بازگشت سیاستمدار

ایران/متن پیش رو در ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
مرتضی گل پور| غبار جنگ که فرو نشست، سپهر تازهای در افق سیاست ایران پدیدار شد و همزمان، سیاستمدارانی متناسب با این سپهر ظهور کردند. سپهر تازه پساجنگ در سیاست ایران، بر انسجام و اتحاد ملی مبتنی بود. البته سیاستمداران متناسب با این سپهر تازه، شخصیتی نوظهور نبودند، چهرههای شناخته شدهای بودند، با این تفاوت که از خلال فراز و فرودهای مرتبط با جنگ، نمود تازهای داشتند. علی لاریجانی مهمترین نماینده این سیاستمداران است، همچنان که عزتالله ضرغامی و حسامالدین آشنا، دیگر نمایندگان این نمودهای تازهاند. اما اکنون سخن از علی لاریجانی است که پس از چند سال عزلت گزینی ناخواسته، به متن سیاست ایران بازگشته است. این بازگشت دیروز با حکم رئیسجمهوری مبنی بر انتصاب او به سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی قطعی شد.
چند هفتهای میشد که رسانههای رسمی، به صورت غیررسمی از این انتصاب خبر میدادند، تا دیروز که این اتفاق واقعاً افتاد و نماینده 3 دوره مردم قم در مجلس که 12 سال سابقه ریاست مجلس را دارد، حالا در سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی، نقشی مؤثر در تعیین سیاستهای کلان مرتبط با امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت.
دلایلی بود که در هفتههای گذشته، کسی زمزمه نشستن علی لاریجانی بر صندلی دبیری شورای عالی امنیت ملی را شوخی رسانهای فرض نمیکرد. یکی از دلایل، «روآمدن» یا به اصطلاح درخشش لاریجانی در جنگ تحمیلی اسرائیل علیه ایران بود. 4 روز پس از توقف آتشباری ایران و اسرائیل، لاریجانی روبهروی دوربین «شبکه خبر» نشست تا ناگفتههای جنگ را بگوید. رئیس سابق مجلس در همین گفتوگوی کمتر از دو ساعت، توانست شمایل تازهای از خود در برابر چشم ایرانیان جنگ زده تصویر کند؛ تصویر یک سیاستمدار مسلط، مسلح به عقلانیت و درعین حال آماده برای دفاع و جنگ. این گفتوگو، متفاوت از گفتوگوهایی از کار درآمد که دیگر چهرههای سیاسی در آنها تلاش کردند رویدادهای جنگ را برای مردم تبیین کنند. در این گفتوگو، مشخص بود که گوینده، یعنی علی لاریجانی هم بر ادبیات و زبان سیاست مسلط است؛ هم بر رویدادهای جنگ اشراف دارد، هم الزامات سیاسی را میداند و هم اینکه به افکارعمومی ایرانیان احترام میگذارد و در آن مصاحبه چیزی را از مردم پنهان نکرد. هرچند شاید چیزهایی هم بود که بر زبان نیاورد. چیدمان ساده محل این گفتوگو، علی لاریجانی که پیراهن سیاه و ساده بر تن داشت و آستینهایی بالازده که میان سیاستمداران ایرانی معمول نیست، به همراه روایت صریح و شفاف، بدون پیچیدگی یا پرده پوشی از جنگ، باعث شد علی لاریجانی به قول معروف حسابی« گل کند.» وقتی به صراحت گفت او نیز در یک تماس تلفنی از سوی موساد تهدید شد و گفت در این مکالمه چه پاسخی به نتانیاهو داد، بیشتر شمایل یک فرمانده را داشت تا یک سیاستمدار. از همین گفتوگو میشد حدس زد که بازی بخت در سیاست ایران، در ناصیه او چه دیده است. البته، درست بعد از پیروزی پزشکیان در انتخابات، نامش هم بارها بر زبانها آمد. اما جنگ در همه جنبههای سیاسی و غیرسیاسی اش، آن کاتالیزور نهایی بود.
لاریجانی و مورد عجیب سیاست در ایران
علی لاریجانی میتواند بیانگر واقعیتی باشد که از آن با عنوان «مورد عجیب سیاست در ایران» یاد میشود. او نزدیک به دو دهه یک «رجل سیاسی» کامل در ایران بود و هست، حتی اگر صلاحیت او برای انتخابات ریاستجمهوری تأیید نشده باشد. در میان پنج برادر لاریجانیها، که اولین دلیل قوت اجتماعی و سیاسیشان، پیوستگی با بیت مرجعیت مرحوم آیتالله میرزاهاشم آملی بوده است، علی لاریجانی یک استثناست. دوره کارشناسی در دانشگاه شریف آمار خواند و ارشد و دکتری را در دانشگاه تهران، فلسفه. استاد فعلی فلسفه دانشگاه تهران، در سال 1361 به سپاه پاسداران پیوست و تا جایگاه ریاست ستاد مشترک سپاه در دهه 70 پیش رفت.
ریاست بر صداوسیما در دوران اصلاحات، معاونت وزارت کار در دوره جنگ و 28 ماه دبیری شورای عالی امنیت ملی در دولت اول احمدینژاد، از آن سوابق سیاسی و مدیریتی در جمهوری اسلامی ایران است که زین پس با تغییر نسل سیاستمداران ایرانی، بهندرت در مدیران بعدی یافت خواهد شد. به نسبت جواد لاریجانی یا آیتالله آملی لاریجانی، علی لاریجانی در میان فرزندان ذکور مرحوم آیتالله میرزا هاشم آملی توانست تجربه متفاوتی را در سپهر سیاسی ایران رقم بزند. در توصیف این تجربه همین بس که به رغم همه مخالفتها و تلاشها برای به حاشیه راندن وی، او همچنان هست و حالا، عهدهدار مسئولیت یکی از مهمترین نهادهای جمهوری اسلامی ایران است.
مخالفان و لاریجانی
بعد از 28 ماه تصدی دبیری شورای عالی امنیت ملی که لاریجانی به دلیل سیاستهای پوپولیستی احمدینژاد در سیاست خارجی، از شورا رفت و از سال 1386 تا همین امروز، علی لاریجانی مخالفان جدی پیدا کرد. این مخالفت به حدی بود که جریان طرفدار دولت وقت هنگام سخنرانی لاریجانی در مسجد اعظم قم به سمت او مهر پرتاب کردند، درست در مراسم 22 بهمن. آن زمان لاریجانی رئیس مجلس بود و توانست 12 سال به عنوان نماینده شهر قم، بر مهمترین صندلی بهارستان تکیه بزند. عدهای گفتند دلیل این مهرپرانی به سمت لاریجانی، «یکشنبه سیاه مجلس» بود؛ یکشنبهای در بهمن ماه 1391 که احمدینژاد با فیلمی از مذاکرات برادر دیگر لاریجانی با قاضی مرتضوی در سازمان تأمین اجتماعی، به مجلس آمد. 5 روز بعد بود که در قم به سمت علی لاریجانی مهر پرتاب شد. برخی هم عنوان کردهاند دلیل مخالفت با علی لاریجانی تصویب 20 دقیقهای برجام در مجلس است و البته این را نمیگویند که قبل از این 20 دقیقه، به دلیل مدیریت لاریجانی، چند ده ساعت جلسه در کمیسیون تخصصی برگزار شده بود. بنابراین مسأله مخالفت برخی جریانها با لاریجانی نمیتواند اینها باشد. مسأله این است که لاریجانی نه تنها نماد سیاستورزی مبتنی بر عقلانیت است، بلکه امروز نماد مهم جریانی است که جریانهای تندرو از سال 1384 آمده بودند تا پس از بیرون کردن اصلاحطلبان از صحنه، تکلیف این جریان را هم یکسره کنند. تداوم حضور علی لاریجانی در صحنه سیاست ایران یعنی این تلاشها هنوز کامیاب نبوده است، حتی اگر در دو انتخابات 1400 و 1403 صلاحیت او را تأیید نشده باشد. اما بعد از ریاستجمهوری مسعود پزشکیان، امروز انتصاب علی لاریجانی به دبیری شورای عالی امنیت ملی، به معنای بازگشت طیف دیگری از عقلای کشور به مجاری سیاستگذاریهای عالی است. این بازگشت، که بیشتر به معنی بازگشت جریان میانهرو اصولگرا خواهد بود، به نوبه خود از طریق انتخابات صورت گرفته است، یعنی پیروزی پزشکیان. همچنان که بخش دیگری از این بازگشت، از طریق انتصابات صورت میگیرد، یعنی انتصاب لاریجانی به سمت جدید. این دو اتفاق نشان میدهد که اصلاحات گاهی با انتخابات حاصل میشود و گاهی با انتصابات ناشی از انتخابات.
جزئیات دقیق حکم پزشکیان برای لاریجانی
به همه آنچه تا اینجا گفته شد، باید چیزهایی را اضافه کرد که رئیسجمهوری در حکم خود برای علی لاریجانی به صورت صریح یا ضمنی آورده است. مسعود پزشکیان در ابتدای حکم خطاب به علی لاریجانی نوشت: «به استناد اصل 176 قانون اساسی و نظر به مراتب تعهد، سوابق و تجارب گرانسنگ مدیریتی جناب عالی، به موجب این حکم به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی منصوب میشوید.» رئیسجمهوری در ادامه، چند مأموریت یا مسئولیت را برای دبیر جدید شورای عالی امنیت ملی برشمرد، از جمله اینکه «ضمن نظارت مدبرانه و دقیق بر حسن اجرای امور دبیرخانه و همافزایی دستگاههای مرتبط»، «نسبت به رصد و اولویتبندی مسائل و مخاطرات امنیت ملی، بویژه تهدیدات نوظهور و فناورانه، بازتعریف مفاهیم راهبردی و اتخاذ رویکرد هوشمندانه و مردمپایه متناسب با نظام مسائل امنیت ملی در راستای تحقق سیاستهای کلی و منویات مقام معظم رهبری، حرکت کنید تا به امنیت پایدار در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی دست یابید. هدف، پاسداری از انقلاب اسلامی، تأمین عزتمندانه منافع و حفظ انسجام ملی، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی کشور است.» بند آخر این حکم، با اینکه در بردارنده قدردانی رئیسجمهوری از «خدمات ارزنده و خالصانه» «جناب آقای دکتر احمدیان» دبیر سابق این شورا است، این جمله را نیز دارد: «کلیه اموری که به امنیت ملی مربوط است، صرفاً از طریق دبیرخانه بررسی و تصمیمسازی گردد.» همین جمله، میتواند حاوی تحولی باشد که اعمال این تحول، از جانب کسی غیر از علی لاریجانی در مقام دبیر شورای عالی امنیت ملی، دشوار مینمود.