نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
جامعه و حوادث

جدال شجاعانه دو خواهر برای فرار از ارابه شیطان

منبع
بروزرسانی
جدال شجاعانه دو خواهر برای فرار از ارابه شیطان
پليس در حال تحقيق از افرادي است که به عنوان مظنونان قتل قهرمان دوچرخه‌سواري کشور دستگير شده‌اند. به گزارش شرق قهرمان 19ساله دوچرخه‌سواري که «مهرداد اميني» نام داشت، نخستين دقايق روز شنبه در منطقه رستاخيز کرج مورد اصابت ضربات چاقو قرار گرفت و از پا درآمد. مهرداد روز حادثه با يکي از دوستانش به نام «ش» قرار ملاقات داشت اما در محل قرار با «ش» و سه نفر ديگر که از اقوام او بودند درگير شد و از پا درآمد. بنا بر اخبار به‌دست‌آمده، مهاجمان مهرداد را پشت دکه‌ روزنامه‌فروشي کشاندند و سپس سه نفر از آنها به درگيري فيزيکي با وي پرداختند و با چاقو او را مجروح کردند. مهاجمان بعد از اين کار پا به فرار گذاشتند و مهرداد نيز دقايقي بعد به بيمارستان منتقل شد و تحت مداوا قرار گرفت اما شدت جراحات وي به حدي بود که پزشکان نتوانستند براي نجات جانش اقدامي انجام بدهند. مرد دکه‌داري که قتل در نزديکي محل کسب او اتفاق افتاده است درباره اين ماجرا مي‌گويد: «ساعت حدود يک ربع به يک شب بود که صداي داد و فرياد شنيدم و مهرداد و «ش» را ديدم، آنها را از قبل مي‌شناختم و مي‌دانستم با هم دوست هستند ديدم به غير از «ش» سه نفر ديگر هم هستند که مهرداد را گرفته‌اند و کتک مي‌زنند آن طرف خيابان يک باشگاه بيليارد است، يکي از کارکنان آنجا که متوجه دعوا شده بود بيرون آمد تا ميانجيگري کند. او دست «ش» را گرفت، به کناري کشيد و در حال صحبت با او بود که ناگهان سه نفر ديگر «ش» را صدا زدند و همگي با هم فرار کردند. من با ديدن اين صحنه به سمت مهرداد دويدم و ديدم پهلوي او خونين است بعد هم او را به بيمارستان رسانديم.» يکي ديگر از شاهدان اين جنايت نيز مي‌گويد: «من از اول درگيري نبودم و وقتي رسيدم که ظاهرا مهرداد را با چاقو زده بودند. من متهمان را ديدم که سوار پرايد سفيدرنگي شدند و به سرعت فرار کردند.» مسوولان حراست بيمارستان بعد از مرگ مهرداد پليس را از واقعه مطلع کردند و ساعتي بعد کارآگاهان جنايي که تا آن زمان قرباني را نمي‌شناختند به مرکز درماني رفتند و تحقيقات را آغاز کردند و پس از احراز هويت مقتول به پرس‌وجو از اعضاي خانواده وي پرداختند و فهميدند مهرداد تنها فرزند خانواده بود و مادرش نابيناست آنها همچنين از ماجراي قرار مقتول با «ش» مطلع شدند. يکي از بستگان مهرداد توضيح مي‌دهد: «مهرداد چند وقت قبل با «ش» به سفر شمال رفته بود و ظاهرا در آنجا مقداري وسايل دوچرخه خريده و بعد از برگشت به کرج دچار اختلاف مالي شده بودند. روز حادثه هم «ش» به مهرداد تلفن زد و از او خواست به خيابان برود تا با هم