يوکن/ دانشمندان روش هاي جديدي را براي رسيدگي به زوال عقلي مورد بررسي قرار مي دهند که تعدادي از آنها روي فعاليت هاي جسماني جهت پيشگيري از اين بيماري ها تمرکز دارند، ولي اين فعاليت ها تا چه حد مي توانند براي درمان و پيشگيري از اين دسته بيماري ها مفيد باشند؟ به عبارتي دانشمندان هنوز در حال کشف کردن اين موضوع هستند که چگونه فعاليت هاي فيزيکي مي تواند در زندگي انسان در سن بالاتر تاثير مثبت داشته و موجب کاهش زوال عقلي شود. حتي دانشمندان هنوز مطمئن نيستند که آيا تاثير ورزش مي تواند روند بيماري هايي مانند آلزايمر که زوال عقلي به همراه دارند را تغيير بدهد يا خير.
تحقيقات علمي که امروزه انجام مي شوند، توانسته اند سرنخ هايي در اين زمينه بدست بدهند. در موش هايي که در آنها نوعي از بيماري آلزايمر به صورت ژنتيکي شبيه سازي شده است، ترکيبي از درمان و روش هاي رشد دادن و سلول هاي مغزي جديد و محافظت از آنها از آسيب ديدگي مي تواند مزاياي مشابه ورزش هاي جسماني را شبيه سازي کند و اين امر توانسته از شدت از دست دادن حافظه بکاهد.
با اين وجود آيا مي توان روزي از مزاياي ورزش هاي فيزيکي براي درمان آلزايمر استفاده کرد؟ در صورتي که چنين امري امکانپذير باشد، آيا واقعاً براي اينکار نيازي به سيستم دارويي وجود خواهد داشت؟ اينها تنها بخشي از سوالاتي هستند که هنوز پاسخ آنها کشف نشده است و در اين مقاله شما مي توانيد نتايج چند تحقيق جديد در اين حوزه را مطالعه نماييد.
ارتباط ميان فعاليت فيزيکي و پيري مغز چيست؟
تحقيقات متعددي دال بر اين هستند که فعاليت کردن و سالم بودن از نظر جسمي در طول زندگي مي تواند از ايجاد مشکلات حافظه در آينده افراد جلوگيري کند. براي مثال، يک تحقيق که اخيراً انجام شده، يک هزار زن سوئدي را در طول چهار دهه مورد بررسي قرار داده و ثابت کرده کساني که ساختار قلب سالم تر و فعاليت هاي ورزشي بالايي داشته اند (بر اساس حداکثر حجم کاري اي که مي توان پيش از حس کردن خستگي توسط فرد انجام شود) به صورت متوسط به ميزان ۹.۵ سال ديرتر از افرادي که فعاليت فيزيکي متوسط داشتند با مشکلات زوال عقلي روبرو مي شوند.
با اين وجود چنين تحقيقاتي هنوز نتوانسته اند تمامي مولفه هاي ديگري که ممکن است خطر زوال عقلي را به همراه داشته باشند (از عوامل ژنتيکي گرفته تا روش زندگي و…) از معادله حذف کنند. علاوه بر اين، چنين تحقيقاتي هيچ توضيحي درباره اينکه فعاليت جسماني چگونه روي مغز تاثير مي گذارد، ارائه نمي کنند.
آيا تمرين جسماني پس از ابتلا به آلزايمر در درمان موثر است؟
شواهد يافت شده در جوندگان در اين زمينه بسيار بيشتر از انسان ها است. در يک موش نمونه براي آلزايمر، دسترسي به يک محيط غني براي زيست که شامل يک چرخ جهت دويدن بوده است، موجب کاهش چسبندگي پلاک هاي خون ساخته شده از آميلوئيدهاي درهم شکسته بتا مي شود. در نتيجه ميزان پيشرفت بيماري به شدت محدودتر خواهد بود.
تحقيقات ديگري نيز منتشر شده اند که مدل هاي مختلف آلزايمر را مورد بررسي قرار داده و دريافته اند که موش هاي بيماري که براي دويدن به چرخ دسترسي داشته اند، مي توانند در آزمون هاي حافظه نسبت به موش هاي بي تحرک عملکرد بهتري داشته باشند. آزمايش هاي ياد شده شامل مواردي مانند ساخت يک هزار تو جهت به خاطر سپردن مسير رسيدن به نقاط حاوي مغز آفتابگردان و ساير خوردني هاي مورد علاقه موش بوده است.
با اين وجود تحقيقات مختلفي وجود دارند که افراد مسن مبتلا به بيماري هاي حافظه مانند آلزايمر را در گروه هايي تصادفي دسته بندي کرده و در شرايطي متناقض قرار داده اند. در اين شرايط تنها تعدادي از افراد توانسته اند نشان دهنده اثر مثبت ورزش روي عملکرد شناختي باشند. اين امر موجب سوال هايي در اين زمينه شده است که پس از ابتلا به بيماري هاي منتهي به زوال عقل مانند آلزايمر، ميزان اثربخشي فعاليت هاي جسماني روي مغز انسان تا چه اندازه است.
چه چيزي در فعاليت هاي فيزيکي موجب حفاظت از مغز مي شود؟
يک مزيت کليدي تمرين هاي جسماني را مي توان اين موضوع دانست که بدن به کمک آن مي تواند نورون هاي جديد بسازد. ساختاري به نام هيپوکامپ در مغز وجود دارد که يک عنصر کليدي براي يادگيري و حافظه افراد است و سلول هايي در آن وجود دارند که به عنوان پيشگامان عصبي شناخته مي شوند و مي توانند سلول هاي مغزي جديدي را ايجاد کنند.
اخيراً دانشمندان به مباحثه بر سر اين موضوع پرداخته اند که آيا انسان در طول حيات خود نيز مي تواند به صورت منظم سلول هاي عصبي توليد کند يا خير. با اين حال تحقيقات اخير انجام شده روي جوندگان نشان داده است که بازسازي و رشد غشاي عصبي جديد در بزرگسالي مي تواند برخي از مهارت هاي يادگيري مانند يادگيري درباره محيط فيزيکي اطراف و مسيريابي در محيط را قوي نگه دارد. برخي از تحقيقات انجام شده روي جوندگان نيز ارتباط بين فعاليت هاي جسماني و بازسازي غشاي عصبي را نشان داده اند. براي مثال، دويدن يک موش روي يک چرخ مي تواند تعداد نورون هاي توليدي جديدي را که در مغز باقي مي مانند، ۲ برابر کند. در يک مقاله علمي جديد نيز ورزش هاي جسماني براي موش ها نشان دهنده مزايايي در آزمون هاي حافظه بوده که در نوع خود نشان دهنده بازسازي غشاي عصبي مغز هستند.
رويکردي جديد در درمان آلزايمر
تحقيقات جديد نشان دهنده اين هستند که بازسازي غشاي مغزي به تنهايي کافي نيست. دانشمندان با ارائه داروهايي که از سلول ها و نورون هاي ساخته شده در هيپوکامپ بدن موش بيمار حفاظت مي کنند و ايجاد ژن درماني به سراغ تکثير بيشتر سلول ها رفته اند. موش هايي بودند که سلول هاي مغزي جديد ساختند، ولي قادر به بهبود ساختار حافظه خود نبودند و تنها وقتي درمان هاي بيشتري، مانند افزودن ژن هاي بيشتر براي تقويت پروتئين هاي مغزي اي به نام BDNF (مولفه مغزي متاثر از نوروتروفيک) روي آنها اعمال شده بود، توانستند در آزمون هاي مغزي از موش هايي که شرايط مشابهي داشته ولي تحت درمان نبودند، بهتر عمل کنند.
شايان ذکر است که BDNF علاوه بر بهبود عملکرد رشد شبکه عصبي مي تواند در کاهش التهابات در مغز بيمار نيز موثر باشد. بر اساس گفته هاي رودلف تانزي (Rudolph Tanzi) که يک متخصص ژنتيک عصبي در دانشکده پزشکي هاروارد است، نتيجه بدست آمده نشان دهنده آن است که ايجاد نورون هاي جديد در سال هاي اوليه حيات مي تواند در آينده از حافظه حفاظت کند، با اين وجود مغزي که به بيماري هايي مانند آلزايمر مبتلا شده است به يک محيط متخاصم براي فعاليت بدل مي شود. به اين ترتيب BDNF مي تواند منطقه را پاکسازي کند تا نورون ها بتوانند در آن متولد شده و به حيات خود ادامه بدهند. اين رويکرد نسبت به روش هاي کاهش دهنده پلاک هاي آمولويدي که قادر به محاصره و کشتن نورون ها هستند، در ميان شرکت هاي دارويي با توجه کمتري روبرو شده است. با اين وجود برخي از محققان فکر مي کنند که اين روش ارزش بررسي دقيق تر را دارد.
بر اساس گفته هاي يک متخصص عصب شناسي به نام مارک متسون (Mark Mattson) از انستيتوي ملي سالخوردگي بالتيمور، هنوز موارد هشدار دهنده فراواني در زمينه اين رويکرد وجود دارند. از يکسو سلول هاي پيشگام در هيپوکامپ مي توانند نوعي از سلول هاي عصبي را ايجاد کنند که براي يادگيري موارد مربوط به فواصل، کليدي باشند، ولي از سوي ديگر اين امر در زمينه نورون هايي که در هيپوکامپ افراد مبتلا به آلزايمر توليد مي شوند، صادق نيست. حتي اگر ايجاد سلول هاي جديد بتواند از عملکردهاي خاص بدن محافظت کند، باز هم بخش هاي بسيار زيادي از مغز هستند که در خارج از هيپوکامپ قرار دارند و بواسطه آلزايمر، آسيب ديده اند. با اين حال اين رويکرد ارزش تحقيقات بيشتر را دارد. بر اساس گفته هاي متسون، تا به امروز روش هاي تمرکز روي آميلوئيد را به عنوان رويکرد اصلي در نظر داشته اند و در ذهن داشتن روش هاي بيشتر مي تواند مفيد باشد.
                        
                        
                            بازار
                        
                        
                            ![]()