ماموریتهای شغلی مرد، دیوار اعتماد خانواده را خراب کرد!

اعتماد/ رویا بعد از سالها زندگی مشترک متوجه مسألهای شده که تصمیم گرفته به زندگی مشترک پایان دهد. این زن برای اعتمادآنلاین از روزهای سختی که گذرانده میگوید.
این زن برای اعتمادآنلاین از روزهای سختی که گذرانده میگوید.
*چند سال است ازدواج کردهای؟
من و شوهرم حسام هفت سال قبل ازدواج کردیم.
*بچه هم دارید؟
بله من خیلی زود باردار شدم و یک پسر دارم که 6ساله است.
*رابطهات با شوهرت چطور بود؟
رابطه خوبی با هم داشتیم. من واقعاً عاشقش بودم.
*چه چیز این رابطه را خراب کرد؟
شوهرم مهندس نخبهای است. خیلی هم خوب پول درمیآورد اما همین پول من را بدبخت کرد.
*چرا میگویی پول تو را بدبخت کرد؟
شوهرم چند سال قبل برای ماموریت به یکی از شهرهای جنوبی ایران رفت. به او خانه سازمانی دادند. اوایل من هم رفتم اما به دلیل اینکه آب و هوا بد بود پسرم نتوانست آنجا بماند. بهناچار من برگشتم و شوهرم تنها شد و به من خیانت کرد.
*چطور متوجه خیانت شدی؟
تا یک سال اول هر ماه دو روز به خانه میآمد یا اصرار میکرد ما برویم اما بعد هر بار که من میگفتم چرا نمیآیی یا ما بیاییم میگفت هوا خوب نیست و وقت ندارم و.... حتی این اواخر دیگر تلفن هم نمیکرد.
*میدانی با چه کسی خیانت کرده؟
بله آن زن را دیدم. یک بار که خیلی به رفتارش مشکوک شده بودم بلیت هواپیما گرفتم. بچه را پیش مادرم گذاشتم و رفتم پیش شوهرم. مقابل در خانه رفتم و زنی در را برایم باز کرد. بعدها فهمیدم شوهرم او را صیغه کرده است.
*گفتی پول زندگی تو را نابود کرد. چرا این حرف را زدی؟
چون شوهرم خیلی خوب پول درمیآورد و ما وسوسه میشدیم که بیشتر پول به دست بیاوریم. او برای پول رفت و ما هم تنها شدیم.
*تصمیم نداری او را ببخشی؟
او درخواست بخشش کرده اما نه، من نمیتوانم با مردی که به من خیانت کرد زندگی کنم. این رابطه دیگر درست نمیشود.