نماد آخرین خبر

توسعه گردشگری ایران با استفاده متوازن از منابع تمدنی پیش و پس از اسلام

منبع
تسنيم
بروزرسانی
توسعه گردشگری ایران با استفاده متوازن از منابع تمدنی پیش و پس از اسلام

تسنیم/ برخی نگاه‌ها، منابع تمدنی دوره قبل از اسلام را شایسته اعتنا نمی‌دانند و برخی با منابع تمدنی دوره اسلامی کشور احساس بیگانگی می‌کنند؛ درحالی که حقایق مرتبط به تمدن ایرانی- اسلامی کشورمان، نشانه‌هایی متفاوت از این دو موضع‌گیری را پیش روی ما قرار می‌دهد.

- اخبار اجتماعی -

یکی از اصلی‌ترین منابعی که صنعت گردشگری از آنها بهره می‌برد تا بتواند تجربه یا محصول مناسبی را به گردشگران عرضه کند، عناصر تاریخی- تمدنی هر کشور هستند. این منابع ملموس و ناملموس، با ورود به عرصه صنعت گردشگری، موتور محرکه گردشگری فرهنگی شده و غنای تمدنی یک ملت را برای جهانیان به نمایش می‌گذارند.

ایران ازجمله تمدن‌هایی است که هم قبل از اسلام و هم بعد از اسلام، دارای منابع تاریخی فراوانی است. وجود حدود یک میلیون مکان و محوطه تاریخی در ایران، حکایت از غنای کشورمان در این زمینه دارد. این منابع تاریخی با ورود به صنعت گردشگری می‌توانند به جاذبه گردشگری تبدیل شده و سالانه میلیونها گردشگر را از سرتاسر جهان به سوی خود جذب کنند. امری که تحقق آن می‌تواند از جنبه اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی منافع فراوانی را برای کشور به همراه داشته باشد. به‌عنوان مثال سازمان جهانی گردشگری عنوان می‌کند که در حال حاضر از هر 10 شغل ایجادشده در سرتاسر دنیا، یک شغل در صنعت گردشگری خلق می‌شود و یا اینکه هزینه‌کرد گردشگران بین‌المللی به رقمی حدود 1500 میلیارد دلار در سال رسیده است. اینها منافعی هستند که کشورمان نیز می‌تواند با برنامه‌ریزی و مدیریت صحیح از آنها بهره‌مند شود.

در این جهت موضوع قابل بحث، استفاده متوازن کشورهای جهان از منابع تمدنی خود جهت توسعه گردشگری است. حوزه‌ای که در کشورمان و در بین برخی بخش‌هایی که می‌توانند بر صنعت گردشگری تأثیر داشته باشند، به یک چالش تبدیل شده است. در این جهت برخی افراد و گروه‌ها، منابع تمدنی دوره قبل از اسلام را شایسته اعتنا نمی‌دانند و برخی با منابع تمدنی دوره اسلامی کشور احساس بیگانگی می‌کنند. این در صورتی است که حقایق مرتبط به تمدن ایرانی- اسلامی کشورمان، نشانه‌هایی متفاوت از این دو موضع‌گیری را پیش روی ما قرار می‌دهد. نکاتی که هم شناخت بهتر فضای تمدنی کشور را برای انسان ایرانی تسهیل کرده و هم آگاهی در مورد آنها، صنعت گردشگری ایران را به شکل مثبت، تحت تأثیر قرار می‌دهد.

نقش پراهمیت دین در کلیت تمدن ایرانی- اسلامی کشور

جدا از اهمیت نقش دین در دوره اسلامی، ایران همواره در طول تاریخ کشوری دین‌مدار بوده است. دین در ایران ریشه‌ای طولانی دارد که به قبل از هخامنشیان و ساسانیان بازمی‌گردد. به عنوان مثال دین در حکومت عیلامیان جایگاه برجسته‌ای داشته است به شکلی که طبق شواهد تاریخی می‌توان حکومت عیلامیان را حکومتی دینی دانست. در این جهت، تاریخ ایران در دوره عیلامیان یعنی چیزی حدود پنج هزار سال پیش نشان می‌دهد که موضوع حریم در زندگی ایرانیان نقش مهمی ایفا می‌کرده است.

«هَشتی» به عنوان محل و مکانی که امروزه آن را در خانه‌های سنتی دوره اسلامی مشاهده می‌کنیم، ریشه در این عصر دارد. از همان زمان نیز هشتی‌ها علاوه بر نقطه ورود و دسترسی به نقاط مختلف خانه، افراد واردشونده به خانه‌های ایرانیان را کم‌کم با محیط، فضا و حریم خانه‌ها آشنا می‌کردند. همچنین شاید برخی افراد به فراخور شرایط، صرفاً می‌توانستند در قسمت‌هایی مشخص و خاص حضور پیدا کنند و اجازه ورود به سایر بخش‌های خانه را نداشتند.

به علاوه، بنابر مطالعات تاریخی که در زمینه پوشش در ایران قبل از اسلام به انجام رسیده است، پوشیدگی زنان و حتی مردان در این دوره که برآمده از آموزه‌های تمدنی و دینی ایران باستان است، امری تأیید شده است به شکلی که «والتر هینتس» در کتاب «داریوش و ایرانیان» می‌نویسد: برهنگی برای هخامنشیان یک ننگ بود. زنان و مردان هخامنشی همه بدن خود را می‌پوشاندند. همچنین می‌افزاید: هنر ایران باستان هیچگاه فردی را برهنه به تصویر نکشیده است. برهنگی در فرهنگ ایرانیان جایی نداشته است. به همین شکل، تحقیقات دیگر تاریخی نیز نشان داده است که ایرانیان در دوره اشکانیان و ساسانیان نیز پوشیده بوده‌اند.

تصویر آناهیتا (الهه آبها) در سنگ‌نگاره تاجگذاری خسروپرویز بر این پوشیدگی اشاره دارد. حتی فردوسی، به عنوان فردی مسلمان که ایرانیَّت ایرانیان را در تاریخ زنده نگه داشته است، در شاهنامه خود سرتاسر به پوشیدگی، عفت و حیای زنان ایرانی اشاره دارد. جامعه آرمانی که فردوسی تصور می‌کند و به عنوان یک فرد با تفکر استراتژیک بر آن تأکید دارد، جامعه‌ای است که روابط بین فردی در آن جامعه مبتنی بر حریم، حیا و عفت است.

یکپارچگی دین و سیاست در تمام تاریخ گذشته بر تمدن ایرانی- اسلامی کشور

تلفیق دین و سیاست موضوعی نیست که مختص به دوران جمهوری اسلامی ایران باشد و ریشه‌های تاریخی طویلی در حوزه تمدنی ایران دارد. در این زمینه تحقیقی با عنوان "تداوم نظریه مشروعیت الهی در نظام سیاسی ایران؛ از دوره باستان تا انقلاب اسلامی" به این نتیجه دست یافته که از دوران باستان تاکنون _البته به جز در سلسله پهلوی_، تمام نظام‌های سیاسی حاکم بر ایران، مشروعیت خود را از جانب خداوند دانسته‌اند. 

در زمان حاکمیت عیلامیان و در شهرهای دوران عیلامی، حاکمان بیش از اینکه مقام سیاسی داشته باشند، مقامی مذهبی داشتند. شهرهای آنان ذیل حکمرانی فردی قرار داشت که مقامی سیاسی- دینی داشت. پادشاهان عیلامی خود را کارگزار زمینی خدا و جانشین ایزدان روی زمین می‌دانستند. همچنین هخامنشیان نیز آرمانهای سیاسی- دینی داشتند و همیشه حکومت خود را تحت سرپرستی و اراده خداوند یکتا قرار می‌دادند، به شکلی که داریوش اول می‌گوید هر آنچه من دارم و به دست آورده‌ام، به خواست و یاری اهورامزدا یا خدای یکتا است.

خشایارشا نیز در گنجنامه همدان اینچنین بیان کرده که: خدای بزرگ است اهورامزدا که این زمین؛ آسمان و مردم را آفرید؛ برای مردم شادی آفرید و خشایارشا را پادشاه کرد. همینطور اردشیر دوم ساسانی در طاقبستان، کتیبه‌ای دارد که در آن حلقه پادشاهی و رسیدن به جایگاه سیاسی و قدرت خود را از اهورامزدا دریافت می‌کند.

به شکل کلی در اعتقاد ایرانیان پیش از اسلام، پادشاهان به عنوان حافظان و نگاهبانان سرزمین ایران، از جانب خدایان برگزیده مى‌شدند. بر اساس آموزه‌هاى دین زرتشت، پادشاهان داراى فرّه ایزدى بوده و حکومت آنها نوعى رسالت الهى قلمداد مى‌شد.

تشابه باورها و اعتقادات در دو وجه تمدن ایرانی- اسلامی کشور

تشابه باورهای فرهنگی در دو بخش تمدنی ایران بسیار زیاد است و در اینجا به عنوان نمونه فقط به چند مورد اشاره می‌شود. در زمان عیلامیان موقعی که روحی از بدن جدا می‌شد توسط دو راهنما، پیشواز شده و به سوی «اینشوشیناک» خدای خدایان، راهنمایی می‌شد تا رأی خود را در مقام «ارزیاب روح‌ها» صادر کند. این موضوعی است که در دین اسلام نیز وجود دارد. در زندگی مسلمانان نیز اعتقاد بر این است که هر فرد دو فرشته نگهبان دارد و زمانی که مرگ فردی فرا می‌رسد، فرشته مرگ را ملاقات کرده و روح او در نهایت در پیشگاه خداوند، پاسخگوی اعمال خود خواهد بود.

هرودوت می‌گوید ایرانیان هیچ چیز را به اندازه دروغ ناپسند نمی‌دانند. در اسلام نیز بزرگترین گناه دروغ است. هخامنشیان اعتقاد داشتند انسان هر زمان که مشغول کار خیر است، مثل این است که در حال پرستش خداوند است. زرتشت در گات‌ها گفته است ما باید قوای خود را صرف خدمت و سعادت دیگران کنیم و موجبات آسایش آنان را فراهم آوریم. در اسلام نیز بزرگترین عبادتها خدمت به خلق خدا است.

در کلام زرتشت، گفتار نیک، پندار نیک و کردار نیک، پیام اصلی است. در اسلام نیز پیامبر اسلام فرمودند من برگزیده شده‌ام تا مکارم اخلاقی را در جامعه تکمیل کرده و به بالاترین درجه خود برسانم.  

زرتشت زندگی را مبارزه دائمی بین بدی‌ها و نیکی‌ها می‌داند. دین اسلام نیز بر مبارزه با نفس، خودسازی و تقوا و حرکت در جهت کمال الهی تأکید دارد. در دین زرتشت، روزی سوشیانس به عنوان نجات‌دهنده بشریت از بدی‌ها و پلیدی‌های دنیا، به پا خواهد خاست. در دین اسلام نیز روزی حضرت قائم، مهدی موعود(عج) برای نجات دنیا از فساد و ظلم ظهور خواهد کرد.

تاثیرگذاری هنری- فرهنگی دو وجه تمدن ایرانی- اسلامی کشور بر یکدیگر

در تأثیرپذیری هنر و معماری اسلامی از هنر و معماری ایرانی، دکتر غلامعلی حاتم معتقد است که ریشه معماری مساجدی که در ایران وجود دارد به دوران اشکانیان و ساسانیان بازمی‌گردد. معماری چهار ایوانی مساجد، هنر کاشی‌کاری، گچ‌بری و آجرکاری مساجد نیز از دوران ایران باستان به دوران اسلامی رسیده است. همچنین دکتر یعقوب محمدی‌فر معتقد است مناره‌های مساجد که امروزه محل اذان گفتن هستند در دوران قبل از اسلام به شکل مناره یا میله‌هایی در مسیر مردم و کاروان‌ها بودند و بر روی آنها آتش روشن می‌شد تا مسافران و مردم را در مسیرها هدایت کنند. گنبدهای مساجد نیز همان گنبدهای آتشکده‌های دوران ساسانی هستند که معماران ایرانی با افزودن گوشواره‌ها، آنها را در مساجد دوران اسلامی به کار بردند.

پژوهشی با عنوان "بررسی تداوم عناصر تزئینی معماری ایران باستان در معماری دوران اسلامی ایران تا پایان دوره صفوی"، نشان از این دارد که بسیاری از طرح‌های تزئینی که در دوران اسلامی بر بدنه ابنیه به کار رفته، همان ساختار طرح‌های استفاده شده در دوران باستان است، اما یا جزئیات بیشتری به وسیله تزئین‌کاران دوران اسلامی به این طرح‌ها افزوده شده و یا اینکه صرفاً جزئیات طرحهای دوران باستان حذف شده و اجزای تازه‌ای به طرح‌های مورد اشاره اضافه شده است.

در کنار آنچه که در مورد دو وجه تمدنی کشور و تأثیر و تأثرات آنها بر یکدیگر بیان شد، به منظور استفاده بهینه از ظرفیت میراثی کشور در توسعه گردشگری فرهنگی و بهره بردن از تمام منافع این صنعت جهانی، به لحاظ مدیریتی، می‌بایست به برخی از نکات نیز توجه کرد.

در زمینه توجه به تمام میراث تاریخی کشور، مقام معظم رهبری در سال 1387 و در دیدار با مسئولان اجرائی استان فارس می‌فرمایند که: بناهای تاریخی، محصول سرپنجه هنرمندان ایرانی و فکر روشن‌بین آنان است. ذهن ایرانی و سرانگشت هنرمند ایرانیان است که این بناهای تاریخی را به وجود آورده است. روحیه بلندنظر ایرانی و ابتکار و ذوق ایرانی به وجود آورنده این آثار است. این برای یک ملت باعث افتخار است. با این رویکرد وقتی نگاه بکنیم می‌بینیم اینها مثبت است، چه تخت جمشید چه بقیه آثار دیگر. باید به میراث فرهنگی کشور اهتمام ویژهای شود.

همچنین در آیه 180 سوره آل‌ عمران، آمده که میراث به‌جامانده از گذشتگان، متعلق به خدا است و آیات 25 تا 28 سوره دخان، حفاظت از میراث مادی و معنوی به جامانده از جوامع پیشین را یادآوری و توصیه می‌کند.

دومین موردی که باید مدنظر نسلهای مختلف کشور قرار گیرد این است که گفته می‌شود ایرانیان به زور شمشیر مسلمان شدند. این درحالی است که ایرانیان در زمان حکومت سلوکیان، فرهنگ هِلنی را که بیش از دو قرن بر ایران حاکم بود، نپذیرفتند و امروزه اثر چندانی از هنر و فرهنگ هلنی در ایران باقی نمانده است. حتی مغولان که با وحشی‌گری تمام به ایران حمله کرده بودند، در تمدن ایرانی ذوب شده و به خدمت آن درآمدند. نمونه آن الجایتو بود که به سلطان محمد خدابنده تغییر نام داد و در خدمت فرهنگ و هنر ایران درآمد.

سومین موردی که اهمیت دارد، نیاز به میانه‌روی تمدنی در انسان ایرانی است. به همین سبب است که خداوند در قرآن (سوره بقره_ آیه 143)، منطبق با تفسیر آیت‌الله مکارم شیرازی، می‌فرماید: ما مسلمانان را امتی میانه‌رو قرار دادیم تا آنها الگویی برای سایر ملتها باشند. همچنین احادیث و روایات زیادی از معصومین ازجمله امام علی (ع) و حضرت محمد (ص) وجود دارد که مسلمانان را افرادی میانه‌رو دانسته و آنان را به این امر تشویق می‌کنند. با این رویکرد، میانه‌روی در توجه به هر دو وجه میراث ایرانی- اسلامی کشور، توصیه قرآن و امری پسندیده برای یک فرد مسلمان است.

در دوران معاصر نیز دو متفکر حوزه ایرانیَّت و اسلامیَّت یعنی دکتر عبدالحسین زرین‌کوب و آیت‌الله جوادی آملی، با مدنظر قرار دادن این میانه‌روی، بر لزوم توجه به ابعاد دیگر تمدن ایران اشاره کرده‌اند. در این زمینه آیت‌الله جوادی آملی، نیاز به فرهنگ فردوسی‌پرور و توجه به حماسه‌هایی که ملت ایران را زنده نگه داشته و تمدن ایرانی را مسیر خود رو به جلو می‌رانند، ضروری می‌بیند. ایشان در کنار توجه به آیین‌های مذهبی و اسلامی، به حماسه‌سازیهای ملی نیز اهمیت می‌دهند. همینطور دکتر عبدالحسین زرین‌کوب نویسنده کتاب دو قرن سکوت نیز توجه همزمان به وجه اسلامی در کنار وجه ایرانیت را لازم می‌داند و معتقد است باید یک تعادل نسبی بین این دو وجه تمدنی وجود داشته باشد تا تمام اصالتهای سرزمین ایران حفظ شوند. او باور دارد که نمی‌شود از وجه تمدنی اسلامی کشور چشم‌پوشی کرد.

آنچه بیان شد نشان از این دارد که در چشم‌انداز آینده کشور و در توسعه گردشگری فرهنگی، می‌بایست با نگاهی متفاوت به داشته‌ها و ظرفیتهای تمدنی ایران نگاه کرد تا بتوان افق کلان پیشِ روی صنعت گردشگری کشور را متفاوت با گذشته ترسیم و تجسم کرد. باید به این نکته توجه داشت که تمدن قبل از اسلام در ایران همانند قلب و تمدن بعد از اسلام در ایران همانند مغز است که بدون وجود هر کدام از آنها، بدنه ایران ناقص بوده و انگار انسان ایرانی چیزی را گم کرده است. یافته‌های تحقیقی نیز این موضوع را تأیید می‌کند و حداقل در بعد کلان حاکمیتی، نتایج رساله دکتری نگارنده، نشان از این دارد که نگاهی مثبت به ظرفیت‌های میراثی کشور وجود دارد.

نگاه به این نتایج از دو بعُد ایدئولوژی سیاسی و توجه به بُعد فرهنگسازی، نشان از این دارد که ایدئولوژی سیاسی جمهوری اسلامی ایران، ظرفیتی برای همه میراث فرهنگی ایران است و تمایل دارد با کل میراث فرهنگی قبل و بعد از اسلام ایران، تعامل مناسبی داشته باشد. از این منظر حاکمیت از میراث فرهنگی کشور برای مشروعیت بخشیدن به کنترل سیاسی خود استفاده نکرده و تاکنون این میراث را در راستای منافع خود دستکاری نکرده است. گواه این موضوع در نوروز 1404 اتفاق افتاد که شهید سرلشکر باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح کشور از کنار تخت جمشید عید نوروز را به مردم تبریک گفتند.

این نشان از این دارد که بدنه حاکمیت، حتی در نظامی‌ترین حالت آن، عنادی با میراث قبل از اسلام کشور ندارد و حتی به پاسداشت آن نیز اقدام می‌کند. با این وجود در بعد فرهنگی و نیاز به فرهنگ‌سازی، این موضع شایان ذکر است که باید تلاش کرد برداشت‌های نادرستی که ممکن است در مورد برخی از میراث کشور وجود داشته باشند اصلاح کرد. در این جهت می‌بایست اولًا سیاسیون ما شناخت بیشتری در مورد حقیقت مواریث فرهنگی کشور به دست آورند. به واقع آنها باید پیش از اینکه به شخصیتی سیاسی تبدیل شوند، شخصیتی فرهنگی باشند و آگاهی‌های خود را در این زمینه ارتقا دهند.

دوماً، حیطه میراث فرهنگی کشور باید از حالت سیاست‌زده شده خارج شود. راه حل این موضوع نیز آگاه‌سازی مردم، گروه‌ها و فعالان حوزه میراث فرهنگی و گردشگری کشور است. آنها نباید برخی بناها و مناسبتها را به ابزاری که حالت اپوزیسیون و مقابله با حاکمیت را تداعی می‌کند، تبدیل کنند. میراث فرهنگی دو بخش تمدن ایرانی، با تمام شباهتهایی که در بالا بیان شد، نباید توسط افراد یا گروه‌های مختلف، طوری نمایش و نمایانده شود که گویی در نقطه تضاد با حاکمیت جمهوری اسلامی ایران قرار دارد، زیرا نه‌تنها نظام جمهوری اسلامی ایران، بلکه هیچ حاکمیت دیگری، میراث فرهنگی موجود در کشور خود را درصورتی‌که به این سو برود تا مشکلات سیاسی-امنیتی برای حاکمیت ایجاد کند، تحمل نخواهد کرد.

از این منظر نیاز است در ضمن افزایش آگاهی‌های فرهنگی در خصوص میراث برجامانده از گذشتگان، تفسیرهای متفاوتی از مواریث کشور برای حاکمیت، مردم و فعالان حوزه گردشگری کشور، انجام پذیرد تا میراث فرهنگی کشور بتواند ابزاری قدرتمند جهت دیپلماسی فرهنگی در نظام جمهوری اسلامی ایران باشد، ایران هراسی را کاهش داده و راه را برای موفقیتهای آینده صنعت گردشگری در کشور هموار کند.

یادداشت: «محمدرضا صالحی‌پور، عضو هیئت علمی دانشکده گردشگری دانشگاه تهران»

انتهای پیام/





🔹"آخرین خبر" در روبیکا 🔹"آخرین خبر" در ایتا 🔹"آخرین خبر" در بله
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره