بازگشت به ساعت صفر دیپلماسی

شرق/متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
مالک مصدق| از ساعت سهونیم صبح دیروز یکشنبه، مکانیسم «اسنپبک» رسما اجرا و تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران دوباره احیا شد؛ اقدامی که عملا مرگ رسمی توافق جامع اقدام مشترک (برجام) را رقم زد. این تحریمها شامل ممنوعیتهای جهانی بر تسلیحات، تجهیزات هستهای، بانکها و بیمهها هستند و شرکتها، سازمانها و افراد مرتبط با برنامه هستهای و موشکی ایران را هدف میگیرند. علاوه بر این، تحریمها محدودیتهای سختگیرانهای بر داراییها، سفر و تراکنشهای مالی مرتبط با برنامههای هستهای و موشکی ایران اعمال میکنند. اتحادیه اروپا و ایالات متحده نیز تحریمهای جداگانه خود را حفظ کردهاند و بازگرداندن کامل تحریمها وابسته به تصویب قوانین داخلی اعضای سازمان ملل است.
اروپا و ادعای آمادگی برای مذاکره با تهران
ژان نوئل بارو، وزیر امور خارجه فرانسه، ضمن تأیید اجرائیشدن تحریمها، تصریح کرد که این اقدام به معنای پایان دیپلماسی نیست و درهای گفتوگو با تهران همچنان باز است. او در ادبیاتی طلبکارانه مدعی شد که غرب از ایران خواسته تمام تضمینهای لازم برای اطمینان از عدم تلاش این کشور برای تولید سلاح هستهای را ارائه دهد، اما تهران از ارائه چنین تضمینهایی خودداری کرده است. بارو همچنین بر ضرورت نظارت دقیق بر برنامه هستهای، فعالیتهای موشکی و حمایت ایران از گروههای منطقهای تأکید کرد و آن را تهدیدی برای امنیت اروپا و منطقه دانست. همزمان، تروئیکای اروپایی در یک زیادهخواهی و ذیل بیانیهای از ایران خواستند پس از اجرائیشدن اسنپبک از هرگونه تشدید تنش خودداری کند. مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا نیز اعلام کرد که بهترین نتیجه همچنان دستیابی به توافق هستهای است و برای این منظور ایران باید مذاکرات مستقیم و صادقانه را بپذیرد.
از دیدگاه ایران، تحریمهای بازگشته فاقد وجاهت قانونی هستند و تهران ممکن است همکاری خود با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را محدود کند. پیش از این، مجلس شورای اسلامی قانونی تصویب کرده بود که بازرسیهای آژانس را منوط به تصویب شورای عالی امنیت ملی میکرد. این موضع نشان میدهد که تهران در دوره پسااسنپبک تمرکز خود را بر بازسازی توانمندیهای راهبردی، اجتناب از ریسکهای غیرضروری و مدیریت ابهامات ناشی از تحریمها و تهدیدات منطقهای قرار داده است.
قمار برای تهران یا اروپا؟
از بامداد دیروز یکشنبه، فعالسازی مکانیسم اسنپبک توسط ایالات متحده و سه کشور اروپایی (E3) باعث بازگشت تحریمهای شورای امنیت علیه ایران شده و به نوعی آغاز مرحلهای تازه در تقابل حقوقی و دیپلماتیک با تهران محسوب میشود. به ادعای رویترز، این تحریمها ایران را ملزم میکنند تمامی فعالیتهای مرتبط با غنیسازی را متوقف کرده و واردات هرگونه مواد یا فناوری که میتواند در برنامه هستهای یا توسعه سامانههای پرتاب سلاحهای هستهای مؤثر باشد، ممنوع کند. دیپلماتهای غربی بر این باورند که این اقدام اهرم فشار مؤثری برای مذاکره و کسب امتیاز خواهد بود، اما تحلیلگران هشدار میدهند که روند رفع تحریمها دشوار است و دستیابی به امتیازات سریع، مانند آنچه اخیرا اروپاییها دنبال میکردند، محتمل نیست.
اریک بروئر از اندیشکده «ابتکار تهدید هستهای» تأکید کرده که برنامه هستهای ایران با وجود عقبنشینی موقت، از بین نرفته و تهران حاضر به پذیرش شروط آمریکا نیست. از این منظر، مذاکرات دوباره به نقطه آغازین خود بازگشته است. تهران اعلام کرده که بهطور دیپلماتیک واکنش نشان خواهد داد و ممکن است همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را کاهش دهد، همزمان که غرب و آژانس خواستار پاسخ درباره ذخایر اورانیوم با غنای بالا هستند. یک مقام ارشد ایرانی پیشبینی کرد که فعالشدن اسنپبک روابط ایران با آژانس را بازنگری خواهد کرد و محدودیتهای بازرسی تشدید خواهد شد. پیشتر مجلس ایران قانونی تصویب کرده بود که همکاری با آژانس را منوط به تصویب شورای عالی امنیت ملی میکرد.
دیپلماتهای اروپایی اعلام کردهاند که راهبرد فشار و گفتوگو ادامه خواهد داشت؛ اما شکاف میان قدرتهای بزرگ پس از بحرانهایی مانند جنگ اوکراین، فشار بر ایران برای دستیابی به توافق را پیچیدهتر کرده است. تلاشهای روسیه و چین برای جلوگیری از فعالشدن اسنپبک در شورای امنیت ناکام ماند و غیبت بازرسان آژانس، ابهام در فعالیتهای هستهای ایران را افزایش داده است.
آنطور که رویترز در ادامه گزارشش نوشته، این وضعیت یک قمار پرخطر برای ایران است؛ چون هرگونه تلاش برای احیای برنامه هستهای در غیاب بازرسان، نگرانیها درباره مقاصد تهران را تشدید میکند. در عین حال، مقامات اسرائیلی تأکید کردهاند که فقط در صورت پیشرفت پنهانی برنامه هستهای ایران، اقدام نظامی در دستور کار قرار خواهد گرفت. از نظر علی واعظ از «گروه بینالمللی بحران»، ابهام کنونی، اهرم فشار ایران است، اما پیامدهای آن میتواند دیپلماسی هستهای را وارد مرحلهای طولانی و پرتنش کند، همانگونه که تحلیل رویترز نیز پیشبینی کرده است.
ورود به فصل تازه با قواعد تازه
قطعنامههای بازگرداندهشده بعد از فعالسازی اسنپبک شامل ۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳ و ۱۹۲۹ شورای امنیت هستند که عمدتا در دهههای ۸۰ و ۹۰ شمسی علیه ایران صادر شدهاند. این تحریمها اجرای فعالیتهای هستهای، برنامه موشکی و تجارت بینالمللی ایران را محدود میکنند و تخطی از آنها میتواند با مسدودشدن داراییها و محرومیت از سفر همراه شود. کارشناسان هشدار میدهند که در غیاب همکاری کامل ایران با آژانس و تبعیت برخی کشورها از تحریمها، ابهام در وضعیت واقعی برنامه هستهای ایران افزایش خواهد یافت و این وضعیت میتواند روند دیپلماسی را وارد مرحلهای طولانی و پرتنش کند. به این ترتیب، اجرای اسنپبک، بازگشت رسمی تحریمها و تأکید غرب بر فشار و دیپلماسی همزمان، نشاندهنده ورود پرونده هستهای ایران به مرحلهای پیچیده، پرتنش و با ریسک بالای سیاسی و اقتصادی است. اگر آنگونه که اروپا و آمریکا ادعا میکنند، از بامداد یکشنبه قطعنامههای ششگانه شورای امنیت علیه ایران دوباره اعمال شده باشد، پرونده هستهای ایران وارد فصلی کاملا جدید در دیپلماسی بینالمللی شده است.
این مرحله دیگر تابع قواعد سنتی و فشارهای یکجانبه غرب نیست؛ بازگشت قطعنامهها به معنای مصرفشدن کامل اهرم فشار اروپا و ایالات متحده است و اکنون تهران از منظر حقوقی و سیاسی در موقعیتی است که میتواند قواعد تازهای برای مذاکرات و تعاملات هستهای تعیین کند. در این شرایط، ایران دیگر مجبور نیست صرفا برای تأمین خواستهها و منافع تروئیکا و واشنگتن کوتاه بیاید؛ چراکه آنها دیگر برگ برنده مؤثری در اختیار ندارند و موازنه قدرت در عرصه دیپلماسی به نفع تهران تغییر کرده است. بااینحال، این وضعیت به معنای قرارگرفتن ایران در موقعیت ایدئال نیست. فشارهای اقتصادی ناشی از بازگشت تحریمها، محدودیتهای بینالمللی و ر
یسکهای منطقهای همچنان پابرجا هستند و میتوانند هرگونه تصمیم شتابزده را به مخاطره بیندازند. در چنین فضایی، دیپلماسی هوشمندانه، منعطف و چندلایه ضروری است؛ تهران باید همزمان توانایی بازدارندگی و ظرفیت مذاکراتی خود را تقویت کرده، راهبردهای اقتصادی و سیاسی جایگزین را طراحی کند و تعاملات بینالمللی را بهگونهای مدیریت کند که نهتنها از منافع ملی حفاظت شود، بلکه موقعیت ایران در عرصه جهانی نیز تقویت شود. بنابراین، فصل تازه دیپلماسی هستهای ایران با قواعد تازه آغاز شده و تهران اکنون در جایگاهی قرار دارد که میتواند هم ابتکار عمل را در دست بگیرد و هم چارچوبهای مذاکراتی آینده را تعریف کند، مشروط بر اینکه با توازن میان قدرت، فرصت و محدودیتهای محیط داخلی و بینالمللی حرکت کند.