ديجياتو/ «بياييد از جامعهمان به عنوان بستري براي آزمايش تکنولوژيهايي که هنوز مطمئن نيستيم جامعه را تغيير خواهند داد يا خير، استفاده نکنيم.» اينها هشدارهاي کارلي کايند، مدير انستيتوي Ada Lovelace است که بدنهاي تحقيقاتي در زمينه هوش مصنوعي در بريتانيا به حساب ميآيد. «بياييد سعي کنيم به برخي از اين مشکلات بينديشيم – آرام حرکت کنيم و چيزها را تعمير کنيم به جاي اينکه سريع باشيم و چيزها را از بين ببريم».
کايند اخيراً سخنران يکي از پنلهاي «پيشگامان ديجيتال» (Digital Frontrunners) بوده است؛ کنفرانسي در کپنهاگ که روي تاثير هوش مصنوعي و ديگر تکنولوژيهاي نسل بعد روي جامعه متمرکز است.
شعار دنياي امروز اين است: سريع حرکت کن و چيزها را از بين ببر»
«سريع حرکت کن و چيزها را از بين ببر» شعاري است که با ظهور فيسبوک و تسلطش روي اينترنت تجسم يافته و بسياري از استارتاپهاي سيليکون ولي نيز آن را قرض گرفتهاند: توسعه بده و يک کمينه محصول پذيرفتي را روانه بازار کن، تکرارش کن، از اشتباهات بياموز و باز هم تکرارش کن. وقتي صحبت درباره يک اپليکيشن اشتراکگذاري تصوير، يک شبکه اجتماعي يا سرويس پيامرسان موبايل باشد، اين قواعد نسبتاً بيضرر به حساب ميآيند. اما در ۱۵ سالي که فيسبوک وارد صحنه شده، صنعت تکنولوژي به غولي بسيار متفاوت تبديل شده است. رخنه اطلاعات در ابعاد کلان حالا تبديل به اتفاقي تقريباً روزانه تبديل شده، استخراج ديتا در سطح صنعتي، دموکراسي را تهديد ميکند و هوش مصنوعي در حال نفوذ به تمام جنبههاي اجتماعي است.
اگرچه فيسبوک شعار «سريع حرکت کن و چيزها را از بين ببر» خود را رسماً پنج سال پيش کنار گذاشت، به نظر ميرسد ريشه بسياري از مشکلات تکنولوژيک امروزي به اين حقيقت بازميگردد که کمپانيها به حرکت سريع ادامه ميدهند: «با تمام نيرو به پيش بران و تمام عواقباش به جهنم».
حماقت مصنوعي
هفته گذشته خبري منتشر شد مبني بر اينکه کنگره آمريگا در حال تحقيق روي اين است که تکنولوژي تشخيص چهره چطور توسط ارتش آمريکا و ديگر کشورها مورد استفاده قرار ميگيرد، با اشاره به اين نکته که تکنولوژي مورد اشاره هنوز به اندازه کافي دقيق نيست.
در نامه کنگره آمده است:
«مزاياي عملياتي تکنولوژي تشخيص چهره براي رزمندگان نويدبخش است. با اين همه، اتکاي بيش از حد روي اين تکنولوژي نوظهور ميتواند عواقبي هم در پي داشته باشد؛ مثلاً اگر اسکنهاي چهره معيوب يا غيردقيق به هدفگيري سهوي غيرنظاميها يا به خطر افتادن پيشنيازهاي يک ماموريت منجر شود».
مشکل گستردهتر اين است که هوش مصنوعي هنوز به اندازه کافي خوب يا قابل اعتماد نيست
در بخشي از اين نامه هم خاطر نشان شده که «نرخ دقت در تصاويري که به سوژههاي سياهپوست يا مونث تعلق دارند به شکل مداوم پايينتر از سوژههاي سفيدپوست و مذکر بوده است».
درحالي که بيشمار مثال ديگر از اين وجود دارد که هوش مصنوعي چه راه طويلي بايد بپيمايد تا احتمال خطا در الگوريتمها برطرف شود، مشکل گستردهتر اين است که هوش مصنوعي هنوز به اندازه کافي خوب يا قابل اعتماد نيست.
«هرکسي ميخواهد روي لبه تکنولوژي باشد – از دانشگاهها گرفته تا کمپانيها و دولت ها». دکتر کريستين آر. توريسان، محققي در زمينه هوش مصنوعي و موسس انستيتوي هوش ماشيني ايسلند، در همان پنل کارلي کايند، ميگويد: «و آنها فکر ميکنند هوش مصنوعي دستاورد بزرگ بعدي است. ولي ما در واقع در عصر حماقت مصنوعي به سر ميبريم».
توريسان يکي از پيشگامان حوزه ايست که به عنوان «هوش عمومي مصنوعي» يا «Artificial General Intelligence» شناخته ميشود و قرار است با ادغام سيستمهايي جداگانه، يک هوش مصنوعي پيچيدهتر با رفتارهاي انسانيتر بسازد؛ رفتارهايي مانند خودآموزي، به کارگيري منطق و برنامهريزي. بسته به اينکه از چه کسي بپرسيد، هوش عمومي مصنوعي تا ۵ سال ديگر از راه خواهد رسيد يا هنوز مسيري طولاني در پيش دارد يا هيچوقت عملي نخواهد شد. توريسان اما ظاهراً باور دارد که هوش عمومي مصنوعي يک روز امکانپذير خواهد شد. مطمئن نيست اين اتفاق چه روزي ميافتد، اما از اين مطمئن است که ماشينهاي امروزي به آن اندازهاي که برخي فکر ميکنند هوشمند نيستند.
به ازاي تمام اخبار مثبتي که درباره پيروزي هوش مصنوعي بر انسانها ميخوانيم، بيشمار مثال از شکست خوردن آن وجود دارد
او ميگويد: «وقتي درباره هوش مصنوعي صحبت ميکنيد، دائماً از کلمه "درک کردن" استفاده ميکنيد و مردم وقتي قبلاً درباره هوش مصنوعي صحبت ميکردند، "درک کردن" را در علامت گفتاورد قرار ميدادند. در نهايت موضوع به اين بازميگردد که اين ماشينها واقعاً چيزي را درک نميکنند؛ مشکل اينجاست». به ازاي تمام اخبار مثبتي که درباره پيروزي هوش مصنوعي بر انسانها در بازي پوکر، در AlphaGo و در بازي Honor of Kings ميخوانيم، بيشمار مثال از شکست خوردن هوش مصنوعي وجود دارد. بنابر اکثر گزارشها، اتومبيلهاي بدون راننده و خودران به دوران طلايي خود نزديک ميشوند، اما شواهد ديگر از اين حکايت دارند که هنوز موانعي وجود دارد که پيش از رها کردن هوش مصنوعي به حال خودش، بايد بر آنها فائق آمد.
براي مثال اخيراً در اخبار خوانديم که رگولاتوريها در حال تحقيق روي قابليت Smart Summon هستند که تسلاً اخيراً به اتومبيلهاي خود آورد؛ قابليتي که به رانندگان اجازه ميدهد اتومبيل پارک شده در پارکينگ را به صورت از راه دور فرا بخوانند. به محض عرضه رسمي اين قابليت طي هفته گذشته، شاهد تصاويري در فضاي مجازي بوديم که تصادفهاي ناشي از اين قابليت و به صورت کليتر، وضعيت کميک به وجود آمده را نمايش ميدادند.
اينطور نيست که بخواهيم پيشرفتهاي عظيم توليدکنندگان اتومبيلهاي خودران را ناديده بگيريم، اما اين موضوع نشان ميدهد که نبرد جانفرسا بر سر آوردن اتومبيلهاي خودران به بازار، ميتواند گاهي به توليد محصولاتي ناقص منجر شود که احتمالاً براي استفاده عمومي آماده نيستند.
بازار