نماد آخرین خبر

سرمقاله سازندگی/ صلح از راه قدرت

منبع
روزنامه سازندگي
بروزرسانی
سرمقاله سازندگی/ صلح از راه قدرت

روزنامه سازندگی/ «صلح از راه قدرت» عنوان یادداشت روز در روزنامه سازندگی به قلم علی هاشمی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

بعد از هفتم اکتبر و آغاز درگیری‌ها در غزه- حمله حماس و تصرف برخی نقاط همچنین گرو‌گرفتن افراد- خسارت و تلفات سنگینی به بار آمد. در آن روزها چندین نفر از افراد کلیدی و نیروهای مهم کشته شدند و شدت حملات به قدری بود که اسرائیل آن را نزدیک به یک هولوکاست جدید توصیف کرد. در واکنش به این حمله، اسرائیل وارد عملیاتی شد که هدف آن نابودی حماس در غزه و آزادی گروگان‌ها بود. اما کار پیش‌رو برای اسرائیل دشوار بود چراکه تحلیل‌گران نظامی و سیاسی معتقد بودند که غزه یکی از متراکم‌ترین مناطق دنیاست- حدود دو تا سه میلیون نفر در مساحت بسیار کوچکی زندگی می‌کنند- و آمیختگی بخش‌های نظامی و مسکونی کار نیروهای تهاجمی را بسیار سخت می‌کند. مساله دیگر این بود که هدف قرار دادن و از بین بردن یک ایدئولوژی بسیار پیچیده‌تر از شکست دادن یک ارتش منظم است. ممکن است افراد را اسیر یا یک گروه نظامی را بتوان منهدم کرد اما نابودی فکر یا ایدئولوژی به این آسانی‌ها نیست. بنابراین ریشه دیگر و اصلی این تنش‌ها، نبرد برای آزادی فلسطین و نپذیرفتن اسرائیل به عنوان یک کشور است؛ حماس با جریان‌ها و افکار گوناگونی در هم‌آمیخته از جمله گرایش‌هایی که با اخوان‌المسلمین مرتبط‌اند. همچنین گروه‌هایی مثل جهاد اسلامی و دیگر گروه‌های کوچک‌تر که گرچه سنی‌مذهب هستند اما برخی وابستگی‌ها یا نزدیکی‌هایی به ایران دارند. پس از شروع عملیات و شدت گرفتن برخوردها، بازیگران بین‌المللی وارد شدند. در آمریکا در آن مقطع، بایدن و حزب دموکرات و جناح طرفدار دیپلماسی تأکید داشتند که باید از راه‌های دیپلماتیک و فشارهای بین‌المللی به سمت صلح رفت. پس از او اما جناح جمهوری‌خواه که از گذشته بر «صلح از طریق قدرت» تأکید داشتند، راهکارهای نظامی یا فشار قوی را ترجیح دادند. علاوه بر آن در صحنه سیاسی داخلی اسرائیل هم ائتلاف‌هایی با گرایش‌های تندرو مثل نتانیاهو، نقش بر سر کار بودند که رویکرد سخت‌تری را دنبال می‌کردند. همزمان کشورهای اروپایی و برخی رهبران مانند مکرون و دیگران هم خواهان گشودن کانال‌های دیپلماتیک برای تحقق اهداف اسرائیل بودند اما برخی دیگر معتقد بودند که نابودی کامل حماس ممکن نیست. بنابراین راهکارهایی برای کنار گذاشتن حماس از مدیریت غزه مطرح شد مثل واگذاری اداره بخش‌هایی از غزه به گروه‌های تکنوکرات یا نیروهای معتدل فلسطینی (از جمله طرح‌هایی که پیش از این هم مطرح شده بود و نام محمود عباس و تشکیلات خودگردان در آن به میان آمد). اما حماس در بیانیه‌هایش به صراحت نگفت که این پیشنهادها را قبول کرده و همزمان موضوع آزادی گروگان‌ها و شرایط مرتبط با آن هنوز شفاف نبود. پس از آن نیز فشارهای منطقه‌ای و نقش کشورهای واسط مثل قطر نیز برجسته شد. در نتیجه، ظاهرا مذاکرات و فشارهای دیپلماتیک همچنین امتیازات بین‌المللی و منطقه‌ای به همراه تهدید یا نمایش قدرت نظامی، مسیر توافق را هموار کرد. در کنار این، ابعاد بازسازی و هزینه‌های سنگین بازسازی غزه-تخریب گسترده ساختمان‌ها و نیاز به منابع مالی کلان- عامل دیگری بود که در تصمیم‌گیری‌ها مؤثر افتاد. به ‌نظر می‌رسد در این مقطع حماس، گزینه دیگری نداشت؛ یا باید می‌پذیرفت که خشونت ادامه پیدا کند و شمار کشته‌ها بیشتر شود یا به راه‌حل‌هایی تن می‌داد که ترکیبی از دیپلماسی و فشار قدرت بود، چیزی شبیه «صلح از راه قدرت» نه صرفا دیپلماسی محض. درباره ایران نیز احتمال می‌رود همین رویکرد دنبال شود و در روزها یا ماه‌های آینده باید منتظر واکنش‌ها و اولتیماتوم‌هایی باشیم که البته پاسخ آنها هنوز روشن نیست. با این حال تاکنون سیاست غالب، ترکیبی از فشار دیپلماتیک و صلح از موضع قدرت بوده است.

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره