چینیها در ماجرای اخیر کجای کار هستند؟

فرهیختگان/متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سید احسان حسینی| جنگ ایران و رژیم صهیونیستی درحالی به روز هفتم رسیده است که فعلاً برآوردی از زمان توقف آن نیست و جنگ تداوم دارد. اما این جنگ فارغ از انگیزههای ایدئولوژیک طرفین یعنی پیگیری آرمان آزادی فلسطین و قدس از سوی ایران و چند دهه دشمنی رژیم صهیونیستی با ایران، در یک پازل بزرگتر یعنی در قالب جنگ کریدوری بین آمریکا و چین نیز تعریف میشود که دو طرح IMEC و BRI آن را نمایندگی میکنند. شهریورماه سال 1402 تفاهمنامه احداث کریدور آیمک در حاشیه اجلاس سرانG20 رونمایی شد و آمریکا نیز با حضور رسمی خود در اجلاس، پشتیبانی حداکثری خود از این کریدور امنیتی را اعلام کرد. این طرح کریدوری، هند را از مسیر امارات، عربستان، اردن به اسرائیل و سپس اروپا متصل میکند. طرح BRI یا ابتکار کمربند و راه یا جاده ابریشم جدید نیز یک طرح کریدوری برای اتصال زمینی چین به بازارهای اروپا از دو مسیر موازی است که یکی از آنها از روسیه و دیگری از ایران میگذرد.
جاده ابریشم جدید چین وابسته به پیروزی ایران
درنتیجه آرایش کشورها در نبرد کریدوری بین آمریکا و چین بدین صورت شکل میگیرد که رژیم اسرائیل جزوی از پازل IMEC و کشور ایران جزوی از پازل BRI تعریف میشود و شکست یک طرف جنگ به معنای شکست هر یک از طرحهای کریدوری مربوط است.
در تصویر1، دو طرح کریدوری BRI چین و IMEC آمریکا نشان داده شده است. همانطور که مشاهده میشود طرح BRI یا جاده ابریشم جدید چین، از دو مسیر موازی از روسیه و ایران به اروپا متصل میشود. چینیها به دلیل تسلط آمریکا بر تنگه مالاکا به عنوان یک گلوگاه استراتژیک بین اقیانوس هند و آرام، مسیرهای زمینی جایگزین را برای دسترسی به بازار اروپا انتخاب کردهاند.
بعد از جنگ اوکراین در فوریه سال 2022، گزینه اول چینیها در طرح BRI یعنی عبور از کشور روسیه، عملاً سوزانده شده و تنها مسیر ایران باقی مانده که این مسیر نیز اکنون دچار تنش با رژیم صهیونیستی به عنوان نیروی نیابتی آمریکا شده است.
بدین ترتیب، ایجاد مشکلات جدی برای ایران در جنگ با اسرائیل، عملاً یک شکست راهبردی و امنیتی بزرگ برای چین محسوب میشود و پیشبرد طرح کریدوری جاده ابریشم جدید را متوقف خواهد کرد. درنتیجه تجارت چین وابسته به تنگه مالاکا باقی خواهد ماند که تحت سیطره نظامی آمریکا و متحدانش قرار دارد.
ضربه 2 تریلیون دلاری به ترامپ در تنگه هرمز
در جریان جنگ بین ایران و رژیم صهیونیستی، یکی از نقاط اثرگذار بر جنگ، تنگه هرمز است که یکی از بزرگترین مبادی انتقال نفت و فرآوردههای نفتی در دنیا محسوب میشود.
در تصویر2، میزان انتقال نفت و محصولات نفتی از تنگههای مهم دنیا آورده شده است که طبق گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا، تنگه هرمز با عبور روزانه 20.9 میلیون بشکه، دومین تنگه بزرگ دنیا محسوب میشود.
به نظر میرسد بستن تنگه هرمز، تنها ابزار ایران برای ضربه به اقتصاد آمریکا باشد که از این مسیر میتواند رفتار نیروی نیابتی آمریکا در منطقه یعنی اسرائیل را کنترل کند. طبق برآورد موسسه JPMorgan، بستن تنگه هرمز میتواند قیمت جهانی نفت را تا 150 دلار در هر بشکه افزایش دهد و 2 برابر کند؛ ادعایی که توسط فایننشال تایمز نیز تایید شد. اثر این جهش قیمت نفت نیز چیزی جز ریزش 5 تا 8 درصدی بازارهای مالی در آمریکا نخواهد بود.
مهدی خراتیان، کارشناس امنیتی در این باره در صفحه ایکس (توییتر سابق) نوشت: «حتی اگر یک بمب اتم ساخته و به کارگیری شود، در بهترین حالت دهها میلیارد دلار به طرف مقابل ضرر میزند. این در حالی است که تقریباً با هر سقوط 5 درصدی بازار سهام آمریکا به تنهایی 2 تریلیون دلار ضرر ایجاد میشود که اگر منجر به رکود شود این ضرر بهراحتی جبران نمیشود.»
وی ادامه میدهد: «وضعیت بازار باند پیچیدهتر است و اگر در آنجا هم التهاب ایجاد شود اتفاقات مهیبتری مثل سقوط بانکها محتمل است. به سقوط بانکهای آمریکا نظیر سیلیکون در مارس 2023 رجوع کنید. پس ترامپ برای حمله به ایران نگرانیهایی از جانب بمب احتمالی ایران دارد، اما بارها نشان داده که از جانب جهش قیمت نفت بسیار نگرانتر است.»
چین متضرر اصلی تسلط آمریکا بر دو تنگه مالاکا و هرمز
قطعاً بستن تنگه هرمز یکی از گزینههای روی میز ایران در صورت ورود مستقیم آمریکا به جنگ و وخیم شدن اوضاع خواهد بود. در این صورت علاوه بر خسارت هنگفت به بازارهای مالی آمریکا، چین نیز در تامین انرژی خود دچار مشکل خواهد شد.
طبق آمار موسسه کپلر (تصویر3)، چینیها روزانه حدود 6 میلیون بشکه نفت از تنگه هرمز عبور داده و به مصرف میرسانند که 52 درصد از کل نفت وارداتی آنها در سال جاری میلادی را شامل میشود. درنتیجه، در صورت وخیمتر شدن اوضاع برای ایران، چینیها نیز آسیب بزرگی از بسته شدن تنگه هرمز خواهند دید و اتفاقاً منافع آنها در حمایت از ایران برای جلوگیری از چنین وضعیتی تعریف میشود.
البته اوضاع برای چین میتواند از این هم بدتر شود. در حال حاضر ایران تنها کشور مخالف با سیاستهای آمریکا در منطقه غرب آسیاست. در فقدان چنین کشوری، کل غرب آسیا دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل خواهد بود و تامین نیمی از نفت وارداتی چین در تنگه هرمز نیز تحت کنترل آمریکا قرار خواهد گرفت.
در حال حاضر 80 درصد از نفت وارداتی چین از تنگه مالاکا عبور میکند که در این تنگه نیز دست چین زیر ساطور آمریکاست. به بیان ساده، چین به ایران برای اجرای کریدور BRI جهت رهایی از تنگه مالاکا و تضمین امنیت انرژی خود از تنگه هرمز نیازمند است.
نفت ایران چگونه تنگه هرمز را دور میزند؟
در تصویر 4، میزان صادرات نفتی کشورهای مختلف از تنگه هرمز آورده شده است. طبق این تصویر، عربستان با صادرات روزانه 7.2 میلیون بشکه نفت و فرآوردههای نفتی، بیشترین وابستگی را به تنگه هرمز دارد. طبق آمار موسسه کپلر، در سال 2025 نیز ایران روزانه حدود 1.7 میلیون بشکه نفت و 360 هزار بشکه فرآورده نفتی از طریق تنگه هرمز صادر کرده است. حال سوالی که پیش میآید این است، در صورت بسته شدن تنگه هرمز، صادرات نفت ایران چگونه انجام میشود؟
اولا؛ در صورت وخیم شدن اوضاع و تصمیم ایران بر بستن تنگه هرمز، سناریوهای متعددی مطرح است که یکی از آنها حضور نظامی ایران در تنگه و بازرسی کشتیهاست که طبیعتا در این سناریو کشتیهای ایران امکان صادرات نفت را خواهند داشت.
ثانیا؛ ایران تیرماه سال 1400 با بهرهبرداری از خط لوله گوره-جاسک، یک مبدا صادراتی جدید برای نفت خود در سواحل مکران و آبهای دریای عمان ایجاد کرد تا بتواند جریان فروش نفت خود را بدون نیاز به عبور از تنگه هرمز حفظ کند. در تصویر 5، مسیر عبوری خط لوله گوره-جاسک به طول 1000 کیلومتر را مشاهده میکنید که توان انتقال روزانه یک میلیون بشکه نفت را داراست. این طرح، شامل ساخت 5 تلمبهخانه، دو ایستگاه توپکرانی و پایانه، 20 مخزن 500 هزار بشکهای به مجموع ظرفیت 10 میلیون بشکه و تاسیسات دریایی برای صادرات نفت است که در فاز نخست امکان صادرات نفت معادل 350 هزار بشکه در روز را داراست. فعال کردن کل ظرفیت یک میلیون بشکهای صادرات از این خط لوله، اکنون یکی از مهمترین اولویتهای وزارت نفت است. در کنار این موضوع، وجود ذخایر نفت روی آب ایران در نزدیکی سواحل مالزی و چین و به میزان بیش از 20 میلیون بشکه، یکی دیگر از ظرفیتهایی است که جریان صادرات نفت ایران را با فرض ایجاد وقفهای یک ماهه در تنگه هرمز حفظ میکند. برای صادرات محصولات نفتی ایران نیز امکان جایگزینی صادرات زمینی به جای دریایی وجود دارد و لجستیک آن نیز موجود است.
تهدید 424 میلیارد دلاری علیه تجارت چین با خاورمیانه
اشاره شد که فارغ از تعریف جنگ فعلی و اینکه رژیم صهیونیستی علیه ایران دشمنی خود را علنی کرده و به سرزمین ایران تهاجم داشته، در تعریف دیگری، در نبرد کریدوری بین چین و آمریکا در دو طرح BRI و IMEC، رژیم صهیونیستی ذیل طرح آمریکایی تعریف شده و این موضوع نقش کلیدی در بستن تنفس ایران و چین دارد.
در نتیجه سرنوشت جنگ بین ایران و اسرائیل، پیشبرد هر یک از دو طرح کلان کریدوری را تعیین میکند. در این بین، چینیها نه تنها برای تامین انرژی، بلکه حفظ جریان تجاری خود با کشورهای غرب آسیا نیز به ایران نیازمندند. در تصویر 6، وضعیت تجارت چین و آمریکا با کشورهای غرب آسیا (خاورمیانه) آورده شده است.
طبق گزارش اداره آمار آمریکا، از سال 2009 حجم تجارت چین با کشورهای غرب آسیا از حجم تجارت آمریکا با این کشورها بیشتر شد و در سال 2024 میلادی چینیها با ثبت رقم 424 میلیارد دلار، بیش از 3 برابر آمریکا با منطقه غرب آسیا تجارت داشتهاند. میزان صادرات چین به کشورهای خاورمیانه در سال 2024 عدد 218 میلیارد دلار را ثبت کرده که این رقم 2.8 برابر صادرات آمریکا به این کشورهاست. همچنین چینیها در سال گذشته میلادی 206 میلیارد دلار از غرب آسیا واردات داشتهاند درحالی که میزان واردات آمریکاییها 58 میلیارد دلار را ثبت کرده است.
بدین ترتیب، یکدست شدن منطقه غرب آسیا به نفع آمریکا و اسرائیل، تجارت 424 میلیارد دلاری چینیها با این منطقه را تحت الشعاع قرار خواهد داد. این موضوع در کنار وابستگی چین به واردات 6 میلیون بشکه نفت در روز از تنگه هرمز، نیاز چینیها به ایران برای اجرای کریدور BRI و رهایی از تنگه مالاکا، منافع این کشور با ایران را بیش از گذشته همسو کرده است. طبق اسناد امنیت ملی آمریکا، مهار چین اصلیترین اولویت ایالات متحده است. آمریکا بعد از گرفتار کردن روسیه در اوکراین و حمله نظامی به ایران، قطعا به سراغ چین به عنوان جدیترین رقیب خود خواهد رفت که قصد دارد هژمونی آمریکایی در دنیا را برهم بزند.