سرمقاله فرهیختگان/ حامیان جنگ کاسبان بازسازی

فرهیختگان/ «حامیان جنگ کاسبان بازسازی» عنوان یادداشت روز در روزنامه فرهیختگان به قلم سیدمهدی طالبی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
جرد کوشنر، داماد دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا و استفان ویتکاف، دوست قدیمی و نماینده ترامپ در امور خاورمیانه اخیراً به عربستان سعودی و امارات سفرکرده و رایزنیهایی با مقامات این دو کشور داشتهاند.
کانال ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونی روز گذشته به نقل از یک مسئول ارشد در خاندان پادشاهی عربستان اعلام کرد که این دو تلاش کردهاند تا ریاض و ابوظبی را به مشارکت در اداره نوار غزه قانع کنند.
به گزارش این شبکه، عربستان و امارات به کوشنر و ویتکاف گفتهاند آنها بدون حضور تشکیلات خودگردان فلسطین، هیچ مداخله مستقیم و غیرمستقیمی در اداره غزه نخواهند داشت.
دولت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونی مخالف احیای حکومت تشکیلات خودگردان در غزه است و آن را گامی در راستای راهکار ۲دولتی تلقی میکند.
اهداف اصلی
آمریکا از محولکردن امور مربوط به بازسازی غزه به دولتهای عربی در پی اهدافی است که در ادامه موردبررسی قرار گرفتهاند.
1- آمریکا و رژیم صهیونی به دلیل نقشآفرینی در جنایات و تخریبها، گزینه اول بازسازی هستند؛ اما حتی اگر به این کار ملزم شوند که فعلاً غیرممکن است، منابع مالی کافی را در اختیار ندارند. هزینههای جنگ تنها مربوط به غزه نمیشوند و رژیم صهیونی را هم در بر میگیرند. این هزینهها از موارد مستقیم و فوری مانند پرداخت حقوق سربازان فراخوان شده، هزینه درمان مجروحان و خرید سلاح و مهمات گرفته تا موارد آتی مانند پرداخت حقوق مادامالعمر به مجروحان، خرید سلاحهای بیشتر، بازسازی نیروهای مسلح، تقویت پناهگاهها و دیگر موارد را در برمیگیرد.
جنگ برای رژیم صهیونی طبق ارزیابیهای حداقلی ۹۰ میلیارد دلار و تخمینهای حداکثری ۳۰۰ میلیارد دلار به طور مستقیم و غیرمستقیم هزینه داشته است. در این میان آمریکا تا 21 میلیارد دلار به رژیم صهیونی کمک کرده است. این کمکها با توجه به هزینههای کنونی جنگ، سهم بزرگی از آن را تأمین کردهاند. آتشافروزیهای آمریکا و رژیم صهیونی در زمینه تهاجم برای آنها هزینههای کمرشکنی داشته و اگر ملزم به مسئولیتپذیری شوند، این هزینهها میتواند ضربه اقتصادی بزرگتری به این دولتها وارد کند.
2- تأمین هزینه بازسازی غزه یک سرشکستگی برای رژیم صهیونی و نمادی از پذیرش شکست است. این اقدام سؤالی را در جامعه صهیونیستها مطرح میکند که «چرا تخریب کردیم که دوباره بسازیم؟»
3- تأمین هزینه زندگی روزانه و بازسازی غزه میتواند باعث اعتراض جامعه و احزاب صهیونیست شود و ازاینرو اجرای آن توسط دولت ناممکن است. اگر دولت تلآویو به این مسئله ملزم شود سرنگون خواهد شد؛ مگر آنکه فشار شدیدی بر رژیم صهیونی وارد گردد تا صهیونیستها درک کنند چارهای جز این کار ندارند. بااینحال فعلاً تحقق این سناریو بعید است.
4- آمریکا قصد دارد از آتش بس و بازسازی غزه دریچهای به سمت عادیسازی و گره زدن منطقه به رژیم صهیونی بگشاید. اگر پس از توافق آتشبس، اجلاس شرم الشیخ تدارک دیده شد که گامی ولو ابتدایی یا ناکام برای عادیسازی بود، ایجاد سازوکار بازسازی قطعاً گامهای بزرگتر و اجلاسهای مهمتری در پی خواهد داشت. آمریکا و رژیم صهیونی قادر به حلوفصل مسائل غزه با آوارهسازی آنها نیستند، اما بهزعم خود تلاش دارند تا با گروگانگیری زندگی و سرنوشت مردم غزه، از عواطف، احساسات و فشارهای ایجاد شده بر دولتها سوءاستفاده کرده و آن را به ساخت آینده گره بزنند؛ آیندهای که در آن هزینه اداره غزه به گردن دیگران افتاده و با مسئولیتپذیری برخی کشورها در قبال مردم این منطقه، در آینده و در صورت بروز جنگ، آنها گزینه انتقال جمعیتی خواهند بود. بهعنوان نمونه، اگر امارات، قطر و عربستان مسئولیت بازسازی را برعهده گرفته و ترکیه و مصر از نظر فنی و تصاحب پروژهها در آن شریک شوند، در صورت بروز جنگ در آینده، آنها مسئول زندگی مردم غزه شناخته شده و فشارها برای پذیرش این جمعیت در چنین کشورهایی افزایش خواهد یافت. این سناریو یک بدل هم دارد؛ به این شکل که دولتهای شریک در بازسازی فشار سنگینی به رژیم صهیونی وارد کنند که دورازذهن است.
5- در جنگهای منطقه، طرف متجاوز و بهانهگیر رژیم صهیونی است که با هر بازیگری از جمله دولتهای متحد آمریکا به مشکل میخورد. اگر دولتهای منطقه هزینههای کلانی در غزه انجام داده و مجبور به پذیرش مسئولیت شوند، ناگزیر در مسیر معارضه و انتقاد از رژیم قرار میگیرند. افزایش التهابات مابین این دولتها و تلآویو طی ماهها و سالهای متمادی، وضعیتی را برقرار میکند که بر اساس آن رژیم صهیونی در مقاطعی خاص فرصت خواهد یافت به این کشورها حمله کند. مصداق برجسته این اتفاق قطر است. قطریها با تحریک و حمایت آمریکا و رژیم صهیونی پرداخت پول به حماس برای اداره دولت و بازسازیها را متقبل شده و بین دو طرف میانجیگری میکردند، اما در نهایت التهابات باعث شد برای مدتی طولانی، صهیونیستها قطر را به حمایت از حماس متهم کرده و در نهایت به دوحه حمله کنند.
دولتهای عربی
دولتهای عربی طبق الگوهای گذشته، گزینههای اصلی بازسازی بهحساب میآیند؛ اما آنها نیز دلنگرانیهایی دارند.
1- هزینه بازسازی بسیار بالاست. قبول کردن هزینههای بازسازی توسط دولتهای عربی در این نوبت بعید است. در جنگهای گذشته هزینههای بازسازی بسیار اندک بودند. «العربی الجدید» اخیراً گزارش کرده که بازسازی غزه بین 50 تا 80 میلیارد دلار هزینه خواهد داشت. طبق بررسیهای مؤسسه «بروکینگز» که در ۲۴ آوریل ۲۰۲۵ (فروردین ۱۴۰۴) منتشر شد، در صورت مهیا بودن شرایط 16 سال و در صورت بروز اشکال در تأمین بودجه و یا محدودیتهای امنیتی برای بازسازی غزه به 80 سال زمان نیاز است.
2- هزینهها کامل مشخص نیست. احتمال دارد هزینههای بازسازی بیشتر شوند. باتوجهبه اینکه آتشبس بهتازگی اجرایی شده و امنیت کماکان به طور کامل برقرار نیست، نمیتوان بادقت بالایی تخمینها را انجام داد.
3- ممکن است کشور سرمایهگذار مجبور شود در ادامه هزینه اداره و تأمین امنیت غزه را برای تداوم پایداری زیرساختهای بازسازی شده، بپردازد.
4- احتمال دارد جنگ بهسرعت درگیرد و میلیاردها دلار اختصاصیافته از بین بروند. باید توجه داشت که نهتنها در فلسطین اشغالی بلکه در منطقه وضعیت جنگی حاکم است.
5- صهیونیستها تمایلی به بازسازی نداشته و اختلال ایجاد میکنند و اتهامزنی دارند. مواجهه با این فضا از هر دولتی انرژی زیادی میگیرد.
6- اگر رژیم هزینهای بابت بازسازی پرداخت نکند مجدداً دست به تخریب میزند. از همین رو دولتها تأکید دارند که بدون تضمینهای کافی و مسئولیتپذیری صهیونیستها وارد بازسازی نخواهند شد.
7- بازسازی تنها نیازمند اختصاص مبالغ کلان نیست؛ بلکه کشور یا کشورهای حاضر باید منابع فکری و مدیریتی خود را به آن اختصاص بدهند.
8- هزینه بازسازی و اداره شامل مدیریت خانواده شهدا، ایتام، معلولان، آسیبدیدگان، تأمین چادر و مواردی ازایندست میشود. منابع عظیم مالی، دولتی، خدماتی و سیاسی میخواهد.
9- ورود به قضایای فلسطین احتمال درگیری با دو طرف ماجرا را بالا میبرد. اگر دولتهای حاضر در بازسازی تحت فشار آمریکا به سمت سرکوب مقاومت حرکت کنند، با واکنش شدید آن مواجه خواهند شد. پیش از این مقاومت تأکید کرده بود با هر نیروی اشغالگری میجنگد. از سوی دیگر این ورود پایهگذار فشارها، پیشنهادها و تهدیدات آتی آمریکا و رژیم صهیونی علیه این کشورها میشود.
تأمینکنندگان
همانگونه که گفته شد گزینه اصلی تأمین هزینههای اداره و بازسازی غزه، دولتهای عرب و ثروتمند حاشیه جنوبی خلیجفارس هستند؛ اما به طور دقیقتر آنها شامل سه کشور عربستان، امارات، قطر و تا حدی کویت میشوند.
در رده دوم تأمینکنندگان جهانی نیز در مبالغی بسیار کم، بهصورت نمادین و برای پاسخگویی به افکار عمومی داخلی در بازسازی مشارکت خواهند کرد.
ذینفعان
ترکیه و مصر خواهند کوشید کارگران و مهندسان را تأمین کنند. نفع این دو بازسازی توسط دولتهای عربی است؛ زیرا تأمینکنندگان جهانی مبالغ کمتری به بازسازی اختصاص داده و نظارت شدیدتری اعمال میکنند.
















