نماد آخرین خبر

صبح نو: حمید رسایی به دنبال ایجاد دوگانه نادرست دفتر رهبری/ رهبری است

منبع
صبح نو
بروزرسانی
صبح نو: حمید رسایی به دنبال ایجاد دوگانه نادرست دفتر رهبری/ رهبری است

صبح نو/متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

حمید رسایی، نماینده مجلس، پس از سلسله حملات تند به دولت، این بار با تکیه بر برش‌های گزینشی از بیانات رهبر انقلاب، دفتر رهبری را آماج کنایه قرار داد. او در ویدئوی منتشرشده، به‌جای بازخوانی جامع چارچوب‌های مطالبه‌گری که در همان سخنرانی مورد نظر رسایی بیان شده، تنها بخشی از سخن را برجسته می‌کند تا حمله به دولت و حتی نقد بیت رهبری را مشروع جلوه دهد. این گزارش، روایتی خبری و تحلیلی از ماجرا، همراه با فکت‌چک، پیشینه، پیامدها و پاسخ‌های مستند به ادعاهای اخیر رسایی ارائه می‌کند.  مطالبه‌گری در بیان رهبری، مشروط به منطق، احترام، ارائه راه‌حل و پرهیز از تخریب است؛ حذف این شروط، تحریف است نه روایت.  الگوی «رهبر/بیت» ابزاری برای تضعیف ولایت است؛ نسبت دادن سخنان روشن رهبری به دفتر، القای رهبری ضعیف و منفعل است که با واقعیت مطابق نیست.  هیچ نشانی از «تحمیل» در سه دهه رهبری دیده نمی‌شود؛ خطوط اصلی همواره با ابتکار و مسئولیت‌پذیری اعلام شده است. رهبری هیچ گاه از تحمیل سخنی نگفته اند.
روایت ماجرا
 در روزهای اخیر ویدئویی از سخنرانی حمید رسایی منتشر شد که در آن، وی با ارجاع گزینشی به بیانات رهبر انقلاب درباره مطالبه‌گری، بارها دفتر رهبری و نام آقای حجازی را مخاطب قرار می‌دهد و چنین القا می‌کند که برخی مواضع به نام رهبری بیان می‌شود در حالی که خود ایشان آن نظر را ندارند. این در حالی است که در متن کامل همان بیانات، رهبر انقلاب ضمن تأکید بر اصل مطالبه‌گری، چهارچوب‌های روشن و شروط مهمی را برای آن برمی‌شمارند که نادیده‌گرفتن آنها، معنای سخن را دگرگون می‌کند.
 
متن بیانات و آنچه حذف شد
 رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از دانشجویان، مطالبه‌گری و آرمان‌خواهی را ارزشمند خواندند، اما بلافاصله تأکید کردند مطالبه‌گری نباید به اعتراض به نظام اسلامی تعبیر یا تبدیل شود، نباید همراه پرخاش و بدگویی باشد، باید با ارائه راه‌حل همراه شود، و باید مراقب بود پرچم مطالبه‌گری به دست معارضان نیفتد. همچنین بر لزوم گسترش جبهه انقلاب، گفت‌وگوی مستدل و محترمانه، و پرهیز از طرد نیروهای مؤمن به خاطر اختلاف سلیقه تأکید شد. حذف این بندهای تکمیلی، معنای «مطالبه‌گری» را از سازندگی به «تخریب» تغییر می‌دهد و دقیقاً همان خطایی است که در روایت رسایی دیده می‌شود.
 
چارچوب‌های مطالبه‌گری در کلام رهبری
 مطالبه‌گری در این نگاه، کنش امیدوارانه‌ای است که بر سه پایه استوار است: فهم مسأله و تعیین نسبت آن با آرمان‌ها، پیشنهاد عملی برای حل مسأله، و مراقبت از پیامدهای گفتمانی آن برای نظام. از دل همین سه پایه، چند الزام روشن استخراج می‌شود: اعتراض به نقص‌ها، اما نه اعتراض به اصل نظام؛ نقد، اما نه تخریب اشخاص و بستن باب گفت‌وگو؛ طرح راه‌حل، نه صرفاً فهرست‌کردن کاستی‌ها؛ و در نهایت، حفظ پرچم در دست نیروهای انقلاب تا فرصت‌طلبان از شعارهای درست سوءاستفاده نکنند. هر نوع روایت از مطالبه‌گری که این الزامات را حذف کند، از منظومه بیانات خارج شده و به برچسب‌زنی سیاسی فروکاسته می‌شود.
 
از نقد تا تخریب؛ مرز کجاست
 نقد، بر پایه استدلال، ارائه شواهد و پیشنهاد مشخص استوار است و نتیجه طبیعی آن بهبود سیاست و حکمرانی است. تخریب، برعکس، بر اتهام‌زنی، تقلیل دادن مسائل پیچیده به برچسب‌های سیاسی، و برهم‌زدن فضای گفت‌وگو بنا می‌شود. در بیانات اخیر، چند علامت هشدار برای تشخیص تخریب از نقد ذکر شد: پرخاش و بدگویی، مسدودکردن گفتگو و تبدیل اعتراض موضوعی به القای اعتراض به نظام. قیاس این معیارها با شیوه سخن گفتن رسایی نشان می‌دهد او با حذف بخش‌های تکمیلی و شروط، مرز نقد و تخریب را عمداً مخدوش می‌کند.
 
الگوی القای دوگانه رهبر و بیت
 رسایی می‌کوشد میان «رهبر» و «دفتر» دوگانه بسازد؛ گویی آنچه خوشایند او نیست محصول دفتر است نه نظر رهبری. این الگو، که سابقه‌ای طولانی در ادبیات جریان‌های رادیکال دارد، دو نتیجه سیاسی روشن دارد: تضعیف مرجعیت کلام رهبری و القای تصویر رهبری منفعل یا تحت نفوذ. حال آن‌که در تجربه جمهوری اسلامی، تصمیمات کلان بدون نظر مستقیم رهبری اتخاذ و اجرا نمی‌شود و ایشان در موضوعات مهم، خطوط اصلی را صریحاً اعلام می‌کنند. نسبت‌دادن مواضع روشن به «دفتر»، بیش از آنکه دفاع از ولایت باشد، به معنای انکار کارآمدی ولایت در هدایت امور است.
 
ادعای تحمیل و مظلومیت؛ پاسخ مستند
 در ادبیات رسایی، گاه با ارجاع به نمونه‌های تاریخی، این تصور القا می‌شود که بر رهبری «تحمیل» صورت می‌گیرد یا ایشان ناگزیر به پذیرش تصمیمات‌اند. مرور سه دهه رهبری نشان می‌دهد این ادعا با چند واقعیت ناسازگار است. نخست، شیوه بیان رهبری در مسائل کلان همواره مسئولیت‌پذیر و روشن بوده است؛ هرجا لازم بوده خطوط قرمز تعیین و به‌موقع به دستگاه‌ها ابلاغ شده است. دوم، در پرونده‌های حساس، از سیاست‌های کلی نظام تا تصمیم‌های اجرایی، چارچوب‌های راهبردی توسط ایشان تعریف می‌شود و دستگاه‌ها در آن چارچوب حرکت می‌کنند. سوم، در مواجهه با اختلاف نظرها، تبیین منطقی و اقناع نخبگانی جایگزین روایت تحمیل شده است. بنابراین، جست‌وجوی نمونه‌ای روشن از «بیان مظلومیت منفعلانه» یا «تحمیل تصمیم» در سیره بیانی رهبر انقلاب بی‌نتیجه است و بیشتر به یک تمثیل‌سازی رسانه‌ای شبیه است تا واقعیت مستند.
 
تناقض‌های گفتاری رسایی
رسایی در جایی می‌گوید «من ضبط‌صوت رهبری نیستم» و به این ترتیب پذیرش گزینشی بیانات را بدیهی جلوه می‌دهد. اما همین فرد وقتی قصد حمله به دولت دارد، بخش‌هایی از سخنان رهبری را عَلَم می‌کند. هنگامی که سخن رهبری با پسند او سازگار نیست، آن را به دفتر نسبت می‌دهد. این دوگانه‌سازی نشان می‌دهد معیار او نه «التزام به منظومه بیانات»، بلکه «کاربرد ابزاری از گزاره‌های منتخب» است. نتیجه این رویکرد، نه مطالبه‌گری مؤثر، که واگرایی در جبهه انقلاب و تضعیف مرجعیت گفتمانی رهبری است.
 
پیامدهای خط رسایی برای جبهه انقلاب
 تداوم این روش، چند آسیب را متراکم می‌کند: فرسایش سرمایه اجتماعی جریان انقلابی از رهگذر نزاع‌های درونی و برچسب‌زنی؛ فرصت‌دهی به رسانه‌های معارض برای القای شکاف در رأس حاکمیت؛ سردرگمی نیروهای جوانی که به‌جای الگوی نقد سازنده، الگوی پرخاش و تخریب را می‌آموزند؛ و نهایتاً، بی‌اثر شدن مطالبه‌گری واقعی که باید به اصلاح سیاست‌ها بینجامد. راه‌حل، بازگشت به چارچوبی است که خود رهبری ترسیم کرده‌اند: نقد مستدل، پیشنهاد عملی، احترام کلامی، و حفظ پرچم در دست نیروهای مؤمن.  آنچه در بیانات آمده دعوت به مطالبه‌گری همراه با منطق، احترام و ارائه راه‌حل، پرهیز از تبدیل اعتراض موضوعی به اعتراض به نظام، هشدار نسبت به افتادن پرچم مطالبه‌گری به دست معارضان و توصیه به گسترش جبهه انقلاب و گفت‌وگوی مستدل.  آنچه در روایت رسایی برجسته شده اما تأکید بر حق اعتراض و مطالبه‌گری بدون ذکر شروط و الزامات، نسبت‌دادن برخی مواضع به دفتر رهبری و نقد بیت به‌نام دفاع از ولایت.  نتیجه اینکه روایت رسایی ناقص و جهت‌دار است و با حذف بندهای تکمیلی، معنای سخن رهبری را تغییر می‌دهد.
 
پیشینه رسانه‌ای و سیاسی رسایی در مواجهه با دولت
 رسایی در ماه‌های گذشته با موضع‌گیری‌های پرشمار و تند علیه دولت، به یکی از چهره‌های پرخبر تبدیل شده است. او با طرح گزاره‌هایی مانند «کفایت سیاسی رئیس‌جمهور» تلاش کرده از ادبیات حداکثری برای نقد عملکرد استفاده کند. اکنون با کشاندن موضوع به دفتر رهبری، مسیر نقد دولت به خط تخریب نهادهای بالادستی نزدیک شده است؛ مسیری که نه تنها با توصیه‌های رهبری همخوان نیست، بلکه عملاً برای رسانه‌های ضدانقلاب خوراک‌سازی می‌کند.
 در ساختار حقوقی جمهوری اسلامی، سیاست‌های کلی نظام و خطوط راهبردی از سوی رهبری تعیین و به دستگاه‌ها ابلاغ می‌شود و مسئولان موظف به اجرای آن در چهارچوب قانون اساسی‌اند. نسبت‌دادن سیاست‌های ابلاغی یا مواضع اعلامی به «دفتر» به‌منزله تردید در کارآمدی سازوکار قانونی تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری است. از منظر سیاسی نیز، دوگانه‌سازی «رهبر/بیت» تلاش برای جابه‌جایی میدان نزاع از نقد عملکرد مسئولان اجرایی به تضعیف رأس نظام است؛ روشی که نهایتاً به زیان گفتمان انقلاب تمام می‌شود.
 
پرسش‌های روشن از حمید رسایی
 رسایی باید بگوید که اگر مطالبه‌گری را قبول دارد، چرا شروط آن را در روایت خود ذکر نکرده و به پرهیز از پرخاش و الزام ارائه راه‌حل اشاره‌ای نکرده است؟  اگر نسبت‌دادن سخنانی به دفتر رهبری صحیح است، کدام سند معتبر، کدام موضع رسمی یا کدام بیان صریح، ادعای شما را تأیید می‌کند. اگر هدف رسایی اصلاح امور است، راه‌حل‌های مشخص، قابل سنجش و زمان‌بندی‌شده‌ای که ارائه داده‌ چیست و چگونه از ابزار توهین و تنش‌زایی فاصله می‌گیرد.  به نظر می‌رسد باید به‌جای بازنشر برش‌های کوتاه، متن کامل بیانات رهبر انقلاب را مبنا قرار داد و چارچوب‌ها را برجسته کرد.
 
لزوم  بازگشت به منظومه سخن رهبری
 آنچه رسایی انجام داده، نه روایت کامل بیانات که برداشتی گزینشی و جهت‌دار است. منشأ خطا، حذف شروطی است که رهبر انقلاب برای سالم و مؤثر ماندن مطالبه‌گری برشمردند. نتیجه چنین حذفی، تغییر ماهیت نقد به تخریب و گشودن جبهه‌ای تازه علیه بیت رهبری است.  پاسخ درست به این روند، بازگشت به منظومه سخن رهبری، التزام به منطق و احترام و تبدیل انرژی مطالبه‌گری به پیشنهادهای عملی و امیدآفرین است. با این معیار، نه تنها می‌توان دولت را دقیق‌تر و مؤثرتر نقد و حمایت کرد، بلکه می‌توان از سقوط نقد به ورطه تنش و تضعیف ولایت نیز پیشگیری کرد.
 

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله