حوادث / جنایت تلخ پایان اثبات عشق دختر دانشآموز مشهدی
بروزرسانی
قانون / روز جمعه ۸ دي ماه، پس از گزارش يک درگيري در محله توس مشهد، ماموران بلافاصله به محل درگيري اعزام شدند. پس از حضور ماموران در محل مشخص شد جواني ۲۰ ساله به اسم «حسين» با ضربه کارد به سينهاش به قتل رسيده است. پس از بررسيهاي مقدماتي به دستور قاضي موحدي راد، بازپرس جنايي مشهد، جنازه مقتول به پزشکي قانوني منتقل و تحقيقات در اين زمينه آغاز شد.
مرد صاحبخانه به عنوان اولين فرد مورد بازجويي قرار گرفت. وي در اعترافاتش اظهار داشت: «چند دقيقه قبل از حادثه دخترم از من خواست تا از جزوههايش کپي بگيرم. وقتي که برگشتم ديدم «سينا» پسر ۱۵ سالهام با پسر ناشناسي درگير شده است. براي جدا کردن آنها وارد درگيري شدم و قصد داشتم به درگيري پايان دهم که ناگهان ديدم مقتول روي زمين افتاده و سينهاش خونين است. وقتي که فهميدم او چاقو خورده بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم اما ديگر دير شده بود. چرا که پسر جوان مرده بود.» پس از شنيدن اظهارات مرد صاحبخانه پسر ۱۵ ساله وي بازجويي شد. «سينا» در اظهاراتش در باره چگونگي درگيري گفت: «روز حادثه به درخواست خواهرم براي گرفتن کتابي که دست دوستش بود از خانه خارج شدم. وقتي که بر گشتم ديدم پسر ناشناسي در خانه ماست. عصباني شدم. وقتي که خواستم با او درگير شوم ديدم پسر جوان به آشپرخانه رفت و يک چاقو برداشت. در همين گير و دار بود که نفهميدم چطور آن چاقو به قلبش فرو رفت و او را کشت.» با توجه به اظهارات «سينا» و پدرش اين شک براي ماموران ايجاد شد که ممکن است کليد معماي قتل پسر جوان در دست «سميه» دختر ۱۶ ساله خانواده باشد. «سميه» در حالي که وحشت زده بود در باره روز حادثه گفت: «روز درگيري من تنها در خانه بودم و به خاطر امتحاناتم درس ميخواندم. در اتاقم بودم که صدايي شنيدم. وقتي بيرون آمدم ديدم پسر ناشناسي وارد خانه شده است. وقتي که قصد داشت به من نزديک شود برادرم سر رسيد. در خانه را باز کرد و وقتي پسر ناشناس را در خانه ديد بلافاصله با او درگير شد و...»
پس از شنيدن اظهارات سميه ماموران متوجه شدند که وي هم دچار وحشت شده و برخي ادعاها و حرفهايش با هم تناقض دارد. بعد از بررسي آخرين شمارهها و پيامکهاي تلفن همراه مقتول که «حسين» نام داشت پيامکي با اين متن که «الان کسي خونه نيست، ميتواني بيايي خونهمان» در تلفن وي کشف شد. با وجود اينکه شماره تلفن فرستنده با هيچ کدام از شماره تلفنهاي خانواده سميه تطابق نداشت اين ظن به وجود آمد که ممکن بود «سميه» با «حسين» رابطه دوستي داشته باشد. وقتي «سميه» در بازجوييها با متن اين پيامک رو به رو شد مجبور به اعتراف شد. او گفت: «من چند وقت پيش با حسين در خيابان دوست شدم. براي اينکه با او در ارتباط باشم يک گوشي دست دوم از يکي از دوستانم قرض گرفتم. يک سيم کارت اعتباري هم خريدم و با حسين از اين طريق در ارتباط بودم. وقتي که ديدم حسين خيلي اصرار دارد تا من را ببيند، براي اينکه ثابت کنم که دوستش دارم روز حادثه به بهانه کتاب و جزوه برادر و پدرم را به بيرون از خانه فرستادم. بعد هم براي حسين اين پيامک را فرستادم او هم چند دقيقه بعد به خانه ما آمد. چند دقيقه از آمدن حسين نگذشته بود که برادرم «سينا» سر رسيد. وقتي حسين را در خانه ديد اعتراض کرد. بعد با هم درگير شدند درست در لحظه درگيري هم پدرم رسيد و براي جدا کردن آنها وارد درگيري شد. حسين و هم سينا چاقو دستشان بود.»
با توجه به اينکه گزارش پزشکي قانوني علت مرگ را اصابت جسم نوک تيز به قلب مقتول اعلام کرده است با شنيدن اظهارات افراد خانواده، قرار باز داشت «سينا» و «سميه» براي انجام تحقيقات بيشتر و فهميدن اينکه چه کسي واقعا ضربه نهايي را به قلب مقتول وارد کرده است صادر شد.