دژاوو چیست و چرا آن را تجربه میکنیم؟

زوميت/ تابهحال شده وقتي جاي جديدي ميرويد، احساس کنيد قبلاً آنجا بوديد يا چيزي که تازه ميخواهيد بگوييد، قبلاً گفتهايد؟ به اين حس عجيب «دژاوو» ميگويند. براي آشنايي با اين پديده و دلايل رخ دادن آن با اين مقاله همراه باشيد.
يک لحظه صبر کن. من قبلاً اينجا نبودم؟ احساس ميکنم ما قبلاً درست همينجا ايستاده بوديم و داشتيم دقيقا همين حرفها را به هم ميزديم. قسم ميخورم اين گربهاي که الان از اين راهرو رد شد، همين چند لحظه پيش هم از اينجا رد شده بود!
اگر اين جملهها برايتان آشنا است، پس احتمالا شما يکي از ميليونها نفري هستيد که پديدهي مرموز و در عين حال جالب «دژاوو» را تجربه کردهايد (يا حداقل سهگانهي ماتريکس را ديدهايد!). گاهي پيش ميآيد وقتي براي اولينبار اتفاق يا مکان جديدي را تجربه ميکنيم، اين احساس عجيب را داريم که انگار اين واقعا اولينبار نيست و قبلاً در اين مکان حضور داشتهايم يا درست عين اين حرفها را جايي قبلاً زده بوديم. به اين حس عجيب، دژاوو يا آشناپنداري ميگويند که از کلمهي فرانسوي déjà vu بهمعني «قبلاً ديدهشده» آمده است.
اگر آن صحنهي معروف رد شدن گربهي سياه از راهرو را در فيلم ماتريکس به خاطر داشته باشيد، نئو آن را دژاوو توصيف کرد و کاراکتر ترينيتي به او گفت دژاوو «اختلال در ماتريکس» است؛ و ماتريکس هم واقعيت شبيهسازيشدهاي بود که نميگذاشت انسانها بفهمند دنياي واقعي توسط ماشينهاي هوشمند به تسخير درآمده است. البته توصيف دژاوو بهعنوان اختلالي در ماتريکس براي داستانهاي علميتخيلي و سايبرپانک مناسب است و هيچ دانش علمي از اين پديده در اختيار ما قرار نميدهد.
اکثر ما دژاوو را با رمز و راز و حتي پديدهاي ماورايي مرتبط ميدانيم، چون حسي زودگذر و غير منتظره است؛ اما درست همان چيزهايي که ما را در مورد دژاوو کنجکاو ميکند، مطالعهي علمي آن را دشوار ميکند. با وجود اين چالشها، دانشمندان سعي کردهاند براي اين پديدهي رازآلود و ظاهرا ماورايي، توضيحات علمي ارائه بدهند که در اين مقاله با برخي از آنها آشنا خواهيد شد.
دژاوو چيست؟
دژاوو (déjà vu) کلمهاي فرانسوي بهمعني «قبلاً ديدهشده» است و در فارسي براي آن کلمهي «آشناپنداري» انتخاب شده است. افرادي که دژاوو را تجربه کردهاند، از آن بهعنوان حس آشنايي شديدي نسبت به چيزي که اصلا نبايد برايشان آشنا باشد، ياد ميکنند. مثلاً بار اول است به شهر جديدي رفتهايد؛ اما وقتي از کنار مغازهاي يا علامتي ميگذريد، احساس ميکنيد قبلاً درست در همين نقطه ايستاده بوديد. يا با دوستان دور ميز شام نشستهايد و درحاليکه داريد دربارهي جديدترين بازي ويدئويي يا سريال صحبت ميکنيد، ناگهان دچار اين حس ميشويد که قبلاً اين لحظه را با همين افراد، همين ميز شام و همين موضوع بحث تجربه کردهايد.
۷۰ درصد مردم دنيا دژاوو را تجربه کردهاند
دژاوو پديدهي پيچيدهاي است و نظريههاي بسياري در مورد دلايل رخ دادن آن مطرح شده. آرتور فانکهاوزر، دانشمند سوئيسي، معتقد است دژاوو انواع مختلفي دارد و براي مطالعهي بهتر اين پديده، لازم است تفاوتهاي ظريف بين اين تجربيات در نظر گرفته شود. مثلاً در دو مثال بالا، فانکهاوزر اولي را بهعنوان déjàvisite (از قبل بازديدشده) و دومي را بهعنوان déjàvecu (قبلاً تجربهشده يا از سر گذرانده) توصيف ميکند.
به گفتهي دکتر آکيرا اوکانر، استاد روانشناسي در دانشگاه سنت اندروز، «دژاوو در واقع تضادي است بين حس آشنايي چيزي و آگاهي از نادرست بودن اين حس. چيزي که پديدهي دژاوو را نسب به اتفاقات ديگر مربوط به حافظه، منحصربهفرد ميکند همين آگاهي از اين است که حافظهي شما سعي دارد فريبتان بدهد.»
دژاوو اغلب پديدهي نگرانکنندهاي نيست. البته افراد مبتلا به صرع لوب گيجگاهي هنگام تشنج دچار دژاوو نيز ميشوند؛ اما اين پديده در افراد بدون هيچگونه مشکل سلامتي نيز رخ ميدهد.
هيچ شواهد محکمي در مورد ميزان شايع بودن دژاوو در دست نيست؛ اما تخمينهاي مختلف نشان ميدهد حدود ۷۰ درصد مردم دنيا نوعي دژاوو را تجربه کردهاند. از اين بين، افراد ۱۵ تا ۲۵ ساله بيش از هر گروه سني ديگر تجربهي دژاوو را داشتهاند.
دژاوو پديدهي نسبتا رايجي است؛ اما متخصصان هنوز نتوانستهاند علت آن را بهطور قطعي مشخص کنند (اگرچه ميتوان با اطمينان گفت علت دژاوو، اختلالي در ماتريکس نيست؛ مگر اينکه به تئوري جهان شبيهسازي شده اعتقاد داشته باشيد.)
اما کارشناسان و دانشمندان چند نظريهي محتمل در مورد علل رخ دادن پديدهي دژاوو مطرح کردهاند که در ادامه، آنها را بررسي خواهيم کرد.
هنگام دژاوو چه اتفاقي در مغز ميافتد
دانشمندان علوم مغز و اعصاب به اين نتيجه رسيدهاند که دژاوو نشانهاي از آسيبديدگي يا زوال مغز نيست. آنها همچنين تأکيد دارند اين توهم حافظه به هيچوجه خطاي حافظه نيست. در واقع، برعکس آن درستتر است. به اعتقاد اوکانر، دژاوو هنگامي رخ ميدهد که مناطق پيشاني مغز سعي در اصلاح حافظهاي نادرست داشته باشند.
اوکانر در اين رابطه توضيح ميدهد:
براي اکثر قريب به اتفاق مردم، تجربهي دژاوو احتمالاً چيز خوبي است چون نشانهي اين است که آن قسمت مغز که براي راستيآزمايي به کار ميرود، دارد بهخوبي کار ميکند و مانع از يادآوري اشتباه وقايع ميشود.
در يک فرد سالم، اشتباه به خاطر آوردن هر روز اتفاق ميافتد، چون حافظهي انسان ميلياردها نورون را درگير ميکند و اين فرايند بسيار بههمريخته است.
متأسفانه، هيچ مدل واحدي وجود ندارد که دقيقاً توضيح بدهد هنگام دژاوو چه اتفاقي در مغز ميافتد؛ اما بيشتر نظريههاي اصلي در اين مورد به توافق رسيدهاند که دژاوو هنگامي اتفاق ميافتد که مناطقي از مغز (مانند لوب گيجگاهي) سيگنالهايي را به مناطق پيشاني ذهن مبني بر اينکه تجربهاي قديمي در حال تکرار است، ميفرستند.
پس از ارسال اين سيگنالها، مناطق تصميمگيرندهي پيشاني مغز بهطور مؤثر بررسي ميکنند که آيا اين سيگنالها با آنچه در واقعيت در حال رخ دادن است، سازگارند يا خير. اين ناحيه از مغز انگار از خود ميپرسد: آيا من قبلاً اينجا بودهام؟ اگر فرد در واقعيت قبلاً در آن مکان بوده است، ممکن است بخواهد براي بازيابي بيشتر خاطرات مربوط به اين تجربه، بيشتر تلاش کند. در غير اين صورت، فرد احساس ميکند دارد پديدهي دژاوو را تجربه ميکند.
دلايل دژاوو
حواسپرتي
طبق تئوري شکاف ادراکي، ظاهراً هرچه حواس فرد پرتتر باشد، احتمال تجربهي دژاوو بيشتر است. مثلاً اگر مدتي است در حال نگاه کردن به گوشي موبايلتان هستيد و بعد سرتان را بالا ميآوريد تا نگاه سريعي به اطراف بيندازيد، ممکن است ادراک شما بهجاي متمرکز شدن در يک جهت، در دو جهت مخالف بهاصطلاح دچار شکاف شود و بدين ترتيب، ناحيهي هيپوکامپ مغز که مرکز يادگيري است، کمي گيج شود؛ اما اگر با دقت به اطراف نگاه کنيد، اين حس دژاوو احتمالا از بين خواهد رفت.
دژاوويي در کار نيست؛ آن تجربه واقعا اتفاق افتاده است
بعضي اوقات وقتي فکر ميکنيد دچار دژاوو شدهايد، ممکن است اصلاً دژاوويي در کار نباشد. شايد آن حس آشنايي به اين خاطر باشد که واقعا آن اتفاق را در گذشته تجربه کرده باشيد؛ اما در آن لحظه به ياد نميآوريد. مطالعهاي در سال ۲۰۰۸ نشان داد دژاوو اغلب ميتواند با چيزهايي که فرد قبلاً ديده يا انجام داده؛ اما به خاطر ندارد، مرتبط باشد. تحقيقات ديگري در سال ۲۰۱۸ به اين نتيجه رسيد «فضا» عامل مهمي در تجربهي دژاوو است. مثلاً اگر چينش مکاني شبيه مکان ديگر باشد، ممکن است دچار دژاوو شويد، حتي اگر اين دو مکان هيچ شباهت ديگري به همديگر نداشته باشند.
چشم غالب
شايد فکر کنيد چشمهاي شما کاملا و از هر نظر با هم برابر هستند؛ اما در اکثر مردم، يک چشم نسبت به ديگري غالبتر است و ممکن است يکي از دلايل رخ دادن دژاوو باشد. به گفتهي دکتر مايکل رويزن و مهمت آز، اگر پيش از اينکه هر دو چشم با هم تمرکز کنند و اطلاعات ورودي را بهعنوان تجربهاي آگاهانه ثبت کنند، چشم غالب اين اطلاعات را به ضمير ناخودآگاه بفرستد، مغزتان بعد از رسيدن اطلاعات به شما خواهد گفت اين را قبلاً ديدهايد؛ که خب درست هم ميگويد؛ مسئله اينجا است که اين «قبلاً» تنها يک نانوثانيه پيش بوده است. البته فعلاً هيچ مدرک علمي براي اثبات اين نظريه وجود ندارد.
خواب ناکافي
اگر خوابتان کافي نيست و بيشتر از هر وقت ديگر دچار دژاوو ميشويد، مغزتان احتمالا سعي دارد به شما بگويد که بيشتر بخوابيد. به گفتهي سيستم بهداشت و درمان Penn Medicine، استرس، خستگي و مسافرت زياد همه ميتوانند عاملي براي پديدهي دژاوو باشند. معلوم نيست چرا خستگي يا استرس احتمال تجربهي دژاوو را افزايش ميدهد؛ اما ممکن است فشاري که به مغز وارد ميشود آن را با خطاي بيشتري روبهرو کند.
اصلاح حافظه
بر اساس مطالعهي منتشرشده در Frontiers in Neuroscience در سال ۲۰۱۳، يکي از دلايل تجربهي دژاوو پديدهاي به نام «عدم تطابق حافظه» است. به گفتهي محققان، مناطق مغزي مرتبط با تضاد حافظه ممکن است در رخ دادن دژاوو دست داشته باشند. تضاد حافظه، آگاهي فرد از اصلاح شدن تضاد و اختلالي در سيگنالهاي حافظه است. طبق اين نظريه، هيپوکامپ منجر به رخ دادن دژاوو ميشود چون در اثر آن، فرد اتفاقي را با کمي اختلاف در درستي آن به ياد ميآورد.
اختلال جزئي در مغز
برخي کارشناسان معتقدند عامل ايجاد دژاوو نوعي اختلال جزئي در مغز است. وقتي مغز اطلاعات را جذب ميکند، معمولا مسير مشخصي را از حافظهي کوتاهمدت به سمت حافظهي بلندمدت طي ميکند. اين نظريه اينطور استدلال ميکند که گاهي اوقات اطلاعات موجود در حافظهي کوتاهمدت براي رسيدن به حافظهي بلندمدت، از مسير ميانبر استفاده ميکنند. بدين ترتيب ممکن است احساس کنيد بهجاي تجربهي اتفاقي که ثانيهي پيش رخ داده، داريد خاطرهاي از گذشته را به ياد ميآوريد.
نظريهي ديگري در مورد رابطهي دژاوو با اختلالات جزئي مغز ميگويد ذهن آنچه را که در زمان حال در حال رخ دادن است، بهاشتباه بهعنوان خاطره يا اتفاقي که قبلاً افتاده، در نظر ميگيرد. اين اختلالات در حالت عادي نگرانکننده نيستند، مگر اينکه بهدفعات اتفاق بيفتند.
نشانهي صرع
اگرچه هرازگاهي دچار دژاوو شدن اتفاق کاملا رايجي است؛ اما زياد شدن دفعات تجربهي اين پديده ميتواند نشانهاي از اختلال باشد. معمولا افراد مبتلا به بيماري صرع بهدفعات دچار دژاوو ميشوند. براي اين افراد، دژاوو ممکن است ناشي از تشنج کانوني باشد که در قسمتهاي کوچکي از مغز رخ ميدهد و ميتواند احساسات و تجربيات سردرگم کنندهاي، مثل حس طعم غذايي که در دهان نيست، ايجاد کند.
اگر دژاوو بهدفعات اتفاق بيفتد يا با علائم ديگري مانند توهم يا مشکلات بينايي و حرکتي همراه باشد، ممکن است نشانهاي از بيماري صرع باشد.
تناسخ
اگر بخواهيم از دلايل علمي فاصله بگيريم، ميتوانيم علت رخ دادن دژاوو را تناسخ يا تجديد حيات بناميم. دکتر جوديت اورلوف، نويسندهي کتاب ديد دوم، ميگويد دژاوو زماني اتفاق ميافتد که فرد اتفاقي را از زندگي گذشتهي خود دوباره تجربه کند. او از زني مثال ميزند که به محض ملاقات با فردي ميدانست قرار است با او ازدواج کند. اين زوج احساس ميکردند همديگر را يک عمر ميشناسند.
اورلوف معتقد است دژاوو اختلالاتي در زمان است که طي آن اتفاقات رمزآلودي رخ ميافتد. «مشاور املاک ممکن است خانهاي را به شما نشان بدهد که آنقدر براي شما آشنا و درست است که بلافاصله ميدانيد اينجا خانهي شما است. يا ممکن است در رستوران احساس آشنايي غير قابل توصيفي با فردي که در ميز کنج ديوار نشسته است، داشته باشيد. نگذاريد اين فرصتها از کنار شما بگذرند. به آنها توجه کنيد. در موردشان کندوکاو کنيد.»
با اين حال، مطالعهاي در مورد دژاوو در سال ۲۰۱۸ نشان داد درحاليکه افرادي که اين پديده را تجربه کردهاند، بهشدت معتقد بودند ميتوانند وقايع آينده را بر اساس آن پيشبيني کنند؛ اما به نظر ميرسد اين احساس توهمي بيش نيست. اين مطالعه ميگويد افراد زيادي احساس ميکنند تجربهشان از دژاوو اتفاقي ماورايي است؛ اما اثبات آن دشوار است.
انواع دژاوو
دژاوو در حالت کلي ميتواند بيش از ۲۰ نوع مختلف داشته باشد؛ اما بر اساس دستهبندي آرتور فانکهاوزر، سه نوع دژاووي اصلي وجود دارد:
دژاوِکو (Déjà vécu)
دژاوکو بهمعني «قبلاً از سر گذرانده» تجربهاي بيشتر از ديدن است و جزئيات زيادي را شامل ميشود. در اين نوع دژاوو فرد احساس ميکند همه چيز درست هماني است که قبلاً بوده و احساس ميکند دربارهي چيزي که قرار است گفته شود يا اتفاقي که قرار است بيفتد، آگاه است.
وقتي افراد در مورد تجربهي دژاوو صحبت ميکنند، معمولا منظورشان همين دژاوکو است. بررسيها نشان داده است حدود ۷۰ درصد از مردم در سنين ۱۵ تا ۲۵ سال دژاوکو را تجربه کردهاند.
يکي از بهترين توصيفهاي دژاوکو را ميتوان از زبان چارلز ديکنز، نويسندهي نامآشناي رمانهاي معروف اليور توئيست و ديويد کاپرفيلد خواند:
همهي ما اين احساس را گاهي تجربه کردهايم که آنچه ميگوييم و انجام ميدهيم قبلاً گفته شده و انجام شده است، در زماني دور، حس اينکه قرنها پيش با همين چهرهها، اشيا و شرايط احاطه شده بوديم، اينکه بهخوبي ميدانيم در ادامه چه گفته خواهد شد، انگار که ناگهان آن را به ياد بياوريم!
دژاسانتي (Déjà senti)
برخلاف دژاوکو، دژاسانتي بهمعني «قبلاً احساس شده» تنها يک رخداد ذهني است، هيچ جنبهي پيشبينيکنندهاي ندارد و بهندرت در حافظهي فردي که آن را تجربه کرده است، باقي ميماند. برخي از افراد مبتلا به صرع لوب گيجگاهي ممکن است اين پديده را تجربه کنند.
دژاويزيت (Déjà visité)
دژاويزيت نسبت به دو نوع ديگر دژاوو کمتر پيش ميآيد و در مورد آشنايي غير قابل توصيف از مکاني جديد است. در دژاويزيت فرد ممکن است راه خود را بهراحتي در شهر يا مکاني جديد پيدا کند، درحاليکه ميداند چنين چيزي نبايد ممکن باشد.
براي تشخيص دژاويزيت از دژاوکو، بايد منشأ اين حس را پيدا کرد؛ دژاوکو به پيشامدهاي زماني اشاره دارد، درحاليکه دژاوکو بيشتر با جغرافيا و مکان سروکار دارد.
در توضيح پديدهي دژاوزيت، به رؤيا، تناسخ و تجربهي خروج از بدن که در آن فرد احساس ميکند بدن فيزيکي خود را از بيرون مشاهده ميکند، استناد شده است. بعلاوه، برخي معتقدند خواندن شرح مفصل از مکاني جديد ممکن است هنگام بازديد از آن احساس دژاوزيت را در فرد ايجاد کند.
آيا دژاوو خطرناک است؟
در حالت کلي، دژاوو مکانيزم ذهني بيخطري است که نشان ميدهد بخش راستيآزمايي مغز کارش را بهدرستي انجام ميدهد؛ اما اگر اين پديده مدام رخ بدهد، چه؟ اگر تمام تجربههاي تازه، کهنه و آشنا به نظر برسند، چه؟
جالب است بدانيد اين اتفاق براي برخي از افراد افتاده است. به گفتهي اوکانر، مردي در فنلاند ترکيبي از داروهاي درمان آنفلوانزا را که محرک نورونهاي دوپامين هستند، با هم مصرف کرد. با اين کار او مدام دچار دژاوو ميشد. اين مرد آنقدر از اين تجربه خوشش آمده بود که تا مدتي به مصرف اين داروها ادامه داد؛ اما در نهايت تأثير اين داروها از بين رفت و تجربهي دژاووي مداوم او متوقف شد.
متأسفانه، برخي از افراد از نعمت متوقف کردن اين پديده محروم هستند. اين افراد مدام احساس ميکنند که موقعيت کنوني را قبلاً تجربه کردهاند. خلاصه اينکه هيچ اتفاقي برايشان جديد نيست.
به گفتهي اوکانر، «يکي از نکات جالب در مورد افرادي که مدام دچار دژاوو ميشوند اين است که قابليت راستيآزمايي چيزهايي را که احساس و تجربه ميکنند، از دست ميدهند. اغلب اين افراد ديگر تلويزيون تماشا نميکنند، چون احساس ميکنند تمام قسمتهاي سريال را قبلاً ديدهاند. براي آنها همه چيز تکراري است.»
اگرچه اين اتفاق عجيب و شايد جالب به نظر برسد؛ اما تماشاي رخ دادن آن در بيماراني که دچار زوال عقل شدهاند، بسيار ناراحتکننده است. اين پديده در اين بيماران نشانهي وخيم شدن بيماري است.
متضاد دژاوو
فرانسويها براي تجربهي مخالف دژاوو هم کلمهي خاصي دارند به نام ژامِيوو (jamais vu) يا «ناآشناپنداري» که به چيزي که «هرگز ديده نشده» اشاره دارد. هنگام تجربهي ژاميوو، فرد قادر نيست موقعيتي را که بايد برايش آشنا باشد، به خاطر آورد و فکر ميکند هرگز آنجا نبوده يا اين اتفاق را تجربه نکرده است. اگرچه ژاميوو اغلب با اختلال حافظهاي امنيژا يا «يادزُدودگي» (ناتواني ناقص يا کامل در يادآوري تجربههاي گذشته) مرتبط است؛ اما اين پديده چيزي بيشتر از اختلال لحظهاي در حافظه است.
ژاميوو فراموشي معمولي نيست؛ بلکه احساس گيجکنندهاي است که زمانيکه چيزي را که ميدانيد بايد بشناسيد؛ اما به خاطر نميآوريد، به شما دست ميدهد. عامل مهم همين حس آگاهي است؛ اينکه ميدانيد اين احساس در واقع اشتباه است. اگر متوجه اين نادرستي نشويد، نميتوان گفت پديدهي ژاميوو را تجربه کردهايد.
دليل اينکه اين کلمه از دژاوو ناآشناتر است، اين است که نسبت به دژاوو پديدهي نادرتري است؛ اما مثل دژاوو، در هنگام خستگي و بيشتر هم در افراد جوان اتفاق ميافتد.
ظاهرا برخي از مطالعات آزمايشگاهي توانسته است پديدهي ژاميوو را در شرکتکنندگان ايجاد کند. بهعنوان مثال، مطالعهي دانشگاه ليدز از ۹۳ شرکتکننده خواست تا در عرض دو دقيقه، يک کلمهي آشنا (در اين مطالعه، کلمهي «door») را مرتب روي کاغذ بنويسند. بعد از دو دقيقه، بيش از ۷۰ درصد شرکتکنندگان نسبت به درستي ديکتهي اين کلمه يا حتي نسبت به اينکه اين کلمه معنيدار است، دچار ترديد شدند، با اينکه طبيعتا ميدانستند ترديدشان بياساس است.
خوبي اين آزمايش اين است که ميتوان آن را در هر شرايطي امتحان کرد. همين حالا يک کاغذ و خودکار برداريد و در عرض دو دقيقه، يک کلمهي آشنا را بهطور مرتب بنويسيد. آيا شما هم دچار حس ژاميوو شديد؟