بازداشت خواهر و برادر در پرونده مرد گمشده
جام جم/ خواهر و برادر جوانی بهعنوان مظنون در پرونده گمشدن مردی در پایتخت که احتمال میرود بهقتل رسیده باشد، بازداشت شدند.
اوایل تیرماه امسال مردی با حضوردر دادسرای جنایی تهران شکایت کرد که برادر ۳۵ سالهاش ناپدیدشده و از خواهر و برادری در ارتباط با این ماجرا شکایت کرد. با دستور قضایی، پرونده به پلیس آگاهی تهران ارسال شد و شاکی در اظهاراتش گفت: برادرم کارش آزاد بود و در یکی از محلههای تهران زندگی میکرد. یکسال قبل از خانه بیرون رفت و ناپدیدشد. تلفن همراهش هنوز هم خاموش است. سراغ او را ازاعضای خانواده، فامیل و دوستانش گرفتیم اما کسی از او خبری نداشت. گورستانها، پزشکی قانونی و بیمارستانهای تهران و شهرستانهای اطراف را جستوجو کردیم اما نبود و پلیس هم او را پیدا نکرد. وی افزود: سرانجام چندروز پیش اتفاقی دوست قدیمی برادرم را در خیابان دیدم. باورش نمیشد او ناپدید شده است. برایم تعریف کرد برادرم را چندمرتبهای با یک زن غریبه و برادر او دیده که به وی گفته بوده قصد ازدواج با این زن را دارد. فقط نام و فامیلیشان را میدانست و نشانی از خانهشان نداشت. گمان میکنم میان گمشدن برادرم و آن خواهر و برادر رابطهای باشد و بلایی سرش آوردهاند.
ماموران جستوجو برای یافتن این خواهروبرادر که مظنونهای پرونده بودند راآغاز کردند وآنها را تحت تعقیب قرار دادند. سرانجام با گذشت چندماه از این ماجرا، چندروز پیش هردو شناسایی و بازداشت شدند. آنها در بازجویی اولیه اظهارات ضدونقیضی را مطرح کردند و مدعی بودند مرد گمشده را نمیشناسند تا اینکه زن جوان در ادامه این تحقیقات گفت: ۱۳سال قبل ازدواج کردم و فرزندانی دارم. مدتی بود متوجه تغییر رفتارهای شوهرم شده بودم و آخر فهمیدم چندسال است بازنی رابطه دارد وبه من خیانت کرده است. سال گذشته شکایت کردم وخواستار۱۳۳سکه مهریهام وجدایی از اوشدم. درپی رفتوآمدم به دادگاه خانواده و ماجرای طلاقم بود که با شهاب آشنا شدم. میگفت فردی بانفوذ است و برای کارهای مهریهام کمکم میکند. اعتمادکردم و ارتباطمان شکل گرفت.
وی افزود: بهسختی توانستم بخشی از مهریهام و مقداری طلا که ارزش آن ۵۵۰ میلیون تومان میشد را از شوهرم گرفتم؛ شهاب از من خواست پول را به او بدهم تا با آن برایم سرمایهگذاری کند و ماهیانه هم سودی بهحسابم واریز کند. به او اعتمادم کردم؛ میخواستم برایم با آن پول سرمایهگذاری کند که برادرم فهمید و نگذاشت این اقدام انجام گیرد چون به شهاب اعتماد نداشت؛ اما او مدام زنگ میزد و میخواست من به محل قرار با او بروم و پول را بیاورم که سرمایهگذاری کند. قبول نکردم و تلفنش را دیگر جواب ندادم. آخر آمد خانهمان و سراغ مرا از برادرم گرفت که با هم دعوایشان شد. برادرم به او گفته بود من خانه دیگری رفتم و دیگر نباید برای خانوادهام و خواهرم ایجاد مزاحمت کنی. او رفت و دیگر از وی خبری نداشتیم. خیالم راحت شد که دیگر مزاحمم نمیشود. بازداشت که شدیم، فهمیدیم از همانروز گمشده است.
همچنین برادر این زن که دومین مظنون پرونده است مورد بازجویی قرار گرفت و گفتههای خواهرش را تایید کرد.
سرهنگ کارآگاه مرتضی نثاری، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با تایید این خبر به جامجم گفت: تحقیقات از متهمان برای رازگشایی از سرنوشت مرد گمشده درحالی ادامه دارد که پلیس در برابر فرضیه جنایت قرارگرفته است.