علامت سوال/ آيا حجر الاسود واقعا يک شهاب سنگ بوده است؟
بروزرسانی
کانوت/ براي فهميدن ماهيت حجرالاسود در بازههاي زماني مختلف کارهاي مختلفي روي اين سنگ انجام شده است و همانطور که ميدانيد سنگ مقدسي براي مسلمانان به شمار ميرود که در کنار يکي از ديوارهاي کعبه قرار دارد و مجموعهاي از سنگهاي شکسته شده و سياه است که دور آن را با قالب نقرهاي319px-Black_Stone_front_and_side پوشانده اند.
نخستين پژوهشهاي دربارهي اين سنگ به اواسط قرن ۱۹ ميلادي برميگردد. از آنجاييکه امکان نمونهبرداري و کار آزمايشگاهي از اين سنگ در آن موقع وجود نداشت (البته الان هم به دليل حفظ اين سنگ مقدس اين امکان وجود ندارد) منشاء شهابسنگي براي آن در نظر گرفتند. اين منشاء شهابسنگي بين مسلمانان رواج دارد و آنها معتقداند که خدا اين سنگ را از آسمان به زمين فرستاده است. البته ماجراي اين سنگ به قبل از اسلام برميگردد. اما با گذشت زمان نظرات مخلتفي دربارهي اين سنگ مطرح شد که با هم مرور ميکنيم.
در تحقيقات ديگري اين سنگ را به دليل بافتهاي نواري و زيري که داشت به يک سري از سنگهاي سيليسي يا شيشهاي طبيعي که در کرهي زمين در مناطق آتشفشاني تشکيل ميشوند و به آنها شيشهي طبيعي ميگويند نسبت دادند. وقتي مادهي مذابي به يکباره سرد ميشود سنگهايي را ايجاد ميکند که به آنها شيشهي طبيعي ميگويند. چون فرصت تشکيل ساختار مناسب را نداشتهاند ساختاري نواري شکل دارند که يکي از اين نوع سنگها آگات است يا همان عقيق.
گزارشهايي وجود دارد که در آنها گفته شده اين سنگ روي آب شناور بوده است و اگر اين موضوع صحت داشته باشند خوب شهابسنگ نميتواند باشند چون چگالي آن از آب بيشتر است به همين دليل گفته شده احتمالاً نوعي سنگ به نام پوکهي معدني است که اين سنگها ساختاري مختلل و اسفنجمانند دارند و چگاليشان از آب کمتر است ولي ظاهر اين سنگ نشان نميدهد که نوعي پوکهي معدني باشد.
حدود ۵۰ تا ۶۰ سال پيش تحقيقاتي روي يک گودال برخوردي به نام وَبار در بيابان رُبع الخالي عربستان انجام شد . وبار در اوايل قرن بيستم کشف شده بود که مجموعهاي از گودالهاي کوچک ۲۰ تا ۶۰ متري است که اطراف آن شهابسنگهاي آهني پيدا شده است و در برخي نواحي چون سنگ با سرعت زيادي به اين منطقه که کلاً تلماسهاي بود (مثل تلماسههاي که احتمالاً درمرنجاب ديدهايد) برخورد کرده است اين تلماسهها به خاطر دماي زياد و شدت برخورد شهابها گداخته شده و ذوب شده است و بلافاصله هم سرد شده است و همان شيشهي طبيعي را ايجاد کرده است. به شيشههاي طبيعي که در محيطهاي دهانههاي برخوردي ايجاد ميشود ايمپکتيک ميگويند؛ يعني سنگي که در اثر برخورد ايجاد ميشود . ايمپتيکها خيلي شبيه به حجرالاسود بودند. در همان زمان هم مقالاتي در اينباره که حجرالاسود يکي از اين ايمپکتيتها است، منتشر شد. در آن زمان حدسهايي زده شد که اين اتفاق حدود ۷ هزار سال پيش رخ داده و حجرالسود يکي از سنگهايي است که افراد از وبار آنرا برداشتهاند و چون احتمالاً ديدهاند که شهابسنگ اصلي از آسمان آمده است تصور کردهاند که ايمپکتيتها همان شهابسنگاند و آن را به کعبه آوردند و به عنوان يک سنگ مقدس مشهور شده است. اما تحقيقاتي که در حدود ۵ و ۶ سال اخير انجام شده است معلوم شد که سن وبار ۷ هزار سال نيست بلکه اين گودال در اثر برخورد يک شهابسنگ حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال پيش تشکيل شده است و حجرالاسود نميتواند به آن مربوط باشد. نظريهاي که اکنون در جامعهي علمي پيشرو است اين است که حجرالاسود نوعي سنگ به سادو متئوريت يا همان شهابسنگ دروغين است؛ نوعي سنگ زميني که از نظر ساختار، شکل و به خصوص رنگ خيلي شبيه به شهابسنگهاي هستند و تعداد آنها هم کم نيست و افراد آنها را با شهابسنگها اشتباه ميگيرند. بر اساس شکل و توصيفاتي که دربارهي حجرالاسود وجود دارد ممکن است که واقعاً يک شهابسنگ نباشد.
درنهايت تا زماني که آناليزهاي دستگاهي يا کار آزمايشگاهي يک شهابسنگشناس روي آن انجام نشود نميتوان به قطعيت دربارهي آن نظر داد. در حال حاضر نظريهي مطرح اين است که حجرالاسود يکي سنگزميني است که خيلي شبيه شهابسنگها است.