نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

همچنان برجام؛ توافق هسته‌ای 94 و قطعنامه 2231 هنوز در کانون سیاست خارجی تهران است

منبع
هم ميهن
بروزرسانی
همچنان برجام؛ توافق هسته‌ای 94 و قطعنامه 2231 هنوز در کانون سیاست خارجی تهران است

هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

برجام یک توافق کامل و بی‌نقص نبود، اما توافقی بود که امروز بسیاری در ایران و اروپا رویای رسیدن مجدد به آن را دارند و مفادی داشت که بخش زیادی از مطالبات سیاست خارجی ایران را تامین می‌کرد.
 
 شهاب شهسواری| برجام امروز دیگر مرده است و اثری از آن وجود ندارد. قطعنامه ۲۲۳۱ به اعتقاد جمهوری اسلامی ایران، چین و روسیه در تاریخ ۲۶ مهر منقضی شد و به اعتقاد سه قدرت اروپایی و آمریکا در تاریخ ۶ مهر با بازگشت قطعنامه‌های پیشین شورای امنیت سازمان ملل متحد، اعتبارش را از دست داد اما با وجود مرگ برجام، این توافق به عنوان یک دستاورد بی‌سابقه همچنان مایه بحث داخلی و خارجی و همچنین مبنای حقوقی اقدام‌های ایران، روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه و آلمان است.
 
برجام یک توافق کامل و بی‌نقص نبود، اما توافقی بود که امروز بسیاری در ایران و اروپا رویای رسیدن مجدد به آن را دارند و مفادی داشت که بخش زیادی از مطالبات سیاست خارجی ایران را تامین می‌کرد. از سال ۱۳۸۲ تاکنون که پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران در کانون مباحث بین‌المللی قرار گرفته‌است، صرفاً یک دوره سه سال بین سال‌های ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۷ که تعهدات این توافق کم و بیش توسط همه طرف‌ها اجرا می‌شد، خواسته‌های ایران از جمله پذیرش حق غنی‌سازی و لغو تحریم‌ها عملی شده‌است. در هیچ دوره دیگری در ۲۰ سال گذشته به جز دوره سه‌ساله اجرای برجام، این مطالبات بنیادی ایران اجرایی نشده‌است.

۱۰ سال پس از انعقاد برجام میان ایران و گروه ۱+۵ این توافق همچنان در کانون سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و طرف‌های خارجی قرار دارد. تا پیش از شهریور امسال که ۳ قدرت اروپایی طرف برجام اقدام به فعال‌سازی مکانیسم ماشه بکنند و عملاً آخرین میخ را در تابوت برجام بکوبند، همه طرف‌ها همچنان کم و بیش خواستار بازگشت ایران به تعهدات برجام بودند.

برجام که پس از سال ۲۰۱۸، کمتر از ۳ سال پس از انعقادش با خروج ایالات متحده آمریکا در کما رفته‌بود، در تاریخ ۲۶ مهر امسال پس از ۱۰ سال عاقبت به تاریخ پیوست و مرگ رسمی آن اعلام شد. اما حتی مرگ برجام هم بر اساس مفاد این توافق بود. ایران، روسیه و چین و کشورهای اروپایی در تقابل دیپلماتیک بر سر برنامه هسته‌ای ایران همچنان پس از ۱۰ سال به مفاد برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ که مؤید برجام در شورای امنیت بود استناد می‌کنند.

به نظر می‌رسد نه‌تنها ۶ کشور باقی‌مانده در برجام (ایران، روسیه، چین، آلمان، بریتانیا و فرانسه) در تمام اقدام‌های اخیر خود، برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ را به عنوان مستند حقوقی اقدام‌ها قرار دادند، بلکه این کشورها همچنان اعتقاد دارند که توافقی بهتر از برجام برای حل و فصل اختلاف‌های هسته‌ای با ایران ممکن نیست. علاوه بر این، بخشی از ادبیات سیاسی و دعواهای جناحی و دیپلماتیک هم همچنان در چارچوب برجام اتفاق می‌افتد.

از جمله دعوای لفظی اخیر میان سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه و محمدجواد ظریف، وزیر پیشین امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در همین چارچوب بود. لاوروف در سخنانی با تعدادی از خبرنگاران عربی ظریف را به «خلق» مکانیسم اسنپ‌بک متهم کرده‌بود و عامل قرار گرفتن این مکانیسم در برجام را که باعث «تعجب» روسیه شده‌بود، ظریف معرفی کرد. در برابر هم محمدجواد ظریف با مرور خاطراتی از مذاکرات برجام، تاکید کرد که مکانیسمی که امروز با عنوان اسنپ‌بک شناخته می‌شود، بسیار بهتر از پیشنهادی بود که سرگئی لاوروف، به عنوان رئیس تیم مذاکره‌کننده روسیه برای تعیین تکلیف قطعنامه‌های شورای امنیت ارائه داده‌بود.

روند وقایع در ۱۰ سال گذشته نشان می‌دهد که اغلب طرف‌های برجام به جز دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا به مفاد این توافق اعتقاد راسخ داشتند و تلاش می‌کردند تا این توافق و اجرای تعهدات آن را احیا کنند. حتی در ایران نیز که مخالفان برجام صدای بسیار بلندی دارند و در بسیاری از نهادهای مهم کشور نفوذ قابل توجهی دارند، یکی از دستورکارهای وزارت امور خارجه در سال‌های پس از خروج آمریکا از برجام، احیای این توافق و بازگشت همه طرف‌ها به اجرای تعهدات آن بود.

چه آنکه در سال‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ زمانی که دولت سیزدهم بر مسند حکمرانی در جمهوری اسلامی ایران قرار داشت و علی باقری‌کنی، یکی از اصلی‌ترین مخالفان برجام، تا پیش از بازگشت به قدرت، مسئول مذاکرات هسته‌ای بود، دو بار جمهوری اسلامی ایران تا مرز احیای برجام پیش رفت. این مسئله نشان می‌دهد حتی در دولت‌هایی که خود را مخالف رویکرد دولت‌های یازدهم و دوازدهم و مخالف برجام نشان می‌دادند، برجام به عنوان یک دستاورد قابل توجه و مطلوب تلقی می‌شد که ارزش بازگشت به تعهدات و اجرای آن برای کشور بیشتر از مرگ آن بود.

اولویت‌های سیاست خارجی
پرونده هسته‌ای در دو دهه گذشته یکی از اصلی‌ترین دستورکارهای دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بوده‌است که شاید در طول این سال‌ها به عنوان مهم‌ترین مسئله ملی، چاره‌جویی برای حل و فصل آن یکی از مهم‌ترین وظایف وزارت امور خارجه تلقی می‌شد. پرونده هسته‌ای، ایران چند اولویت اصلی داشت:

۱- بی‌اثر کردن یا لغو تحریم‌ها

۲- پذیرش رسمی حق ایران برای صنعت بومی غنی‌سازی اورانیوم

۳- خارج شدن پرونده ایران از دستور کار شورای امنیت سازمان ملل متحد

۴- عادی شدن پرونده ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی

برجام توافقی بود که توانست همه این اولویت‌ها را کم و بیش به صورت موقت یا دائمی عملی کند. در مورد اول، کانون اصلی معامله برجام بی‌اثر کردن و مرتفع کردن تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد و تحریم‌های ثانویه آمریکا بود. هرچند از سال ۲۰۱۸ که دونالد ترامپ تصمیم به خروج از برجام گرفت، تحریم‌های ثانویه ایالات متحده آمریکا مجدداً اعمال شد، اما بین سال‌های ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ که همه طرف‌های برجام کم و بیش در حال اجرای تعهدات خود بودند، این تحریم‌ها کاملاً مرتفع شده‌بود. بین سال‌های ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۴ نیز که قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد جریان داشت، تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران کاملاً ملغی بودند.

در شرایط فعلی اختلاف‌نظر و شکاف اساسی میان ۵ عضو دائمی شورای امنیت در خصوص وضعیت این تحریم‌ها ایجاد شده‌است. در حالی که آلمان، بریتانیا و فرانسه معتقدند که با فعال‌سازی مکانیسم اسنپ‌بک این تحریم‌ها و ۶ قطعنامه شورای امنیت مجدداً اعمال شده‌اند، ایران، روسیه و چین تاکید دارند که قطعنامه ۲۲۳۱ بر اساس بند ۸ آن در تاریخ ۲۶ مهر برای همیشه منقضی شده‌است و ۶ قطعنامه تحریمی سازمان ملل متحد برای همیشه از بین رفته‌اند و موضوع عدم اشاعه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران از دستورکار شورای امنیت سازمان ملل متحد خارج شده‌است.

پذیرش رسمی حق ایران برای صنعت بومی غنی‌سازی نیز از کانون‌های اصلی معامله برجام بود. ایران مادامی که دولت آمریکا رسماً حاضر نشد این حق را بپذیرد، وارد مذاکراتی که منجر به برجام شد، نشده‌بود. در برجام هرچند حق ایران برای غنی‌سازی اورانیوم به صورت رسمی پذیرفته‌شده‌بود و در چارچوب قطعنامه ۲۲۳۱ به یک سند رسمی بین‌المللی راه یافته‌بود، اما محدودیت‌هایی برای سطح غنی‌سازی و میزان ذخایر اورانیوم غنی‌شده در خاک ایران در نظر گرفته‌شده‌بود.

خارج شدن پرونده هسته‌ای ایران از دستور کار شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز موضوعی بود که با بند زمانی در برجام پیش‌بینی شده‌بود. تعلیق ۱۰ ساله این موضوع و خروج کامل آن از دستورکار در ۲۶ مهر ۱۴۰۴ از مفاد برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ بود. امروز ایران، روسیه و چین در چارچوب مفاد برجام معتقدند که این اتفاق رخ داده‌است و پرونده عدم اشاعه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران از دستور کار شورا خارج شده‌است.

نهایتاً موضوع عادی شدن پرونده هسته‌ای ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که قرار بود با استمرار همکاری ایران و آژانس و اجرای تعهدات برجامی در سال هشتم برجام (۱۴۰۲) اتفاق بیفتد، به دلیل خروج آمریکا از برجام و اقدام‌های متقابل ایران بر اساس بند ۳۶ برجام محقق نشد. پیش‌بینی برجام این بود که در سال هشتم اجرای این توافق، مدیرکل آژانس بعد از اعلام پایبندی ایران به اجرای برجام مطابق گزارش‌های فصلی، اعلام کند که پرونده ایران حالت سفید پیدا کرده‌است و از دستور کار شورای حکام خارج می‌شود. در همان سال قرار بود که ایران با تصویب نهایی پروتکل‌های الحاقی، عملاً اجرای پروتکل‌ها را از حالت داوطلبانه خارج کند و در عین حال حق خود را برای خروج یکجانبه از پیمان عدم اشاعه (NPT) سلب کند.

برجام در رسیدن به سه هدف از چهار هدف ذکرشده در بالا توفیق زیادی داشت. هرچند در شرایط فعلی بعد از گذشت ۱۰ سال از توافق برجام، به نظر می‌رسد که ایران و غرب به نقطه قبلی بازگشته‌اند، اما مادامی که برجام زنده بود، اهداف اصلی ایران در پرونده هسته‌ای محقق شده‌بود. به نظر می‌رسد امروز نیز دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران رویای رسیدن به توافقی مشابه برجام در سر داشته‌باشد که بر اساس همان کانون معامله اصلی یعنی نظارت شدید آژانس در برابر لغو تحریم و پذیرش حق غنی‌سازی در مقابل حق بازگشتن یکجای تحریم‌ها حفظ شود. با این حال برخلاف ۲۰۱۴ عزم و اراده‌ای در طرف‌های غربی دیده نمی‌شود که بار دیگر آمادگی داشته‌باشند که حق غنی‌سازی جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت بشناسند.

مستند اقدام حقوقی
استناد حقوقی تمامی طرف‌های برجام از جمله شهریورماه امسال آلمان، بریتانیا و فرانسه (سه قدرت اروپایی موسوم به E3) در تلاش برای بازگرداندن قطعنامه‌های ۶گانه تحریمی علیه ایران که بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ تصویب شده‌بود، متن برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ بود. ایران، روسیه و چین، سه عضو دیگر برجام هم در نامه ۲۶ مهر به دبیرکل سازمان ملل متحد و رئیس دوره‌ای شورای امنیت، بار دیگر به قطعنامه ۲۲۳۱ استناد کردند و بر این اساس خواهان انقضای کامل این قطعنامه و خارج شدن موضوع عدم اشاعه هسته‌ای از پرونده ایران در شورای امنیت شدند.

در نامه سه‌جانبه ایران، روسیه و چین به سازمان ملل متحد آمده‌است: «بر اساس بند اجرایی ۸ قطعنامه ۲۲۳۱، تمامی مفاد این قطعنامه از ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ خاتمه می‌یابد. ما بار دیگر یادآور می‌شویم که پایان کامل و به‌موقع اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ نشانگر خاتمه رسیدگی شورای امنیت به موضوع هسته‌ای ایران بوده و به تقویت اقتدار شورا و اعتبار دیپلماسی چندجانبه کمک می‌کند.»

این نامه ایران و دو قدرت جهانی همسو در واکنش به اقدام سه کشور اروپایی در استناد به مواد ۳۶ و ۳۷ برجام و بند ۱۱ قطعنامه ۲۲۳۱ در تاریخ ۶ شهریور خواهان بازگشت قطعنامه‌های پیشین شورای امنیت سازمان ملل متحد شده‌بودند. ایران، روسیه و چین معتقدند که درخواست کشورهای اروپایی در استناد به برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ مشروعیت حقوقی ندارد، چراکه مطابق بند ۱۰ قطعنامه ۲۲۳۱ سه کشور اروپایی ابتدا باید فرآیند مورد اشاره در پاراگراف‌های ۳۶ و ۳۷ برجام و فرآیند حل اختلاف کمیسیون برجام را طی نکرده‌اند و در عین حال بر اساس بند ۱۱ قطعنامه ۲۲۳۱ طرفی که می‌تواند خواهان اسنپ‌بک باشد باید یکی از طرف‌های متعهد برجام باشد. ایران، روسیه و چین معتقدند که کشورهای اروپایی تعهدات خود را مطابق برجام در سال‌های گذشته عملی نکرده‌اند و به نقض فاحش این توافق دست زده‌اند و در نتیجه طرف متعهد برجام محسوب نمی‌شوند.

تمام دعوای حقوقی که از ۶ شهریور تا ۲۶ مهر میان سه کشور اروپایی و ایران، روسیه و چین جریان داشت با استناد به برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد بود.

ترامپ علیه برجام
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا همواره یکی از افتخارات دور نخست ریاست‌جمهوری خود را به هم زدن برجام و خروج آمریکا از این توافق چندجانبه عنوان می‌کند. او از ابتدای کارزار تبلیغاتی ریاست‌جمهوری‌اش در سال ۲۰۱۶ برجام را بدترین توافق تاریخ آمریکا توصیف کرد و آن را به نفع ایران و به ضرر آمریکا می‌دانست. مخالفت ترامپ با برجام فقط به دوره نخست ریاست‌جمهوری او منحصر نمی‌شود. او حتی سال‌ها پس از آنکه از برجام خارج شد، همچنان علیه این توافق موضع‌گیری می‌کند.

استدلال محوری ترامپ این است که توافق برجام یک توافق مضر برای آمریکا و اسرائیل بود. حتی پس از آنکه دولت‌های سه قدرت اروپایی در هماهنگی با واشنگتن به بازگشت قطعنامه‌های شورای امنیت اقدام کردند و عملاً پس از ده سال آخرین رشته‌های تعهد به برجام را هم گسستند، باز هم دونالد ترامپ علیه این توافق موضع‌گیری کرد. در سخنرانی دو هفته پیش دونالد ترامپ در کنست اسرائیل، رئیس‌جمهور آمریکا بار دیگر علیه برجام سخن گفت: «ناکامی‌ها واقعاً زمانی شروع شد که پرزیدنت اوباما توافق هسته‌ای ایران را امضا کرد.

این یک فاجعه برای اسرائیل و یک فاجعه برای همه بود و به یاد دارم که بی‌بی نتانیاهو به ایالات متحده آمد و بسیار سخت تلاش کرد تا اوباما را متقاعد کند که آن توافق را انجام ندهد. او بسیار سخت تلاش کرد. اما مثل حرف زدن با دیوار بود. به یاد دارم که او به من گفت مثل حرف زدن با دیوار بود. آنها می‌خواستند با ایران همراه شوند.» ترامپ تاکید کرد که توافق هسته‌ای با ایران از سوی دولت اوباما «انتخاب ایران به جای اسرائیل بود» و گفت: «آنها، رک و راست بگویم، ایران را به جای بسیاری از کشورهای خوب دیگر، و به طور خاص اسرائیل، انتخاب کردند. و این آغاز یک دوره بسیار بد بود. اوباما رفت و توافق هسته‌ای ایران یک فاجعه از آب درآمد. و راستی، من توافق هسته‌ای ایران را لغو کردم و از انجام آن بسیار افتخار می‌کردم.»

استدلال دونالد ترامپ مبنی بر اینکه برجام بدترین توافق تاریخ است و به صورت یکطرفه به نفع ایران و علیه اسرائیل تنظیم شده‌است، سال‌هاست که تکرار می‌شود. این در حالی است که در تهران همچنان عده‌ای پافشاری می‌کنند که در برجام هیچ نفعی برای ایران در نظر گرفته‌نشده‌بود. هرچند نمی‌توان استدلال‌ها و اظهارات دونالد ترامپ را مبنای تحلیل قرار داد، اما واقعیت این است که احساس محافظه‌کاران آمریکایی و رهبران اسرائیل همواره این بوده‌است که برجام، توافقی به ضرر آنها است.

سفر نتانیاهو به واشنگتن در آستانه انعقاد برجام و سخنرانی او در مقابل جلسه مشترک کنگره آمریکا علیه برجام نخستین گام در مسیری برای لابی‌گری با کاخ سفید برای نابود کردن توافق هسته‌ای بود که نهایتاً ماه مه سال ۲۰۱۸ به ثمر نشست و دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا از توافق هسته‌ای با ایران خارج شد. ترامپ همواره این اقدام خود را هدیه‌ای برای نتانیاهو و اسرائیل عنوان کرده‌است. نتانیاهو نه‌تنها برای جلوگیری از توافق برجام و پس از انعقاد این توافق برای خروج آمریکا از آن تلاش کرد، در سال‌های پس از خروج آمریکا از برجام نیز تمام تلاش خود را برای جلوگیری از احیای این توافق در پیش گرفت.

برجام و آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای
همین امروز اگر از مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی سوال شود که او اجرای برجام را ترجیح می‌دهد یا شرایط فعلی را، او به‌طور قطع پاسخ خواهد داد که برجام بهترین توافق برای نظارت بین‌المللی برنامه هسته‌ای ایران بود. در طول دوران اجرای برجام ایران نه‌تنها توافق جامع پادمانی، بلکه پروتکل‌های الحاقی را داوطلبانه اجرای می‌کرد، تعهد داده‌بود که بند1/3  اصلاحی توافقنامه جامع پادمانی را اجرا کند و البته برخی بازرسی‌های مضاعف از جمله نصب دوربین‌های آژانس در مراکز تحقیق و توسعه را بپذیرد. در شرایط فعلی ایران نه‌تنها هیچ‌یک از بازرسی‌های مضاعف را نمی‌پذیرد، بلکه به دلیل حمله آمریکا و اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران، حتی تعهدات عادی پادمان را هم اجرایی نمی‌کند و بر مبنای مصوبه مجلس هر درخواست آژانس برای نظارت بر برنامه هسته‌ای را در چارچوب مصوبه‌ای از سوی شورای عالی امنیت ملی بررسی خواهد کرد.

مخالفان داخلی برجام
برجام از همان روز نخست انعقادش با مخالفت‌های دائمی در داخل کشور مواجه بود. دعوای برجام در داخل ایران سر دراز دارد. برای مثال مخالفان با استناد به وجود کلمه تعلیق در برجام (در مورد دو مصوبه تحریم‌های اتحادیه اروپا)، معتقد بودند که همه تحریم‌ها در برجام تعلیق شده‌اند. این اختلاف‌نظر پس از آن پیش آمد که محمدجواد ظریف در یک سخنرانی در مجلس شورای اسلامی به اشتباه گفت که کلمه تعلیق در برجام نیامده‌است.

کلمه تعلیق در برجام آمده‌است که صرفاً مربوط به دو مصوبه تحریمی اتحادیه اروپا می‌شد، در مورد بقیه تحریم‌ها، از جمله تحریم‌های شورای امنیت و تحریم‌های دیگر اتحادیه اروپا و تحریم‌های ثانویه آمریکا از عبارت مرتفع شدن (Lift) استفاده شده‌است. مورد دیگر مبنای اختلاف داخلی نیز موضوع اسنپ‌بک بود. باز هم بر اساس بازی لفظی محمدجواد ظریف، که چندین بار در مصاحبه‌های مختلف تکرار شد، کلمه اسنپ‌بک در برجام نیامده‌است.

ظریف و حتی سخنگوی فعلی وزارت خارجی جمهوری اسلامی نیز معتقدند که کلمه اسنپ‌بک یک بازی روانی غربی برای توضیح مکانیسم حل اختلاف برجام بود که در نهایت می‌توانست به بازگشت فوری قطعنامه‌های پیشین شورای امنیت تبدیل شود. آنها معتقد بودند که کلمه‌های مکانیسم ماشه و اسنپ‌بک، نباید در ادبیات سیاسی ایران به عنوان بخشی از برجام جا بیفتد. در عین حال مخالفان برجام معتقد بودند که گنجاندن این مکانیسم در برجام خلاف منافع ایران بوده‌است و حتی ظریف را به خیانت متهم می‌کنند.

اخیراً سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه نیز همصدا با تندروهای داخلی ایران، گفته‌است که اسنپ‌بک یک «مکانیسم غیرمعمول» و «دام حقوقی» و پذیرش آن را «مایه تعجب» توصیف کرده‌است. به‌رغم مزایای متعدد برجام، مخالفان با تکیه بر همین خطوط همواره علیه برجام تبلیغات کردند و فضای داخلی را به سمتی بردند که در موقعیت‌هایی که امکان احیای برجام وجود داشت، تصمیم‌های ضروری برای احیای برجام گرفته نشود یا دیرتر از موعد اتخاذ شود. در این میان، برخی از مخالفان برجام، از جمله برخی مقام‌های روس و همچنین برخی مقام‌ها و افراد با نفوذ داخلی به کاسبی تحریم و منفعت بردن از تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران متهم می‌شوند.

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله