زندگی کوتاه یک زوج؛ درخواست طلاق به خاطر نداشتن هدف مشترک

اعتماد/ مهیار و کیمیا بعد از چند ماه زندگی مشترک تصمیم به جدایی گرفتند.
زن جوان به اعتمادآنلاین درباره این تصمیم میگویند.
*با درخواست طلاق توافقی به دادگاه آمدهاید. درباره تصمیم خودتان اطمینان دارید؟
بله. من و مهیار فکر میکردیم میتوانیم زندگی خوبی داشته باشیم ولی اشتباه میکردیم. خواستههای ما کاملاً متفاوت است. خواسته و هدف ما از زندگی یکی نیست و همین هم باعث مشکلات شده است.
*چه مشکلی با هم دارید؟
مشکلات زیادی داریم. ما در هیچچیز شبیه به هم نیستیم. حتی حوصله اینکه با هم یک کافه برویم نداریم.
*پس چرا با هم ازدواج کردید؟ چطور فکر کردید به هم علاقه دارید؟
ما هر دو دانشجو بودیم. چند کار دانشجویی موفق هم انجام دادیم. رابطه کاری نزدیک باعث شد فکر کنیم رابطه خوبی با هم خواهیم داشت و زندگی خوبی را شروع میکنیم. اما اشتباه کردیم.
*خانوادههایتان چه نظری دارند؟
آنها هیچ نظری درباره ازدواج ما ندادند. پدر و مادر مهیار البته ایران نیستند ولی حتی حاضر نشدند برای مراسم عقد به ایران بیایند. پدر و مادر من هم بر عهده خودم گذاشتند.
*چه مدت است اختلاف دارید؟
ما از قبل از عقد هم اختلاف داشتیم. ولی من فکر میکردم این تفاوتها به هم نزدیک میشود. اشتباه میکردم. نباید این کار را میکردم. مهیار پسر خوبی است. دوست خوبی هم هست ولی من با او هیچ وجه مشترکی ندارم. او میخواهد زندگی مجردی خودش را داشته باشد ولی من انتظار دارم برایم همسر باشد. هیچ هدفی در زندگیاش ندارد. مثلاً میگوید شاید مهاجرت کنم، شاید هم نه. یک روز میگوید میخواهد کار کند. یک روز میگوید نمیخواهد سر کار برود و پول پدر و مادرش برایش بس است. من نمیتوانم به او تکیه کنم.
*حالا که میخواهی جدا شوی، خانوادهات نظری ندارند؟
پدرم میگوید اگر قرار بر جدایی است حالا که بچه ندارید خیلی بهتر است. به همین دلیل من هم میخواهم حالا اقدام کنم. ما هر دو به این جدایی راضی هستیم.


















