نماد آخرین خبر

سرمقاله اعتماد/ حق حاکمیت ملی و...

منبع
اعتماد
بروزرسانی
سرمقاله اعتماد/ حق حاکمیت ملی و...
اعتماد/ « حق حاکميت ملي و... » عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد نوشته محسن رهامي است که مي‌توانيد آن را در ادامه بخوانيد: پس از خروج دولت امريکا از توافقنامه برجام شرايط ملي و بين‌المللي خاص و بسيار حساسي براي کشور ما پيش آمده است. دولت امريکا از يک طرف تلاش مي‌کند که روز به روز عرصه را به فعاليت‌هاي تجاري و اقتصادي ايران تنگ‌تر کند و با کمک گرفتن از قدرت و روابط وسيع سياسي- نظامي و اقتصادي ساير کشورها را هم با خود همراه کند تا به آنچه که قبلا اعلام کرده است- يعني به صفر رساندن فروش نفت ايران- جامه عمل بپوشاند. از طرف ديگر با استفاده از تمامي ابزارهاي ديپلماسي و تبليغاتي جهاني که در اختيار دارد، دولت ايران را دعوت به مذاکره و نشستن پاي ميز برجام خودخواسته ديگري مي‌کند و براي اين منظور از دولت‌هاي مطرح جهاني- همچون دولت ژاپن و فرانسه و امثال آن- هم بهره مي‌گيرد، و از نخست‌وزير ژاپن مي‌خواهد جهت دعوت دولت ايران به مذاکره و رساندن پيام خود، به ايران سفر کند، آقاي ترامپ از اين طريق تلاش مي‌کند به افکار جهاني بقبولاند که اين دولت ايران است حاضر به نشستن پاي ميز مذاکره نمي‌باشد! در اين ميان دولت‌هايي که منافع‌شان با دولت ترامپ و جمهوري‌خواهان امريکا همخواني بيشتري دارد، مانند دولت انگليس، با راهزني دريايي و استفاده از نيروي نظامي عليه کشتي حامل نفت ايران در ورودي مديترانه و تنگه جبل‌الطارق، براي تجارت دريايي و حمل و نقل و صادرات نفت ايران بحران ايجاد مي‌کند و در کانال سوئز هم دولت برآمده از کودتاي نظامي آقاي مُرسي سعي مي‌کند خوش‌خدمتي مشابهي به آقاي ترامپ نشان دهد. دولت جمهوري اسلامي ايران در چنين شرايطي، نشستن پاي ميز مذاکره را همانند مذاکرات دولت‌هاي ژاپن و آلمان پس از جنگ جهاني دوم با متفقين مي‌داند، زيرا که مذاکره‌اي که تحت فشار تحريم و راهزني دريايي و تهديد خريداران نفت ايران و قطع صادرات نفت و درآمدهاي نفتي و فشارهاي جانبي صورت بگيرد، برخلاف حق حاکميت ملي و مصالح و منافع ملت ايران تلقي مي‌کند. از طرف ديگر سياست تنش‌زدايي و مصالحه‌آميز دولت ايران به علت تحريکات نظامي و اقتصادي امريکا و دولت‌هاي وابسته به امريکا، هر روز در معرض خطر قرار مي‌گيرد، گرچه ايران تاکنون از عهده حفظ چنين سياستي به خوبي برآمده است. بايد توجه داشت که برجام يک معاهده بين‌المللي است که وظايف و تعهداتي براي همه طرفين معاهده در آن پيش‌بيني شده است. هدف از برجام تنها حل مسائل هسته‌اي ايران نبوده، بلکه مساله مهم ديگر برجام، عادي‌سازي روابط تجاري و اقتصادي ايران با ساير کشورهاي جهان نيز از جمله محتواي برجام مي‌باشد. دولت امريکا که برجام را «يک توافق وحشتناک» اعلام مي‌کند، حالا متوجه شده که اين توافقنامه در کنترل فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران اهميت غيرقابل جايگزين دارد، ولي کدام مرجع بين‌المللي يا کدام‌يک از مقررات و معاهدات بين‌المللي به دولت آقاي ترامپ اين حق را داده است که معاهدات و تعهدات بين‌المللي امضاشده توسط دولت قبلي امريکا را يکطرفه لغو کرده و به کلي از آن خارج شود و در عين حال ايران را به خاطر ناديده گرفتن يک بند- يا بندهايي- از همان پيمان- به زعم خود- به پاي ميز پاسخگويي و مذاکره- و يا بهتر بگوييم- ميز محاکمه- بکشاند؟! کدام معاهده بين‌المللي اين حق را به دولت آقاي ترامپ داده است که خود- يکطرفه- صادرات نفت ايران را- به خاطر پافشاري بر اجراي برجام، به عنوان يک توافقنامه بين‌المللي و عدم پذيرش پيمان ديگر- تحريم کند و ساير کشورها را به خاطر داشتن روابط تجاري و اقتصادي با ايران تهديد به تحريم نمايد؟! به نظر مي‌رسد براي دولت ايران هيچ راهي مناسب‌تر از پافشاري بر حق حاکميت ملي و دفاع از منافع کشور از يک طرف، و اصرار بر پايدار بودن برجام- به عنوان يک توافقنامه بين‌المللي تضمين‌کننده منافع طرفين در شرايط عادلانه- نباشد. ما بايد با تمام توان ديپلماسي و تبليغاتي خود تلاش کنيم که خود را هرچه بيشتر عامل به تعهدات بين‌المللي نشان دهيم و فعاليت‌هاي امريکا و اسراييل و ساير دول همسو را که سعي مي‌کنند افکار عمومي جهاني را عليه ايران برانگيزند و ما را پيمان‌شکن و حامي تروريسم و امثال آن نشان دهند، تا به نوعي اجماع جهاني عليه ما فراهم کنند، خنثي سازيم. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد