نماد آخرین خبر

وقتی پاسخ همه چیز را از قبل می‌دانیم!

منبع
خبرآنلاين
بروزرسانی
وقتی پاسخ همه چیز را از قبل می‌دانیم!
خبرآنلاين/ رسول جعفريان: وقتي پاسخ همه چيز را از قبل مي دانيم نيازي به تأمل و تعقل در مشکلات پيش رو احساس نمي‌کنيم اعتماد به نفس براي يک ملت بسيار خوب است و به اتکاي اين اعتماد به نفس است که تکيه‌گاهي براي آن ملت پديد آمده و مي‌تواند قدم بردارد و جلو برود. نقطه مقابل آن، بي اعتمادي است که ملتي را وادار مي‌کند که دنبال تکيه‌گاه‌هاي بيروني بگردد و از خود جدا شود و پاهايش سست گردد. اما يک پرسش در اينجا هست و آن اين که اعتماد به نفس بي جا هم داريم يا نه؟ به نظر مي‌رسد پاسخ مثبت است، زيرا وقتي، شأن ما به لحاظ امکانات و سابقه و تأمل به اندازه کافي نباشد، اعتماد به نفسي ناشي از آن ما را به جايي نخواهد رساند. به عبارت ديگر بايد سطح اعتماد به نفس ما با سطح معلومات و داشت‌هاي ما برابر باشد تا جواب دهد. البته از نظر تبليغي مي‌توان قدري جلوتر هم رفت و اين روحيه را به لحاظ رواني در ملت تقويت کرد تا قدم‌هايشان را استوارتر بردارند.در باره داشت‌ها و آنچه که اساس اين اعتماد به نفس است تأمل بيشتري بکنيم. اگر آنچه داريم درست و اساسي باشد و اطلاع ما هم از آنها درست و دقيق باشد، مي‌توان اميد داشت که گام‌هايي که بر اساس اعتماد به نفس متکي به آن داشت ها برداشته مي‌شود، استوار خواهد بود. اما اگر آن داشت ها بي‌پايه و اساس باشد، و مخصوصا ما توهماتي نسبت به آن داشته باشيم و بي دليل روي آنها پاي بفرشيم، در اين صورت اعتماد به نفسي شکل مي گيرد که نه تنها ما را راه نمي برد، بلکه سبب درجا زدن ما هم مي شود.اکنون به عنواني که انتخاب کرديم برگرديم. اگر ما ملتي باشيم که پاسخ هر چيزي را در کيسه خود داشته باشيم و خود را نيازمند تعقل و دانستن و تعليم ديدن ندانيم، در آن صورت اعتماد به نفس بي جايي داريم که ما را به هيچ کجا که نخواهد رساند هيچ، راه را بر ما سد خواهد کرد.اين که فکر کنيم که ملت برتري هستيم ، فرهنگ کهني داريم و اين فرهنگ کهن ما بر همه عالم شرف دارد، و ما همه چيز را مي دانيم و نياز به دانستن چيز جديدي نداريم و تمام پاسخ‌ مشکلات در همين جيب و کيسه خودمان است، در آن صورت به نوعي اعتماد به نفس بي جا رسيده‌ايم. همان که کار ما را خواهد ساخت و ما را در جهل مرکب باقي خواهد گذاشت.اين که ما نياز به اتاق فکر احساس نمي‌کنيم، تعليم و تربيت را جدي نمي‌گيريم، روحيه تفکر و تأمل را در کودکان‌مان ايجاد نمي‌کنيم، وقتي سخن مي گوييم به جايي اين که به او بگوييم تأمل بيشتر کند مي گوييم پيروي بيشتري کند، از آثار همين حس اعتماد به نفس بي جاست، از همين حسي است که فکر مي کند ما پاسخ همه مشکلات را در جيب خود داريم. بنابرين چه لزومي دارد کودک و نوجوان و جوان ما فکر کند، مغزش را بکار گيرد و راهي براي برون رفت از مشکلات پيدا کند.