اعتماد/ متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
عباس عبدي/ يکي از اتفاقاتي که در 4 ماه گذشته رخ داده و به نظرم خيلي هم مهم است، انفعال بخش اصلي و با سابقه اصولگرايان در مواجهه با رويدادهاي روز است. از اعتراضات آبان گرفته تا سقوط هواپيما و اکنون مساله کرونا ويروس. انفعال، نه به آن معنا که هيچ نميگويند بلکه به اين معنا که حضور مورد انتظار و معنادار ندارند و ميدان را بخشي از تندروهاي آنان به دست گرفتهاند و مجموعه اصولگرايان را با خود به پرتگاه ميبرند و آنان را به دنبال خود ميکشند. اوج اين رفتار را در اپيدمي کرونا ميتوانيم مشاهده کنيم. هم از منظر سياسي و هم از منظر ديني، گروه تندرو و قشري در حال به انحصار درآوردن سخنگويي و نمايندگي اصولگرايان هستند. از نظر سياسي با اظهارات عجيب و غريب تعدادي فعال رسانهاي تندرو مبني بر توطئه بودن مساله کرونا يا سياسي بودن اين ويروس و اعلام دروغ بودن آن يا با تمسخر هوشمند معرفي کردنش و امثال اين الفاظ يک بازي خطرناک را آغاز کردند.
البته چقدر خوب شد که اين کار را کردند و الا اکنون دولت و ديگران را به دليل سهلانگاري در اعلام وجود اين ويروس در ايران عامل مرگ دوستانشان ميدانستند و به خونخواهي آنها قيام ميکردند. از سوي ديگر برخي از قشريون نيز که هميشه در اين جامعه بودهاند، اين بار پرچمدار سطحيترين نگرش ديني اصولگرايي شدهاند در حالي که مجموعه اصولگرايي در واقعيت امر طرفدار چنين نگرش قشري نيستند و درک ديني آنان با اين اقشار بسيار فاصله دارد ولي از روي دشمني و لجاجت با دينداران اصلاحطلب ناخواسته با آنان در يک جبهه قرار گرفتهاند. تا آنجا که از شواهد برميآيد، اصولگرايان واقعي با هر دو نگاه سياسي و قشري نسبت به مساله کرونا زاويه دارند ولي معلوم نيست بر چه اساسي تا اين حد در وضعيت انفعال قرار گرفتهاند و سکوت ميکنند؟ اين سکوت و انفعال بسيار خطرناک است. آنان نميتوانند در برابر اين رويدادها، مهر سکوت بر لبهاي خود بزنند. همچنان که بر اثر حوادث رخ داده اخير برخي از آقايان به طور تلويحي نشان دادند که نگاهشان با نگاه قشريها تفاوت دارد ولي کماکان حاضر نيستند اين اعلام موضع را صريح و شفاف بيان کنند. شايد توجه ندارند که آنان بايد پيش از اين حوادث عليه نگاه قشريون اعلام موضع صريحي ميکردند.
پيشتر سکوت همراه با تاييد را پيشه کردند، نتيجه همين شد که چون امروز مردم نسبت به اين نگاه بدبين شدهاند آن را به همه آقايان تعميم ميدهند. براي شناخت اين گروه اندک که در عمل صاحبان ميدان اصولگرايان شدهاند، کافي است که گفته شود آنان هيچگاه نسبت به گزارههاي خود شک نميکنند. اصولا نيازي به شک کردن ندارند. شک در مکتب اينان کفر است. چند روز پيش ميتوانستند به سادگي بگويند که کرونا دروغ است و فقط براي عدم شرکت در انتخابات گفته شده است ولي امروز و به راحتي در غم از دست دادن يکي از دوستان جوانشان بر اثر ابتلا به کرونا بنشينند و متن تسليت و همدردي صادر کنند بدون اينکه هيچ گونه ابراز پشيماني از آن گزاره نادرست بنمايند و متاسفانه حتي از نقشي که در مرگ دوستشان داشتهاند، ابراز ندامت نميکنند. هنگامي که گزارههاي يک گروه به اين سرعت و به روشني اشتباه درميآيد و حتي عوارض اين اشتباه گريبان دوستان و نزديکان و خود آنان را ميگيرد ولي از يک عذرخواهي ساده دريغ ميکنند، چگونه ميتوان انتظار داشت که اين افراد در برابر موضوعات ديگر ذرهاي به سوي حقيقت انعطاف نشان دهند و به نگاه سراسر خطايشان شک کنند؟ اين وضعيتي است که به پاي اصولگرايي نوشته ميشود و خواهد شد. اصولگرايي يک جزء مهم از جامعه ايران است. هنگامي که اصولگرايي به اندازه سهم اجتماعي خود قانع نشد و همه را خواست به ناچار در تنگنا و تناقض قرار گرفته و در ادامه نيز اين وضع تشديد ميشود. پيشبيني بنده اين است که به علت اين رفتارها و اين انفعال، شيب افول اصولگرايي تندتر از پيش خواهد شد.
بازار