نماد آخرین خبر

بن‏‌بست اوکــراین

منبع
هم ميهن
بروزرسانی
بن‏‌بست اوکــراین

هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

 محمدحسین لطف‌الهی| تعیین ضرب‌الاجلی مبهم برای روسیه از سوی رئیس‌جمهور آمریکا و وعده حمایت از اوکراین با سامانه‌های دفاع هوایی پاتریوت، در شرایطی مطرح می‌شود که سیر تحولات ۳ ساله جنگ در اوکراین نشان می‌دهد این اقدامات نمی‌تواند تغییردهنده بازی باشد.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده روز ۱۵ جولای دو خبر مهم را درباره اوکراین اعلام کرد. او در دیدار با مارک روته، دبیرکل سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) گفت که به روسیه تنها ۵۰ روز مهلت می‌دهد تا برای پایان دادن به جنگ، با اوکراین به توافق برسد و افزود که ایالات متحده با ارسال سامانه‌های دفاع هوایی پاتریوت به اوکراین به حمایت از کی‌یف خواهد پرداخت. این موضع‌گیری، از سوی برخی رسانه‌ها و کارشناسان غربی با خوش‌بینی به عنوان تغییر سیاست دولت ترامپ در موضوع اوکراین تعبیر شد.

سی‌ان‌ان نوشت: «این اقدامات جدید نشانه‌ای از تغییر مسیر واشنگتن در مواجهه با مسکو و تلاشی از سوی ترامپ برای فاصله گرفتن از مواضع خود در ژانویه ۲۰۲۵ است.» برت مک گورک، عضو شورای امنیت ملی آمریکا در دوره ریاست‌جمهوری جو بایدن نیز در تحلیلی، تصمیم ترامپ برای اتخاذ رویکرد سه‌گانه حمایت از اوکراین، همکاری با متحدان و تهدید روسیه به تحریم‌های جدید را تصمیمی صحیح دانست و آن را «فصل جدیدی از دیپلماسی آمریکایی» خواند که می‌تواند واشنگتن را به اهدافش در اوکراین برساند.
 
ترامپ روز سه‌شنبه ۲۹ جولای هم به روسیه هشدار داد که اگر تا ۸ آگوست نشانه‌ای از پیشرفت در گفت‌وگوهای صلح ظاهر نشود، ایالات متحده با اعمال تعرفه روسیه را تنبیه خواهد کرد.

چرا ترامپ سیاست خود را تغییر داد؟
دونالد ترامپ از خوش‌بینی ابتدایی خود به حصول توافق فاصله گرفته و در حال به کارگیری سیاستی متفاوت با روزهای نخست آغاز دور دوم ریاست‌جمهوری خود است.

پیتر دیکینسون، پژوهشگر ارشد مسائل اوکراین در شورای آتلانتیک در تحلیلی نوشته است: «اقدامات اخیر دولت ترامپ، یک چرخش چشمگیر نسبت به تلاش‌های دیپلماتیک شش ماه گذشته محسوب می‌شود؛ دوره‌ای که در آن ایالات متحده امتیاز پشت امتیاز به روسیه پیشنهاد می‌داد و همزمان، اوکراین را برای پذیرش توافقی که آشکارا با مواضع کرملین همسو بود، تحت فشار قرار می‌داد. در طول مذاکرات تحت رهبری آمریکا که از فوریه ۲۰۲۵ آغاز شد، ترامپ بارها نشان داد که آماده پذیرش بخش عمده خواسته‌های کرملین است.

این موارد شامل اجازه دادن به روسیه برای حفظ کنترل بر مناطق اشغالی اوکراین، منتفی کردن عضویت اوکراین در ناتو، و کاهش فشار تحریم‌ها بر مسکو بود. ترامپ آنچنان مشتاق خشنود ساختن پوتین بود که بنا بر گزارش‌ها، در مقطعی حتی امکان به رسمیت شناختن رسمی الحاق شبه‌جزیره کریمه اوکراین به روسیه در سال ۲۰۱۴ را از سوی آمریکا بررسی کرده بود. در همین حال، مقامات کاخ سفید با متوقف کردن انتقادات علنی از تهاجم روسیه و کناره‌گیری از تلاش‌های بین‌المللی برای پاسخگو کردن رژیم پوتین در قبال جنایات جنگیِ مرتکب‌شده در اوکراین، بر موضع سازش‌کارانه دولت جدید تأکید بیشتری ورزیدند.»

به باور دیکینسون، سیاست‌های ترامپ و طرح او برای صلح، پیشنهاد یک پیروزی واقعی به پوتین بود که پوتین آن را رد کرد. 

راجان منون، استاد روابط بین‌الملل در دانشگاه نیویورک در تحلیلی که روزنامه گاردین منتشر کرده نوشته است: «دو چیز واضح است. اول، دیدگاه ترامپ نسبت به پوتین، به‌طور غیرمنتظره و چشمگیری تغییر کرده است. دوم، جنگی که ترامپ زمانی می‌گفت هیچ ارتباطی به آمریکا ندارد، اکنون ظاهراً از نظر او برای آمریکا اهمیت یافته است.»

ضرب‌الاجلی که نتیجه‌ای ندارد
نشانه‌های آشکاری وجود دارد که این سیاست جدید هم، امکان اثرگذاری بر رفتار روسیه در کوتاه‌مدت را ندارد. جان مرشایمر، استاد علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو و نظریه‌پرداز روابط بین‌الملل می‌گوید که این هشدارِ ایالات متحده راه به جایی نخواهد برد.

مرشایمر هفته گذشته در گفت‌وگو با تاکر کارلسون، خبرنگار آمریکایی با اشاره به وضعیت پدیدآمده در جنگ اوکراین گفت: «روسیه در حال پیروزی است و آمریکا راهی برای پایان دادن به جنگ ندارد.» به گفته او، با توجه به شرایط میدانی و برتری قابل توجه روسیه از نظر نیروی انسانی و تجهیزات نظامی، تنها راه پایان جنگ از طریق مذاکره پذیرش خواسته‌های محوری روسیه برای پایان جنگ است که تقریباً از نگاه تمامی افراد موثر در ساختار سیاست خارجی آمریکا و نخبگان اروپایی در حوزه سیاست خارجی غیرقابل قبول به نظر می‌رسد. مرشایمر معتقد است حتی حرکت به سوی پذیرش شروط روسیه با مقاومت قابل توجهی در ساختار سیاسی آمریکا و اروپا مواجه می‌شود. 

روسیه خواهان تبدیل شدن اوکراین به کشوری بی‌طرف است. تحقق این خواسته به معنای آن است که اوکراین نمی‌تواند عضو ناتو شود یا تضمین معتبر نظامی از ایالات متحده یا کشورهای اروپایی دریافت کند. همچنین مسکو می‌خواهد اوکراین کشوری خنثی از نظر نظامی باشد و توانایی‌های آفندی آن به‌طور قابل توجهی محدود شود تا تهدیدی علیه روسیه به حساب نیاید. سومین و مهم‌ترین خواسته روس‌ها، پذیرش این موضوع از سوی غرب است که روسیه شبه‌جزیره کریمه و چهار استان در شرق و جنوب اوکراین شامل دونتسک، لوهانسک، زاپروژیا و خرسون را به خاک خود الحاق کرده و این مناطق دیگر قابل بازگشت به اوکراین نیستند. 

این خواسته‌ها به نوعی بن‌بست در مذاکرات تبدیل شده‌اند. اوکراین معتقد است صلح بدون دریافت تضمین امنیتی معتبر از سوی غرب به معنای یک فرصت کوتاه استراحت بین این حمله و حمله نظامی بعدی روسیه است و روسیه از فرصت صلح برای تجدید قوا و حمله مجدد به اوکراین استفاده خواهد کرد.

آن‌ها همچنین مشکلی با پذیرش خطوط مقدم فعلی به عنوان مرزهای دوفاکتو ندارند اما از یک سو با شناسایی رسمی الحاق این مناطق به روسیه مخالفند و از سوی دیگر حاضر نیستند مناطق باقی‌مانده از ۴ استان مورد اشاره را که روسیه هنوز موفق به تصرف آن‌‌ها نشده تسلیم روسیه کنند.

کاخ سفید انتظار داشت ضرب‌الاجل اولیه ترامپ، کرملین را به عقب‌نشینی از خواسته‌های حداکثری خود وا دارد. اظهارنظرهای مقام‌های سیاسی و اقدامات نیروهای مسلح روسیه در میدان جنگ ثابت می‌کند که دست کم در مقطع فعلی، مسکو تصمیمی برای تعدیل خواسته‌های خود ندارد.

ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه روز جمعه ۱ آگوست اعلام کرد که نظامیان روس پیشروی قابل توجهی در خاک اوکراین داشته‌اند. او همچنین گفت که روسیه سرعت تولید موشک‌های بالستیک خود را افزایش داده است: «در دونتسک، لوهانسک، زاپروژیا و خرسون نیروهای ما در حال پیشروی هستند.» پوتین عملیات نیروهای نظامی روسیه در این مناطق را «عملیاتی برای بازگرداندن این سرزمین‌ها به روسیه» توصیف کرد و گفت «این مناطق برای ما هستند.»

رئیس‌جمهور روسیه که در کنار الکساندر لوکاشنکو، همتای بلاروسی خود صحبت کرد، تأکید داشت «روسیه برای صلح آماده است» و افزود: «ما به صلحی پایدار و بادوام نیاز داریم که بر بنیان‌هایی استوار بنا شده باشد؛ بنیان‌هایی که رضایت روسیه و اوکراین، هر دو را تأمین کرده و امنیت هر دو کشور را تضمین کند و شاید حق با آن دسته از مذاکره‌کنندگان اوکراینی باشد که با احتیاط این ایده را مطرح کرده‌اند که شاید لازم است درباره امنیت کل اروپا گفت‌وگو کنیم.»

پوتین در آخر هشدار داد که «انتظارات بالا ریشه همه ناامیدی‌هاست» و گفت که «مذاکرات باید به آرامی و در فضای گفت‌وگو پیش بروند.»

دمیتری مدودف، معاون شورای امنیت روسیه و رئیس‌جمهور پیشین این کشور هم در پاسخ به کاهش مدت اولتیماتوم ترامپ هشدار داد که رئیس‌جمهور آمریکا «نباید فراموش کند که هر گونه هشدار نهایی یک گام به سمت جنگ با ایالات متحده به شمار می‌رود.»

همین اظهارنظر او، واکنش شدید ترامپ را در پی داشت.  ترامپ، اظهارات مدودف را بسیار «تحریک‌آمیز» توصیف کرد و در شبکه اجتماعی «تروث‌سوشال» خود نوشت که در پی این اظهارات دستور استقرار دو زیردریایی اتمی در نزدیکی روسیه را داده است. او نوشت: «با توجه به اظهارات بسیار تحریک‌‌آمیز دمیتری مدودف، رئیس‌‌جمهور سابق روسیه که اکنون معاون رئیس شورای امنیت فدراسیون روسیه است دستور دادم، دو زیردریایی هسته‌ای در مناطق مناسب استقرار یابند.»

چرا اقدامات اخیر آمریکا تغییردهنده بازی نیست؟
برای تغییر نگاه و تصمیمات روسیه باید شرایطی اتفاق بیفتد که باور روسیه به امکان کسب پیروزی در میدان نبرد مخدوش شود یا هزینه‌های جنگ برای این کشور به اندازه‌ای افزایش یابد که تداوم آن در راستای منافع ملی روسیه نباشد. با این حال ارزیابی روسیه از تهدید و ضرب‌الاجل ترامپ تاکنون این نبوده است.

اندیشکده چتم‌هاوس در گزارشی به بررسی واکنش روسیه به ضرب‌الاجل ترامپ پرداخته است. بر اساس این گزارش، رسانه‌های دولتی در روسیه این اعلامیه را بی‌اهمیت جلوه دادند، بورس مسکو که شاخصی قابل‌اعتمادتر برای درک امیدها و نگرانی‌های ملی است،  پس از کنفرانس مطبوعاتی ترامپ، شاهد رشد بود. ممکن است مسکو نیز، همانند بسیاری در جهان غرب، انتظار اقداماتی بسیار شدیدتر و فوری‌تر از سوی ترامپ را داشته و بر همین اساس، ریسک چنین اقداماتی را پیشتر در قیمت‌ها لحاظ کرده بود. بنابراین، اعلامیه واقعی که برای اوکراین و حامیانش ناامیدکننده، اما برای مسکو دلگرم‌کننده بود، موجب آسودگی خاطر آن‌ها شد.

بخشی از این ناامیدی، ناشی از ضرب‌الاجلی است که ترامپ برای پوتین تعیین کرده تا به یک توافق صلح دست یابد، وگرنه با اقدامات اقتصادی تنبیهی از جمله تعرفه‌های ثانویه روبه‌رو خواهد شد. (حتی مشخص نیست که آیا «تعرفه‌های ثانویه» که ترامپ به آن اشاره کرد، همان بسته تحریم‌های ثانویه‌ای است که جمهوری‌خواهان سنا در حال پیگیری آن بوده‌اند، یا یک ابتکار عمل جداگانه است.)

در ماه مه، ترامپ به پوتین یک ضرب‌الاجل دوهفته‌ای برای دستیابی به توافق صلح داده بود؛ اولتیماتومی که پس از یک مانور دیپلماتیک متقابل از سوی روسیه، که شامل پیشنهاد مذاکرات صوری در استانبول بود، راه به جایی نبرد. اکنون، ترامپ بیش از سه برابر آن مدت را به پوتین فرصت می‌دهد تا راهی برای فریب دادن دوباره او بیابد.

از نگاه کرملین، اعمال تعرفه علیه روسیه با توجه به پایین آمدن قابل توجه سطح تجارت آمریکا و روسیه تحت تأثیر تحریم‌های دولت بایدن، ضربه‌ای کلیدی به اقتصاد محسوب نمی‌شود. همزمان حجم تجارت میان آمریکا با چین و هند به اندازه‌ای زیاد است که اعمال تعرفه‌های ثانویه علیه آن‌ها به دلیل خرید نفت از روسیه می‌تواند تکانه‌های عجیبی در اقتصاد آمریکا ایجاد کند.

انتخاب‌های ترامپ برای حمایت نظامی از اوکراین هم قابل توجه است. اصلی‌ترین موضوعی که روی آن مانور داده شده، ارسال موشک‌ها و باتری‌های سامانه دفاع هوایی پاتریوت است. پاتریوت‌ها هرچند می‌توانند ضرب حملات روسیه را بگیرند اما استفاده از آن‌ها ضربه‌ای به توان نظامی روسیه وارد نمی‌کند و همزمان این فرصت را در اختیار روسیه قرار می‌دهد تا با استفاده از پهپادهای ارزان‌قیمت، هزینه سنگینی را بر اوکراین و حامیان آن تحمیل کند.

همچنان که کارزار بمباران شهرهای اوکراین توسط روسیه تشدید می‌شود، آمار تلفات غیرنظامیان به سرعت در حال افزایش است. بر اساس داده‌های جدید هیئت نظارت بر حقوق بشر سازمان ملل در اوکراین، ماه ژوئن ۲۰۲۵ شاهد بیشترین تلفات ماهانه در میان جمعیت غیرنظامی اوکراین در بیش از سه سال گذشته بود. مقامات سازمان ملل گزارش دادند که این تلفات شامل ۲۳۲ کشته و ۱۳۴۳ زخمی از میان اوکراینی‌ها بوده است. این افزایش شدید در تلفات غیرنظامیان اوکراینی، نتیجه تهاجم هوایی روسیه است که از اواخر سال ۲۰۲۴ از نظر دامنه به شدت گسترش یافته است. در طول ماه ژوئن، تعداد پهپادها و موشک‌های پرتاب‌شده به سمت اهداف اوکراینی ده برابر بیشتر از حجم آن در یک سال قبل بود.

دانیل بل، رئیس هیئت نظارت سازمان ملل، اظهار کرد: «غیرنظامیان در سراسر اوکراین با سطحی از رنج روبه‌رو هستند که ما در بیش از سه سال گذشته شاهد آن نبوده‌ایم. افزایش شدید حملات پهپادی و موشکی دوربرد در سراسر کشور، مرگ و ویرانی هرچه بیشتری را برای غیرنظامیانِ دور از خط مقدم جبهه به بار آورده است.»

روند بمباران‌های مرگبار فزاینده روسیه با مجموعه‌ای از حملات هوایی بی‌سابقه در اوایل ژوئیه، که هر یک شامل بیش از ۵۰۰ پهپاد به همراه موشک‌های کروز و بالستیک بود، با سرعتی نگران‌کننده در حال شتاب گرفتن است. بر اساس روند کنونی، تحلیلگران هشدار می‌دهند که روسیه به زودی قادر خواهد بود حملات بمباران منظمی را که شامل بیش از ۱۰۰۰ پهپاد باشد، انجام دهد.

روسیه به لطف پیشرفت‌های حاصل‌شده از سال ۲۰۲۳ در تولید داخلی پهپادها، موفق شده است مقیاس عملیات بمباران خود را افزایش دهد. در طول سال اول تهاجم تمام‌عیار، ایران پهپادهای دوربرد «شاهد» را که برای بمباران اوکراین استفاده می‌شد، برای روسیه تأمین کرد.

پوتین با مشاهده محدودیت‌ها و تردیدها در حمایت بین‌المللی از اوکراین، برای ادامه‌ی جنگ جسورتر شده است. اگرچه شرکای کی‌یف کمک‌های نظامی و مالی قابل‌توجهی ارسال کرده‌اند، اما این حمایت‌ها همواره با تأخیرها و محدودیت‌هایی روبه‌رو بوده که ریشه در ملاحظات سیاسی داخلی و ترس غرب از واکنش تند روسیه دارد. وقتی ارتش روسیه در حال پیشروی است و حامیان رقیبش تا این حد محتاط عمل می‌کنند، درک این موضوع که چرا پوتین ترجیح می‌دهد به تهاجم خود ادامه دهد و منتظر فروپاشی حتمی اوکراین بماند، به هیچ وجه دشوار نیست.

در داخل روسیه نیز پوتین دلایل محکمی دارد تا واقعیت خشن جنگ را به صلحِ پیش‌بینی‌ناپذیر ترجیح دهد. او از سال ۲۰۲۲ با موفقیت اقتصاد روسیه را به یک ماشین جنگی تمام‌عیار تبدیل کرده است. افزایش سرسام‌آور هزینه‌های نظامی و حقوق سربازان، توانسته تا حد زیادی ضرب ناشی از تحریم‌های بین‌المللی را خنثی کند. کارخانه‌های تسلیحاتی روسیه اکنون شبانه‌روز فعال‌اند و به تنهایی بیش از مجموع تمام کشورهای عضو ناتو سلاح تولید می‌کنند.

پیامد مستقیم این اقتصاد جنگی، افزایش ثروت میلیون‌ها خانواده عادی روس در مقایسه با سال ۲۰۲۲ است. با این حال، این رونق، نامتوازن و شکننده است: تزریق یارانه‌های دولتی به اقتصاد، تورم را به شدت افزایش داده و کرملین را ناچار به بالا بردن نرخ بهره کرده است. این سیاست به شرکت‌های غیرنظامی که بدنه‌ی اصلی اقتصاد واقعی روسیه را تشکیل می‌دهند، آسیب جدی وارد می‌کند.

همزمان، درآمدهای نفتی و گازی روسیه به سمت بازارهای جدیدی در «جنوب جهانی» سرازیر شده و خروج شرکت‌های غربی، فرصتی طلایی برای جایگزین‌های محلی و نزدیکان پوتین فراهم آورده تا ثروت‌های هنگفتی به دست آورند. 

از منظر سیاسی نیز، تهاجم به اوکراین برای پوتین یک موهبت بوده است. کرملین با بهره‌گیری از فضای جنگی، گذار روسیه از یک دموکراسی ناقص به یک دولت خودکامه را تکمیل کرده است. امروز تقریباً تمامی چهره‌های مخالف یا در تبعید به سر می‌برند، یا زندانی شده‌اند و یا جان خود را از دست داده‌اند. آخرین بقایای رسانه‌های مستقل نابود شده و آزادی‌های مدنی به شدت محدود شده‌اند. در روسیه‌ی امروز، هیچ جنبش ضدجنگ معناداری وجود ندارد و تردیدی نیست که پوتین، در صورت زنده ماندن، تا پایان دوره‌ی ریاست‌جمهوری خود در سال ۲۰۳۶ در قدرت باقی خواهد ماند.

همزمان با طولانی شدن جنگ، مشکلات سیاسی داخلی اوکراین بیشتر می‌شود. در روزهای گذشته،اعتراضات مردمی در واکنش به قانون جدید در چندین شهر اوکراین شکل گرفت و به بزرگ‌ترین موج تظاهرات ضددولتی از زمان آغاز تهاجم سراسری روسیه در سال ۲۰۲۲ تبدیل شد. این قانون،  اداره ملی مبارزه با فساد (NABU) و دادستانی ویژه مبارزه با فساد (SAPO) را تحت نظارت دادستان کل قرار می‌داد؛ اقدامی که انتقادات شدیدی را از سوی افکار عمومی اوکراین، اتحادیه اروپا و نهادهای حقوق بشری بین‌المللی برانگیخت. منتقدان هشدار دادند که این تغییر می‌تواند به مداخله سیاسی در تحقیقات منجر شود و راه را برای محافظت از متحدان دولت در برابر پیگرد قانونی هموار کند. در نهایت با عقب‌نشینی دولت اوکراین این قانون ملغی شد.

مسئله اما فقط نارضایتی‌ها نیست. از مه ۲۰۲۴، دوره ریاست‌جمهوری قانونی ولودیمیر زلنسکی تمام شده و او به دلیل وضعیت جنگی و عدم امکان برگزاری انتخابات به‌ویژه در مناطق اشغالی در جایگاه خود باقی مانده است. تداوم دوره ریاست‌جمهوری او بدون برگزاری انتخاب می‌تواند دولت اوکراین را با چالش مشروعیت مواجه کند.

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره