نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

سرمقاله خراسان/ حفر چاه؛ تبانی علیه واقعیت

منبع
خراسان
بروزرسانی
سرمقاله خراسان/ حفر چاه؛ تبانی علیه واقعیت

خراسان/ «حفر چاه؛ تبانی علیه واقعیت» عنوان یادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم مسعود حمیدی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

وظیفه یک مدیر ایجاد تعادل بین ورودی و خروجی‌هاست، از یک پدر که باید دخل‌وخرج خانواده را مدیریت کند تا یک رئیس‌جمهور که باید سکان‌دار هدایت یک کشور باشد وظیفه اصلی آن‌ها ایجاد تعادل و مدیریت ورودی و خروجی‌هاست. این روزها سه محور اصلی سازه کشور دچار ناترازی شده‌اند؛  آب، هوا و انرژی. وقتی یک پهنه جغرافیایی را در نظر بگیرید که بناست انسان در آن ساکن شود و نیازهایش را برطرف کند باید مطابق با ساختار آن پهنه عمل کند. نمی‌توان در یک پهنه با دمای منفی ۴۰ درجه گیاه گرمسیری کاشت و نمی‌توان در پهنه بی‌آب توسعه کاربری آب بر ایجاد کرد. متأسفانه در خراسان رضوی از همان ابتدا توسعه تنها بر مبنای تقاضا بوده و توجهی به ساختار پهنه جغرافیایی استان و کلان‌شهر مشهد نشد. یعنی در دشت با اقلیم خشک و بی‌آب توسعه انسانی صورت گرفت، توسعه کشاورزی انجام شد و مهم‌تر توسعه صنعتی. درحالی‌که این پهنه به‌هیچ‌عنوان ظرفیت و توان تأمین نیاز و تقاضا را حداقل به لحاظ منابع آبی نداشته و ندارد. ساده‌ترین کاری که از یک مدیر خواسته می‌شود که برنامه‌های خود را در سه قالب بلندمدت یا آمایشی و توسعه پایدار، میان‌مدت و کوتاه مدت تنظیم و ارائه کند که متأسفانه باید صراحتاً اذعان کرد که در چند دهه گذشته حداقل در حوزه آب چنین برنامه‌هایی نبوده و اگر هم بوده در حد سند کاغذی و نه عملیاتی بوده است. خارج از حوصله نوشتار است اما در ۶۰ سال گذشته بر گرده دشت بحران‌زده هم توسعه انسانی انجام دادیم، هم مجوز صادر کردیم و هم تشویق به کوچ از دیگر نقاط به این دشت بحران‌زده کردیم که مقصران آن بعضاً در برخی محافل منتقد وضع موجود شده‌اند.
بخواهیم به‌صورت ملموس بگوییم؛ از ابتدای دهه ۹۰ برای همگان هویدا شد که مشهد دیگر جای توسعه و ایجاد نیاز جدید آبی چه انسانی، چه کشت و کار و چه صنعتی را ندارد اما آیا طبق این واقعیت عمل شد یا مطابق با این حقیقت تصمیم‌گیری شد؟ باید بگوییم خیر؛ زیرا هم توسعه کشت و کار صورت گرفت، هم توسعه شهری و رشد جمعیت صورت گرفت و هم صنایع آب بر این دشت بحران‌زده مستقرشده‌اند. در این میان ‌گویی وزارت نیرو تنها بله‌قربان‌گو به تقاضاها بوده و یا نخواست و یا نتوانست به تقاضا پاسخ رد بدهد. عجیب است که کارشناسان آب، مدیران آب و مدیران دولتی در استانداری از همان ابتدای دهه ۹۰ اعلام کردند که دیگر نمی‌توان از «ظرف آب» و موجودی منابع آبی مشهد برداشت کرد و نیاز است که آب تازه‌ای به این منابع تزریق شود. به لحاظ نزولات جوی که مشخص بوده و هست که نمی‌توان انتظار معجزه داشت و در شرایط تشدید بحران‌های اقلیمی و خشکسالی شاهد ترسالی پیاپی باشیم. لذا تصمیم گرفته شد آب از فراحوضه به مخازن آبی مشهد یا همان آبخوان تزریق شود ولی تعجب‌آور آن که در طول ۱۴ سال گذشته تقریباً هیچ‌کدام از طرح‌های انتقال آب فراحوضه‌ای به نتیجه نرسیده است و برخی مدیران همواره در حالت«مجبورم می‌فهمی» قرارگرفته‌اند؛ یعنی به دلیل نبود نزولات جوی و عدم توانایی در دیپلماسی آبی برای تأمین حقابه ها و عدم توانایی در ایجاد انگیزه هلدینگی بخش خصوصی برای سرمایه‌گذاری در صنعت آب برای اجرایی کردن طرح‌های انتقال آب مانند پروژه دریای عمان ، هزارمسجد و امثال آن، تصمیم گرفتند علی‌الحساب به مخازن آب ته کشیده آبخوان ترک‌خورده مشهد چشم داشته باشند و مجوز حفر چاه صادر کنند. بهانه هم مشخص بود؛ برای فرار از تنش‌های اجتماعی مانند قطعی آب ناچار هستیم فعلاً به سرم‌درمانی روی بیاوریم و همیشه شرایط تحمیلی برای ما تصمیم گرفته‌اند و نه‌تنها قادر نبودیم کمی جلوتر از شرایط موجود برنامه‌ریزی کنیم، بلکه همیشه شرایط موجود برای ما نسخه نوشته‌اند. روز گذشته فرماندار مشهد خبر از مجوز حفر ۱۰۰ حلقه چاه جدید در دشت مشهد برای تأمین آب شرب این کلان‌شهر داد درحالی‌که بنا بود هیچ تخصیص جدید و مجوز حفر چاه جدیدی صادر نشود. اما کسی نیست که مدیران را به چالش بکشد که چرا در ۱۰ سال گذشته نتوانسته‌اید حتی یک قطره آب فراحوضه به منابع آب مشهد تزریق کنید و طرح‌هایی مانند انتقال آب هزارمسجد و دریای عمان هنوز درگیر و دار دعوای موافقان و مخالفان است.
اما باید هشدار بدهیم؛ آبخوان‌های مشهد و استان آستانه تحمل دارند و کسری ۱.۲ میلیارد مترمکعبی هم باعث فشردگی خاک خواهد شد و هم باعث شوری منابع آبی و خاک می‌شود و دیری نخواهد پایید که نه آب مشهد قابل‌مصرف باشد و نه خاک آن قابل بهره‌برداری و آبخوان ها روزی دهان بازخواهد کرد و آن روز مجالی برای شانه خالی کردن از مسئولیت وجود نخواهد داشت.
چه باید کرد؟

درواقع در شرایط بحرانی هزینه‌ها معنی نخواهند داشت. یعنی وقتی آبخوان‌ها خشک شود با هیچ هزینه‌ای نمی‌توان جلوی نابودی آن‌ها را گرفت و برای جلوگیری از این شرایط باید از فراحوضه آب منتقل کرد. لذا فارغ از هزینه‌ها باید اولویت اول مدیران استان و وزارت نیرو عملیاتی کردن هرچه زودتر طرح انتقال آب از هزارمسجد و دریای عمان به مشهد باشد تا حداقل یک گام روبه‌جلو حرکت کنیم و بتوانیم یک تراز معقول بین ورودی و خروجی آب استان ایجاد کنیم. اگرچه انتقال آب راه حل کامل مواجهه با بحران آب مشهد نیست اما راه حل لازم الاجراست.

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره