نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

آقایان! انتخابات تمام شده

منبع
فرهيختگان
بروزرسانی
آقایان! انتخابات تمام شده

فرهیختگان/متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

زهرا طیبی| بیشتر از دو هفته از توقف جنگ ایران و رژیم‌صهیونیستی می‌گذرد. برخی از چهره‌های سیاسی داخل کشور اما به محض پایان جنگ، دعواها و تسویه‌حساب‌های سیاسی‌شان علیه یکدیگر را کلید زدند. در شرایطی که جامعه ایرانی، بعد از وقوع جنگ، حول مفهوم میهن‌پرستی، منسجم شد و از اختلاف سلایق و تفاوت‌ نظرهایشان عبور کرد اما کنش برخی از چهره‌های دو جناح رقیب، بیشتر بر پیدا کردن مقصر برای وقوع جنگ متمرکز است و به دنبال متهم کردن رقیب به رواداری در مقابل دشمن یا دست گذاشتن روی پروژه نفوذ با سویه‌های مغرضانه برای حمله به جناح مخالف است. این دعواها در شرایطی اوج گرفته که هنوز نمی‌توان با قطعیت این گزاره را مطرح کرد که ایران از موقعیت جنگی عبور کرده است، طبیعتا در چنین شرایطی انتظار این است که سیاستمداران ظرافت و هوشمندی بیشتری در مطرح کردن اختلافات به خرج دهند؛ چراکه الان نه‌تنها در وضعیت پایان جنگ که در موقعیت توقف جنگ قرار داریم و از آن طرف هم دشمنان صهیونیستی و رسانه‌های وابسته به آنها پروژه اختلاف‌افکنی و جنگ روانی علیه ایران را ادامه می‌دهند. اما به نظر می‌رسد برخی چهره‌های سیاسی درک دقیق و درستی از شرایط جنگی ندارند و اختلافات و تسویه‌‌حساب‌های سیاسی را به‌گونه‌ای جلو می‌برند که گویی نه در وضعیت جنگ که در موقعیت رقابت‌های انتخاباتی قرار داریم؛ درحالی‌که آنچه در این شرایط ضروری است، نه پیدا کردن مقصر شروع جنگ و سیاسی کردن جنگ، بلکه شناسایی نقاط قوت و ضعف در حوزه‌های مختلف، مخصوصا کنش سیاسی برای توانمند کردن کشور است.

افسردگی بعد از شکست شما به مردم ربطی ندارد
بعد از حملات آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران، تروئیکای اروپا فشارها علیه ایران را برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه شروع کرد و از آن طرف هم آمریکایی‌ها فشارهای زیادی برای بازگشت ایران به میز مذاکره، اعمال می‌کنند. در این موقعیت که دشمنان ایران فشار علیه ایران را با روش‌های دیگری ادامه می‌دهند، در داخل کشور، برخی چهره‌های سیاسی از این وضعیت جنگی برای طعنه زدن به رقبای سیاسی استفاده کرده و پای این موضوع را وسط کشیدند که قرار بود، توافقی مثل برجام سایه جنگ را از سر کشور بردارد از آن طرف هم رقبای جناح مقابل در واکنش به این دعوا، مدعی شدند؛ «خسارت محض، 6 قطعنامه‌ای بود که برای کشور، گرفتند.» ماجرا تنها به این کشمکش‌ها متوقف نماند. در میانه فشارهای اروپا برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه، اختلافات حول این موضوع ادامه پیدا کرد که پذیرفتن فعال‌سازی مکانیسم ماشه تقصیر چه کسی بود، یک طرف این دعوا اصلاح‌طلبانند که زیر بار پذیرش هزینه فعال‌سازی ماشه نمی‌روند، طرف دیگر هم مذاکره‌کنندگان تیم روحانی را به خیانت محکوم می‌کند. آنچه در فضای و سیاسی رسانه‌ای کشور مشاهده می‌شود، شباهتی به مواجهه سیاسیون با روزهای پساجنگ ندارد. به نظر می‌رسد برخی چهره‌های سیاسی هنوز از دعوای انتخاباتی عبور نکرده‌اند و مردم و فضای سیاسی همچنان باید هزینه افسردگی بعد از شکست انتخابات آنها را بپذیرند.

بهانۀ شکاف‌سازی به فارسی‌زبانان صهیونیست‌ ندهید
درحالی‌که برخی از چهره‌های سیاسی در حمله به رقبا بر دعوای «دیدید حرف ما درست بود» اصرار و تاکید دارند اما به آن اندازه ردی از صحبت یا اظهارنظری که توجه افکار عمومی را خودش جلب کند و به نفع انسجام ایجادشده در جامعه عمل کند، دیده نمی‌شود. گویی آنچه اولویت دارد، اثبات صحت ادعاهایشان به رقباست نه حفظ منافع و امنیت ملی در این برهه حساس تاریخی. تجاوز اسرائیل به‌تنهایی این قابلیت را داشت که احساس میهن پرستی را در مردم ایران زنده کند و آنها را به سمت حمایت از کشور و نیروهای نظامی در مقابل تجاوز سوق دهد. نظرسنجی‌ها و آمارها می‌گویند که همبستگی و انسجام اجتماعی مردم در وضعیت مطلوبی قرار دارد اگرچه در واقعیت ماجرا، آنچه در فضای اجتماعی مردم به وجود آمد، نتیجه برساخت و فضاسازی رسانه‌ای نبود بلکه برخاسته از خواست عمومی خود مردم بود. در فضای تحلیلی و نخبگانی اما سوال اصلی آن بود که باید چه کارویژه و اقداماتی برای حفظ انسجام اجتماعی و جلوگیری از سر باز کردن شکاف‌های اجتماعی انجام داد. اما در کمال تعجب، شکاف‌ها و اختلافات حزبی و جناحی بعد از توقف جنگ به گونه‌ای سر باز کرد و حالا نیز در حال تشدید است. شاید سوال دقیق‌تر باید این باشد که چگونه می‌توان همبستگی‌ای که میان مردم، حول وطن و امنیت ملی ایجاد شده را نیز در میان سیاسیون به وجود آورد. شاید نکته دقیق‌تر این باشد که نقطه‌ضعف اصلی در بروز و تقویت برخی شکاف‌ها و ناآرامی‌های جامعه را می‌بایست در رفتار غیردقیق برخی سیاسیون جست‌وجو کرد که عموما به اختلافات به‌وجودآمده در جامعه دامن می‌زنند. دعواهای انتخاباتی میان چهره‌های سیاسی و تسویه‌حساب‌ها در شرایطی بالا گرفته که اساسا ردی از اینکه این اختلافات برای مردم موضوعیت داشته باشد، دیده نمی‌شود. این نزاع‌ها تنها به فضای توییتری و رسانه‌ای محدود ‌مانده، بدون بازتابی قابل‌توجه در فضای اجتماعی. اما نباید این گزاره را دست‌کم گرفت که رسانه‌های فارسی‌زبان می‌توانند از اختلافات ایجادشده برای برهم زدن انسجام اجتماعی و تقویت شکاف دولت_ملت، استفاده کنند، بهانه را هم سیاسیون داخلی که درکی از شرایط و حساسیت آن ندارند، در اختیار این رسانه‌ها قرار می‌دهند.

جنگ تمام نشده که دعوای سیاسی را شروع کردید
در شرایط توقف جنگی دو طرف جنگ نزاع‌ها و تهدیدها را در فضای سیاسی و رسانه‌ای علیه یکدیگر ادامه می‌دهند، به همین خاطر هر دو طرف رسانه‌ها، فضای اجتماعی و مواضع سیاسیون را به‌دقت رصد می‌کنند. در چند روز گذشته این موضوع به‌وضوح قابل مشاهده بود که رسانه‌های فارسی‌زبان و اکانت‌های مزدبگیر صهیونیست‌ها، مواضعشان را متناسب با فضای اجتماعی جامعه یا حداقل آنچه در فضای رسانه‌ای منعکس می‌شود، تنظیم می‌کنند. در این شرایط انتظار این است که سیاسیون نیز ضمن آنکه با علم به کارویژه دشمنان ایران در اظهارنظرها و مواضع رسانه‌ای، منافع ملی را اصل قرار دهند، از صحبت‌ها و دعواهایی که بهانه در اختیار دشمنان ایران، قرار می‌دهد، اجتناب کنند. درحالی‌که دشمنان ایران، پروژه خود علیه افکار عمومی را متوقف نکرده و از هر ابزاری برای تحقق شکاف دولت و ملت استفاده می‌کنند، برخی چهره‌های سیاسی ناآگاهانه فضا را برای جولان دشمنان ایران در فضای اجتماعی و سیاسی ایران، هموار می‌کنند.

برای دعواهای انتخاباتی 3 سالی وقت دارید
لزوم پرهیز و ممانعت از تسویه‌حساب‌های سیاسی، حتی در اولین سخنرانی عمومی رهبر انقلاب بعد از توقف جنگ نیز مطرح شد و رهبر انقلاب، در بخشی از صحبت‌هایشان به این موضوع تاکید کردند که «نباید اختلاف‌نظرهای موجود و این جناح و آن جناح کردن را که کاری مضر است، غلیظ کرد.» این اختلاف‌ها و کشمکش‌های سیاسی بیشتر به روزها و شرایط انتخاباتی شباهت دارد. به نظر می‌رسد برخی چهره‌ها همچنان علاقه دارند که دعواها و عقده‌گشایی‌های سیاسی بازمانده از انتخابات را ادامه دهند. جدای از آنکه ایران تازه یک درگیری 12 روزه را پشت سر گذاشته و باید شناخت و تحلیل درستی از بایدها و نبایدها در فضای جنگی و پساجنگی ارائه دهد، یک سال با برگزاری یک رقابت سیاسی انتخاباتی و سه سالی هم تا برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری وقت دارد و زمان برای تسویه‌حساب و اثبات «دیدی گفتم‌ها» و «بگم‌بگم‌ها» به اندازه کافی وجود دارد. بهتر آن است که برخی از سیاستمداران مشی و منش دفاع از منافع و امنیت ملی را از مردم عادی و حتی برخی چهره‌های ایرانی خارج از کشور، بیاموزند و در میانه بحران‌سازی و تحت فشار قرار دادن کشور در مجامع بین‌المللی برای کشور هزینه جدید نسازند. با در نظر گرفتن این موضوع، ادعای گزافی نیست اگر بگوییم که مردم عادی و حتی برخی از چهره‌های ایرانی خارج از کشور که نسبتی هم با نظام سیاسی کشور ندارند، نقطه نزاع و جای درست ایستادن در میانه این جنگ را بهتر از برخی سیاسیونی درک کردند که اولویت اولشان، پیروزی بر رقیب داخلی است تا برنامه‌ریزی برای مقابله با دشمن خارجی.

کاسبان دوقطبی‌ساز را مهار کنید
ادامه این دعواها و نزاع‌های سیاسی و دامن زدن برخی رسانه‌ها به این کشمکش‌ها آن‌هم بلافاصله بعد از پایان جنگ، این گمانه را تقویت می‌کند که عملا موجودیت برخی از جناح‌ها و چهره‌های سیاسی، در دعواها و کنایه‌های سیاسی به جناح مقابل تعریف می‌شود، بدون وجود این اختلافات و در شرایط برقراری انسجام و اتحاد در فضای سیاسی، آنها و جریانات وابسته به آنها، ایده یا حرف تازه‌ای ندارند که در فضای سیاسی مطرح کنند. آنها کاسبان اختلافات و کش‌دار کردن دعواهای سیاسی هستند و تنها در دوگانه‌سازی‌ها و بگومگوهاست که مجال خودنمایی پیدا می‌کنند. حالا تفاوت نمی‌کند که این دعواها بلافاصله بعد از جنگ و در میانه شرایط حساس منطقه‌ای اوج بگیرد یا در روزهای رقابت انتخاباتی. می‌خواهد به انسجام اجتماعی لطمه بزند یا در رقابت‌های انتخاباتی میل به مشارکت در انتخابات را در مردم کاهش دهد. در جهان کلونی‌گونه آنها، تنها پیروزی جریان مطلوب آنها و موثر افتادن سهم‌خواهی‌هایشان مهم است. حالا در این میان اگر جامعه دچار ناآرامی و آشوب شد هم می‌توانند آن را به گردن رفتار جریان مقابل بیندازند و با برچسب جنگ‌طلبی، رواداری یا راه دادن پروژه نفوذ به مواضع خودشان مشروعیت دهند.
 

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله