سرمقاله شرق/ جنگ آرا قبل و بعد از انتخابات آمریکا
شرق/ « جنگ آرا قبل و بعد از انتخابات آمريکا » عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم احمد عظيميبلوريان است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
انتخابات آمريکا و نتايج آن، همه را در سراسر جهان به خود مشغول کرده است. با وجود اينکه بيش از ۲۰۰ سال از تأسيس کاخ سفيد ميگذرد، هرگز مردم آمريکا -چه برسد به جهانيان- تا چهار سال پيش متوجه ريزهکاريهاي انتخابات آمريکا نشده بودند. انتخابات چهار سال پيش (۲۰۱۶ ميلادي) که در آن دونالد ترامپ بر هيلاري کلينتون پيروز شد، نخستين شوک را به آمريکاييان وارد کرد. بسياري از آمريکاييها تازه فهميدند که آرايي که آنها به صندوق ميريزند، مستقيما تعيينکننده سرنوشت انتخابات نيست؛ آراي کالج الکترال، صرفنظر از منطق و دليل وجودي، تصميم ميگيرد. اگر به اخبار انتخاباتي آمريکا توجه کنيد خواهيد ديد که حتي آمريکاييها ريزهکاري انتخابات خودشان را نميدانند و تفسيرگران رسانهها ساعتها وقت خود را صرف توضيح نقش آراي کالج الکترال ميکنند. جمهوريخواهان که سناي آمريکا را در چنگ خود دارند، براي حفظ موقعيت خود در مقابل رفتار غيرمتعارف ترامپ بيشتر سکوت ميکنند. دموکراتها که رقيب جمهوريخواهاناند در جريان فرايند انتخاب نامزد نهايي، پدر يکديگر را از راه فحاشي و تهمت و افشاگري نسبت به يکديگر درآوردند. اگر رقباي جمهوريخواه آنها ميخواستند براي شکست دموکراتها تلاشي انجام دهند، بهخوبي خود دموکراتها نميتوانستند عمل کنند.البته بايدن با انتخاب هريس براي پست معاونت رياستجمهوري خواست با يک تير چند نشان را بزند: نخست اينکه براي اولينبار يک زن در نقش معاون وارد کاخ سفيد شود. بايدن با اين تصميم تصور ميکرد که آراي بيشتري از زنان را نصيب خود خواهد کرد. در کليات امر اين تصور حسابشده بود، اما چون کاملا هريس از يک پدر و مادر آفريقايي و هندي است، بايدن احتمالا آراي زنان سفيدپوست و متعصب ايالات جنوبي آمريکا را از دست داده است. اما به جاي آنها، هنديهاي هندوستان جشن گرفتهاند.توضيح درباره روحيه رأيدهندگان در اينجا سودمند است. مردم ايالاتي که صنعت استخراج زغالسنگ در آنها قوي است عمدتا به جمهوريخواهان رأي ميدهند، زيرا دموکراتها درصدد جايگزيني زغالسنگ با انرژيهاي سالم هستند که موجب تعطيلي اين صنعت ميشود. در ايالاتي که اقتصاد و مشاغلشان بهطور مستقيم يا غيرمستقيم وابسته به استخراج زغالسنگ و کار در نيروگاههاي زغالي است، اکثر مردم به دموکراتها رأي نميدهند. در آمريکا، بر خلاف اروپا، مردم ثروتمند در حومه شهرها زندگي ميکنند و شهرها مرکز تجمع مردم متوسط و کمدرآمد است. بنابراين مردم حومهنشين بيشتر به جمهوريخواهان رأي ميدهند و شهرنشينان به دموکراتها. ايالات مرکزي و جنوبي آمريکا که ساکنان آنها مهاجران سفيدپوست اروپاييتبار بوده و هنوز هم در صنعت و کشاورزي و دامداري آن ايالات فعالاند، بيشتر به جمهوريخواهان رأي ميدهند زيرا اکثرا دل خوشي از تلاش دموکراتها در دفاع از حقوق سياهپوستان و برابري ارزشهاي انساني، صرفنظر از رنگ پوست و نژاد، ندارند. مردمي که هنوز مخالفتي با تبعيض نژادي ندارند به دموکراتها رأي نميدهند. اينها حتي با افزايش دستمزد -که بيشتر به سود مهاجران تازهوارد به آمريکا است- مخالفاند. فلوريدا يک ايالت جنوبي و مورد علاقه جمهوريخواهان است. اين ايالت ميزبان جمعيت بزرگ لاتينتباري است که بيشترشان از مهاجران کوبايي هستند که از رژيم کمونيستي فيدل کاسترو متنفرند. اين مهاجران در واکنش به وضعيت کوبا معمولا به جمهوريخواهان رأي ميدهند.گاهي در ايران گفته ميشود که انتخابات آمريکا به خودشان مربوط است و ايران اهميتي براي آن قائل نيست و تفاوتي ميان جمهوريخواهان و دموکراتها وجود ندارد. اين نوعي سادهانگاري است. جمهوريخواهان بيشتر از دموکراتها علاقهمند به کنترل جهان با ضوابط اقتصادي و سياسي آمريکا هستند. دموکراتها نرمخوتر از جمهوريخواهاناند و بسياري از حرکتهاي آزاديخواهي در آمريکا از سوي آنها پشتيباني شده است. اين را در کليات به چپگرايي دموکراتها و راستگرايي جمهوريخواهان نسبت ميدهند. ميتوان گرايش روزانه در کار انتخاباتي ميان دو حزب جمهوريخواه و دموکرات را در گرايش نوسانات بهاي طلا و ارز در بازار ايران مشاهده کرد. تا در تبليغات انتخاباتي از پيشرفت جمهوريخواهان سخن به ميان ميآيد، نرخ ارز و طلا سريعا افزايش مييابند. فرداي آن روز اگر خبر از پيشرفت دموکراتها در انتخابات باشد، همان نرخها کاهش مييابند و حالا با اعلام نتايج، دو روز است بازار کاملا نزولي شده است. اگرچه دموکراتها پيشگام در محاصره اقتصادي ايران بودند اما شدت عمل جمهوريخواهان بهطورکلي متفاوت از دموکراتها بوده است.برخلاف انتخابات گذشته در آمريکا، سرنوشت انتخابات جاري به سرعت روشن نخواهد شد. اگر با همه آنچه در مبارزات انتخاباتي کنوني در آمريکا ميگذرد به نتيجه نهايي آن فکر کنيم، به نظر نميرسد که اختلافات ميان آنان به سادگي کنار گذاشته شود.