دعوت به مذاکره پس از ماشه!

روزنامه سازندگی/متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سران کشورهای اروپایی میگویند: بازگشت تحریمهای ایران به معنای پایان دیپلماسی نیست
ابوالفضل خدایی| شامگاه شنبه به وقت نیویورک، وبگاه رسمی شورای امنیت سازمان ملل بهسرعت بهروزرسانی شد تا خبر بازگشت تحریمها علیه ایران را همزمان با اجرایی شدن رسمی آنها پوشش دهد؛ تحریمهایی که از ساعت ۲۰ به وقت نیویورک (۳:۳۰ بامداد به وقت تهران) بار دیگر اعمال شد و فصل تازهای از تنشها در روابط تهران و غرب گشود. بامداد یکشنبه تروئیکای اروپایی یعنی فرانسه، آلمان و بریتانیا طی بیانیهای رسمی از تکمیل روند «اسنپبک» و بازگشت قطعنامههای پیشین شورای امنیت استقبال کردند و صراحتاً نام ۶ قطعنامه را برشمردند: ۱۶۹۶ (۲۰۰۶)، ۱۷۳۷ (۲۰۰۶)، ۱۷۴۷ (۲۰۰۷)، ۱۸۰۳ (۲۰۰۸)، ۱۸۳۵ (۲۰۰۸) و ۱۹۲۹ (۲۰۱۰). آنها در بیانیه خود خواستار پایبندی کامل ایران و همه کشورها به مفاد این قطعنامهها شدند و بازگشت تحریمها را نتیجه «نقضهای مکرر برجام» از سوی تهران خواندند. سه کشور اروپایی در بیانیهای که وبگاه وزارت خارجه آلمان آن را منتشر کرد، ایران را متهم کردند که از سال ۲۰۱۹ محدودیتهای برجام را نادیده گرفته و اکنون ذخایر اورانیوم غنی شدهاش را «۴۸ برابر سقف برجام» اعلام کردند؛ اتهامی که مقامهای کشور آن را قویاً رد کردهاند. آنها گفتند پیش از فعالسازی اسنپبک بارها تلاش کردند از طریق مذاکره، ایران را به بازگشت به پایبندی ترغیب کنند و حتی پیشنهاد تمدید محدود اسنپبک را بهعنوان اهرمی برای بازگشت به مذاکرات مستقیم با آمریکا مطرح کرده بودند. پیشنهادی که به ادعای آنها از سوی ایران پذیرفته نشد.
دیپلماسی را پایان یافته نمیدانیم
مقامات آلمانی، فرانسوی و بریتانیایی اعلام کردند که اولویتشان اجرای سریع تحریمهای بازگشته است اما فوراً افزودند که بازگشت تحریمها نباید به معنای پایان تلاشهای دیپلماتیک باشد و آنها همچنان به دنبال راهحل سیاسی هستند؛ البته شرط این تداوم را «بازگشت ایران به تعهدات پادمانی و عدم تنشزایی» اعلام کردند. همزمان کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، تصریح کرد که بازگشت تحریمها نباید پایانی بر دیپلماسی باشد و اتحادیه اروپا، آماده است به تلاشهای دیپلماتیک ادامه دهد.
اقدام باطل اروپا از نگاه ایران
پاسخ رسمی تهران با تندی و قاطعیت همراه بود. سیدعباس عراقچی وزیر امورخارجه، اقدام تروئیکای اروپایی را «سوءاستفاده از سازوکار برجام» خواند و تاکید کرد که سه کشور اروپایی و آمریکا بهواسطه آنچه او «نقض تعهدات» آنها خواند، حقی برای بازگرداندن تحریمها ندارند. عراقچی یادآور شد که طبق متن قطعنامه ۲۲۳۱ این قطعنامه در تاریخ ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ (۲۶ مهر ۱۴۰۴) منقضی خواهد شد و بر این اساس «تحریمهای لغو شده، نمیتوانند دوباره اعمال شوند» و هر تلاش برای این کار را باطل و بیاعتبار دانست. متن رسمی وزارت خارجه نیز این اقدام را از نظر حقوقی بیمبنا و از نظر اخلاقی مردود توصیف کرد و بارها به سوابق و نامههای رسمی تهران به دبیرکل سازمان ملل اشاره کرد. وزارت امورخارجه نیز بیانیهای به موارد نقض و «سوءنیت» کشورهای آمریکا و سه کشور اروپایی اشاره کرده است؛ از جمله حمایت آشکار یا پنهان آنها از حملات اخیر به تأسیسات هستهای ایران. در این بیانیه، بازگرداندن قطعنامههایی که پیشتر خاتمه یافتهاند، اقدامی غیرقانونی و از نظر اخلاقی و منطقی غیرقابل پذیرش دانسته شده است. همچنین ایران هشدار داده که برای پیگیری قضایی و مجازات عاملان این تجاوز و نیز دریافت غرامت از تمامی ظرفیتهای حقوقی و بینالمللی بهره خواهد گرفت.
آمریکا استقبال کرد
آمریکا نیز، با وجود خروج از برجام در سال ۲۰۱۸، بازگشت تحریمها را گامی اجرایی شده توصیف و خواهان گفتوگوی مستقیم بین واشنگتن و تهران شد. مارکو روبیو، وزیر امورخارجه آمریکا، فعالسازی دوباره تحریمها را «پاسخی به نقض گسترده تعهدات هستهای ایران» خواند و از تهران خواست که «مستقیماً وارد گفتوگو شود». در بیانیههای واشنگتن، بازگشت تحریمها همزمان با تأکید بر باز بودن راه دیپلماسی مطرح شد؛ اما شرط این دیپلماسی را گفتوگوی مستقیم و با حسننیت اعلام کردند.
دلایل بنبست مذاکرات
بررسی روند تحولات ۶ ماه گذشته در روابط ایران با غرب نشان میدهد که آمریکا و اروپا هیچگاه برای خواستههای خود از تهران مرزی مشخص نکردهاند. نقطه شروع این فشارها بحث «غنیسازی صفر» بود اما دامنه آن بهسرعت گسترش یافت. به روایت علی لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی، غربیها ابتدا بر توقف کامل غنیسازی پافشاری کردند. او یادآور میشود: «همانها که در توافق قبلی امضا داده بودند، گفتند نیروگاه هستهای در اختیار شما قرار میدهیم اما غنیسازی حق شما نیست». این تناقض، نشاندهنده رویکردی بود که از نگاه تهران نه بر اساس منطق فنی و حقوقی بلکه بر مبنای محدودسازی ظرفیتهای ایران بنا شده بود. گام بعدی، ورود به موضوع توان موشکی ایران بود. غربیها تأکید داشتند هرگونه مذاکره باید این حوزه را هم شامل شود. در حالی که تهران این مطالبه را بیارتباط با پرونده هستهای میدانست. در واقع، از نگاه مقامات کشور، روند مطالبات غربیها نشان میداد که پس از غنیسازی و توان موشکی، نوبت به دیگر توانمندیهای بومی کشور میرسد؛ فرآیندی که هیچ سیاستمدار ایرانی نمیتوانست، آن را بپذیرد. به همین دلیل مسیر هرگونه توافق در سایه این زیادهخواهیها بسته و بازگشت تحریمها اجتنابناپذیر شد. دبیر شورای عالی امنیت ملی در این باره تصریح میکند که ایران برای جلوگیری از ایجاد بهانه در افکار عمومی جهانی حتی برخی خواستههای غیرمنطقی غرب را پذیرفت: «ما میدانستیم مذاکرات به نتیجه نمیرسد اما برای اینکه نگویند ایران مذاکره را رد کرده است، راههای مختلف را آزمودیم». این سخنان نشان میدهد که تهران تلاش داشت، تصویر کشوری غیرهمکار را از خود دور کند، هرچند نتیجهای ملموس در پی نداشت.تحلیل این روند آشکار میکند که شکاف اصلی نه بر سر جزئیات فنی بلکه بر سر چارچوب کلی مطالبات بود. غربیها تلاش داشتند، دایره محدودیتها را به حوزههای فراتر از برنامه هستهای بکشانند، در حالی که ایران چنین روندی را تهدیدی علیه استقلال و امنیت ملی میدانست. نتیجه این تقابل، بازگشت تحریمها و تداوم بیاعتمادی متقابل بود.