فاقد نظریه روشن

روزنامه سازندگی/متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سعید مشهوری| یکی از دلایل ناکامی مطلق دولت سیدابراهیم رئیسی از نظر اقتصاددانان، نداشتن نظریه واضح و روشن در زمینه اقتصاد، دیپلماسی و سیاست داخلی بود. اقتصاددانان بارها گفتند؛ دولت رئیسی فاقد نظریه است. به عقیده اقتصاددانان؛ هر دولتی که نظریه نداشته باشد، نمیتواند امور را در یک چارچوب مشخص پیش ببرد. آیا دولت مسعود پزشکیان نظریه اقتصادی دارد؟ نظریه کلان دولت چهاردهم در باره مسائل ایران چیست؟
دولت پزشکیان کار خود را در شرایطی آغاز کرد که با چالشهای عمیق اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مواجه بود از جمله تورم بالا (از ۳۲ درصد در مرداد ۱۴۰۳ به ۴۱ درصد در مرداد ۱۴۰۴)، کسری بودجه، ناترازی در منابع انرژی و فشارهای خارجی ناشی از تحریمها و تنشهای منطقهای. پزشکیان در تبلیغات انتخاباتی خود بر مفاهیمی مانند عدالت، انصاف و بهبود معیشت مردم تأکید داشت و دولت را مسئول ایجاد تورم و گرانی معرفی کرد. او وعدههایی مانند تکنرخی کردن ارز، آزادسازی واردات خودرو و اصلاح نظام یارانهها را مطرح کرد که نشاندهنده تمایل به رویکردهای بازارمحور و کاهش مداخله دولت در برخی حوزههاست. در حوزه سیاست خارجی، پزشکیان در مقالهای با عنوان «پیام من به جهان جدید» بر حفظ عزت ملی، ایجاد تعادل در روابط با کشورها و تقویت همکاریهای منطقهای تأکید و سیاست خارجی را بر پایه «عزت، حکمت، و مصلحت» تعریف کرد. این نشاندهنده رویکردی عملگرایانه برای کاهش تنشها و بهبود روابط اقتصادی با همسایگان است اما به نظر میرسد هنوز به یک نظریه دیپلماتیک جامع تبدیل نشده است. او همچنین از مذاکره برای رفع تحریمها حمایت کرده، هرچند این موضوع به تصمیمگیری در سطوح بالاتر نظام بستگی دارد. در حوزه سیاست داخلی پزشکیان بر وفاق ملی، کاهش شکاف بین دولت و ملت و افزایش مشارکت جریانهای سیاسی مختلف تأکید دارد. او وعده داد که از همه گروهها و جریانات سیاسی صرفنظر از گرایشهایشان استفاده کند و به مسائل اقلیتها، زنان و جوانان توجه ویژهای نشان دهد. مخالفت او با فیلترینگ سختگیرانه اینترنت و اجرای سختگیرانه قانون حجاب نیز نشاندهنده رویکردی لیبرالتر در حوزه اجتماعی است. با این حال برخی منتقدان معتقدند که دولت او گرفتار «تسویف» شده و در مسائل کلان هنوز به اقدامات قاطع دست نزده است.
در مجموع، دولت پزشکیان در یک سال اول فعالیت خود بیشتر درگیر مدیریت بحرانهای فوری مانند جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل و آمریکا، ترور اسماعیل هنیه و فشارهای اقتصادی بوده است. این شرایط، فرصت تدوین و اجرای یک نظریه کلان را محدود کرده و دولت را به سمت اقدامات واکنشی سوق داده است.
به نظر میرسد، دولت پزشکیان تلاش دارد تا با تکیه بر کارشناسی، انسجام ملی و اصلاحات تدریجی به سمت حل مشکلات حرکت کند. اما تا زمانی که این تلاشها به یک نظریه منسجم و قابل اجرا تبدیل نشود، نمیتوان ادعا کرد که دولت چهاردهم دارای یک نظریه کلان مشخص است. عملکرد آینده دولت بهویژه در حوزههایی مانند مدیریت تورم، اصلاح یارانهها و مذاکرات خارجی میتواند، نشاندهنده شکلگیری یا عدم شکلگیری چنین نظریهای باشد.