نماد آخرین خبر

دولت جنگ؛ چرا اسرائیل خواهان آتش افروزی در منطقه است؟

منبع
جماران
بروزرسانی
دولت جنگ؛ چرا اسرائیل خواهان آتش افروزی در منطقه است؟

جماران/متن پیش رو در جماران منتشر شده و بازنشر آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

حتی اگر در گذشته حکومتی تحت عنوان اسرائیل ابداع نمی‌شد، امروز ایالات متحده، در همین جغرافیای مورد اشاره یک اسرائیل خلق می‌کرد.

 در انتهای سال 1918، تنها چند هفته پس از پایان جنگ جهانی اول، بریتانیا توانست به آنچه می‌خواهد دست یابد. نخست وزیر وقت بریتانیا؛ دیوید لوید جرج، توانست کلمان سو؛ نخست وزیر فرانسه را مجاب کند که توافقنامه صلح میان خود را اصلاح کنند و کنترل موصل و اطراف آن را به بریتانیا بسپارد و فرانسه به هراس افتاد که در صورت نپذیرفتن این شرط، ممکن است بریتانیا نیز قیمومت فرانسه را در سوریه نپذیرد و علاوه بر آن احتمال کنار کشیدن بریتانیا از مذاکرات صلح بر سر دو منطقه آلزاس و لُرِن (منطقه مورد مناقشه در مرز فرانسه-آلمان) تقویت شود که به نفع فرانسه نبود.
 
کلمان سو در لندن به صراحت از لوید جرج پرسید شما به دنبال چه هستید؟

لوید جرج پاسخ داد: من موصل را می‌خواهم.

کلمان سو گفت: موصل برای شما. چیز دیگری هم می‌خواهید؟

لوید جرج: بله اورشلیم!

کلمان سو: آن‌جا هم مال شما!

این کلمات، متن دقیق گفتگوی کلمان سو؛ نخست وزیر وقت فرانسه و دیوید لوید جرج؛ نخست وزیر وقت بریتانیا بر سر تقسیم مناطق خاورمیانه در سال 1918 است که در کتاب «راه ابریشم» به قلم پیتر فرانکوپن؛ مورخ بریتانیایی آمده است.

این‌گونه بود که بریتانیا، فلسطین را به سبب موقعیت ممتاز راهبردی‌اش به عنوان حائلی در برابر هرگونه تهدید نسبت به کانال سوئز (حیاتی‌ترین شاهرگ اقتصادی-استراتژیکی جهان در آن زمان) بر تاقچه نگاه خود گذاشته بود.

از آن زمان تا امروز، بیش از 7 دهه آشوب، جنگ، ترور، نسل کشی و درگیر کردن منطقه در یک از طولانی‌ترین آشوب‌های منطقه‌ای تاریخ، دست پخت انگلستان بود که در سال 1948 با اعلام ظهور حکومتی تحمیلی در منطقه به نام اسرائیل، عینیت یافت.

امروز نیز اسرائیل به عنوان دژ ژئوپلیتیکی و استراتژیک غرب در یکی از امنیتی‌ترین نقاط جهان، اگر قرار است آرام بنشیند، ماهیت وجودی خود را از دست می‌دهد. تمام نظرات کارشناسی درباره علت وجودی اسرائیل را می‌توان در این جمله خلاصه کرد.

از زمان پایان جنگ جهانی دوم تا امروز، منطقه جنوب غرب آسیا که به اصلاح آمریکایی خاورمیانه معروف است، آرامش، صلح و ثبات خود را فدای وجود دولتی تحمیلی به نام اسرائیل کرده است. آمریکا نیز که جانشنین بریتانیا در منطقه شد، راه سلف خود را در پیش گرفت.

به راستی اگر اسرائیلی در منطقه وجود نداشت، جنگ و اختلاف منطقه‌ای هم وجود نداشت که کانال سوئز را تهدید کند. اما به قول نویسنده کتاب راه ابریشم، حتی اگر در گذشته حکومتی تحت عنوان اسرائیل ابداع نمی‌شد، امروز ایالات متحده، در همین جغرافیای مورد اشاره یک اسرائیل خلق می‌کرد.

مشکل اما، تنها بر سر تحمیل حکومتی جعلی در منطقه نیست، بلکه موضوع بر سر گروهی است که هم بر یک دولت جعلی حکومت می‌کنند و هم هیچ مرز و جغرافیایی برای دولت تحت حکومت خود تعریف نکرده است. به این شکل راه جنگ و نزاع برای همیشه باز می‌ماند.


شاید دور از انتظار باشد که در سال 2024 میلادی و در قرن بیست و یکم، دولتی در نقشه جغرافیایی جهان ظاهر است که هیچ مرز جغرافیایی مشخص و تعریف شده‌ای را برای خود اعلام نکرده و هر زمانی که تسلیحات آمریکایی و غربی از انبارهای امارات و عربستان بارگیری شده و به حیفا و تلاویو می‌رسد، جنگ جدیدی راه انداخته و طبق روال سابق مناطق فلسطینی نشین جدیدی را به خود الحاق ‌می‌کند. عضو پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) نیست و جهان غرب و آمریکا نیز نگران این موضوع نیست! گویا در این‌جا حقوق بشر و نظم بین‌الملل معنا ندارد.

ماهیت دولت جنگ
اما سوال اینجاست که چرا رژیم صهیونیستی از هیچ جنگی اجتناب نمی‌کند؟ چرا به میزانی که تمایل به جنگ و عملیات‌های ترور دارد، تمایل به اجتناب از جنگ در این رژیم دیده نمی‎‌شود؟

پاسخ این پرسش نیز در تلاقی دو عامل «نیاز امروز غرب به رهبری ایالات متحده برای داشتن یک دولت و حکومت کاملا متحد و دست نشانده در راستای منافع راهبردی» و «حضور یک گروه به شدن افراطی و جنگ طلب در رأس حکومت رژیم صیهونستی» نهفته است. به طوری‌که اسرائیل امروز ستون اصلی منافع کلان راهبردی غرب به ویژه آمریکا در منطقه است و با تجهیز سرسام آور اسرائیل، تضعیف حکومت‌های منطقه‌ای را طرح ریزی می‌کند.

به راستی چرا القاعده و داعش از زمان ظهور تا سقوط خود، تهدیدی بر علیه اسرائیل نبودند؟

با این حال، رژیم صهیونیستی از این احساس نیاز آمریکا به وجود یک دژ ژئواستراتژیک به عنوان ستون امنیتی، نهایت استفاده را برده، برای خود تهدید تعریف می‌کند، ترور می‌کند و عملیات‌های سنگین نظامی را به راه می‌اندازد.

رهبری اسرائیل؛ بنیامین نتانیاهو به خوبی می‌داند که اگر ماشین جنگی این رژیم در حال نبرد نباشد و تهدید خارجی برای خود خلق نکند، سایه حمایت غرب به ویژه آمریکا به مرور زمان از سر این دولت برداشته می‌شود؛ گواه این گفته سردی روابط آمریکا و اسرائیل در زمان نبود جنگ و هنگام صلح با فلسطین و حزب الله است.

در دو دهه گذشته، تاریخ به خوبی گواه این است که هر زمان جنگی میان اسرائیل با گروه‌های مقاومت در فلسطین و لبنان وجود نداشته باشد، روابط رژیم صهیونیستی با واشنگتن به سردترین حالت خود رسیده است.

با این حال، با آغاز جنگ اوکراین و حمله روسیه به اوکراین در فوریه 2021، رژیم صهیونیستی از کاهش تمرکز آمریکا و اروپا به خاورمیانه نهایت استفاده را کرده و بیش‌ترین اقدامات تروریستی خود را در دو سال گذشته انجام داده است.

علاوه بر این، در حالی که چشم انداز صلح در منطقه به آسانی در حال تهدید شدن است و از آنجایی که ارتش اسرائیل هنوز در غزه در حال جنگیدن است، راهی جز ترور و گشایش جنگ در میدان‌های دیگر برای این رژیم باقی نمانده تا زمین گیر شدن ارتش خود و مهم‌تر از آن نسل کشی فاجعه باری که در غزه به راه انداخته است را از توجه اذهان عموم و جامعه جهانی دور کند.

 با این حال، به نظر می‌رسد که تا زمانی که غرب به رهبری آمریکا برای وجود یک دژ نظامی در منطقه احساس نیاز داشته باشد، رژیم صهیونیستی تا می‌تواند خود را در این منطقه درگیر جبهه‌های گسترده‌تر نبرد کرده تا ماهیت وجودی خود را به موسسان خود نشان دهد و بی شک حتی اگر این جنگ نیز به پایان برسد، آتش جنگ بعدی به مراتب گسترده‌تر از قبل خواهد بود. 
 

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar