قدس آنلاين/ ««عليمحوري» فصل مشترک شيعه و سني» عنوان يادداشت روز روزنامه قدس به قلم آيت ا... العظمي صافي گلپايگاني است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
يک هزار و چهار صد سال مي گذرد و نوابغ عالم علم، نخبگان و فرزانگان کم نظير از مسلمان و ديگران، پيرامون شخصيت جامع الاطراف حضرت علي(ع)، سخن گفته و هزارها کتاب و رساله پيرامون ابعاد وجودي، فضايل، مناقب، مکارم اخلاق و صفات الهي آن شخص بي نظير عالم خلقت، گفته و نوشتهاند و هنوز هم آگاهان، خود را در اين درياي بي کرانه به ساحلي نزديک نميبينند و مانند مسافراني که در فضا در پرواز باشند هر چه پرواز ميکنند، پاياني براي سفر خود نمييابند.
صاحبان عقول کبيره، فصحا، بلغا و بزرگان بشريت، در برابر ابعاد شخصيّتي او، سر تسليم و خضوع فرود آورده، در مدح و ستايش او بليغترين و رساترين سخنان را گفته و کتابها نوشتهاند، و با اين همه هرگز مبالغه نيست اگر بگوييم:
اين شرح بينهايت کز وصف يار گفتند
حرفي است از هزاران کاندر عبارت آمد
امّا به مناسبت ميلاد مسعود آن حضرت و از باب "آب دريا را اگر نتوان کشيد* هم به قدر تشنگي بايد چشيد"
شمّه اي اندک از سيره و سبک زندگي آن امام همام را عرض مي کنيم:
در روايات داريم که اميرالمؤمنين(ع) نشست و برخاستش با مردم، عادي بود. هرگز صفات رذيله تکبر و تحميل بر مردم در وجود آن حضرت نبود.
با وجود تمام کمالات و صفاتي که آن حضرت داشتند، اگر کسي به حضور ايشان ميرسيد، آن بزرگوار را بسيار متواضع و فروتن مييافت و معلوم نبود که ايشان فرمانرواي کشور پهناور اسلامي ميباشند. اگر کسي در محضر ايشان حاضر ميشد، هيبت اميرالمؤمنين وجودش را فرا نميگرفت.
در اسلام به طبقات محروم خيلي توجه شده است. حضرت رسول اکرم(ص) فرمودهاند که خدايا مرا مسکين زنده بدار و مسکين بميران و مرا در قيامت در صف فقرا و مساکين محشور کن.
البته مسکين و محتاج تنها به معناي اين نيست که انسان بيکار باشد و کاري نداشته باشد، بلکه يک معناي آن اين است که به دنبال رياستطلبي، دنياطلبي و جاهطلبي نباشد. به همين دليل حضرت از خداوند چنين خواستهاي داشتند تا خويش را به اين فضائل آراسته کنند.
حضرت علي(ع) يکي از فرماندهان و حاکمان کشور اسلامي خود را به واسطه شرکت در يک مهماني اشرافي و اعياني که عدهزيادي از ثروتمندان در آن شرکت داشتند و فقرا و مستمندان از آن سفره رنگارنگ محروم بودند شديداً مورد مؤاخذه قرار داده و او را توبيخ نمودند.
امام نامه شديد اللحني به او نوشتند که با اين جملات آغاز ميشود: «اي پسر حنيف، به من خبر رسيده است که يکي از مردان بصره تو را به سفرهاي دعوت کرده است و تو به آنجا شتافتهاي. خوردنيهاي نيکو برايت آوردهاند و پي در پي ظرفهاي غذا در برابرت گذاشتهاند. گمان نميکردم مهماني مردي را بپذيري که نيازمندان را به جفا رانده باشد و تنها ثروتمندان را دعوت کرده باشد ...»( نهج البلاغة صبحي صالح، نامه 45)
آري! بايد سبک و سيره زندگاني اميرالمؤمنين(ع) الگو قرار گيرد.بايد همه سعي کنيم در کار و کسب، زندگي، معاش، سياست و حکومت، صراط اميرالمؤمنين(ع) را اتخاذ کنيم و در اين صراط ثابت قدم بمانيم.
ميزان اعمال همه، آن حضرت هستند، اعمال مردم روز قيامت به وجود اميرالمؤمنين(ع) شناخته و وزن ميشود، در دنيا هم همين طور است، اگر مردم بخواهند وزن و ارزش اعمال خود را بدانند بايد خود را با اعمال اميرالمؤمنين(ع) بسنجند.
بايد اميرالمؤمنين(ع) را مشايعت کنيم؛ همان بزرگرهبري که فضايل و مناقبش از حد احصا، خارج است، همان مرد علم و ايمان و معرفتي که علوم همه در برابر علومش چون قطرهاي است در برابر دريا، همانکه همه به علم او نيازمند بودند و او از همه بي نياز بود.
بزرگشخصيتي که در علم، عمل، زهد، تقوا، حلم، تواضع، عبادت، ايثار، جهاد، رحم، عدل، احسان و تمام صفات فاضله بينظير، ممتاز و نادر، روزگار و آيت کبراي پروردگار و مجمع صفات اضداد بود.
همه و همه بايد بر محور رفتار و گفتار علي(ع)اجماع کنند که جز راه علي(ع)، صراط مستقيمي نيست، چنانچه فخر رازي ميگويد: «هر که علي را محور بداند راه مستقيم رفته است»( تفسير فخر رازي، جلد 1، صفحه 108)
در علوم مبدأ و معاد، تفسير قرآن، فقه و معارف وحياني همه عليمحوري است و محور و حجت در همه علي است، در ولايت، در امامت، در ارشاد به الهيات و عبادات همه، محور علي است. در عليمحوري و ايمان به عليمحوري در دين و شئون ديني بين شيعه و سني اختلافي نيست.