family Papers نگهداري مي‌شوند. بخش ديگري از اين اسناد نيز در موسسه‌ي علمي اين دانشمند با نام دانشگاه کيپ برتون در نوا اسکوتيا قرار دارند. در سال ۱۸۸۰، فرهنگستان فرانسه جايزه‌ي ولتا را به نمايندگي از دولت فرانسه به اين دانشمند اهدا کرد که همراه مدال، ۵۰ هزار فرانک فرانسه معادل ۲۶۰ هزار دلار امروزي به‌خاطر اختراع تلفن به او اهدا شد. او مبلغ اين جايزه را براي تاسي بنياد علمي ولتا در آمريکا و موسسات علمي در سرتاسر آمريکا استفاده کرد. از ميان اين موسسات مي‌توان به کتابخانه‌ي ولتا و کتابخانه‌ي الکساندر گراهام بل اشاره کرد. انتشارات Science يکي از يادگارهاي ماندگار الک بل است که با همکاري گاردينر گرين هابارد در دهه‌ي ۱۸۹۰ تاسيس شد. از جوايز ديگر اهدا شده به اين دانشمند مي‌توان مدال آلبرت انجمن سلطنتي هنر لندن، مدال اليوت کرسون موسسه‌ي فرانکلين و دکتراي افتخاري دانشگاه وورتسبورگ را نام برد. موسسه‌ي مهندسين برق آمريکا يا AIEE نيز يکي ديگر از بنيادهايي است که بل در تاسيس آنها نقش داشته و در سال‌هاي ۱۸۹۱ و ۱۸۹۲ رياست ان را بر عهده داشت. او در سال ۱۹۱۴ جايزه‌ي اديسون را از اين موسسه دريافت کرد. از سال ۱۹۷۶ جايزه‌ي الکساندر گراهام بل به اين موسسه اضافه شد که به محققين حوزه‌ي مخابرات اهدا مي‌شود. نماد علمي بل (B) و دسي‌بل (dB) که براي اندازه‌گيري شدت صدا استفاده مي‌شوند، به افتخار اين دانشمند بزرگ نام‌گذاري شده‌اند. اين نمادهاي اندازه‌گيري توسط آزمايشگاه مشهور بل يا بل لبز تعيين شده‌اند. همان‌طور که گفته شد دانشگاه‌هاي بسياري در سرتاسر جهان مدارک افتخاري را به اين دانشمند اهدا کرده‌اند. از ميان اين مدارک مي‌توان به دکتراي افتخاري دانشگاه کالودت در واشنگتن اشاره کرد که به‌نوعي دانشگاهي مخصوص افراد ناشنوا است. دانشگاه‌هاي بزرگ ديگر در جهان از جمله ايلينويز، آکسفورد، ادينبورگ و جورج واشنگتن نيز به اين دانشمند مدرک دکتراي افتخاري اهدا کرده‌اند. همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در ايتا https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5 آخرين خبر در بله https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar