پروژه مخفی ﺳﯿﺎﺭه ﺳِﺮﭘﻮ؛ ماجرای مبادله چند دانشمند ﺑﺎ موجودات فرازمینی چه بود؟
خراسان/ ﺳﺎﻝ 2005 «ﻭﯾﮑﺘﻮﺭ ﻣﺎﺭﺗﯿﻨﺰ» ﮐﺎﺭﻣﻨﺪ ﺳﺎﺑﻖ ﺩﻭﻟﺖ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ از ايميلهاي مرموزي پرده برميدارد که از يک منبع معتبر از ﮔﺮﻭﻩ تحقيقاتي دفاعي و ﺑﺸﻘﺎﺏ ﭘﺮﻧﺪﻩها در دولت آمريکا به دست او رسيده است. ﺍﯾﻤﯿلها ﺟﺰﺋﯿﺎﺕ برنامه تبادل چند دانشمند در زمينههاي مختلف را با يک فرازميني ﺍﺯ ﺳﯿﺎﺭﻩﺍﯼ ﺑﻪﻧﺎﻡ «ﺳﺮﭘﻮ» افشا ميکرد. ﺍﯾﻦ ﭘﺮﻭﮊﻩ محرمانه، «ﺳﺮﭘﻮ» نام گرفت که در پرونده مجهول اين هفته دربارهاش بيشتر ميخوانيم.
سقوط بشقابپرنده فضاييها
براساس ايميلهاي فرستاده شده، شروع پروژه به ﺳﻘﻮﻁ ﺩﻭ ﺑﺸﻘﺎﺏ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 1947 در «نيومکزيکو» برميگردد. به ادعاي فرستنده ايميل، ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ ﻓﻀﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﺣﺎﺩثه ﺳﻘﻮﻁ ﻧﺠﺎﺕ ﭘﯿﺪﺍ ميکند و ﺑﻪ ﺁﺯﻣﺎﯾﺸﮕﺎﻩ ﻣﻠﯽ «ﻟﻮﺱ ﺁﻻﻣﻮﺱ» منتقل ميشود اما شش ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﯾﮕﺮ ازبين ميروند و براي تحقيقات بيشتر در يک سردخانه نگهداري ميشوند. فرازميني ﻧﺠﺎﺕ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭﯼ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﻭ ﻧﻈﺎميان، موقعيت سياره خود را فاش و تا زمان ﻣﺮﮔﺶ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 1952 ﺑﺎ آنها ﻫﻤﮑﺎﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﺪ. اين موجود پيش از مرگش اطلاعات کاملي درباره تجهيزات دو فضاپيماي کشف شده ميدهد. ازجمله اين تجهيزات، يک دستگاه ارتباطي بود که توانست با آن با سيارهاش تماس برقرار کند. در ادامه تماسهاي موجود فضايي با سياره سرپو، ﺩﺭ ﺁﻭﺭﯾﻞ 1964 ﻣﻼﻗﺎﺗﯽ ﺑﺎ فرازمينيها برقرار ميشود و ﯾﮏ سفينه ﻓﻀﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﻧﺰﺩﯾﮑﯽ «ﺁلماگوردو»ي ﻧﯿﻮﻣﮑﺰﯾﮑﻮ به زمين مينشيند. اين موجودات، اﺟﺴﺎﺩ ﻫﻤﻨﻮﻋﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ سفينه ﻣﯽﺑﺮﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﮐﻤﮏ ﯾﮏ ﺩﺳﺘﮕﺎه ﺑﺎ دانشمندان زميني ﺑﻪ ﻣﺒﺎﺩله ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ميپردازند.
سفر دانشمندان به سياره فرازمينيها
در نهايت و در ادامه اين ارتباطها ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 1965 ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﺑﻪﻋﻨﻮﺍﻥ ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ پروژه مخفي سرپو قبول ميکنند به مدت 10 سال در سياره خود ميزبان ﮔﺮﻭه 12 نفرهاي از دانشمندان و متخصصان زميني باشند. اين گروه ﻣﺄﻣﻮﺭﯾﺖ داشتند تا درباره همه ﺟﻨﺒﻪﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻭ فناوري اين سياره و ساکنان آن ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ جمعآوري کنند. اين ﺳﻔﺮ بهادعاي آنها 13 ﺳﺎﻝ ﻃﻮﻝ ﻣﯽکشد و از اين گروه، ﺩﻭ نفر ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﺳﯿﺎﺭه ﺳﺮﭘﻮ ﻣﯽﻣﯿﺮﻧﺪ. دو دانشمند تصميم ميگيرند براي هميشه آن جا بمانند و بقيه در ﺳﺎﻝ 1978 ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﺎﺯ برميگردند. براساس اطلاعات گروه، ﺳﺮﭘﻮ ﺳﯿﺎﺭﻩﺍﯼ ﺷﺒﯿﻪ ﺯﻣﯿﻦ اما کوچکتر ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺗﻤﺴﻔﺮﯼ ﺷﺒﯿﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺩﺍﺭﺩ. به دليل ﻭﺟﻮﺩ ﻣﻮﺍﺩ ﺭﺍﺩﯾﻮﺍﮐﺘﯿﻮ و گرماي بيشتر، گروه اعزامي ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﭘﻮششهاي خاصي استفاده ميﮐﺮﺩﻧﺪ و چندسال زمان برد تا خودشان را با شرايط جديد سازگار کنند. دانشمندان تا دوسال از ذخيره غذايي زميني استفاده مي کردند و ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﺎﭼﺎﺭ ﺷﺪﻧﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺍکي سرپوييها مصرف کنند. يکي از سختترين چالشهاي اين محققان، ﻃﻮﻝ ﺭﻭﺯِ 43 ساعته در سرپو و ﻭﺟﻮﺩ ﺩﻭ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ بود که آسمانش به همين دليل هيچگاه ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﮐﺎﻣﻞ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﻧﻤﯽﺷﺪ. سرپوييها ﻓﺎﻗﺪ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﺮﮐﺰﯼ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ همه ﺟﻮﺍﻧﺐ ﺯﻧﺪﮔﯽشان ﻧﻈﻢ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺖ. وسيله حملونقل اين تيم در سرپو، شبيه بالگرد بود و سيستم قدرت آن يک دستگاه مهروموم شده بود که نيروي پرواز آن را تأمين ميکرد. هر سرپويي يک دستگاه کوچک به دور کمرش متصل بود که از طريق آن دستورات مشخصي دريافت ميکرد.
سرانجام تلخ دانشمندان
آن چه باور اين پروژه را زيرسوال مي برد، فقدان يک گزارش تصويري از 13سال اقامت دانشمندان در سرپو است. البته گروه ادعا ميکند براي ثبت تصوير در اين سياره به آنها تذکر مي دادند. ﻫﺸﺖ ﻋﻀﻮ ﮔﺮﻭﻩ بعد از ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ از ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۴ در پايگاههاي مختلف نظامي قرنطينه شدند. گفته ميشود که ﮔﺰﺍﺭش آنها از اين سفر به بيش از سه هزار صفحه ميرسد. همه اعضاي بازگشته به زمين ﺑﻪﺩﻟﯿﻞ ﻗﺮﺍﺭﮔﺮﻓﺘﻦ طولانيمدت ﺩﺭﻣﻌﺮﺽ ﻣﻮﺍﺩ ﺭﺍﺩﯾﻮﺍﮐﺘﯿﻮ به مرور زمان بر ﺍﺛﺮ بيماريهايي ميميرند و سرنوشت دﻭ عضو ساکن ﺳﺮﭘﻮ همچنان مبهم است. آيا چنين ماجرايي آن هم از منبعي ناشناس واقعيت دارد؟ افراد مرتبط با اين پروژه در توجيه ناشناس ماندن منبع، خطر جاني را مطرح ميکنند بنابراين اثبات درستي يا نادرستياش بسيار سخت است.
نويسنده : فاطمه قاسمي /روزنامه نگار
منابع: farazmini، infu