نماد آخرین خبر

دالان آمریکایی قفقاز

منبع
شرق
بروزرسانی
دالان آمریکایی قفقاز

شرق/متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

مهفام سلیمان‌بیگی| با لغو محدودیت‌ مرزی آذربایجان با ارمنستان و رسیدن اولین محموله تجاری قزاقستان به ارمنستان از طریق باکو، در یک رخداد تاریخی بالاخره صلحی که ترامپ حرفش را می‌زد آشکار شد. موضع‌گیری‌های اخیر نخست‌وزیر ارمنستان هم تأیید می‌کند که قفقاز جنوبی به‌عنوان دروازه‌ای که اروپا، خاورمیانه و آسیای مرکزی را به هم متصل می‌کند و کلید دسترسی به شبکه‌های تجارت بین‌المللی، زیرساخت‌های انرژی و خطوط امنیتی است، حالا دیگر به سهولت برای 49 یا شاید هم 99 سال رسما در دستان آمریکاست. در همین شرایط و در پی اعلام لغو محدودیت‌های ترانزیتی میان آذربایجان و ارمنستان، کارشناسان آخرین ریسمان نجات ایران را احیای مسیر تاریخی جلفا–نخجوان–ایروان–باکو معرفی می‌کنند. به اعتقاد آنان، احیای این مسیر به ایران این امکان را می‌دهد که بدون نیاز به پروژه‌های سنگین و پرهزینه‌ای مانند راه‌آهن رشت–آستارا، به‌‌صورت تمام‌ریلی و پیوسته به روسیه و اروپا متصل شود. اتفاقی که می‌تواند معادلات حمل‌ونقل و نفوذ و مناسبات سیاسی کشور ما را قدری متحول کند؛ هرچند به‌ثمر‌رساندنش با حضور این‌چنین پررنگ آمریکا و ناتو در این منطقه دور از ذهن به نظر می‌رسد.

شرط پردردسر آتش‌بس جنگ ارمنستان و آذربایجان
یکی از مفاد قرارداد آتش‌بس سال 2020 که آذربایجان نهایتا موفق شد به ارمنستان تحمیل کند، الزام تأمین بستر اتصال زمینی بین آذربایجان و نخجوان یا به تعبیر باکو همان کریدور زنگزور بود؛ کریدوری که آن زمان طرفین توافقی درباره چگونگی عملیاتی‌کردنش نداشتند. با این حال رجب‌طیب اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه و الهام علی‌اف، رئیس دولت جمهوری آذربایجان، دوشادوش هم برای پیشبرد طرح بلندپروازانه ایجاد دالان تورانی از طریق کریدور زنگزور- لاچین به‌شدت در تلاش بودند. نهایتا برای اجرای این طرح پای غرب به منطقه باز شد و بعد از مذاکرات و توافق‌های محرمانه دیپلمات‌های آمریکایی با مقامات باکو و ایروان قرار شد احداث و نظارت بر این کریدور استراتژیک برای صد سال به آمریکا سپرده شود. این‌گونه بود که یک‌شبه زنگزور تبدیل شد به دالان ترامپ.

این دالان یک جاده یا اتوبان معمولی نیست، بلکه عملا بخش بزرگی از کشور ارمنستان به مساحت قریب به 260 کیلومتر مربع (دالانی به طول 43 کیلومتر و عرض شش کیلومتر) را دربر می‌گیرد و حالا برای 99 سال به آمریکا اجاره داده شده که این مساحت قابل توجه را در اختیار داشته باشد؛ برخی این قرارداد را حتی یادآور قرارداد استعماری قرن 19 بین بریتانیا و چین برای اجاره 99 ساله هنگ‌کنگ به این کشور می‌دانند.

چرخش ارمنستان به سمت آمریکا
ارمنستانی‌ها البته همیشه در پاسخ به نگرانی‌های امنیتی ایران اصرار داشته‌اند که هرگز حق حاکمیت سرزمینی‌شان را به آذربایجان واگذار نمی‌کنند اما نهایتا میدان را به آمریکا سپردند. ارمنستان فاقد منابع طبیعی انرژی و درآمدهای این‌چنینی است و در اصل درآمد خاصی جز آب‌باریکه صنعت توریسم و تولیدات کشاورزی ندارد، ضمن اینکه ارمنستان سال‌ها فاقد متحد استراتژیک در نظام بین‌الملل بوده است، درحالی‌که رقیب او آذربایجان از حمایت تمام‌عیار ترکیه و اتحادیه کشورهای ترک‌زبان آسیای مرکزی برخوردار بوده و هست. ترکیه که یکی از قوی‌ترین ارتش‌های ناتو را در اختیار دارد، در جریان جنگ 2020 علاوه بر دادن پهپادهای بیرق‌دار و تکنولوژی پیشرفته نظامی، زمینه‌ای فراهم کرد تا شبه‌نظامیان تکفیری سوری از طریق خاک این کشور به جمهوری آذربایجان ترانزیت شوند و در جبهه جنگ علیه ارمنستان بجنگند. در مقابل ارمنستان تنها چشم امیدش به حمایت روسیه بود که پوتین هم با بی‌اعتنایی نسبت به سرنوشت ارمنستان عملا آنها را ناامید کرد. روسیه بارها نشان داده است که متحد قابل اتکایی در مواقع بحرانی نیست.

ارمنستانی‌ها به‌خوبی می‌دانستند توسعه‌طلبی علی‌اف فقط محدود به تصرف قره‌باغ باقی نخواهد ماند و این جنگ امواج دیگری نیز در آینده در پی خواهد داشت و احتمال ازدست‌دادن کل استان جنوبی سیونیک دور از ذهن نخواهد بود. در چنین شرایطی توسل به نیروی سومی که بتواند محور آذربایجان-ترکیه را بالانس کند و ناجی ارمنستان باشد، تنها راه گریز برای این کشور به حساب می‌آمد. البته فقط همین هم نبود، آمریکا وعده سرمایه‌گذاری کلانی را به ارمنستان داده و حتی در گام اول برندان هنرهن، رئیس دفتر اروپا و اوراسیای وزارت امور خارجه آمریکا در سفر به ایروان اطلاع داد که آمریکا قصد دارد در چارچوب پروژه موسوم به مسیر ترامپ، 145 میلیون دلار کمک به ارمنستان ارائه دهد و توضیح داد که این اولین بخش از تأمین مالی است که به اجرای پروژه «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بین‌المللی» و توافق‌های مرتبط به‌دست‌آمده در هشتم آگوست، از طریق حمایت از سرمایه‌گذاری در زمینه‌های تجارت، زیرساخت‌ها، زنجیره‌های تأمین مواد معدنی حیاتی و امنیت فرامرزی اختصاص دارد.

استراتژی سیاست خارجی ترامپ به ثمر نشست
چند روز پیش نیز در یک همایش بین‌المللی در ایروان، نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان ابعاد تازه‌ای از مسیر ترامپ را شرح داد. پاشینیان در سخنرانی خود توضیحات مفصلی در مورد نحوه اجرای مسیر ترامپ داد که نشان می‌دهد هشدارهای تحلیلگران درباره خطرات مسیر ترامپ برای امنیت ملی ایران کاملا منطبق بر واقعیت است و مسیر ترامپ از نظر ماهوی تفاوتی با کریدور زنگزور ندارد. اگرچه پاشینیان مدعی شد همکاری با آمریکا برای ایجاد مسیر ترامپ در نزدیکی مرزهای ایران هیچ ماهیت اقتصادی ندارد اما از صحبت‌های او برمی‌آمد آنچه در عمل رخ می‌دهد اجاره و واگذاری زمین به طرف آمریکایی برای ایجاد تأسیسات زیربنایی مسیر ترامپ است، چراکه پاشینیان با اشاره به مدت 49 یا 99 ساله واگذاری محل به آمریکا، درمورد سازوکار مدیریت پروژه گفت: «نهاد قانونی ساخت‌وساز در ارمنستان فرض می‌کند که سرمایه‌گذار زمین را برای اهداف ساخت‌وساز و سودآوری دریافت می‌کند، اما زمین همیشه متعلق به جمهوری ارمنستان است و پس از انقضای حق ساخت‌وساز، ملک به مالکیت جمهوری ارمنستان درمی‌آید». این اظهارات در واقع مؤید واگذاری و اجاره زمین توسط ارمنستان به طرف آمریکایی برای مدتی طولانی است. این یعنی هیچ تضمینی وجود ندارد که آمریکا بر حسب سابقه رفتاری گذشته‌اش در کشورهای همسایه ایران، برای استفاده از این فرصت و تبدیل آن به یک تهدید امنیتی ضد ایرانی تلاش خواهد کرد. آمریکا به بهانه حفاظت از شرکت‌های خود و تأمین امنیت آنها به‌راحتی می‌تواند از شرکت‌های امنیتی خصوصی کمک بگیرد و نظامی را در مرز مستقر کند.

ایران در حالی عملا شاهد همسایه‌شدن ناتو و آمریکا با خود خواهد بود که به نظر می‌رسد هیچ شانسی برای مشارکت در این طرح‌ها و نقش‌آفرینی در ایجاد زیرساخت‌های مسیر ترامپ نخواهد داشت. ایران به علت مخالفت آمریکا مانند آنچه بعد از جنگ ۲۰۲۰ قره‌باغ با فشار علی‌اف رخ داد، از این فرایند جدید هم حذف شده و فضا برای حضور شرکت‌های ترکیه، امارات و برخی کشورهای اروپایی هموار می‌شود که ممکن است برخی از آنها و به‌خصوص شرکت‌های اماراتی، جاده‌صاف‌کن حضور اسرائیل در مسیر ترامپ شوند. گذشته از این، کشور ما امتیاز ژئوپلیتیکی خود برای ترانزیت در این منطقه را که می‌توانست منافع اقتصادی کلان و پیوندهای سیاسی عمیقی در پی بیاورد، از دست داد. مخاطرات نمی‌توانست از این بالاتر باشد؛ قفقاز جنوبی دروازه‌ای است که اروپا، خاورمیانه و آسیای مرکزی را به هم متصل می‌کند. قدرت جهانی که این کریدور استراتژیک را کنترل می‌کند، دسترسی به دارایی‌های کلیدی جهانی، از جمله شبکه‌های تجارت بین‌المللی، زیرساخت‌های انرژی و خطوط امنیتی را دیکته می‌کند. ترامپ این واقعیت ژئوپلیتیکی را درک کرد و برای استفاده از آن به عنوان یک استراتژی سیاست خارجی، میانجیگری را در پیش گرفت. او می‌داند TRIPP چیزی بیش از یک زیرساخت است. این یک شاهراه ژئوپلیتیکی است که شرکای طرفدار غرب را به هم متصل می‌کند و به ایالات متحده نفوذ بلندمدت در منطقه‌ای می‌دهد که مدت‌هاست تحت سلطه روسیه و ایران بوده است‌. اثبات موفقیت او نیز لغو محدودیت‌های مرزی آذربایجان با ارمنستان و رسیدن اولین محموله تجاری گندم قزاقستان به ارمنستان از طریق آذربایجان در روزهای گذشته بود.

 احیای راه‌آهن جلفا؛ آخرین شانس ایران
علی ضیایی، رئیس اندیشکده حمل‌ونقل ایران، در گفت‌وگو با «شرق» در این باره می‌گوید: «مسیری که قرار است باز شود، فقط یک نکته‌اش برای ما اهمیت دارد و اینکه ترامپ می‌خواهد مسیر بکشد یا نه، یا سرمایه‌گذاری می‌شود یا نه، در وهله اول چندان مسئله ما نیست؛ آنچه برای ما مهم است و باید موضع‌گیری ایران را تعیین کند، این است که بعد از حدود ۳۰ یا ۴۰ سال، مبادی و مسیرهای حمل‌ونقل بین این دو کشور قرار است به روی یکدیگر باز شود. اگر این اتفاق قرار است بیفتد، راه‌آهن جلفای ما باید فعال شود. ما سابقا راه‌آهن جلفا داشتیم؛ مسیری که از مرز جلفا وارد شوروی سابق می‌شد و به تمام کشورهای تشکیل‌دهنده شوروی سابق، اروپا، چین و دیگر نقاط متصلمان می‌کرد. آن موقع، مسیر چین هم فکر می‌کنم وصل بود.

بعد از جنگ اول قره‌باغ، این مسیر بسته شد. بخشی از مسیر وارد نخجوان می‌شود؛ سپس وارد ارمنستان و دوباره وارد آذربایجان. این دو کشور مسیرهای حمل‌ونقل‌شان را روی یکدیگر بستند و این مسیر به سمت روسیه کور شد. حالا هم هر منفعتی که ما در این منطقه از نظر لجستیکی، ترانزیتی و کریدوری تعریف می‌کنیم، باید حول باز‌شدن راه‌آهن به سمت روسیه باشد». او تأکید می‌کند که در حال حاضر، ایران -دستگاه دیپلماسی و همه دستگاه‌های مرتبط- باید تمام پتانسیل خود را صرف این کنند که این خط آهن باز شود؛ یعنی ایران بتواند کالاهایش را از طریق نخجوان، ارمنستان و آذربایجان به روسیه برساند. به باور او اگر قرار است این مسیرهای حمل‌ونقل بین این دو کشور باز شود، منفعت اصلی ما دقیقا این نقطه است. ضیایی معتقد است اگرچه ارمنستان در حال فاصله‌گرفتن از روسیه و ورود به پازل آمریکا‌ست، حتی آذربایجان هم تمایلاتی برای نزدیک‌شدن به ناتو دارد، اما نفوذ روسیه در این منطقه سال‌ها بسیار زیاد بوده است و حالا این‌طور نیست که یکباره، در یک شب همه‌چیز عوض شود. او می‌گوید: «چندان به موضع‌گیری‌های مقامات جمهوری آذربایجان و ارمنستان توجه نکنید؛ در بطن کار و میدان، نفوذ روسیه هنوز وجود دارد. ما هم باید روی همین موضوع حساب باز کنیم و حتما همکاری مشترک با روس‌ها تعریف کنیم. من فکر می‌کنم خود روس‌ها هم علاقه‌مند باشند، حتی اخبار نه‌چندان دقیقی هم درباره این تمایل شنیده‌ام. به هر حال شرایط فعلی قطعا مورد تأیید روس‌ها نیست. موضع‌گیری‌هایشان را هم کرده‌اند. یک یا دو روز بعد از توافقی که با حضور ترامپ انجام شد، روسیه یکی از تأسیسات آذربایجان در اوکراین را هدف قرار داد». از نگاه این کارشناس روسیه دیگر قادر نیست کل بازی در منطقه را به هم بزند اما هنوز می‌توان منفعت مشترکی با آنها تعریف کرد.‌

ممکن است ارمنستان نگاه یک جانبه نداشته باشد
محمدجواد شاهجویی، دیگر کارشناس حمل‌ونقل نیز در گفت‌وگو با «شرق» وضعیت منطقه قفقاز جنوبی را این‌طور توضیح می‌دهد: «پیش از آنکه بحث توافق صلح مطرح شود، آن مسیر و منطقه در وضعیتی از تعادل ناپایدار قرار داشت اما ما می‌دیدیم که انگیزه‌هایی برای فعال‌شدن آن وجود دارد. از یک سو ارمنستان قدرت آن را نداشت که بتواند در برابر آن مقاومت جدی کند. بازیگری کشورهایی مانند روسیه و ایران نیز در این حوزه چندان مؤثر نبود. به‌ویژه روسیه که خیلی دیر وارد فضای تعامل شد و به نظر من ورود بسیار مؤثری هم نداشت؛ به دلیل اینکه خود درگیر جبهه شرق، چه به‌واسطه مسائل داخلی و چه جنگ با اوکراین بود. بنابراین به نظر من شکل‌گیری مسیر ترامپ، لاجرم رخ می‌دهد اما مهم این است که بدانیم در چنین شرایطی و با وقوع این اتفاق، خطوط قرمز ما چیست؛ یعنی چه بهره‌برداری‌هایی می‌توانیم از این وضعیت داشته باشیم. این خطوط بارها از مسیرهای رسانه‌ای و دیپلماتیک اعلام شده است: ما موافق نیستیم که هیچ‌گونه نیروی آمریکایی در منطقه حضور عملیاتی داشته باشد یا اینکه پایگاه نظامی‌ای نزدیک مرزهای ایران ایجاد شود. این خط قرمزی است که جمهوری اسلامی تعریف و بارها در سطوح رسانه‌ای و غیررسانه‌ای اعلام کرده است. همچنین اگر قرار باشد این مسیر فعال شود، بخشی از منافع کشور ما نیز در آن نهفته است». او همچنین معتقد است که از منظر شمال-جنوب می‌توانیم هنوز هم نگاه مثبتی داشته باشیم؛ یعنی می‌توانیم کم‌کاربردشدن مسیر شرق-غرب را با تقویت مسیر شمال-جنوب جبران کنیم و اجازه بدهیم هرآنچه می‌خواهد از شرق عبور کند، از مسیر ما نیز عبور داشته باشد. او ادامه می‌دهد: «ضمن اینکه این موضوع صرفا به معنای تحت‌الشعاع قرارگرفتن کامل مسیر جنوبی یا مسیر ایران نیست؛ این مسیر همچنان فعال خواهد ماند. زیرا در ۲۰ سال گذشته که جنگ آذربایجان وجود داشت، تمام کالاهای سرزمینی بین نخجوان و جمهوری آذربایجان از مسیر ما عبور می‌کرد و اکنون هم می‌توانیم این موضوع را ادامه دهیم. بنابراین، به نظر من می‌توان نگاه دوسویه داشت و همه طرف‌ها می‌توانند سود ببرند: هم ارمنستان سود می‌برد، هم مسیر شرق-غرب در آذربایجان فعال می‌شود و هم ما می‌توانیم از مسیر شمال-جنوب بهره ببریم. این مسیر در ارمنستان قدمتی دارد و قابل بازسازی و فعال‌سازی است و به‌طور مستقیم آن را به خاک نخجوان، ارمنستان و روسیه متصل می‌کند». شاهجویی می‌گوید: «من با این گزاره که «ایران می‌توانست ارمنستان را در دامن خود نگه دارد» خیلی موافق نیستم. جهان امروز، جهانی نیست که بتوانیم چنین رویکردی را مطرح کنیم. کشورها بر اساس منافع‌شان تصمیم می‌گیرند، بر اساس منافع‌شان ارتباط برقرار می‌کنند و بر اساس همان منافع هم پیش می‌روند. هر کشوری می‌تواند با طرف‌های مختلف ارتباط بگیرد و منافع خودش را تأمین کند. اینکه ارمنستان تمام‌ مدت تلاش کرده با ایران ارتباط جدی بگیرد، درست است. ایران هم چراغ سبز نشان داد. حتی حجم بارهای عبوری افزایش یافت. ارمنستان در شرایطی قرار داشت که از مسیر ترکیه و آذربایجان تحت فشار بود و ایران کمک کرد بخشی از بارها از مسیر ما جابه‌جا شود. علاوه بر این، همین حالا هم خود مسیر شمال-جنوب -چه زمینی و چه ریلی و چه در صورت فعال‌شدن مسیر ترانزیتی- فرصت‌های جدی برای ارمنستان ایجاد می‌کند. بنابراین، به نظر من این‌گونه نیست که چون آمریکایی‌ها در این مسیر سرمایه‌گذاری می‌کنند، ارمنستان فقط روی این موضوع متمرکز شود و ارتباط با ایران را نادیده بگیرد. احتمالا نگاه ارمنستان گسترده‌تر خواهد بود و به چند گزینه هم‌زمان فکر می‌کند».

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله