سرمقاله وطن امروز/ ترامپ و اوانجلیستها
وطن امروز/ «ترامپ و اوانجلیستها» عنوان یادداشت روز در روزنامه وطن امروز به قلم حمید ملکزاده است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
در مسیری که برای نگاشتن این یادداشت انتخاب شده بیشتر بر مهمترین گروه از حامیان رئیسجمهور منتخب ایالات متحده، دونالد ترامپ تمرکز شده است؛ یعنی مسیحیان اوانجلیست.
باید در درجه اول این نکته را در نظر بگیریم که سیاست به طور بنیادین با مفهوم اداره متفاوت است، بنابراین وقتی بنا داریم درباره حاکم در یک نظام سیاسی صحبت کنیم، باید قبل از هر چیز سلسلهمراتب مربوط به اداره دولت را از شمول مباحثی که ارائه میکنیم، کنار بگذاریم. اداره در بهترین حالت به عنوان حوزهای فرعی و در نتیجه سیاست شکل میگیرد. هر چند میتوان اداره بدون تأسیس دولت را نیز متصور بود، بنابراین وقتی درباره دین و دولت در آمریکا صحبت میکنیم، بنا نداریم درباره نقش نهاد دین در اداره جامعه بحث کنیم. موضوع مورد نظر ما در اینجا نقش دین یا نهاد دین در سیاست، یعنی در سازوکارهای مربوط به تصمیمگیری درباره حدود دولت است.
اهمیت این موضوع از این جهت است که ایالات متحده میزبان جامعه متنوعی از هویتهای دینی و اعتقادات مذهبی است که هر کدام از آنها ممکن است به نوعی از طریق سازوکارهای مربوط به تصمیمگیری و تصمیمسازی در این کشور و به عنوان شهروندان آمریکایی نقش یا تأثیری در اداره کشورشان داشته باشند. با این حال اینطور به نظر میرسد تنها یک گروه خاص هستند که از جایگاه و اهمیت بنیادینتری در نظام تصمیمگیری ـ و نه صرفا اداره ـ در این کشور برخوردارند. یعنی گروهی از مسیحیان پروتستان به نام «اوانجلیست»ها که منادیان بخش عمدهای از ارزشهای محافظهکاری آمریکایی هستند. آنها تقریباً در همه نهادهای تأثیرگذار و بنیادین سیاست ایالات متحده حاضرند و به شکلی نهادمند در تعیین محتوا و تحدید حدود اساسی سیاست در این کشور فعالیت میکنند؛ تا جایی که میتوان گفت وقتی درباره حاکم در ایالات متحده صحبت میکنیم، نمیتوانیم آنها را نادیده بگیریم. هرچند بنا ندارم دامنه تحلیلم را تا آنجا ادامه دهم که ادعا کنیم جامعه اوانجلیست همه ظرفیتهای مفهوم حاکم در جامعه آمریکایی را پر میکند.
* اوانجلیستها در نظام تصمیمگیری ایالاتمتحده
بعد از ترور ناموفق دونالد ترامپ در جریان رقابتهای انتخاباتی، او عملاً اعلام کرد نجات دادن او کار مسیح(!) بوده است. انگار خداوند برای نجات آمریکا او را از خطر مرگ نجات داده است(!) این ادعا در ابتدای امر ممکن است به عنوان نوعی گزافهگویی از طرف سیاستمداری پوپولیست به نظر بیاید که قصد دارد برگ تازهای از رقابتهای سیاسی را آغاز کند اما استقبال جامعه اوانجلیست از این موضوع نشان داد چطور یک جامعه کوچک از رأیدهندگان آمریکایی میتواند در مسائل مربوط به سیاست در ایالات متحده تأثیرگذار باشد. در نهایت برگزاری مراسم تطهیر و دعا توسط اعضای این جامعه برای ترامپ پیوستگی و رابطه پیچیده این جامعه با نهادهای قدرت در آمریکا را به شکل آشکارتری معلوم کرد. از این قرار میتوان اینطور ادعا کرد: یکجور احساس تکلیف و یکجور رسالت دینی بر سیاست آمریکایی، بویژه در حزب جمهوریخواه وجود دارد که از ریشههایی اوانجلیکی نیرو میگیرد. این مساله را نباید از یاد برد که این نوع احساس تکلیف، حتی در میان پدران مؤسس آمریکا نیز مشاهده میشود. میتوان دنباله احساس تکلیفی دینی را تا ذهن و عمل کاشفان قاره جدید نیز پیگیری کرد. از این جهت وعده آمریکایی یک وعده دینی متأثر از ارزشهای مورد نظر اوانجلیستهای آمریکایی است.
این اصلا اغراقآمیز نیست اگر بگوییم وعده آمریکایی، وعدهای مذهبی است که باید بر اساس ارزشهای اوانجلیک، آنها را بفهمیم. محافظهکاری آمریکایی ـ که بعضا لیبرالهای خودمان در ایران بدون توجه به مبانی مذهبی تشکیلدهنده آن، از آن پیروی کرده یا به منادیان پرشور آن تبدیل میشوند ـ را تنها با این رویکرد میتوان به شکل شایستهای توضیح داد و فهمید. برای اینکه این مساله برای شما روشنتر شود، احتمالا میتوانید ارزشهای ناشی از فردگرایی و نظامهای فرهنگی و سیاسی نشأتگرفته از آنها در آمریکا و جمهوری فرانسه را در یک قاب و در کنار هم بررسی کنید. بر این اساس آنچه در نتیجه این مقایسه به دست میآید نشان میدهد ارزش فرد در محافظهکاری آمریکایی بیشتر از حیثیت مذهبی برخوردار است.
مثلا آزادی فردی در این روایت بیشتر آزادی از هر اقتدار بیرونی برای خدمت یا برآورده کردن مسؤولیتهای شخصی در مقابل خدا و جامعه است. یا مرکزیت خانواده در اوانجلیستهای آمریکایی از موضوعات مهمی است که تأثیر بسزایی در سیاست ـ و نه ضرورتا اداره جامعه آمریکایی ـ دارد.
در نتیجه پیوند بنیادین اوانجلیستهای آمریکایی با سیاست در ایالات متحده، مسیحیت به عنصر اساسی هویت ملی در میان محافظهکاران آمریکایی تبدیل شده است. نفوذ ارزشهای اوانجلیک و غلبه موعودباوری اوانجلیک در سیاست خارجی آمریکا خود را در جهتگیری -صریح یا پنهان- دیپلماسی این کشور برای تحقق باورهای آخرالزمانی این جامعه مذهبی نمایان میکند. حمایت بیشائبه از رژیم صهیونیستی، مخالفت با اسلام سیاسی و دخالت در غرب آسیا موضوعاتی است که باید از این چشمانداز مورد توجه قرار گیرد.
برای ما این موضوع مخصوصا بعد از به قدرت رسیدن دوباره دونالد ترامپ در کاخ سفید از اهمیت بیشتری برخوردار است. از این جهت، در شرایطی که حتی پیش از استقرار رسمی ترامپ و تیم اجرایی او در کاخ سفید، تحلیلگران و سیاستمداران ایرانی مشغول بحث درباره رابطه تهران ـ واشنگتن در دولت جدید آمریکا هستند، باید به این وجه الهیاتی از موضوع دولت در آمریکا و نتایجی که برای سیاستهای این دولت در مناطق مختلف دنیا دارد، توجه ویژهای داشته باشیم.