نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

به سوی توافقی شکننده

منبع
هم ميهن
بروزرسانی
به سوی توافقی شکننده

هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

 آرمین منتظری| روز ۲۳ مه، ایالات متحده اکثر تحریم‌ها علیه سوریه را تعلیق کرد اما برخی از بخش‌های تحریمی مربوط به قانون سزار - که تهدید تحریم‌های ثانویه علیه نهادهایی که با دولت سوریه تجارت می‌کنند را حفظ می‌کند - با توجه به اینکه برای لغو کامل به تأیید کنگره نیاز دارند، همچنان پابرجا هستند.

از زمان فروپاشی حکومت بشار اسد، رئیس‌جمهور سابق سوریه در دسامبر ۲۰۲۴، اسرائیل هزاران حمله هوایی به سوریه انجام داده است تا هم بقایای زیرساخت‌های نظامی دوران اسد و هم نیروهای تازه‌تأسیس سوری تحت رهبری الشرع را نابود کند. اخیراً، تنش‌ها میان اسرائیل و سوریه در ماه ژوئیه افزایش یافت. در آن زمان نیروهای نظامی اسرائیل به نمایندگی از شبه‌نظامیان دروزی در استان جنوبی سویدا در سوریه مداخله کردند. این حمله پس از آن انجام شد که درگیری‌های خشونت‌آمیزی بین جنگجویان دروزی، شبه‌نظامیان بادیه‌نشین همسو با دولت و مقامات جدید سوریه رخ داد.

الشرع تأکید کرده است که هر پیمانی با اسرائیل باید حاکمیت سوریه را تضمین کند، منجر به خروج نظامی اسرائیل از جنوب سوریه شده و حذف نیروهای اسرائیلی از کوه هرمون را در پی داشته باشد. الشرع با وجود انکار اینکه تحت فشار ایالات متحده عمل می‌کند، پیشرفت در توافق با اسرائیل را به لغو تحریم‌های ایالات متحده مرتبط دانسته و تأکید کرده است که عادی‌سازی روابط یا صلح گسترده‌تر تنها زمانی حاصل خواهد شد که یک چارچوب امنیتی معتبر برقرار شود.
 
الشرع خاطرنشان کرده است که سوریه به دنبال پیمانی براساس مدل توافق‌نامه ترک مخاصمه میان اسرائیل و سوریه است که در سال ۱۹۷۴ امضا شد و مناطق غیرنظامی در ارتفاعات جولان را تحت نظارت یک نیروی حافظ صلح سازمان ملل ایجاد کرد. او این چارچوب را - جداسازی نیروها، نظارت سازمان ملل و خطوط قلمرو پیش از ۱۹۷۴ - به عنوان مبنای هرگونه توافق جدید با اسرائیل می‌داند.

سوریه و اسرائیل احتمالاً تا پایان سال جاری میلادی یک پیمان امنیتی برای کاهش تنش‌های مرزی امضا خواهند کرد اما دامنه محدود این توافق و سایر اختلافات حل‌نشده میان طرفین، این پیمان را شکننده و در معرض خطر بالای فروپاشی در ماه‌های بعد از امضا نگه خواهد داشت. در روزهای اخیر، مقامات آمریکایی اعلام کرده‌اند که سوریه و اسرائیل در حال نهایی کردن پیمانی برای کاهش تنش‌های مرزی خود هستند، و تام باراک، فرستاده ویژه ایالات متحده در سوریه، در ۲۴ سپتامبر خاطرنشان کرد که دو طرف در حال «نزدیک شدن» به امضای توافقی برای محدود کردن استقرار سلاح‌های سنگین سوریه در نزدیکی مرز در ازای توقف حملات اسرائیل به سوریه هستند.

اظهارنظر باراک اندکی پس از دیدار مهم احمدالشرع، رئیس‌جمهور سوریه، با مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، در ۲۳ سپتامبر در نیویورک مطرح شد. الشرع و روبیو در این دیدار در مورد همکاری‌ها علیه تروریسم و ​​پیشرفت در مذاکرات امنیتی با اسرائیل گفت‌وگو کردند. در ۱۸ سپتامبر، اسعدالشیبانی، وزیر امور خارجه سوریه، به واشنگتن سفر کرد تا مذاکرات مربوط به توافق امنیتی با اسرائیل را به کاهش بیشتر تحریم‌ها مشروط کند. درست یک روز قبل، الشرع اعلام کرد که «مذاکرات با اسرائیل می‌تواند در روزهای آینده نتیجه بدهد» و تأکید کرد که هر پیمانی بین اسرائیل و سوریه باید حریم هوایی و تمامیت ارضی سوریه را تحت نظارت سازمان ملل حفظ کند.

با این حال، اذعان محتاطانه بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، مبنی بر اینکه به‌رغم پیشرفت‌های اخیر، دستیابی به توافق «هنوز دور از دسترس» است، تأکیدی بر اصرار اسرائیل بر خطوط قرمز خود، مانند خلع سلاح جنوب سوریه، حفظ مواضع نظامی اسرائیل در کوه هرمون و ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز جنوب سوریه است که الشرع تاکنون از پذیرش آن خودداری کرده است.

تلاش برای انعقاد یک پیمان امنیتی بخشی از تلاش‌های میانجیگری ایالات متحده برای کمک به ثبات سوریه و منطقه جنوبی این کشور است. ایالات متحده در عین حال، به نگرانی‌های اسرائیل در مورد سوریه به عنوان یک تهدید بالقوه، توجه دارد و سعی می‌کند سطح حمایت از الشرع برای متحد کردن سوریه و شروع بهبود اقتصادی در این کشور را در راستای نگرانی‌های اسرائیل تنظیم کند.

ایالات متحده در چند ماه گذشته به طور فزاینده‌ای در میانجیگری بین سوریه و اسرائیل فعال بوده است. هدف آن، ایجاد یک توافق امنیتی است که حملات هوایی اسرائیل را محدود کند، خروج نظامی اسرائیل از بخش‌هایی از جنوب سوریه را تضمین کند و مرز مشترک سوریه و اسرائیل را تثبیت کند. این امر عمدتاً به دلیل منافع ایالات متحده در حمایت از یک سوریه باثبات و متحد به‌عنوان پیش‌نیازی برای ایجاد ثبات منطقه‌ای جهت محافظت در برابر نفوذ ایران و تهدید داعش است. به‌رغم این دیدگاه در واشنگتن، اسرائیل در چند ماه گذشته حملات هوایی خود را در سوریه تشدید کرده و در مقابل، عملیات زمینی‌اش را در داخل خاک سوریه محدود کرده و اغلب به حفاظت از جوامع دروزی در مناطقی مانند سویدا پرداخته است.

در این منطقه درگیری‌های فرقه‌ای در ژوئیه ۲۰۲۵ در نهایت منجر به انجام حملات هوایی نیروی هوایی اسرائیل در نزدیکی کاخ ریاست‌جمهوری در دمشق و وزارت دفاع سوریه شد. برخلاف موضع ایالات متحده، اسرائیل سوریه‌ای ضعیف را به سوریه‌ای باثبات تحت حکومت اسلام‌گرایان ترجیح می‌دهد، زیرا بیم آن دارد که حکومت الشرع در سوریه در نهایت به یک تهدید امنیتی برای اسرائیل تبدیل شود.

این نگرانی، سیاست اسرائیل در حمایت از شبه‌نظامیان مختلف و هدف قرار دادن دارایی‌های نظامی و دولتی سوریه را شکل داده است. در آن سو، کاهش فشار اسرائیل و احیای حدی از تمامیت ارضی به دستور کار دیپلماتیک الشرع تبدیل شده است، زیرا او تثبیت مرز با اسرائیل و توقف حملات اسرائیل به سوریه را برای شروع سریع بهبود اقتصادی و اتحاد سوریه و در نهایت پیشبرد ادغام مجدد این کشور در جامعه بین‌المللی ضروری می‌داند.

از زمان فروپاشی رژیم اسد، رقابت ترکیه و اسرائیل نیز در سوریه عمیق‌تر شده است. ترکیه به عنوان متحد اصلی و حامی نظامی دمشق ظهور کرده و برای تقویت اقتدار الشرع و پیشبرد اتحاد در سوریه تلاش می‌کند. در مقابل، اسرائیل استراتژی متضادی را دنبال کرده که هدف آن محدود کردن تثبیت قدرت الشرع - به دلیل بی‌اعتمادی ناشی از گذشته او به عنوان یک نیروی جهادی - تضمین تکه‌تکه ماندن سوریه، محدود شدن نظامی و تضعیف سیاسی حکومت الشرع است.

احتمالاً تا پایان سال جاری میلادی، یک پیمان امنیتی میان اسرائیل و سوریه که به ایالات متحده یک پیروزی دیپلماتیک مطلوب می‌دهد، حاصل خواهد شد، حتی اگر این توافق احتمالاً دامنه نسبتاً محدودی داشته باشد و برخی از مسائل حیاتی را پوشش ندهد. به‌رغم اختلافات مداوم بین اسرائیل و سوریه، محرک‌های پیمان امنیتی سوریه و اسرائیل بر محدودیت‌ها غلبه دارند و احتمال دستیابی به توافق قبل از پایان سال 2025 بیشتر از همیشه است. سوریه تحت فشار است تا مرز جنوبی خود را تثبیت کند تا دست بازتری برای پیگیری اولویت‌های فوری‌ترش داشته باشد.

خصوصاً اینکه چالشی که توسط نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) به رهبری کردها که از حمایت ایالات متحده در شمال شرقی برخوردارند، ایجاد شده، برای الشرع مهم است. در این منطقه درگیری‌های مسلحانه در حال تشدید‌شدن و گسترش یافتن است. ترکیه، به عنوان حامی اصلی سوریه نیز این مسئله را اولویتی حیاتی می‌داند. علاوه بر این، دمشق از چشم‌انداز بهبود روابط با واشنگتن و لغو بیشتر تحریم‌ها انگیزه می‌گیرد، به این معنی که احتمالاً بیشتر با اسرائیل مصالحه خواهد کرد. اسرائیل، تحت فشار ایالات متحده، ممکن است امتیازات تاکتیکی بدهد اما از خطوط قرمز خود عبور نخواهد کرد.

این خطوط قرمز عبارتند از اصرار بر خلع سلاح جنوب سوریه و حفظ مواضع خود در کوه هرمون، که نه‌تنها بر دمشق، بلکه بر حزب‌الله در لبنان نیز اهرم فشار فراهم می‌کند. چراکه کوه هرمون بر دره بقاع تحت سلطه حزب‌الله مشرف است. محتمل‌ترین نتیجه، توافقی است که صرفاً بر امنیت متمرکز باشد، به این صورت که سوریه در ازای توقف حملات اسرائیل علیه سوریه، تجهیزات نظامی سنگین را به جنوب منتقل نکند. این توافق به مسائل سیاسی حساس‌تری مانند ایجاد منطقه غیرنظامی در ارتفاعات جولان یا عادی‌سازی کامل روابط دوجانبه نخواهد پرداخت.

اسرائیل احتمالاً متعهد خواهد شد که در اصل از سرزمین‌های اشغالی عقب‌نشینی کند، درحالی‌که همچنان جولان و مواضعی در کوه هرمون را در اختیار داشته باشد. این نکته‌ای است که سوریه برای چانه‌زنی در مورد آن تلاش خواهد کرد، اما بعید است که این اختلاف دیدگاه توافق را از مسیر اصلی خود خارج کند. ایالات متحده تقریباً به‌طور حتم چنین توافقی را، حتی اگر از نظر دامنه تعهدات نسبتاً محدود باشد، به‌عنوان یک موفقیت دیپلماتیک مطرح خواهدکرد و به دنبال بازیابی اعتبار دیپلماتیکش در منطقه‌ای خواهد رفت که در آن نقش میانجی‌گری واشنگتن بعد از هفتم اکتبر زیر سوال رفته است.

ایالات متحده اخیراً به دلیل انفعالش در مهار عملیات نظامی اسرائیل در منطقه، به‌ویژه پس از حمله 9 سپتامبر اسرائیل به دوحه، مورد انتقاد فزاینده‌ای از سوی کشورهای عربی قرار گرفته است. علاوه بر این، کشورهای عربی به‌طور فزاینده‌ای از عدم موفقیت واشنگتن در دستیابی به پیشرفت معنادار در درگیری‌های طولانی‌مدت، به‌ویژه کمپین نظامی اسرائیل در نوار غزه، انتقاد کرده‌اند.

در این شرایط، ایالات متحده انگیزه‌های قوی برای تضمین یک پیروزی دیپلماتیک با توسل به انعقاد یک توافق امنیتی بین سوریه و اسرائیل دارد و این توافق را به عنوان مدرکی مبنی بر اینکه میانجیگری آمریکا هنوز می‌تواند نتایج ملموسی به همراه داشته باشد، مطرح خواهد کرد. این توافق برای واشنگتن از جهت دیگری نیز اهمیت دارد و آن اینکه تلاش‌های موازی ایالات متحده برای کاهش تنش‌ها بین لبنان و اسرائیل تا حد زیادی متوقف شده است و مذاکرات مرزی به نتیجه‌ای نرسیده است.

امضای پیمان امنیتی احتمالاً تنش‌های سوریه و اسرائیل را در کوتاه‌مدت خنثی می‌کند، فضایی برای اقدامات اعتمادساز ایجاد می‌کند و احتمال درگیری‌های مستقیم در امتداد مرز مشترک آنها را کاهش می‌دهد، که عمدتاً به دلیل انگیزه‌های دمشق برای پایبندی به یک توافق، حداقل تا اطلاع‌ ثانوی است. با توجه به اینکه سوریه در موقعیت متزلزلی قرار دارد و برای شروع روند بهبود اقتصادی خود و رسیدگی به سایر چالش‌های امنیتی به یک محیط امنیتی پایدار نیاز دارد، احتمالاً در کوتاه‌مدت به توافق پایبند خواهد بود، حتی اگر اسرائیل گاه به گاه مرتکب تخلفاتی شود.

با احتمال اجرای این پیمان توسط دمشق، که اسرائیل را خشنود می‌کند، درها برای مذاکرات تدریجی در مورد مسائل بحث‌برانگیزی مانند بلندی‌های جولان، مواضع نظامی اسرائیل در کوه هرمون یا حتی گام‌هایی به سوی عادی‌سازی روابط باز خواهد شد. این امر عملاً تنش‌ها بین دو طرف را کاهش می‌دهد، هرچند پیشرفت این روند به‌طور حتم کُند و مشروط به دوام این پیمان خواهد بود. چنین ترتیبی همچنین به کاهش اصطکاک بین ترکیه و اسرائیل کمک می‌کند، زیرا آنکارا خطر کمتری از افزایش حضور نظامی اسرائیل در امتداد جبهه جنوبی سوریه می‌بیند، با توجه به اینکه ترکیه حامی اصلی نظامی سوریه است و در ماه‌های اخیر به دنبال گسترش حضور خود در آنجا بوده است؛ که این حضور خلاف منافع اسرائیل است.

از نظر دمشق، پایبندی به یک پیمان یک ضرورت استراتژیک برای جلب رضایت ایالات متحده برای لغو گسترده‌تر تحریم‌ها، از جمله لغو کامل تحریم‌ها تحت قانون سزار، و جذب سرمایه‌گذاری بین‌المللی خواهد بود. علاوه بر این، این توافق به دولت جدید سوریه فضایی برای تحکیم کنترل داخلی، تثبیت اقتصاد شکننده خود و مدیریت روابط پرتنش با نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) می‌دهد. در همین حال، اسرائیل از این پیمان برای کاهش خطرات امنیتی فوری در امتداد مرزهای شمالی خود استفاده خواهد کرد و در عین حال آزمایش خواهد کرد که آیا دمشق می‌تواند به تعهدات خود عمل کند یا خیر.

با این حال، این پیمان به دلیل موضع نظامی تهاجمی اسرائیل، ادعاهای ارضی بر بلندی‌های جولان و حمایت مداوم از شبه‌نظامیان دروزی، شکننده باقی خواهد ماند. این عوامل در کنار رفتار غیرقابل پیش‌بینی گروه‌های مسلح مختلف در سوریه، در مجموع خطر بالای درگیری‌های مجدد و احتمال فروپاشی توافق را افزایش می‌دهد. هر پیمانی که در ماه‌های آینده پدیدار شود، احتمالاً بسیار شکننده و مستعد فروپاشی خواهد بود، زیرا اولویت‌های امنیتی اسرائیل همچنان به دنبال تثبیت یک موضع منطقه‌ای تهاجمی و ریسک‌پذیر خواهد بود.

از زمان موفقیت‌های متعدد اسرائیل علیه حزب‌الله لبنان در سال ۲۰۲۴، جنگ علیه ایران در ماه ژوئن و جنگ جاری در غزه که به توانایی‌های رزمی حماس آسیب جدی وارد کرده، اسرائیل در استراتژی امنیتی منطقه‌ای خود تهاجمی‌تر شده و قبل از افزایش تهدیدها به آنها حمله می‌کند، و درعین حال میزان سازش با دشمنان خود را به حداقل رسانده. علاوه بر این، در صورت عدم برداشتن گام‌های ملموس از سوی سوریه در جهت عادی‌سازی روابط با اسرائیل و نپذیرفتن خطوط قرمز و خواسته‌های امنیتی اسرائیل، تل‌آویو همچنان نسبت به نیات دمشق تردید خواهد داشت و به ادعاهای دیرینه خود در مورد ارتفاعات جولان و حمایت از جناح‌های دروزی در جنوب غیرنظامی سوریه ادامه خواهد داد و بی‌اعتمادی را تشدید خواهد کرد.

علاوه بر این، شبه‌نظامیان سنی تندرو و سرکش در سوریه که به‌رغم وفاداری به مقامات دولت انتقالی این کشور، با هرگونه توافقی با اسرائیل مخالف هستند، ممکن است از طریق حملات موشکی پراکنده یا یورش به گشت‌های اسرائیلی در امتداد مرزهای سوریه یا سرزمین‌های تصرف‌شده توسط اسرائیل، برای از مسیر خارج کردن این پیمان تلاش کنند. تندروها در دولت الشرع همچنین می‌توانند به دنبال تضعیف هر توافقی باشند که آنها را بیش از حد سخاوتمند نسبت به اسرائیل نمایش می‌دهد.

در عین حال، حمایت مداوم اسرائیل از شبه‌نظامیان دروزی مستقیماً با پیمان امنیتی و منافع دولت سوریه در چارچوب مفهوم سوریه متحد در تضاد است و این امر هم احتمال درگیری‌های مسلحانه مجدد را افزایش می‌دهد. به‌ویژه اینکه شبه‌نظامیان بادیه‌نشین در سویدا ممکن است حتی بدون حمایت مستقیم یا غیرمستقیم دولت با دروزی‌ها درگیر شوند. این امر به نوبه خود، احتمالاً اسرائیل را وادار به مداخله مجدد می‌کند و عملاً هرگونه توافق امنیتی را تضعیف می‌کند.

توافق کمپ دیوید در سال ۱۹۷۸، که صلح بین اسرائیل و مصر را برقرار کرد، تا حد زیادی به این دلیل مؤثر بود که ایالات متحده نه‌تنها میانجی این توافق بود، بلکه از طریق فشار دیپلماتیک مداوم، کمک‌های اقتصادی و نظامی گسترده به مصر و اسرائیل و ایجاد یک مکانیسم نظارتی قوی در صحرای سینا (نیروی چندملیتی و ناظران) برای تضمین پایبندی طرفین به توافق، سرمایه‌گذاری زیادی برای تثبیت آن انجام داد. این ترکیب از مشوق‌ها، اجرا و تضمین‌های ایالات متحده، به‌رغم بی‌اعتمادی عمیق بین دو طرف، به این توافق دوام بخشید.

در مقابل، در مذاکرات فعلی سوریه و اسرائیل، به نظر می‌رسد واشنگتن تمایلی به اختصاص منابع یا حضور صلح‌بان ندارد و نقش خود را به میانجیگری و انعطاف‌پذیری در کاهش تحریم‌های سوریه محدود کرده است. بدون وجود یک نیروی امنیتی معتبر برای نظارت بر مناطق غیرنظامی و اطمینان دادن به بازیگران شکاک مانند جامعه دروز، هرگونه توافقی شکننده بوده و در برابر نیروهای اخلالگر محلی آسیب‌پذیر بوده و تحت فشار درگیری‌های مجدد و یا مداخله احتمالی اسرائیل، مستعد فروپاشی خواهد بود.

سابقه توافق اسرائیل و لبنان نیز ثابت می‌کند که خطر بالای فروپاشی پیمان امنیتی سوریه و اسرائیل، یا حداقل نقض‌های مکرر آن جدی است. در لبنان، با وجود آتش‌بس نوامبر 2024، اسرائیل همچنان به شدت حزب‌الله را تعقیب کرده و تلاش‌های ایالات متحده برای تسهیل خلع سلاح و تقویت دولت لبنان را تضعیف کرده است. اسرائیل با امتناع از خروج نیروهای خود از لبنان و تعیین اهدافی که مغایر با توافق آتش‌بس با حزب‌الله است، اعتبار آتش‌بس را تضعیف کرده است. احتمال وقوع داینامیک مشابه لبنان در سوریه بسیار زیاد است، زیرا اولویت‌های امنیتی اسرائیل می‌تواند بار دیگر بر تعهدات مذاکره‌شده غلبه کند و هر پیمانی را شکننده و در معرض فروپاشی قرار دهد.

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله