نماد آخرین خبر

سرمقاله فرهیختگان/ تحول‌خواهی آری؛ انسدادطلبی خیر

منبع
فرهيختگان
بروزرسانی
سرمقاله فرهیختگان/ تحول‌خواهی آری؛ انسدادطلبی خیر

فرهیختگان/  « تحول‌خواهی آری؛ انسدادطلبی خیر » عنوان سرمقاله سردبیر روزنامه فرهیختگان، محمد زعیم‌زاده است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

انتخابات ۱۴۰۳ بازگشت همه گروه‌های سیاسی به صندوق رای بود، راهی که باید با هر نتیجه‌ای تا تثبیت و بازسازی اجتماعی نهاد انتخابات ادامه پیدا کند
 
این متن را زمانی می‌خوانید که فرصت تبلیغات رسمی دور دوم انتخابات به پایان رسیده است، اما جد و جهد طرفداران پرشور دو طرف تا 12 شب روز جمعه ادامه دارد؛ آنها تکلیف یک ماراتن سنگین را مشخص خواهند کرد. شواهد و قرائن نشان می‌دهد با یک رقابت سنگین و دقیقه نودی مواجهیم، فاصله‌ها کم است و هر احتمالی وجود دارد. رئیس‌جمهور نهم احتمالا ساعات نخست بامداد شانزدهم تیر رخ نشان خواهد داد، اما این متن لزوما ربطی به او ندارد. 
بیایید دوربین را کمی عقب‌تر بگذاریم، پیش‌تر در مطلبی برای صورت‌بندی انتخابات مجلس دوازدهم با تیتر «ایران 8 ماه قبل از انتخابات» به تفصیل نوشته بودیم پس از وقایع پاییز 1401 دیگر هیچ کدام از صورت‌بندی‌های پیشین امکان توصیف کامل فضای سیاسی ایران را ندارد و آنچه می‌تواند تا حدودی نسبت گروه‌های سیاسی با وضع جامعه را وصف کند کیفیت و کمیت تغییر‌خواهی است. بر مبنای این شاخص آنجا از 8 گروه اجتماعی- سیاسی نام برده شد که حسب توصیف از وضع موجود و ایده‌شان برای تغییر وضعیت از همدیگر متمایز می‌شوند. از آن روز تاکنون مردم 2 انتخابات را امتحان کرده‌اند و فردا برای بار سوم به سراغ صندوق می‌روند، آنچه اعداد مربوط به مشارکت و فضای اجتماعی به ما می‌گویند نشان می‌دهد موضوع هنوز به‌روز است. درباره انتخابات تیر 1403 نکات زیادی را می‌توان مطرح کرد، اما سوال اصلی متن پیش‌رو این است که آنچه در انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم رخ داد چه نسبتی با مساله تغییرخواهی دارد؟
برای پاسخ به این سوال اول باید روی نقطه نزاع تمرکز کرد. چرا در چند انتخابات با مشارکت پایین رو‌به‌رو هستیم؟
در پاسخ به این سوال علل مختلفی طرح می‌شود، می‌توان در پاسخ به این مساله 2 سطح پاسخ مطرح کرد، یکی سطح عمیق و جامعه‌شناسانه و دیگری سطح سطحی‌تر و تاکتیکی. 
در سطح جامعه‌شناسی مهم‌ترین تئوری‌ای که مطرح می‌شود بحث دو جامعه‌ای بودن است، به این معنا که برای بخش مهمی از مردم مساله سیاست فعلا بلاموضوع است، یعنی ما دو جامعه داریم؛ نخست جامعه‌ای که در آن انتخابات جاری است و مساله کنشگری موضوعیت دارد، چون انتفاع خود را در آن می‌بیند و جامعه‌ای دیگر که در آن خبری از سیاست و انتخاب و... نیست، چون به جبر یا به اختیار زیست جهانی دارند که حس می‌کنند انتفاعی از عالم سیاست و کنش سیاسی نمی‌برند. 
آیا این به این معناست که جامعه دوم یکپارچه ضد ساختار سیاسی هستند؟ لزوما نه. بخش مهمی از آنها اساسا به این موضوع فکر هم نمی‌کنند، اینکه ساختار و ترکیب چنین جامعه‌ای چیست، نیاز به مطالعه علمی دقیق دارد، اما به شکل شهودی می‌توان گفت بخش مهمی از متولدان سال‌های 80 به بعد در این چند انتخابات شرکت نکرده‌اند. از سوی دیگر آمارها نشان می‌دهد غیر از دو استان قم و تهران که آرای ایدئولوژیک دو نامزد راه‌یافته به دور دوم، سطح مشارکت را در آنها بالا برده است، شرایط اقتصادی به کاهش میزان مشارکت منجر شده و مساله عدم نفع بردن از صندوق موجب ریزش رای در استان‌ها شده است؛ این قهر در استان‌های محروم‌تر جدی‌تر هم بوده و میزان مشارکت زنان در انتخابات‌های اخیر هم از سوال‌های مهم است. 
سطح دیگر مساله سطح سیاست‌ورزی و تاکتیکی است، بخشی از این ماجرا به گروه‌های سیاسی بر‌می‌گشت و بخشی به ارکان انتخابات مثل شورای نگهبان. در این چند انتخابات‌ شورای نگهبان می‌توانست با کنش مسئولانه‌تر به‌گونه‌ای رفتار کند که مشارکت حداقل بین 5 تا 10 درصد افزایش پیدا کند، رد و تایید صلاحیت‌ها در این چند دوره سوال‌های مهی را ایجاد کرد که بعید است بتوان به آنها پاسخ متقنی داد. سوالاتی که هر چه فرآیند انتخابات جلوتر می‌رفت و وارد مناظره‌ها می‌شدیم پر‌رنگ‌تر هم می‌شد. شورا می‌توانست با تایید نامزدهای اصلی و تواناتر هم به جدی‌تر‌ شدن فضای انتخابات کمک کرده و هم با تایید گزینه‌های اطمینان‌بخش نگرانی‌ها از تشدید نزاع‌های اجتماعی یا درون‌حاکمیتی را مرتفع کند. مساله دوم به ناتوانی تئوریک و رتوریک سیاسیون و نامزدهای انتخاباتی بر‌می‌گشت، دو مساله‌ای که در تبلیغات انتخاباتی روشن بود. ما با طیفی از نامزدها مواجه بودیم که نه توانایی نظری برای رسیدن به ایده‌هایی روشن در بهبود حکمرانی داشتند، نه توان بلاغی و رسانه‌ای برای گفتن ایده‌هایشان. این دو مساله خصوصا وجه دوم و توانایی رتوریک به‌راحتی با مقایسه با دوره‌های قبل انتخابات مثل 88 و 92 قابل فهم بود. 
از میان این دلایل به‌طور طبیعی مسائل عمیق‌تر نیاز به راه‌حل‌های زمان‌بر‌تری دارند و راه‌حل‌های تاکتیکی در دسترس‌ترند. این دو سطح از عوامل، جنس‌های مختلفی دارند اما در یک نکته مشترکند؛ سیاست‌زدایی! عاملی که هم جامعه را بی‌تفاوت کرده است و هم سطح سیاست را مبتذل ساخته. 
روزگاری در کشور جریانی موسوم به توسعه‌طلب فکر می‌کرد با سیاست‌زدایی و دموکراسی کنترل شده، می‌توان راه توسعه را پیمود. نسخه سیاست‌زدایی در کشور این‌طور پیچیده شد. دموکراسی کنترل شده دو اولویت داشت؛ اول سیاست‌زدایی و بعد پیشبرد تئوری توسعه منهای عدالت، پیش‌فرض آنها این بود که آنچه قشر آسیب‌پذیر می‌خواندند همیشه در کنار نظم موجود باقی خواهند ماند، اما نتیجه چیز دیگری بود. بخش مهمی از بی‌تفاوتان امروز در حاشیه‌ها هستند، کسانی که احساس می‌کنند سال‌هاست در فرآیند دموکراسی ماشین رای بوده‌اند اما از فرآورده دموکراسی هیچ ثمری ندیده‌اند. 
در سمت دیگر حزب‌ستیزی و تشکل‌زدایی که در مناظره‌های انتخاباتی هم با افتخار طرح می‌شد، سبب شده است افراد دوپینگی و بلاگرهای سیاسی جایگزین چهره‌ای استخوان خرد کرده و تئوری‌مند در سیاست کشور شوند، سطح پایین توانایی‌های نظری و بلاغی نامزدها در انتخابات قبل چنین زمینه‌ای دارد. 
به بحث انتخابات 1403 بازگردیم، انتخابات جمعه را فارغ از نتیجه‌اش می‌توان از زوایای مختلفی تحلیل کرد، اما اگر فقط از همین زاویه طرد ایده سیاست‌زدایی به ماجرا نگاه کنیم نقطه عزیمت خوبی پیدا کرده‌ایم. 
1403 تا اینجا به معنای بازگشت همه گروه‌های سیاسی داخل چهارچوب نظام به سیاست و سیاست‌ورزی صندوق‌محور بوده و این یک گام رو به جلو است. آنچه تا اینجا رخ داده، نشان می‌دهد ناظر به همان ایده تغییر‌خواهی ما در 16 تیر‌ماه سه نحله سیاسی داریم؛ جریان حامیان پزشکیان، جریان حامیان جلیلی و جریان حامیان قالیباف. سه جریانی که هر یک با مختصات و توانایی‌های خود از فردای انتخابات فارغ از هر نتیجه‌ای که دارد باید به جنگ سیاست‌زدایی از جامعه و دو جامعه‌ای شدن ایران بروند، یعنی ایده بازگشت به سیاست که در سطح احزاب و گروه‌ها فعلا معنا شده است باید به سطح جامعه بازگردد، این کار هرچند سخت و دشوار است، اما نشدنی نیست. باید دنبال روزنه‌های امید گشت، بازگشت به سیاست هرچند حداقلی گام مثبتی است و مصداق تحول‌خواهی و سیاست‌زدایی هم مصداق انسدادطلبی است. 

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar