اروپا به دنبال فعال شدن ماشه است
اعتماد/متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
حسن بهشتیپور در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب معنای سفر اخیر آقای گروسی به تهران و اینکه این سفر میتواند مسیر جدیدی را پیش روی تهران و آژانس قرار دهد یا خیر، گفت: محور اصلی مناقشات فنی موجود میان تهران و آژانس به عملکرد دولت اول ترامپ و خروج یکجانبهاش از برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام باز میگردد. سفر آقای گروسی به تهران نیز در چارچوب همکاریهای میان ایران و این نهاد بینالمللی صورت گرفته است. به واقع آژانس بینالمللی انرژی اتمی مشخصا دو ابهام درخصوص دو مکان در ایران را مطرح کرده است. ایران نیز از این دو مکان برای آژانس ابهامزدایی کرده است، اما به نظر میرسد پاسخهای تهران قانعکننده نبوده است. از نگاهی دیگر آژانس درخواستهایی را از ایران داشته که به هیچ عنوان در چارچوب و ذیل اِنپیتی (NPT) قرار ندارند و این درخواستها ذیل توافق برجام مطرح شده است. به عبارتی دیگر آژانس مدعی است در کد 1.3 که ذیل بندهای انپیتی قرار دارد اختلافاتی با ایران دارد. این نهاد پادمانی ادعا میکند که این کد به ما اختیاراتی را اعطا میکند که نظارت و کنترل بیشتری را بر فعالیتهای هستهای ایران اعمال کنیم. یکی از گزینههای ادعایی آژانس نظارت بر راهاندازی دوربینهای آنلاین و بازرسیهای ویژه بر تاسیسات هستهای ایران است. ایران نیز تاکید دارد که بر آنچه در چارچوب انپیتی ذکر شده، پایبند است. ذیل این ادعا نیز مقامات ایرانی معتقدند در شرایطی که طرف مقابل به تعهدات برجامی عمل نکرده است ما نیز نمیتوانیم به عنوان عضو این توافق همچنان به اجرای تعهدات خود ادامه دهیم. این یک تعهد دو طرفه است که باید همگی متعهد به اجرا باشند. گفتنی است در این زمینه گزارشات دورهای سه ماهه توسط مدیرکل به آژانس ارایه میشود. لازم به ذکر است مدیران قبلی آژانس نیز درخصوص برنامه هستهای ایران گزارشهای متعدی را به شورای حکام ارایه میکردند. در این گزارشات جزییات برنامه هستهای ایران نیز قید شده است. به عنوان مثال میزان ذخایر اورانیوم غنی شده با ذکر جزییات اعلام میشود. همچنین در گزارشها به تعداد سانتریفیوژها و عملکرد آنها نیز پرداخته میگردد. ارایه این گزارشات دورهای ماحصل حضور بازرسان آژانس در ایران است.
این کارشناس مسائل بینالملل در پاسخ به سوال دیگر «اعتماد» در این رابطه که مشکل اصلی ایران و آژانس به کدام عامل بازمیگردد، گفت: به نظر میرسد که آژانس براساس توافقی که در اسفند ۱۴۰۱ انجام شده انتظار اجرایی شدن گزارههایی را دارد. نکته مهم این است که ایران نیز آمادگی اجرای توافق را دارد اما صرفا به لحاظ فنی با آژانس اختلافنظر دارد. اختلاف در این حوزه نیز به عدم صدور ویزا برای بازرسان ویژه آژانس که البته ایران آنها را عنصر نامطلوب تلقی کرده است باز میگردد. البته که به اعتقاد من این قبیل مسائل جزیی قابل رفع شدن هستند.
بهشتیپور در پاسخ به سوال دیگر «اعتماد» در باب دستاورد احتمالی سفر گروسی بالاخص آنکه رییس پادمان از تاسیسات نطنز و فردو بازدید کرد نیز گفت: به اعتقاد من آقای گروسی با دست پر به وین بازگشته است. از آن گذشته در اقدامی بیسابقه ایشان از تاسیسات نطنز و فوردو بازدید کردند و این مساله در شرایط فعلی بسیار اهمیت دارد. هرچند که با این تفاسیر و اجازه دسترسی که ایران به ایشان برای بازدید از این دو مکان مهم داده است ایشان همچنان در کنفرانس خبری خود اعلام کردند که اختلافات همچنان باقی است. این اختلافات نیز به کارگزاری همان دوربینهای آنلاین که پیش از این نیز اشاره کردم، بازمیگردد، چراکه پیش از این نیز کارکرد این دوربینها اینگونه بوده است که آژانس طی درخواستی ویدیوهای ضبط شده در ساعات مشخص فعالیتها را بررسی میکرده است. اما اکنون درخواست آژانس ناظر بر آنلاین بودن این دوربینها است. ایران نیز چنین درخواستی را تا زمانی که طرف مقابل به تعهدات برجامی خود عمل نکند نخواهد پذیرفت. فارغ از آن، این درخواست آژانس اساسا خارج از چارچوب اِنپیتی است. براساس انپیتی بازرسان آژانس به صورت حضوری و نیز در صورت درخواست ویدیویی از بخشهایی از تاسیسات و نیز در ساعات خاصی میتوانند درخواست دهند اما قادر به رصد فعالیتها به صورت آنلاین نیستند. از طرفی دیگر اجازه بازدید از تاسیسات نطنز و فردو به مدیرکل آژانس توسط ایران به معنای همکاری کامل ایران با این نهاد است پیام آن این است که تهران در این زمینه پنهان کاری نکرده است. البته که اجازه این بازدید میتواند موجبات جلب اعتماد آژانس را فراهم کند و در مقابل انتظار میرود که آژانس نیز همکاریهای متقابل خود را با ایران افزایش دهد.
این کارشناس مسائل بینالملل در پاسخ به سوال «اعتماد» در این خصوص که سفر آقای گروسی پیش از نشست شورای حکام و تهدید تروئیکای اروپایی مبنی بر صدور قطعنامه چه نتایجی را به دنبال دارد نیز گفت: خیز کشورهای اروپایی برای تصویب قطعنامه علیه ایران نهایت کارشکنی این کشورها در راستای توافقات ایران و آژانس را نشان میدهد. آقای اسلامی رییس سازمان انرژی اتمی نیز طی پیامی به این کشورها اعلام کردند که در صورت تصویب چنین قطعنامهای بلافاصله اقدامات جدیدی در زمینه برنامه هستهای ایران آغاز خواهد شد. این اقدامات به این صورت است که احتمالا ایران سطح همکاریهای خود با آژانس را کاهش خواهد داد. ذیل این توضیحات باید اشاره داشت که ادعای مطرح شده مبنی بر عدم استقلال آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ادعای درستی نیست. آژانس تنها نهاد بینالمللی ناظر بر فعالیتهای هستهای در تمام جهان است. لذا نمیتوان فعالیتهای این نهاد را زیر سوال برد. اماآقای رافائل گروسی مدیرکل فعلی این نهاد است که به واسطه گرایشات سیاسی که دارد نمیتواند عملکرد مستقلی داشته باشد. بنابراین به راحتی تحت تاثیر فشارهای سیاسی آلمان و انگلیس فرانسه و امریکا و سایر کشورها قرار میگیرد. سوابق فعالیت این نهاد نشان داده است که تغییر مدیران نیز عملکردهای متفاوتی را به دنبال داشته است. در دوره ریاست آقای آمانو با وجود تشدید فشارهای امریکا حتی در زمان ترامپ یک گزارش منفی علیه ایران ارایه نشده است، چراکه نهاد پادمانی معتقد بود ایران برجام را به درستی و دقیق اجرا کرده است. واقعیت این است که مشکل فعلی ایران با آژانس شخص آقای رافائل گروسی است، چراکه او به عنوان مدیرکل باید بیطرف بماند و اساسنامه آژانس را به درستی رعایت کند. شاهد بودیم او در پاسخ به سوالی در این مورد که اسراییل تهدید کرده است به تاسیسات هستهای ایران حمله کند به جای اینکه این تهدید تلآویو را محکوم کند، میگوید: من تحلیلگر نیستم و در جایگاه مدیرکلی اجازه تحلیل ندارم. البته که این جمله درست است، چراکه این موضوع ابعادی حقوقی دارد. اما این درحالی است که آقای گروسی در خصوص رفتارهای ایران موضعگیری دارد. بنابراین رییس پادمان نباید به خود اجازه دهد که وارد بازیهای سیاسی شود و صرفا در چارچوب مسائل فنی و حقوقی و نیز آنچه که به آژانس محول شده است عمل کند. من تصور میکنم در این صورت مشکلی در روابط میان ایران و آژانس ایجاد نخواهد شد.
این کارشناس مسائل بینالملل در پاسخ به این سوال «اعتماد» در باب اینکه صدور این قبیل قطعنامهها چه پیامدهای اجتنابناپذیری را میتواند برای ایران به دنبال داشته باشد، گفت: صدور این قطعنامهها به تنهایی فاقد اثربخشی هستند. اما موضوع مهمی که وجود دارد این است که نباید به امید اثربخش نبودن آنها منفعل باشیم. به اعتقاد من حتما باید واکنش نشان داد و اقدام کرد. به این دلیل که صدور این قطعنامهها در واقع طی شدن فرآیندی برای پروندهسازی علیه ایران است. با تصویب هر یک از این قطعنامهها اسناد جدیدی به پروندههای قبلی ایران افزوده میشود. به واقع این اقدامات به منظور زمینهسازی برای فعالسازی فرآیند اسنپ بک یا همان مکانیسم ماشه است. آلمان و فرانسه همچنان از برجام خارج نشدهاند به این دلیل که امیدوارند تا قبل از 27 مهرماه ۱۴۰۴ که برجام به صورت خودکار به پایان میرسد بتوانند پرونده ایران در شورای امنیت را بعد از گذشت 10 سال به شرایط پیشین خود بازگردانند. واقعیت این است که اروپاییها از طریق تصویب این قطعنامهها به دنبال پروندهسازی علیه ایران هستند تا بتوانند قبل از پایان برجام مکانیسم ماشه را فعالسازی کنند. گفتنی است وزیر امور خارجه انگلیس نیز اخیرا تهدیداتی را مطرح کرده است. ایران نیز پیش از این اعلام کرده است که اگر تحرکات غربیها منجر به فعالسازی مکانیسم ماشه شود احتمالا از انپیتی خارج خواهد شد. به این دلیل که اگر بنا باشد قطعنامههای ششگانه بازگردند ایران ممکن است رسما از انپیتی خارج شود. لذا ما نیز نباید نسبت به صدور این قطعنامههای مکرر بیتفاوت بمانیم. قطعنامه به خودی خود فاقد اثرگذاری است و نمیتواند برنامه هستهای ایران را تحت تاثیر قرار دهد. اما در بلندمدت منجر به قطور شدن پروندههای ایران نزد مجامع بینالمللی خواهد شد، درنهایت نیز نهادهای بینالمللی با استناد به این پروندهها علیه ایران اقدام خواهند کرد. فراموش نکنیم پرونده ایران در سال 1387 در شرایطی به شورای امنیت ارجاع داده شد که پیش از آن 9 قطعنامه دیگر صادر شده بود و نهمین قطعنامه را به شورای امنیت ارجاع دادند.
بهشتیپور در پاسخ به سوال پایانی «اعتماد» در باب عملکرد آژانس در قبال تنش آفرینیها اسراییل علیه ایران و همچنین تهدیدات مکرر این رژیم مبنی بر حمله به تاسیسات هسته ایران نیز، گفت: تهدید در باب حمله ادعایی به تاسیسات هستهای ایران توسط اسراییل مساله مهمی است که باید قطعا محکوم شود،. چراکه یک عضو آژانس بینالمللی انرژی اتمی عضو دیگر این نهاد را تهدید کرده است. آژانس باید اقدامات بازدارندهای را در این زمینه انجام دهد. اسراییل نیز عضو آژانس است اما به دلیل امضا نکردن انپیتی خود را متعهد به بازرسی ماموران آژانس نمیداند و اساسا اجازه نظارت بر تاسیسات هستهای دیمونا را هم نیز نمیدهد. به عبارتی دیگر این رژیم صرفا برای استفاده از مزایای آژانس عضو این نهاد شده است اما تعهدات این نهاد را انجام نمیدهد. این درحالی است که در رابطه با ایران بیشترین بازرسیها در طول تاریخ آژانس از سال ۱۹۵۶ انجام شده است. لذا شاهد نظارتهای بیسابقه این نهاد بر برنامه هستهای ایران هستیم. تهدیدهای مکرر مبنی بر هدف قرار دادن تاسیسات هستهای کشوری با این نظارتهای شدید و همچنین تا این حد متعهد، نشاندهنده این موضوع است که در جهان امروز قدرت و نفوذ چقدر میتواند بر عملکرد نهادهای بینالمللی تاثیرگذار باشد.