طرفداران اين نظريهي معتقدند گونهي انسان هوشمند هوموساپينس با تغييراتي روي گونهي هوموارکتوس توسط بيگانگان فضايي خلق شدهاند و بسياري از تمدنهاي بزرگ باستاني توسط آنها بوجود آمدهاند. اين نظريه توسط هيچ دانشگاه يا مقام رسمي دولتي پذيرفته نشده است و روي درستي يا عدم درستي آن بحثهاي بسياري وجود دارد.
مرور کلي بر بحث
تاکنون هيچ اثر و شاهدي علمي بر وجود بيگانگان توسط دانشمندان يافت نشده است. هرآنچه وجود دارد پايه و اساسي فرضيهگون دارد و نظريه است. در نيمهي دوم قرن بيستم کتابهاي زيادي در اينباره منتشر شد؛ حتي بسياري از طرفداران اين نظريه و نويسندگان در رسانههاي آن دوران حضور يافتند و از اعتقاد خود دفاع کردند. از جملهي آنها اريش فون دايکنن، زکريا سيچين، رابرت کي جي، جورجيو اي. تسوالوس و ديويد هچر بودند. موضع مشترک ميان همهي طرفداران اين باور اين بود که اديان توسط فرازمينيها به زمين آورده شده است و فناوريهاي پيشرفته نيز هديهاي توسط آنها بود. استدلال آنها بناهاي عظيم، ابزار و تفکر پيشرفتهي تمدنهاي باستاني است. چه بسا که بسياري از اسرار آنها هنوز براي انسان باهوش امروزي معماگونه مانده است.
کتاب ارابهي خدايان
کتاب ارابهي خدايان کتابي است که در سال ۱۹۶۸ توسط اريشفوندايکنن نوشته شده و توسط مايکل از زبان اصلي يعني آلماني به انگليسي ترجمه شده است. آنچه در اين کتاب مورد توجه است ارائهي فناوريهاي و مذاهب توسط خدايان بيگانه به انسان است.
ارابهي خدايان فرضيههاي گوناگوني را درمورد احتمال تأثيرگذاري موجودات فرازميني بر فناوري باستان مطرح ميکند. فون دايکنن اينگونه اظهار ميکند که برخي از آثار و سازههاي باستاني دانشي فراتر از زمان توليد خود را داشتهاند. او معتقد است که اين بناها يا توسط بازديدکنندگان فرازميني ساخته شدهاند يا توسط انسانهايي که دانش لازم را از موجودات فرازميني آموختهاند.
از جملهاي اين آثار شامل اهرام مصر، استون هنج و ... است. نمونهي ديگر نقشهي قرون وسطايي معروف به نقشه پيريريس است. فون دايکنن معتقد است که اين نقشه از فضا مشاهده شده، سپس ترسيم شده است؛ چرا که با دقتي بسيار زياد و غيرقابل باور در آن زمان ترسيم شده است.
اين کتاب ادامه ميدهد که منشاء اديان، از جمله تفسيرهاي عهد عتيق کتاب مقدس، واکنشهايي درنتيجهي تماس با يک نژاد بيگانه است. فون دايکنن ميگويد که انسان فناوريهاي بيگانه را فوق طبيعي و خود بيگانگان را خدايان مي دانستند. او معتقد است که بسياري از آثار هنري باستان گوياي تاثيرگذاري عميق بيگانگان روي زمين است. از جملهاي آنها که فوندايکنن به آن اشاره ميکند مجسمههاي باستاني ژاپني Dogū (که به اعتقاد وي شبيه فضانوردان در لباسهاي فضايي است) و همچنين حکاکيهاي ۳۰۰۰ ساله در معبد پادشاهي جديد مصر است که بهنظر ميرسد هليکوپتر را نشان ميدهد.
تفکر و نظريه هاي فون دايکنن بدون بها باقي نميماند و وي به سرقت ايده متهم شد. بسياري نظريههاي او را بي پايه و اساس دانستند و ادعا کردند که شواهد علمي براي گفتههاي او کافي نيست و ناصحيح است. فون دايکنن به سرقت ايدههاي نويسندهي فرانسوي رابرت چاروکس متهم شد.
چند بنا و اثر باستاني که تصور ميشود ساخت دست بيگانگان و فرازمينيها است!
اما چرا چنين تصوري درباره اين بناها ميشود؟ بسيار ساده است. اينها بناهايي بسيار عظيم، دقيق و در عين حال پيچيده هستند که ساخت آنها در زمان خود غيرممکن بهنظر ميرسد. نوع ساخت، دستورالعمل و ابزار اين بناها بسيار پيچيدهتر از مغز انسان آن زمان است. فکر اينکه بيگانگان در آن زمان از زمين بازديد کردهاند بسيار هيجانانگيز است. از آن هيجانانگيزتر کمک فرازمينيها به انسان است. بياييد ببينيم اين آثار چه هستند، در کجا هستند و چه ويژگيهاي پيشرفتهاي دارند.
قلعه باستاني ساکسياهامان
در خارج از پايتخت اينکاي قديمي کوسکو ، قلعهاي بهنام ساکسياهامان (Sacsayhuamán) در آند پرو قرار دارد. ديوارهي قلعه از سنگهايي با وزن بيش از ۳۶۰ تن ساخته شده است. سنگها از مکاني ديگر با فاصلهي ۲۰ مايل حمل شده و با دقتي در حد ليزرهاي دقيق امروزي کار شدهاند. اين يک شاهکار مهندسي است. بهنظر ميرسد اينکاها به همان اندازه که در نجوم و تقويم دقيق و پيشرفته بودند، در ساخت بناها نيز بسيار خبره بودند. قلعهي ساکسياهامان تنها نمونهي اينگونه سنگتراشي نيست؛ در سراسر امپراتوري اينکاها اينگونه شاهکارهايي ميتوان يافت.
اخيراْ باستانشناسان سيستم جالبي از اينکاها کشف کردهاند. سيستمي از طناب و اهرم که براي انتقال سنگ از معادن به شهرها مورد استفاده قرار ميگيرد. اين سيستم حکايت از قدرت و نبوغ اينکاها دارد.
خطوط Nasca
در فلاتي مرتفع و خشک، حدود ۲۰۰ مايلي جنوبشرقي ليما، بيش از ۸۰۰ خط مستقيم و سفيدرنگ بهطور تصادفي سر از صحراي پرو درميآورند. در اثر برخورد اين خطها با يکديگر ۳۰۰ شکل هندسي و ۷۰ شکل از حيوانات از جمله عنکبوت، ميمون و ... ساخته شده است.
دشت نازکا، بين شهرهاي نازکا و پالپا ميزبان اين خطوط عجيب است. مساحتي که اين خطوط را پوشش ميدهد، تقريبا ۵۰۰ کيلومتر مربع بودهاست و بزرگترين شکلها در حدود ۲۷۰ متر درازا دارد. اين خطوط به دليل خشکي بسيار زياد، باد کم و شرايط آب و هوايي ثابت منطقه نازکا، باقيماندهاند. صحراي نازکا که يکي از خشکترين مناطق زمين است و دماي آن در تمام سال در حدود ۲۵ درجه سانتيگراد است، و همچنين کمبود باد کمک کرده اين خطوط تا به اکنون قابل رويت باقي نگهداشته شوند.
به عقيده دانشمندان و برخي از نظريهپردازان نقاشيهاي نازکا قدمتي ۲۰۰۰ ساله دارند و بهعلت قدمت، اندازه، نما و طبيعت عجيب و غريب آن يکي از بهترين نمونههاي صنايع دستي فرازمينيهاست. اگر اينگونه نيست، چگونه يک تمدن و فرهنگ باستاني پيش از ميلاد ميتوانست چنين نقشهي عظيمي را در يک بيايان خشک بسازد، بدون اينکه حتي تکنولوژي پرواز داشته باشد؟
به اين خطوط به اصطلاح، خطوط ژئوگليف (geoglyphs) گفته ميشوند. مطالعه و بررسيهاي جديد دانشمندان نشان ميدهد که خطوط نازکا به مکانهايي خاص و آيين و مراسمهاي ويژهاي درباره آب و باروري محصولات اشاره دارد و به عبارتي ديگر انگيزه اصلي مردم نازکا مذهبي و دعاگونه بوده است. خلق شکلهايي که تنها خدايان قادر باشند از آسمان نظارهگر آن باشند و به مردم کمک کنند! اما نظريهي جنجالي اريش فون دايکنن در کتاب ارابهي خدايان ميگويد که اين خطوط در حقيقت فرودگاهي براي سفينههاي فضايي بيگانه بوده است!
اهرام مصر باستان
تئوريهاي زيادي درباره مصر باستان و وجود بيگانگان مطرح شده است. درستي يا نادرستي هيچکدام ثابت نشده است. آنچه عجيب بهنظر ميرسد و هنوز هم براي انسان جاي سؤال دارد ساخت اهرام مصر است. بزرگترين هرم مصر يعني جيزه اسراري عجيب و غيرزميني در خود دارد که حتي برخي از مسائل آن براي انسان امروزي قابل حل نيست. اينکه اين بنا داراي سنگهايي با وزن ۲ الي ۱۵ تن است! برخي از سنگها حتي تا ۵۰ تن وزن دارند که با درنظرگرفتن امکانات و تجهيزات آن زمان جابجايي سنگها غيرممکن بهنظر ميرسد؛ مگر به دست نيرويي ديگر!
دو هرم ديگر کنار هرم جيزه يعني هرم منکورع (Pyramid of Menkaure) و هرم بزرگ خوفو (Great Pyramid of Khufu) بهطور دقيق در زير صورت فلکي شکارچي قرار دارند. از همه عجيبتر ملاتي است که براي ساخت هرم بکار برده شده است. آزمايشهاي انجام شده روي ملات نشان ميدهد که مقاومت و سختي ملات حتي از سنگهاي بکار گرفته شده در ساخت هرم بيشتر است. ترکيبات شيميايي ملات کاملا مشخص شده است ولي انسان امروزي تاکنون قادر به ساخت دوبارهي اين ملات نشده است!
نکتهاي جالب و عجيب درباره هرم خوفو اينکه درست در مرکز زمين بنا شده است. همچنين نوع تراش سنگها و ساير اجزاي بنا بهگونهاي است که حتي با تجهيزات پيشرفتهاي انسان امروزي ساخت چنين بنايي غيرممکن است. در هر صورت شواهد بسياري وجود دارد که نيرويي قدرتمند در آن زمان انسان را ياري ميکرد. آيا تمدن انسان در مصر باستان تمدني پيشرفته بود يا همهي اينها زير سر فرازمينيها است و منشاء غيرزميني دارند؟
استون هنج
در جنوب انگلستان در دشت سالزبري ويلتشر، دايرهي بسيار عظيم با استفاده از سنگها مکاني بهنام استون هنج را ساختهاند. وزن هر سنگ به ۵۰تن ميرسد. اثري که از عصر نوسنگي و برنز به يادگار مانده است. فون دايکنن ميگويد طرح استون هنج الگويي از منظومه شمسي است؛ و محل ويژهاي براي فرود تجهيزات بيگانگان بوده است.
معنا و کاربرد دقيق استونهنج هنوز براي کسي مشخص نشده است. در سال ۱۶۹۵ ادموند گيبسون کشيش، قاضي و عتيقهشناس انگليسي درباره اين بناي شگفتانگيز گفت: « استون هنج چنان يگانه است و چنان در تاريخ مجهول که هرکس در موردش نظريهاي ميدهد.» شايد بتوان گفت که اين بنا حتي اگر کار بيگانگان نبوده، ساختهي تمدني است که به آسمان اشراف داشته است.
تئوتيئواکان يا تئوتيهواکان (به اسپانيايي: Teotihuacán)
Teotihuacán، بهمعناي "شهر خدايان"، شهري با شکوه و باستاني در حوزهٔ آبگير مکزيک است که ساختاري پيچيده، ساختمانهاي چند طبقه و نقاشيهاي ديواري خارقالعادهاي دارد. اين شهر خياباني بهنام خيابان مرگ دارد که قدمتش به بيش از ۲۰۰۰ سال پيش ميرسد. قدمت، وسعت و پيچيدگي در ساخت، باعث شده که فکر کنيم دستان بيگانه در ساخت آن دخيل بودهاند.
از طرفي دانشمندان و باستانشناسان گمان ميکنند فرهنگها و تمدنهاي متنوعي در ساخت اين بناي شگفتانگيز ترکيب شدهاند. مايا، زاپوتک و ميکسک از جملهي اين تمدنها هستند. زماني اين شهر بيش از ۱۰۰/۰۰۰ نفر را در خود جاي داده است.
شهر خدايان ابزارهاي بسيار پيشرفتهاي در اختيار داشتند. همچنين از سيستمهاي بسيار پيشرفتهي آنها ميتوان به حملونقل و کشاورزي نيز اشاره کرد. درواقع ما با شهري باستاني روبهرو هستيم که در زمان خود هيچ تمدني به اين اندازه پيشرفته نبود.
همهي اينها انساني هستند. هرچند باور آن بسيار سخت است؛ اما سختتر است که فکر کنيم بيگانگان به انسان کمک کردهاند. چرا که هنوز ثابت نشده است.
جزيره ايستر
اين جزيرهي اسرارآميز و شگفتانگيز در اقيانوس آرام جنوبي جاخوش کرده است و متعلق به کشور شيلي است. آنچه در اين جزيره وجود دارد فراتر از تصور است که بگوييم کاري انساني است. بهويژه نتديسهاي باستاني و يکشکل که در جزيره پراکنده شدهاند. به اين تنديسها که در راستاي کرانه دريا به خط ايستادهاند موآيي گفته ميشود.
مهمترين نشان فرهنگي جزيره ايستر، موآييها هستند که ۲۸۸ تاي آن روي سکوهاي عظيمي بهنام آئو، ايستادهاند. فاصله آنها از هم حدود ۲۴۰۰ متر است؛ و دور تا دور جزيره را پوشش دادهاند. ۶۰۰ موآي ديگري که در مراحل مختلف تکامل هستند، در سرتاسر جزيره پراکندهاند. مطالعه روي موآيها، نشان ميدهد که بين ۵۰ تا ۱۵۰ نفر براي حمل آنها توسط غلطکهاي چوبي و سورتمه نياز بوده است. وزن برخي از آنها به ۱۴تن ميرسد. برخي از موآيها داراي کلاه يا تاجهاي قرمز رنگي هستند که دليل آن نامشخص است. اما بعضي از باستانشناسان ميگويند که اينگونه موآيها مفهوم آييني خاصي داشتند يا شايد براي يک طايفه يا خانواده بخصوصي مقدس بودهاند. مجسمههاي عظيم يا موآي، در طي يک دورهٔ کوتاه خلاقيت و فعاليت خرسنگي کنده کاري شده است. بر طبق آخرين تحقيقات باستانشناساني، ۸۸۷ مجسمهٔ سنگي يکپارچه در موزه و در جزيره شناسايي شده است.
در اين جزيره سکوهايي بهنام آئو را ديده ميشود. اصل و منشأ آنها به قربانگاههاي قديمي پلي نزيايي برمي گردد که به ابعاد بسيار بزرگتري توسعه يافتهاست. همچنين تعدادي مجسمهي سنگي، نه شبيه به موآي، از زير خاک بيرون آورده شده است. اين مجسمهها بهطور شديدي فرسوده شدهاند. يکي از مجسمهها زانو زده است. يکي ديگر از آنها بيسر است و ديگري به گونهاي کندهکاري شده که دندههايش مشخص است!
غير از اين آثار خارقالعاده در اين جزيره ميتوان به ديوارهاي سنگي ساخته شده بدون ملات، خانههاي سنگي عجيب و حدود ۱۰۰۰ سايت با بيش از ۴۰۰۰ سنگ نوشته با طرحهاي و نوشتههاي متفاوت، اشاره کرد.
اما يکي ديگر از مرموزترين آثار اين جزيره دستخطي بهنام رونگورونگو (Rongorongo) است که توسط يک مسيونر فرانسوي در سال ۱۸۶۴ پيدا شد. آن سالها جزيرهنشينهاي بسياري ادعا کردند که ميتوانند اين دستخط را ترجمه کنند و بخوانند. اما اينگونه نشد و بينتيجه ماند. از صدها ابزار و وسايل چوبي که رونگورونگو روي آن حکاکي شده است، تنها ۲۶ عدد سالم مانده و همهي آنها در موزههاي سراسر دنيا پراکنده شدهاند. تاکنون تمام تلاشها براي رمزگشايي اين متن بيحاصل بوده است. انجمنهاي علمي، باستانشناسان و دانشمندان حتي نميتوانند تشخيص دهند که آيا اين يک شکل نوشتاري است يا خير! شايد نوشتاري بيگانه باشد. اما افسانهها ميگويند رونگورونگو ابزاري مذهبي است.
دستسازهي کوزو (Coso Artifact)
کوزو شيئي باستاني است که ماننده شمع ماشين امروزي يا جرقهزن عمل ميکرد. اين دستسازه در سال ۱۳ فوريه ۱۹۶۱ در ارتفاع ۱۳۰۰ متري بالاتر از سطح دريا، در درياچهي اوون (Owen Lake) ايالت کاليفرنيا پيدا شد. در کمال ناباوري زمينشناسان و باستانشناسان تأييد کردند که اين ابزار در يک «ژئود» با قدمتي ۵۰۰/۰۰۰ ساله محصور شده است. اين يک ناهنجاري تاريخي است! هرچند که بعضي از منتقدين ميگويند ماتريس سنگي اطراف دستسازهي کوزو ژئودي نيست؛ بلکه مادهاي است که ميتواند طي چندين دهه يا سال با فرايندهاي طبيعي گرهها را تشکيل دهد.
هرچند که بعدها نيز يک زمينشناس خبره و آموزش ديده طي يک آزمايش روي اين ابزار قدمت ۵۰۰/۰۰۰ سال را تأييد کرد. اين مطلب در مجلهي Desert of Outdoor Southwest منتشر شد. ولي هيچوقت هويت زمينشناس و نوع و ابزار آزمايش منتشر و مشخص نشد!
چندين تئوري براي اين ابزار خارقالعاده باستاني مطرح شد:
- دستسازهي کوزو متعلق به يک تمدن پيشرفته باستاني است (مانند آتلانتيس)؛
- بازديد کنندگان فرازميني پيش از تاريخ که از زمين ديده کردهاند؛
- مسافران زمان که هنگام سفر به آينده اين ابزار را ربودهاند و به زمان خود منتقل کردهاند؛
در هر صورت تاکنون توضيح قانعکنندهاي ارائه نشده است.
بيگانگان و فرازمينيها در تمدن هاي باستاني؛ آيا چنين چيزي ممکن است؟
کارل ادوارد سِيگِن اخترشناس مشهور آمريکايي ميگويد: "ادعاهاي فوقالعاده مستلزم شواهد فوقالعادهاي است." درباره فرازمينيها ادعاها و نظريههاي بسياري وجود دارد. حتي اين نظريه که بيگانگان فضايي در نابودي و انقراض دايناسورها نقش داشتهاند مطرح شده است.
ناگفته نماند که بسياري از دولتها، حکومتها و قدرتهاي برتر انساني و سازماني در سطح جهان، بر اين عقيده هستند که انسان براي پذيريش بسياري از حقايق هنوز آماده نيست. اينگونه است که بحث UFOها پس از سالها بحث، شواهد و بررسي هنوز رازهاي سر به مهر دارد.
هرچقدر که انسان امروزي در رسيدن به پيشرفت پتانسيل دارد، به همان اندازه تاريخ، باستان، گذشته و هرآنچه که بر وي گذشته برايش گنگ، مبهم و معماگونه است! تمدنهاي بسياري نابود شدهاند؛ موجودات بسياري منقرض شدهاند؛ تاريخهايي بسيار شگفتانگيز در آتش سوختهاند؛ دانشهايي بهصورت کتاب، دستنوشته و به گونهاي ناآشنا براي انسان امروزي از بين رفتهاند. همهي اين رخدادها انسان را در کشف گذشتهها سردرگم کرده است. چه بسا همين سردرگمي کار بيگانگان فضايي يا فرازمينيها باشد!
و در نهايت فراموش نکنيد که: "ادعاهاي فوقالعاده مستلزم شواهد فوقالعادهاي است."