نماد آخرین خبر

تحلیل سیاست های ترامپ؛ کارگزار یا ساختار؟

منبع
صبح نو
بروزرسانی
تحلیل سیاست های ترامپ؛ کارگزار یا ساختار؟

صبح نو/متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

سیاست‌های خارجی آمریکا با قدرت گرفتن با تحولات و تغییرات بسیاری همراه است که به‌طور مستقیم بر روابط آمریکا با دیگر کشورها تأثیر می‌گذارد. از تغییر نام خلیج مکزیک تا تصمیمات جنجالی‌اش در زمینه تغییرات اقلیمی، مهاجرت و جنگ اوکراین، همگی نشان‌دهنده یک رویکرد متفاوت در سیاست خارجی آمریکا هستند. در برخی موارد، این اقدامات با انتقادهای گسترده‌ای از سوی کشورهای متحد روبه‌رو شده‌اند. در این میان، موضوع توافقات بین‌المللی به‌ویژه موضوع توافق هسته‌ای برجام و سیاست‌های اجرایی ترامپ در قبال جنگ اوکراین، نمونه‌هایی از پیچیدگی‌های سیاست خارجی او هستند که این نوشتار قصد دارد به تحلیل آن‌ها بپردازد. در این راستا با امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

در خصوص لفاظی ترامپ حول محور مذاکره با ایران تحلیل‌های بسیاری وجود دارد. سوال اصلی اینجاست که هدف از این لفاظی‌ها چیست؟ آیا می‌توان این اظهارات را به تغییر سیاست تعبیر کرد؟ صحت این لفاظی‌ها را چگونه می‌توان ارزیابی کرد؟
توافق برجام یکی از مسائلی است که بسیاری از ایرانیان آن را به‌عنوان یک توافق بد می‌دانند و معتقدند که در آن سرشان کلاه رفته است؛ اما ترامپ در دوره ریاست‌جمهوری‌اش همیشه گفته بود: «من توافق بهتری می‌توانم به‌ دست بیاورم.» او بعد از خروج از برجام هدفش این بود که با ایران مذاکره کند و توافق جدیدی حاصل شود. در یکی از مصاحبه‌هایش گفته بود که اگر ایران به او زنگ بزند، توافق جدیدی خواهد کرد. بنابراین نه‌تنها ترامپ، بلکه دولت ایالات متحده آمریکا به ‌دنبال توافق با ایران است. ایران نیز به‌طور طبیعی به دنبال توافق است؛ اما آنچه آمریکا از ایران می‌خواهد، با آنچه ایران می‌خواهد، تفاوت زیادی دارد. به همین دلیل توافق به ‌دست نیامده است.
در سال ۲۰۱۸، وزیر خارجه آمریکا اعلام کرد که تقریبا هیچ امکان توافقی با ایران وجود ندارد و همین باعث شد که بسیاری از امیدها برای یک توافق جدید از بین برود. در واقع آمریکا در آن زمان به‌طور واضح اعلام کرد که خواسته‌ها و شروطش با خواسته‌های ایران زمین تا آسمان تفاوت دارد و همین موضوع باعث شد که توافق جدیدی شکل نگیرد.
 
***در روز تحلیف، ترامپ برخی از فرمان‌های اجرایی خود را صادر کرد که تبعات مختلفی برای کشورها و افراد مختلف به‌ دنبال داشت. به‌عنوان مثال تغییر نام خلیج مکزیک و سیاست‌های ضد مهاجرتی او، همچنین خروج از پیمان‌های بین‌المللی مانند پیمان آب و هوای پاریس و سازمان بهداشت جهانی، تبعات این فرمان‌ها را در ارتباط با معادلات بین‌المللی چگونه باید بررسی کرد؟
خروج آمریکا از این پیمان برای بخش بزرگی از جهان به‌ویژه در زمینه محیط زیست و تغییرات آب و هوایی پیامدهای جدی دارد. تغییرات آب و هوایی موضوعی است که نه‌تنها برای کشورها، بلکه برای کل کره زمین اهمیت دارد. مارک بلومبرگ، میلیاردر معروف آمریکایی اعلام کرد که می‌توان تعهدات دولت آمریکا را جبران کرد، ولی نمی‌توان منکر شد که خروج آمریکا از این پیمان، اثرات منفی بزرگی به‌ دنبال دارد.
آمریکا تأمین‌کننده منابع مالی سازمان بهداشت جهانی بود و خروج آن از سازمان بهداشت جهانی می‌تواند به کاهش عملکرد این نهاد بین‌المللی منجر شود. مخصوصا در زمان‌هایی که بحران‌های بهداشتی جهانی مانند پاندمی کرونا نیاز به همکاری بین‌المللی دارند.
فرامین ضد مهاجرتی ترامپ برای کشورهای لاتین به‌ویژه مکزیک، گواتمالا، هندوراس، نیکاراگوئه و ونزوئلا، تبعات سنگینی داشت. بسیاری از این کشورها با مشکلات اقتصادی، اجتماعی و امنیتی مواجه هستند و ترامپ با اعمال سیاست‌های ضد مهاجرتی خود، شرایط را برای بسیاری از افراد دشوارتر کرد. او بارها گفته: «مشکلات دنیا برای آمریکا اهمیت ندارد.» و تنها به مشکلات داخلی خود می‌پردازد. بااین‌حال، برخی از این فرامین به کشورهای زیادی آسیب رسانده‌اند.
 
در رابطه با جنگ اوکراین، یکی از اقدامات مهم ترامپ تعلیق کمک‌های مالی به اوکراین بود. وزیر امور خارجه آمریکا اعلام کرد که کمک‌های مالی به اوکراین به مدت ۹۰ روز مسدود شده است. با توجه به این اقدامات باید پرسید که سیاست و استراتژی ترامپ در قبال جنگ اوکراین چیست و آیا او قصد استفاده از رابطه نزدیکش با پوتین برای حل مسأله اوکراین را دارد یا خیر؟
ترامپ به‌طور مداوم اعلام کرده است که هدفش مهار قدرت روسیه است؛ اما نه با هزینه‌های آمریکا، بلکه با کمک‌های اروپا. او معتقد است که اروپا باید هزینه‌های جنگ اوکراین را بر عهده بگیرد و آمریکا نباید در این جنگ هزینه‌های سنگینی متحمل شود.
البته ترامپ در مصاحبه‌های مختلف به این نکته اشاره کرده که اگر روابط شخصی‌اش با ولادیمیر پوتین را داشته باشد، می‌تواند شرایط را تغییر دهد؛ اما سیاست‌های کلی آمریکا در قبال روسیه و اوکراین تا حد زیادی از نظرات شخصی ترامپ جداست.
بااین‌حال ترامپ همیشه گفته است که می‌تواند روابط بهتری با پوتین برقرار کند و به‌طور غیرمستقیم به این نکته اشاره کرده که اگر آمریکا و روسیه به توافقی برسند، اوضاع می‌تواند تغییر کند؛ اما آنچه در واقعیت اتفاق افتاده، نشان‌دهنده یک شکاف جدی بین خواسته‌های ترامپ و سیاست‌های کلان آمریکا است.
در نهایت، به نظر می‌رسد که ترامپ ممکن است از روابط شخصی‌اش با پوتین برای تأثیرگذاری بر سیاست‌های بین‌المللی استفاده کند، ولی تا زمانی که سیستم سیاسی آمریکا و متحدانش تغییر نکند، احتمال موفقیت این سیاست‌ها بسیار کم است.
به دنبال استفاده از رابطه شخصی با ولادیمیر پوتین است؛ اما مسأله این است که در چنین موضوعاتی کارگزار نمی‌تواند نظر سیستم را تغییر دهد. در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش، ارتباط شخصی با رهبر کره شمالی برقرار کرد. این رابطه طولانی شد و آن‌قدر ادامه پیدا کرد که خودش گفت: «من و رئیس کیم نامه‌های عاشقانه با هم رد و بدل می‌کنیم.» اما این ارتباط شخصی که ابتدا وجود نداشت، بعدا شکل گرفت، ولی نتوانست مشکل تحریم‌های کره شمالی را حل کند.
الان ترامپ با پوتین رابطه شخصی خوبی دارد، ولی به‌عنوان رئیس‌جمهور نمی‌تواند از این رابطه استفاده کند، چون هیأت حاکمه آمریکا ضد روسیه است، همان‌طور که ضد چین و ضد ایران نیز هست. حتی دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان هم در این موضوعات اختلاف دارند. به همین دلیل خیلی بعید به نظر می‌رسد که ترامپ بتواند از رابطه شخصی خود با رئیس‌جمهور روسیه برای حل مشکل استفاده کند.

ضمنا این مشکل اصلا یک مسأله جدید نیست، بلکه یک موضوع ۶۰-۷۰ ساله است که بازیگران زیادی در آن دخیل‌اند. خود اوکراین، اتحادیه اروپا و کشورهای دیگر اروپایی نیز در این قضیه نقش دارند و مشکل فقط بین روسیه و آمریکا نیست. ترامپ ادعا می‌کند که می‌تواند این جنگ را تمام کند، همان‌طور که پیش از این هم چنین گفته بود؛ اما من هیچ‌وقت حرفش را باور نکردم، چون ترامپ اعتقاد دارد که قدرت روسیه باید مهار شود، ولی نه با پول آمریکا، بلکه با پول اروپا. او می‌خواهد جنگ ادامه یابد و به اوکراین کمک‌های تسلیحاتی ارسال شود، ولی این کمک‌ها باید توسط اروپا تأمین شود، نه آمریکا.
اگر کمک‌های آمریکا قطع نشود و یا برابر با کمک‌های اروپا شود، آمریکایی‌ها به مراتب بیشتر از اروپایی‌ها در جنگ هزینه کرده‌اند. ترامپ معتقد است که این وضعیت نباید ادامه یابد و شاید حتی حاضر نباشد که مساوات را بپذیرد. او معتقد است که در این صورت، روسیه برای اروپایی‌ها تهدیدی جدی است و آن‌ها باید برای شکست روسیه هزینه بپردازند. کشورهایی چون آلمان، فرانسه، انگلستان و ایتالیا پول دارند و می‌توانند این هزینه‌ها را متقبل شوند؛ اما اینکه ترامپ بتواند جنگ را تمام کند، به نظر من خیلی بعید است، چون چنین چیزی برای او ممکن نیست و خودش هم اعتقادی به این قضیه ندارد.
ترامپ بیشتر به دنبال منافع شخصی خود است و در شرایطی که سیستم همراه او نیست، جنگ اوکراین ادامه خواهد داشت؛ اما با پول اروپایی‌ها. از آن طرف، روسیه نیز حاضر نیست به شرایط آمریکا تن دهد، به همین دلیل جنگ به این شکل ادامه خواهد یافت.
 
بعد از مراسم تحلیف، برخی رسانه‌ها به مواضع ترامپ در قبال اروپا، چین و روسیه اشاره کردند. ترامپ همچنان تصمیمات خود را اجرایی می‌کند، مانند تغییر نام مکزیک و تماس‌هایی که با نخست‌وزیر دانمارک داشت. در اینجا باید بررسی کنیم که چشم‌انداز رابطه آمریکا با این کشورها چگونه خواهد بود و چه واکنش‌هایی از چین، روسیه و اتحادیه اروپا ممکن است به دنبال داشته باشد؟
داستان به‌طور کلی این‌طور است که اروپا باید در سال‌های آینده، چه با ترامپ و چه بدون ترامپ، هزینه‌های بیشتری را بپردازد تا حمایت آمریکا را جلب کند. ایالات متحده به‌عنوان کشوری که از کشورهای متحد خود حمایت کرده و آن‌ها را به رفاه رسانده، حالا از آن‌ها می‌خواهد که هزینه بیشتری برای امنیت خود بپردازند. در غیر این صورت به گفته ترامپ، به‌ شدت با آن‌ها برخورد خواهد کرد. ترامپ در مورد ناتو هم گفته بود که تمام اعضای آن باید دو درصد از تولید ناخالص داخلی خود را برای هزینه‌های نظامی اختصاص دهند؛ اما کشورهایی مثل رومانی، بلغارستان و آلبانی نتوانستند این درخواست را اجرا کنند. ترامپ اکنون خواسته‌های خود را افزایش داده و حتی تهدید کرده که اگر این خواسته‌ها برآورده نشود، تعرفه‌ها و تحریم‌هایی علیه این کشورها اعمال خواهد کرد.
آمریکا در حال حاضر با مشکلات اقتصادی جدی روبه‌رو است و تنها راه‌حل آن جمع‌آوری ثروت از دیگر مناطق جهان است. برای برخی کشورها نیز تهدیدات نظامی مطرح می‌شود.
به‌عنوان مثال ترامپ تهدید کرده که روسیه را از بازار نفت بیرون خواهد کرد و چین را نیز با تحریم‌های اقتصادی و منازعات امنیتی روبه‌رو خواهد کرد. بنابراین کشورهای دیگر باید کمک کنند و پول بدهند. کره جنوبی، ژاپن، سنگاپور و تایوان، کشورهایی هستند که پول دارند و باید از این سیاست‌ها تبعیت کنند.
شرایط در اروپا نیز بسیار دشوار است. جنگ اوکراین فشار سنگینی به آن‌ها وارد کرده است، افزون بر اینکه با افزایش قیمت انرژی و هزینه‌های نگهداری میلیون‌ها پناهنده اوکراینی روبه‌رو هستند. حالا ترامپ می‌گوید اگر کشورها سرمایه‌گذاری نکرده و پول خرج نکنند، تعرفه‌ها را علیه آن‌ها اعمال خواهد کرد. به‌عنوان مثال، عربستان سعودی اخیرا اعلام کرده که ۶۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خواهد کرد، ولی ترامپ اعلام کرده که این مبلغ باید به یک تریلیون دلار برسد.

در نهایت، زیاده‌خواهی‌ها و فشارهای اقتصادی ترامپ به کشورهای متحد نشان می‌دهد که اقتصاد آمریکا به شدت تحت فشار است و برای حفظ موقعیت خود به این کشورها نیاز دارد تا هزینه‌های بیشتری را بپردازند.
 

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar