دانشمند موشکی ناسا؛ جوانان ایرانی را به الگوبرداری از مشاهیر تاریخی ایران دعوت میکند!

آنا/ نجوم و فضا همواره به عنوان يکي از جذابترين شاخه هاي علمي شناخته ميشود. بنا بر گزارش دفتر امور فضايي سازمان ملل يا يونوسا(UNOOSA) حدود چهل سازمان فضايي در سراسر جهان مشغول به کارند که از مشهورترين آنها ميتوان به ناسا، روسکوسموس، سازمان ملي فضايي چين و آژانس فضايي اروپا اشاره کرد.
در سازمانهاي فضايي، مأموريتها و پروژههاي فضايي برنامهريزي، پيادهسازي و مديريت ميشود. تاريخچه اين سازمانها به آغاز عصر فضا در سال ۱۹۵۷ باز ميگردد. اگرچه قسمت اعظم تحقيقات فضايي توسط اخترشناسان با تلسکوپهاي زميني انجام شده است، اما کار اصلي سازمان هاي فضايي، انجام اکتشافات به صورت فيزيکي توسط فضانوردان و کاوشگرها است. معمولاً سازمانهاي فضايي بودجههايي کلاني را براي اهدافي همچون پرتاب ماهواره، کاوشگر، فضاپيما، اعزام فضانورد، انجام پژوهشهاي خارج از جو و... دريافت ميکنند. به اين بهانه تصميم گرفتيم با يکي از دانشمندان موشکي ناسا گفتوگو کنيم.
کوين ديبروين به عنوان مهندس سيستم در آزمايشگاه پيشرانش جت ناسا در ايالت کاليفرنيا در زمينههاي گوناگوني فعال بوده است. او در مأموريت فضايي مرتبط با يکي از اقمار جالب توجه سياره مشتري نقش عمدهاي را برعهده داشت. ديبروين همچنين در بيش از ۳۰ مأموريت فضايي با ناسا همکاري داشته است. بخش اول گفتوگوي اختصاصي سرويس علم و فناوري آنا با وي به شرح زير است:
براي شروع، لطفاً خود را به مخاطبان ما و به علاقهمندان به فضا و نجوم در داخل ايران معرفي کنيد و بگوييد چه چيزي باعث علاقه شما به آسمان شب و ستارگان شد؟
سلام، نام من کوين جي ديبروين(Kevin J DeBruin) است، من دانشمند موشکي ناسا هستم و بارها تجربه همکاري با اين آژانس فضايي را طي مأموريتهاي مختلف داشتهام و اکنون به عنوان مربي فضايي و مروج علم فعاليت ميکنم.
وقتي سنم کم بود در کودکي، فيلم «اکتبر آسمان» را تماشا کردم که داستان واقعي زندگي هومر هيکام(Homer Hickam)، فرزند يک معدنچي زغال سنگ است که سرانجام مهندس ناسا شد. با تماشاي آن فيلم ميدانستم که با تمام وجود ميخواهم در طراحي و ساخت سفينههاي فضايي ناسا مشارکت داشته باشم. فضا مرا مجذوب خود کرد و دوست داشتم در اين حوزه فعاليت کنم.
چگونه عضو ناسا شديد؟ آيا راه براي شما هموار بود؟ آيا در طول اين مسير با سختي مواجه شديد؟
من در دوره کارشناسي فرم درخواست کارآموزي را براي ناسا ارسال کردم. سه سال طول کشيد و بيش از ۱۵۰ بار درخواست فرستادم تا براي اولين بار با کارآموزيام در اين سازمان فضايي موافقت شد!
در حالي که دوره کارآموزي را طي ميکردم متوجه شدم که بايد دانش خود را ارتقا دهم. بنابراين تصميم گرفتم درس خواندن را تا مقطع تحصيلات تکميلي ادامه دهم. مؤسسه فناوري جورجيا(که به جورجيا تِک مشهور است) تنها جايي بود که دوست داشتم بروم. اما آنها در ابتدا درخواست من را رد کردند.
پس از نامهنگاريهاي بسيار زياد با رئيس دانشگاه، سرانجام توانستم به عنوان دانشجوي کارشناسي ارشد در آنجا پذيرفته شوم. آنگاه يکي از اساتيد به من بورسيه دستيار تحقيقاتي تخصيص داد که هزينه شهريهام را ميپرداخت و ضمناً يک جور کمکهزينه تحقيقاتي محسوب ميشد.
شناساندن و معرفي کردن شخصيتهاي تاريخي ايراني که در حوزه علم سرآمد بودهاند ميتواند به جوانان ايراني نشان دهد که امکان رشد و موفقيت براي آنها نيز وجود دارد و اصلاً دور از ذهن نيست.
در ترم آخر تحصيلم، سه بار در مصاحبه شغلي آزمايشگاه پيشرانه جت ناسا شرکت کردم و هر سه بار به دليل فقدان تجربه کاري، درخواستم رد شد. بنابراين وقتي فارغالتحصيل ميشدم آينده شغلي مبهمي داشتم و کارم مشخص نبود. با اين وجود با پيگيريهاي زياد موفق شدم ۱۰ هفته در ناسا فرصت کارآموزي پيدا کنم.
من متوجه شدم که اين فرصت برايم حياتي است. بنابراين طي اين مدت تمام سعي و تلاشم را کردم تا به آنها ثابت کنم متعلق به آنجا هستم. سرانجام در آخرين روز کارآموزي، با درخواستم موافقت شد و به عنوان يک مهندس تماموقت در ناسا استخدام شدم.
ايران در طول تاريخ خود اخترشناسان برجستهاي همچون خواجه نصيرالدين طوسي، ابوالوفابوزجاني، ابوريحان بيروني، عمرخيام نيشابوري، غياثالدين جمشيد کاشاني را داشته است. فکر ميکنيد حضور اين اخترشناسان در دل تاريخ چه کمکي به منجمان و دانشمندان امروزي ايران خواهد کرد؟
به طور قطع معتقدم داشتن الگوهاي علمي که بتوان آنها را براي جامعه ترسيم کرد، نقش اساسي در ايجاد علاقه ميان جوانان به علوم، فناوري، مهندسي و رياضيات(STEM) دارد. شناساندن و معرفي کردن شخصيتهاي تاريخي ايراني که در حوزه علم سرآمد بودهاند ميتواند به جوانان ايراني نشان دهد که امکان رشد و موفقيت براي آنها نيز وجود دارد و اصلاً دور از ذهن نيست.
درباره مأموريتهاي خود در ناسا برايمان بگوييد؟ شما در ناسا کارتان چه بود و بيشتر در چه حوزههايي فعاليت ميکرديد؟
من بيشتر در مأموريت سطحنشين اروپا متمرکز بودم. البته اين اروپا با قاره اروپا فرق دارد. «اروپا» يکي از هفتاد و دو قمر سياره مشتري است که بيشترين پتانسيل را براي حيات فرازميني در منظومه شمسي داراست. من در آن پروژه مهندس سيستمهاي پرواز بودم و کارم مديريت ملزومات اين مأموريت و اطمينان از اين بود که بخشهاي مختلف فضاپيما بتواند با هم ادغام شود و به درستي عمل کند.
براي اينکه منظورم را بهتر برسانم بايد از شما بخواهم به فضاپيما مانند يک پازل پيچيده نگاه کنيد. وظيفه من اين بود که اطمينان حاصل کنم تمام قطعات اين پازل(اتصالات فيزيکي، دادهها، نيروي برق مصرفي) به طور يکپارچه در کنار هم قرار ميگيرند و به بهترين نحو عمل ميکنند.
من همچنين يکي از اعضاي تيم ايکس ناسا هستم که وظيفهاش انجام طراحيهاي پيشرفته است. ما ايده ميگيريم و يک طرح اوليه ايجاد ميکنيم و به عنوان مثال در مورد اين صحبت ميکنيم که چه مؤلفههايي استفاده خواهد کرد، جرم و حجم سفينه چقدر است، هزينه انجام مأموريت در نهايت چقدر خواهد شد، مسير حرکت چه اندازه خواهد بود و ... البته اينها بخش تخصصي کاريام بود. من در بيش از ۳۰ حوزه مختلف از بازگرداندن نمونه از ماه و مريخ گرفته تا تلسکوپهايي که خارج از جو زمين را رصد ميکنند، نقش داشتم.