پایان تاریخ مصرف ضدانقلاب؟
صبح نو/متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در یکی از اولین اقدامات اجرایی خود در آغاز ریاستجمهوری، فرمانی صادر کرد که بر اساس آن تمام فاندهای دولتی آمریکا برای مدت ۹۰ روز به حالت تعلیق درآمد. این دستور شامل تمام سازمانها، پروژهها و مؤسساتی میشود که از وزارت امور خارجه آمریکا یا نهادهای دولتی دیگر کمک مالی دریافت میکنند. هدف ترامپ از این فرمان، بازبینی و تنظیم مجدد سیاستهای مالی و بررسی اینکه این کمکها چگونه با منافع ملی ایالات متحده همسو هستند، بود.
«فاند» (Fund) به معنای منابع مالی یا کمکهای مالی است که به سازمانها، پروژهها یا افراد تعلق میگیرد. این منابع معمولا برای حمایت از اهداف خاصی مانند تحقیق و توسعه، فعالیتهای اجتماعی یا پیشبرد یک هدف خاص اختصاص مییابند. فاندها میتوانند از طرف دولتها، مؤسسات خصوصی، سازمانهای غیردولتی یا حتی افراد خیرخواه تأمین شوند.
در این زمینه، فاندها بهعنوان حمایت مالی برای انجام پروژهها و فعالیتهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرند و ممکن است به صورت کمکهای مالی، وامها یا سرمایهگذاریهای مختلف به مؤسسات و سازمانهای مختلف ارائه شوند.
دستور ترامپ برای لغو فاندها به سیاستهای اجرایی وی در خصوص محدود کردن منابع مالی دولتی و حمایتی به برخی گروهها یا سازمانها اشاره دارد. ترامپ قصد دارد در دوره جدید ریاستجمهوری خود سیاستهای مختلفی را در جهت کاهش هزینههای دولت و محدود کردن کمکهای مالی به برخی سازمانها بهویژه سازمانهای حقوق بشری یا آنهایی که بهطور مستقیم با دولت ایالات متحده در تضاد بودند، اتخاذ کند.
یکی از نمونههای این سیاستها، تصمیم ترامپ برای قطع یا محدود کردن فاندهای حمایتی به سازمانهایی است که به مسائل مثلا حقوق بشری، محیطزیست یا سیاستهای خاص اجتماعی پرداختهاند. این تغییرات بهطور خاص در مورد سازمانهایی مانند «کمپین حقوق بشر ایران» و دیگر سازمانهای مشابه هم هست که قطعا تأثیرات بزرگی بر فعالیتهای آنها خواهد داشت.
جزئیات فرمان ترامپ
در کل فرمان اجرایی اخیر ترامپ تحت عنوان «تجدید ارزیابی و تنظیم مجدد کمکهای خارجی ایالات متحده» در نظر دارد تا تمامی کمکهای خارجی اعم از مالیاتدهندگان آمریکایی را تحت بازنگری قرار دهد. این بازنگری بهویژه شامل پروژههایی میشود که از وزارت خارجه آمریکا تأمین مالی میشوند، نظیر پروژههای به اصطلاح حقوق بشری و فعالیتهای رسانهای مرتبط با ضدانقلاب.
گفته شده که هدف از این تصمیم، ارزیابی تأثیرات این کمکها بر امنیت، قدرت و رفاه ایالات متحده است. در این فرمان همچنین به صراحت ذکر شده که کمکهای خارجی باید با سیاستهای خارجی رئیسجمهور هماهنگ باشد.
تأثیرات این فرمان بر رسانههای ضدانقلاب و ضد ایرانی
رسانههای فارسیزبان و مؤسسات ضدانقلاب مستقر در آمریکا که سالها از فاندهای دولتی آمریکا بهرهبرداری میکردند، این فرمان را یک تهدید جدی برای بقا و فعالیتهای خود میبینند.
این رسانهها و سازمانها که معمولا به بهانههای حقوق بشری و ترویج دموکراسی علیه جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکنند، وابسته به بودجههای دولت آمریکا بودهاند.
قطع این کمکها موجب شده تا بسیاری از آنها با مشکلات جدی مالی مواجه شوند. نهادهایی همچون رادیو زمانه، ایرانوایر و کمپین حقوق بشر ایران که از وزارت خارجه آمریکا بودجه دریافت میکردند، از جمله کسانی هستند که تحت تأثیر این فرمان قرار خواهند گرفت.
بر اساس اطلاعات منتشر شده، برخی مؤسسات ایرانی که در زمینههای مثلا حقوق بشری مختلف فعالیت میکنند، تا پایان سال ۲۰۲۲ کمکهای مالی قابلتوجهی از منابع بینالمللی، بهویژه وزارت امور خارجه ایالات متحده دریافت کردهاند.
براساس اطلاعات منتشر شده، مؤسسههای ایرانوایر ۱۴ میلیون دلار، بنیاد برومند ۱۵ میلیون دلار، کمپین حقوق بشر ایران ۱۶ میلیون دلار و توانا ۱۲.۵ میلیون دلار و فاندهای مؤسسه اسناد حقوق بشر ایران ۹ میلیون دلار و اسمال مدیا ۲۱ میلیون پوند تا پایان ۲۰۲۲ کمک مالی دریافت کردهاند.
اینها از مجموعه مؤسسههایی هستند که مستقیما از وزارت امور خارجه آمریکا فاند دریافت میکنند.
ایرانوایر (IranWire)
مؤسسه ایرانوایر مبلغ ۱۴ میلیون دلار کمک مالی دریافت کرده است. این مؤسسه اخبار و گزارشهایی ساختگی درباره نقض حقوق بشر در ایران و محدودیتهای آزادی بیان منتشر میکند.
بنیاد برومند (Broomand Foundation)
بنیاد برومند هم که با بهانههای حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی فعالیت میکند، ۱۵ میلیون دلار کمک مالی از منابع بینالمللی دریافت کرده است. این مؤسسه به حمایت از زندانیان امنیتی میپردازد و با ارتباطگیری با خانوادههای زندانیان امنیتی از آنها برای اهداف خود سوءاستفاده میکند.
کمپین حقوق بشر ایران
این کمپین مبلغ ۱۶ میلیون دلار کمک مالی برای فعالیتهای خود دریافت کرده است. تمرکز این مؤسسه بیشتر به ساخت گزارشهای جعلی درباره نقض حقوق بشر در ایران و حمایت از زندانیان امنیتی و دمیدن بر آتش اغتشاشات است.
مؤسسه اسناد حقوق بشر ایران
(Iran Human Rights Documentation Center)
مؤسسه اسناد حقوق بشر ایران که وظیفه ساخت مستندهای جعلی از نقض حقوق بشر در ایران را دارد، ۹ میلیون دلار کمک مالی دریافت کرده است.
اسمال مدیا :(Small Media) این مؤسسه مبلغ ۲۱ میلیون پوند کمک مالی دریافت کرده است و فعالیتهای آن به حمایت از رسانههای مستقل و فعالان حقوق بشر در ایران اختصاص دارد.
تمامی این مؤسسات از وزارت امور خارجه ایالات متحده یا سایر منابع بینالمللی فاند دریافت کردهاند.
مؤسسه توانا
مؤسسه توانا یکی از مؤسسات به اصطلاح حقوق بشری است که از سالها پیش فعالیت خود را آغاز کرده و تاکنون ۱۲.۵ میلیون دلار کمک دریافت کرده است.
این مؤسسه با برگزاری دورههای آموزشی آنلاین علیه ایران و مردم کشور فعالیت میکند. مؤسسه توانا از عناصر ضدانقلاب در داخل و خارج ایران پشتیبانی میکند.
تلاش برای اثبات مفید بودن!
پس از فرمان ترامپ برای قطع کمکهای دولتی رسانههای ضدانقلاب به شدت عصبانی شده و تلاش کردند تا نقش مؤسسات و رسانههای معاند فعال در آمریکا را برجسته کنند.
شبکه خبری اینترنشنال هم که از فرمان ترامپ نگران و خشمگین است در گزارشی به حمایتهای مالی از مؤسسات به اصطلاح حقوق بشری اشاره و تأکید کرده که این کمکها به منظور تقویت فعالیتهای حقوق بشری و رسانهای در ایران انجام میشود.
بیبیسی نیز در گزارشهای خود به چگونگی دریافت این کمکها و تأثیرات آنها بر تقویت مبارزات ضدانقلاب با جمهوری اسلامی پرداخته است.
مؤسسات مثلا حقوق بشری ایرانی که از وزارت امور خارجه ایالات متحده و سایر منابع بینالمللی کمک دریافت کردهاند، نقش بسزایی در کمک به سیاستهای خصمانه آمریکا علیه ایران ایفا میکنند. این مؤسسات بهویژه مؤسسه توانا با استفاده از این منابع مالی، توانسته فعالیتهای ضدایرانی خود را تقویت کرده و از فعالان ضدانقلاب در داخل و خارج کشور پشتیبانی کنند.
تاریخچه کمکهای مالی آمریکا به رسانهها و مؤسسات ضدانقلاب
آمریکا از سال ۲۰۰۹ بهویژه از طریق برنامه «توسعه دموکراسی در شرق نزدیک» به مؤسسات و گروههای مختلف اپوزیسیون ایرانی کمک کرده است. این کمکها بهویژه در قالب فاندهایی برای ترویج حقوق بشر، آزادیهای مدنی و مبارزه با حکومت جمهوری اسلامی ایران بوده است. مؤسساتی نظیر توانا، ایرانوایر و کمپین حقوق بشر ایران، از جمله دریافتکنندگان عمده این کمکها بودهاند.
بر اساس گزارشها، تا پایان سال ۲۰۲۳، مؤسسات مختلف از جمله توانا و کمپین حقوق بشر ایران بیش از دهها میلیون دلار کمک مالی از دولت آمریکا دریافت کردهاند.
چرا آمریکا از جریانات ضدانقلاب حمایت میکند؟
آمریکا از این جریانات بهعنوان ابزارهایی برای تضعیف حکومت جمهوری اسلامی ایران و پیشبرد سیاستهای خود در منطقه استفاده میکند.
حمایت از گروههای اپوزیسیون و رسانههای ضدانقلاب بهویژه از طریق تأمین مالی، به آمریکا این امکان را میدهد که فشارهای سیاسی و اقتصادی را بر جمهوری اسلامی وارد کند.
هدف اصلی این حمایتها، ترویج دموکراسی، حقوق بشر و گسترش آزادیهای فردی در ایران است؛ اما در عمل این کمکها بیشتر برای تقویت جریانات مخالف جمهوری اسلامی و ایجاد نارضایتی در داخل ایران مورد استفاده قرار میگیرد.
قطع کمکها توصیه چه کسی بود؟
موضوع قطع کمک به اپوزیسیون خارجنشین توصیهای بود که از سوی ریچارد هاس، رئیس پیشین شورای روابط خارجی آمریکا تجویز شد. او اعتقاد داشت از طریق اپوزیسیون فعال در خارج از کشور نتیجهای برای آمریکا حاصل نخواهد شد و آنان تنها موجبات هزینه مالی را فراهم میکنند و توانایی اقدام خاصی را ندارند. به گفته او، نسبت به کسانی که در اپوزیسیون مدعی هستند باید با ایران مواجهه سخت و نظامی داشت، باید بیاعتنا بود.
ناکارآمدی جریانهای برانداز و عدم تحقق چشماندازهای ترسیمی آنان از یکسو و در اولویت قرار گرفتن مشکلات اقتصادی داخلی آمریکا تحت راهبرد «اول آمریکا» از سوی دیگر زمینهساز قطع کمکهای مالی به جریانهای ضدانقلاب شده است.
واکنش جریان ضدانقلاب به پیروزی ترامپ و فرمان جدید
پیروزی ترامپ در انتخابات و سپس صدور این فرمان، امیدهای زیادی را در میان اپوزیسیون ایرانی برانگیخته بود. این گروهها تصور میکردند با حضور دوباره ترامپ در کاخ سفید، فشارهای بیشتری بر جمهوری اسلامی وارد خواهد شد و حمایتها از آنها افزایش مییابد؛ اما این فرمان که به قطع فاندهای دولتی آمریکا منجر شد، ضربهای سنگین به این جریان وارد کرد.
بسیاری از رسانهها و مؤسسات ضدانقلاب که بهطور مستقیم وابسته به فاندهای آمریکایی بودند، اکنون با وضعیت نامشخصی مواجه و مجبور به لغو پروژهها و فعالیتهای خود شدهاند.
لادن بازرگان، فعال سیاسی ضدانقلاب، در واکنش به این موضوع گفت: «متأسفانه ترامپ همیشه با کارهای خود، همه را سورپرایز میکند. امید ما الان باید به مارکو روبیو (وزیر امور خارجه آمریکا) باشد. باید دید برنامه بزرگتر دولت ترامپ چیست؟ آیا میخواهند با ایران سر میز مذاکره بنشینند؟ دیگر خیلی نباید روی آمریکا حساب کرد.»
فرزین ندیمی، کارشناس سیاسی ضدانقلاب نیز تأکید کرد: «اینکه دولتی در آمریکا سر کار آمده که شعار اصلیاش فشار حداکثری بر دولت ایران بود، اما نخستین کاری که میکند تضعیف جامعه مدنی ایران است، یک تناقض است. با این اقدام با یک نوع افول مواجهیم.»
مهدی صارمیفر، کارشناس شبکه ایراناینترنشنال، افزود: «از پاییز 1401 دولت آمریکا سرمایهگذاری قابلتوجهی روی موضوع ویپیانها کرده که اکنون با این اقدام به خطر میافتد.»
جمالالدین موسوی، مجری بیبیسی فارسی نیز اشاره کرد: «دولتمردان آمریکا همیشه میگفتند این کمکها به دلیل تعهدی است که به حقوق بشر، دمکراسی و رسانههای آزاد دارند؛ اما این توقف سه ماهه کمکها ممکن است به فعالیتهای آنان لطمه وارد کند.»
فرداد فرحزاد، مجری شبکه ایراناینترنشنال در این خصوص اظهارکرد: «آنچه تاکنون از ترامپ (در تقابل با جمهوری اسلامی) دیدهایم، بسیار متفاوت از آن چیزی است که قبل از روی کار آمدن او خیلی از فعالان سیاسی ایرانی به دنبال آن بودند. اقدام دولت آمریکا در قطع حمایتهای مالی، دسترسی میلیونها ایرانی به ویپیانها را در معرض خطر قرار داده است. توقف این حمایتها، راه را برای اجرای کامل پروژه اینترنت ملی هموار میکند.»
احمد احمدیان، کارشناس شبکه ایراناینترنشنال، در ادامه گفت: «این تصمیم ارتباطات امن با ایران را دچار اختلال خواهد کرد.»
مریم افشنگ، خبرنگار ایراناینترنشنال توضیح داد: «سازمانهایی که برای توسعه دموکراسی در ایران کار میکردند و همچنین رسانههای فارسیزبان خارج از کشور از این دستور تحتتأثیر قرار گرفتهاند. این نهادها و رسانهها سکوت کردهاند و منتظرند ببینند چه اتفاقی خواهد افتاد. حدود ۳۰ نهاد ایرانی در شرایط کنونی در سردرگمی به سر میبرند و این موضوع تأثیر ویژهای روی موضوع نیروی انسانی آنها خواهد داشت.»
چرا رسانهها و مؤسسات ضد ایرانی از این فرمان خشمگین هستند؟
رسانهها و مؤسسات ضد ایرانی که به مدت سالها از این فاندها استفاده میکردند، اکنون از این تصمیم ترامپ خشمگین هستند؛ زیرا این فرمان باعث توقف فعالیتهای آنها و تهدید به تعطیلی بسیاری از پروژههایشان میشود. این گروهها که اغلب بهعنوان مدافعان حقوق بشر و آزادیهای فردی در ایران شناخته میشوند، اکنون با مشکل تأمین منابع مالی مواجه شدهاند. علاوه بر این، قطع این منابع مالی میتواند به کاهش قدرت تأثیرگذاری آنها در مبارزه با جمهوری اسلامی منجر شود که برای آنها یک شکست بزرگ به حساب میآید.
فرمان اجرایی ترامپ مبنی بر قطع موقت و بازنگری در کمکهای خارجی، بهویژه کمکهایی که به رسانهها و مؤسسات ضدانقلاب ایرانی میرسید، تأثیرات عمدهای بر فعالیتهای این جریانها داشته است. این تصمیم ترامپ نهتنها فشارهای اقتصادی جدیدی به این گروهها وارد کرده، بلکه موجب ایجاد ابهامات جدی در مورد آینده حمایتهای مالی آمریکا از اپوزیسیون ایرانی شده است. در نهایت، این فرمان میتواند منجر به کاهش فشارهای رسانهای و سیاسی علیه جمهوری اسلامی ایران شود و مسیرهای جدیدی برای تنظیم روابط آمریکا با کشورهایی مانند ایران ایجاد کند.
پایان تاریخ مصرف ضدانقلاب؟
تصمیم دولت ترامپ مبنی بر قطع موقت کمکهای مالی به گروههای برانداز ایرانی، جدا از اینکه موجی از عصبانیت در میان فعالان ضدانقلاب و گروههای وابسته به آن ایجاد کرده، این نگرانی را هم برای آنها به دنبال داشته که دیگر قادر به ادامه فعالیتهای خود نخواهند بود.
یکی از مهمترین اتفاقات که نمایانگر وابستگی این گروهها به حمایتهای خارجی بود، تعطیلی شبکه منوتو در اواسط بهمنماه سال گذشته بود. این تصمیم که بهطور رسمی مشکلات اقتصادی بهعنوان علت اصلی آن اعلام شد، ثابت کرد که این شبکه بدون حمایتهای مالی خارجی قادر به ادامه فعالیتهای خود نیست. پیش از این، منابع مالی پشتپردهای از جمله دولتهای خارجی در تأمین هزینههای این شبکه نقش داشتهاند. اکنون، در شرایطی که به نظر میرسد صهیونیستها بهعنوان حامی مالی جدید این شبکه به ایفای نقش پرداختهاند، منوتو در تلاش است تا فعالیتهای تلویزیونی خود را از سر گیرد و بحران اقتصادی خود را پشت سر بگذارد.
در کنار تعطیلی شبکه منوتو، افشای اسناد مربوط به قراردادهای مالی مسیح علینژاد با دولت آمریکا در دوره نخست ریاستجمهوری دونالد ترامپ یکی از دیگر رسواییهای قابلتوجه در جریان براندازی بود. این قراردادها که ارتباط مالی این چهره ضدانقلاب با دولت آمریکا را بهطور واضح نشان میداد، با انتقادهای گستردهای حتی از سوی برخی از گروههای ضدانقلاب مواجه شد. پس از تغییر دولت و روی کار آمدن بایدن، کاهش چشمگیر حمایتها از علینژاد و دیگر شخصیتهای مشابه، انتقادهای جدیدی را از سوی آنها به دنبال داشت. این شرایط نشان میدهد که در دوران جدید، گروههای ضدانقلاب ممکن است با مشکلات مالی بیشتری مواجه شوند و وابستگی به حمایتهای مالی دولتهای خارجی بیشتر از پیش نمایان شود.
با توجه به گزارشهای مختلف از جمله نظرات کارشناسان ضدانقلاب، تصمیم ترامپ نشان میدهند که جریانهای ضدانقلاب که طی سالها با تکیه بر حمایتهای مالی از خارج و بهویژه آمریکا فعالیت کردهاند، در نبود این منابع قادر به ادامه فعالیتهای خود نخواهند بود. این نهادها که به شدت از دولتهای غربی کمک مالی میگرفتند، با کاهش این منابع، دچار بحران مالی شدهاند و حتی شبکههای تلویزیونی مثل منوتو که پیش از این به دلیل مشکلات مالی تعطیل شدند، برای بقا در شرایط جدید باید به منابع مالی جدیدی وابسته شوند.
این مسائل بهنوعی نشاندهنده «پایان تاریخ مصرف» برخی از این گروهها است. در حقیقت، وابستگی این جریانها به حمایتهای خارجی به حدی بوده که در صورت قطع شدن این حمایتها، توان ادامه فعالیتهایشان را از دست خواهند داد. بهویژه که این گروهها عملا در داخل کشور هیچ پایگاه مردمی ندارند و بیشتر بهخاطر حمایتهای مالی از خارج توانستهاند برای خود مشروعیت سیاسی ایجاد کنند.
در این راستا، فعالان و کارشناسان ضدانقلاب نیز از وضعیت کنونی نگران هستند و از نبود چشمانداز روشنی برای آینده این گروهها سخن میگویند. حتی برخی از آنان اعلام کردهاند که دیگر نباید به آمریکا و دولتهای غربی برای کمکهای مالی امید داشت و به نظر میرسد که برای این گروهها، دوران وابستگی به کمکهای خارجی به پایان رسیده است.
در مجموع، گزارشهای مختلف نشان میدهند که تصمیمات اخیر آمریکا و کاهش حمایتهای مالی از گروههای ضدانقلاب میتواند نقطه عطفی باشد که روند فعالیتهای این گروهها را دچار تغییرات اساسی کرده و آنها را وارد یک مرحله جدید از بحرانهای داخلی و خارجی کند.