نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

‌گزارش یک دیپلمات برای ثبت در تاریخ

منبع
شرق
بروزرسانی
‌گزارش یک دیپلمات برای ثبت در تاریخ

شرق/متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست

 گزارش گذشته، شرح حال و توصيه براي آينده؛ بيست‌ودومين و آخرين گزارش وزارت خارجه درباره توافق هسته‌اي با طول و تفصيل فراوان، هم‌زمان آنچه را در روند مذاکرات برجام و پس از اجراي آن به دست آمده تشريح مي‌کند، مشکلات و موانع داخلي و خارجي و به‌خصوص چالش‌آفريني‌ها را تبيين مي‌کند که در صحنه سياسي کشور بر سر راه تلاش‌هاي ديپلماتيک و سودمندي آنها مانع‌تراشي مي‌کرد، وضعيت فعلي را توضيح مي‌دهد و نقشه راه و چشم‌اندازي براي آينده توصيف و اقداماتي را مشخص مي‌کند که انجام آنها مي‌تواند منافع ملي را حفظ و تأمين کند. بخش مهمي از اين گزارش با شرح دستاوردهايي که برجام در زمان اجرا داشته و عملکردي که دستگاه ديپلماسي در واکنش به اتفاقات و موانع داشته، عملا دفاعيه‌اي است در مقابل اتهامات فراواني که در دوران صدارت محمدجواد ظريف بر وزارت خارجه و به شخص وزير زده مي‌شد و رديه‌اي است بر ادعاهاي نادرستي که درباره تحريم‌ها، نتيجه برجام و آثار مذاکرات مطرح مي‌شد.

اين گزارش بعد از شرح اين ماجراها و پس از توضيحات فني و حقوقي، با بندي تمام مي‌شود که در نوعي اتمام حجت، شرح مي‌دهد که چگونه برخي روندهاي نادرست و تصميمات عاري از دورانديشي باعث شد هم منافع توافقات و تلاش‌هاي ديپلماتيک آن‌طور که بايد و شايد به دست مردم نرسد و هم مانع از اين شد که تعاملات مفيد به عنوان عاملي پيشگيرانه عمل کنند، در مقابل اقدامات تخريبي کسي مثل دونالد ترامپ، رئيس‌جمهور سابق ايالات متحده. اين بند آخر از همان عنوانش «و آخر دعوانا...» از شکل گزارشي و فني بيرون آمده و به عبارتي مي‌توان گفت اين بخش بناست پيام تيم ظريف براي مردم و براي ثبت در تاريخ باشد. متن اصلي اين گزارش که به صورت يک فايل پي‌دي‌اف در رسانه‌هاي رسمي کشور نيز منتشر شده، در ۱۴ بند تنظيم شده است. کل گزارش ۲۶۴ صفحه است اما حدود ۸۰ درصد آن به ۲۳ پيوستي اختصاص دارد که نه‌تنها مربوط به سه ماه گذشته، مطابق عنوان گزارش بلکه مربوط به بازه‌هاي زماني دورتر نيز هست. بخش پيوست‌ها از بيانيه ايران هنگام تصويب برجام در تير ۹۴ شروع مي‌شود. گزارش‌هاي وزارت خارجه در بزنگاه‌هاي مهم در دوران اجراي برجام در اين قسمت آورده شده‌اند. تاريخچه‌اي کوتاه از پرونده‌هاي مهم تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد ارائه شده است تا با گزارش سرنوشت آنها، عملا نشان بدهد برجام ايران را از چه احتمالاتي نجات داد. ترجمه نامه‌هاي وزير خارجه به نماينده ارشد اتحاديه اروپا در روابط خارجي و سياست‌هاي امنيتي که در جايگاه هماهنگ‌کننده برجام حضور داشت، در اين بخش آورده شده‌اند. نامه‌هاي مشابه او به اعضاي شوراي حکام، دبيرکل سازمان ملل متحد و رئيس دوره‌اي شوراي امنيت نيز در ضميمه هستند. روند کاهش تعهدات به گزارش پيوست شده است. فهرستي از ۱۶ نوع سانتريفيوژ ايراني به همراه امکانات و سال ساخت آنها در اين بخش هست که نشان مي‌دهد بيش از نيمي از آنها در دوران دولت حسن روحاني، رئيس‌جمهور فعلي ساخته شده‌اند. متن قطع‌نامه آمريکا براي تمديد تحريم تسليحاتي ايران و نامه رئيس شوراي امنيت در مورد اين قطع‌نامه که خبر از عدم تصويب آن مي‌دهد، جدول آراي پيشنهاد آمريکا در کميته پنجم مجمع عمومي، متن جلسه پرسش و پاسخ ظريف در شوراي روابط خارجي آمريکا و نامه دولت جديد ايالات متحده براي بازپس‌گيري ادعاي بازگشت تحريم‌ها، ديگر پيوست‌هاي اين گزارش هستند. پاورقي‌هاي فراوان در متن نيز مرجع استناد ادعاهاي اين گزارش را مشخص مي‌کند.

برگ آخر

اما چنان‌که گفته شد، در کنار نمودارها، توضيحات و تشريحات پرونده برجام، بخشي به صورت خلاصه به نگاه تيم فعلي سياست خارجي به گذشته، حال و آينده صحنه ديپلماسي در اين پرونده مي‌پردازد. اين بخش که با عنوان «و آخر دعوانا..» در گزارش آمده، گلايه‌ها را در همان ابتداي متن مطرح، اما تأکيد مي‌کند که هدف اين بند، انتقال تجربه به تيم آينده است: «پس از دو سال مذاکره فشرده و طاقت‌فرسا براي دستيابي به يک توافقِ قابل قبول، نيز شش سال کوشش نفس‌گير براي حراست از حقوق ملت شريف ايران و جلوگيري از متلاشي‌شدن توافق همراه با هشت سال ناسزاشنيدن، خون‌خوردن و دم‌برنياوردن بر سر اتهاماتي ناروا، اينک در آستانه واگذاري مسئوليت به برادران و خواهراني تازه‌نفس و پُرنشاط لازم است چند تجربه و نکته به عنوان جمع‌بندي صادقانه و مشورت مشفقانه تقديم شود».
اين نوشته، برجام را چنين توصيف مي‌کند: «برجام حاصل کوششي عاشقانه براي رهانيدن ايران از دام امنيتي‌سازي آمريکا و تحريم‌هاي ظالمانه، در عين حفظ توان هسته‌اي با رعايت حداکثري خطوط قرمز در شرايطي دشوار بود؛ ولي همچون هر توافقِ ديگري حاصل مذاکره و داد‌و‌ستد بين‌المللي است که در شرايطي خاص در سال ۱۳۹۲ش و به دنبال رأي قاطع مردم به حل‌وفصل موضوع هسته‌اي بر اساس تعامل سازنده و عزتمند شکل گرفت».


اين متن پس از توصيف برجام، به محدوديت‌هاي روند منتهي به اين توافق يا به‌طور کلي هر نوع توافقي مي‌پردازد و درباره ايدئال‌گرايي‌هايي که رهزن انديشه و عمل صحيح در صحنه ديپلماسي هستند، هشدار مي‌دهد: «هيچ توافقي براي هيچ‌يک از طرف‌هاي آن توافق بي‌نقص نيست. هر يک از طرف‌ها از بخش‌هايي از توافق ناراضي و ناخشنود است. اين طبيعت هر توافقي است. لذا لازمه رسيدن به توافق درک اين واقعيت است که بدون توجه به حداقل قابل قبولي از نگراني‌ها و مطالبات همه طرف‌ها، امکان مصالحه وجود ندارد. گرايش حداکثري تنها به مذاکرات فرسايشي و بي‌پايان مي‌انجامد که تقريبا در تمامي شرايط ضرر و يا لااقل عدم‌النفع آن براي کشور و مردم از منافع فرضي رسيدن -ناممکن- به توافق ايدئال کمتر نيست». در ادامه متن توضيح بيشتري دراين‌باره داده مي‌شود و ملزومات تعامل ديپلماتيک با درنظرگرفتن اين حقيقت برشمرده مي‌شود: «تلاش هر يک از کنشگران براي پيروزي به هزينه شکست طرف مقابل -بازي با حاصل‌جمع صفر- به ناکامي هر دو طرف -‌بازي با حاصل‌جمع منفي- مي‌انجامد؛ البته ممکن است ضرر همه طرف‌ها يکسان نباشد. در دنياي به‌هم‌پيوسته کنوني تنها درنظرداشتن منافع همه طرف‌ها -بازي با حاصل‌جمع مثبت- است که مي‌تواند نتيجه مطلوب را به‌همراه داشته باشد». بند اتمام حجت دستگاه ديپلماسي، اشاره مي‌کند که عرصه ديپلماسي، عرصه قهرماني و کسب شهرت و محبوبيت با بلندپروازي و ادعا نيست، اما درعين‌حال در آنچه شايد اشاره‌اي تلويحي به بحث پرسروصداي دو ماه پيش درباره صحبت‌هاي ظريف باشد، تأکيد مي‌کند که دستاوردهاي «ميدان» با نقش‌آفريني ديپلماسي به ثمر مي‌نشيند و در شکست‌هاي آن نيز دستگاه ديپلماسي مي‌تواند ضرر و هزينه را به حداقل برساند: «به همين دليل رسيدن به توافق نيازمند شهامت و ايثار و آمادگي براي هزينه از آبرو و رجحان‌بخشيدن منافع ملي به مصالح شخصي است. تفاهم -که نيازمند نوعي مصالحه است- در هيچ فرهنگ و جامعه‌اي بدوا مطلوب و محبوب نيست و قهرمانان تاريخي بيشتر جوامع انساني، جنگ‌آوران و مبارزان ميدان نبرد بوده‌اند و نه کنشگران عرصه ديپلماسي، تفاهم و مصالحه. اما واقعيت آن است که دستاورد هر جنگي در پشت ميز مذاکره نقد مي‌شود و ناکامي‌هاي هر نبردي در مصاف ديپلماتيک تعديل -و نه واژگون- مي‌شوند».

بار ديگر توضيح داده مي‌شود که واردکردن ديپلماسي به عرصه بازي‌هاي سياسي و دخالت‌دادن خط و ربط‌هاي اين عرصه در تصميمات سياست خارجي، به منافع ملي صدمه مي‌زند: «منافع ملي و مصالح عالي مردم و کشور اقتضا مي‌کند که سياست خارجي صحنه دعواي سياسي و جناحي داخلي نباشد و کارگزاران اين حوزه مستظهر به پشتوانه اجماع ملي و همدلي و همراهي عمومي -البته همراه با نظارت و نقد مشفقانه- باشند. نقد سازنده نيازمند ارائه پيشنهاد عملي و واقع‌بينانه است و نه صرفا خرده‌گيري، حتي از نوع منصفانه. ارائه راهکارهاي پيشنهادي از سوي منتقدين از يک طرف مي‌تواند با تضارب آرا به انتخاب گزينه‌هاي برتر و کارآمدتر بينجامد و از سوي ديگر امکان تبادل نظر واقعي همراه با پاسخ‌گوسازي کارگزاران را فراهم کند. هم‌زمان بايد پذيرفت که کارگزاران ديپلماسي و سياست خارجي -از کارشناس، سفير يا وزير- تصميم‌گير نهايي نيستند و در همه‌جاي دنيا مجري تصميمات نهادهاي بالادستي مي‌باشند». در ادامه مي‌آيد:‌ «مصالح عالي هر کشور در يک حوزه خلاصه نمي‌شود و تصميم‌گير نهايي بايد همه جنبه‌ها در يک وضعيت را بسنجد. يک ديپلمات يا يک مجري در ميدان نمي‌تواند توقع داشته باشد که تصميم نهايي را او بگيرد يا حتي تصميم نهايي مطابق سليقه، نگرش يا گزينه پيشنهادي‌اش باشد. البته بايد در ارائه نظر کارشناسي صادقانه و شجاعانه نظراتش را بيان دارد، اما به‌هنگام عمل بهترين و بيشترين کوشش  بر اجراي بهينه و تمام‌عيار تصميمات ملي -هرچند مغاير پيشنهاد خود يا سازمانش باشد- را به کار بسته و از همان سياست جانانه دفاع کند». بند آخر تشريح مي‌کند که حملات و انتقادات به سياست‌هاي در پيش گرفته‌شده در صحنه ديپلماسي چگونه مي‌تواند کشور را از منافع خود محروم کند: «هر سياستي نقاط قوت و ضعف دارد. مخالفان يک سياست ضمن اظهارنظر و نقد سازنده، نبايد اجراي سياست اتخاذشده را مختل کنند. مانع‌تراشي مخالفان در اجراي سياست‌هاي متخذه نه‌تنها باعث اصلاح آن سياست نمي‌شود، بلکه موافقان سياست را به سرسختي مي‌کشاند، مانع دستيابي به حداقل منافع ناشي از آن سياست مي‌شود و همواره بهانه‌اي به‌ دست طرفداران سياست براي مخالفت با ارزيابي دقيق و بازنگري ضروري مي‌دهد که اگر سنگ‌اندازي‌ها نبود موفقيت حاصل‌ مي‌شد. به‌هرحال، هر سياستي اگر درست اجرا شود منافعي دارد و اگر در زمان اجرا دچار دعوا در اصل سياست گردد، يقينا تمامي ضررهاي مورد اشاره مخالفين واقع شده و هيچ‌يک از منافع متصور حاصل نمي‌گردد».

در اين بخش سپس به‌صراحت توضيح داده مي‌شود که کدام کرده‌ها و نکرده‌ها باعث شد ايران استفاده‌اي را که مي‌توانست از برجام و دستاوردهاي دستگاه ديپلماسي نکند: «اگر به عوض مناقشه و مجادله بر سر اينکه برجام پيروزي قطعي بود و يا شکست کامل -که حتما هيچ‌يک نبود- همگي کوشيده بوديم بيشترين منفعت را از برجام ببريم، چه‌بسا شرايط به‌گونه‌اي ديگر رقم خورده بود. اگر از ابتدا درپي استفاده حداکثري از هر ميزان دستاورد برجام -حتي در بدترين نگرش‌ها- بوديم و مقدار بيشتري سرمايه خارجي جذب کرده و تعداد بيشتري از شرکت‌ها از همه نقاط جهان را به کشور کشانده بوديم، تحريم ايران و اعمال فشار حداکثري بسيار دشوارتر مي‌شد». همچنين تأکيد مي‌شود که چه غفلت‌هايي ايران را در مقابل اقداماتي مانند اقدامات ترامپ آسيب‌پذير نگه داشت: «اگر در مورد ضرورت کار متوازن با شرق و غرب به يک اجماع ملي رسيده بوديم و از يک ‌سو با خوش‌خيالي، دوستان دوران سختي را در سراب طمع سرازيرشدن شرکت‌هاي غربي از خود نرنجانده بوديم و از سوي ديگر از همه امکانات برجام براي ايجاد منافع اساسي اقتصادي براي همه کنشگران -به شمول شعبات خارجي شرکت‌هاي آمريکايي- بهره برده بوديم، هم دوستانمان سرخورده نمي‌شدند و در دوران سختي رهايمان نمي‌کردند و هم ترامپ براي فشار حداکثري با مانع جدي سرمايه‌داران جهاني -ازجمله در داخل آمريکا- مواجه مي‌شد. فقط نياز بود همدل و هم‌صدا از همه امکانات براي اجراي بهينه سياست کشور در پذيرش برجام استفاده مي‌کرديم». و بالاخره اين آخرين گزارش با اين توصيه پايان مي‌يابد: «اکنون بهترين زمان براي ايجاد اين همدلي و هم‌صدايي است. موفقيت در مذاکرات اخير وين و شکست نهايي سياست فشار حداکثري با بازگشت آمريکا به تعهدات برجامي مي‌تواند در فضاي جديدِ سراي سياست کشور، زمينه را براي بهترين بهره‌برداري از تمامي ظرفيت‌هاي برجام فراهم نموده، با اصالت‌دادن به روابط با همه شرکا و ايجاد توازن در روابط اقتصادي خارجي -و صد‌البته با تکيه بر اقتصاد مقاومتي مبتني ‌بر درون‌زايي و برون‌گرايي- رشد و شکوفايي بي‌نظيري را براي کشور و نسل‌هاي بعدي به ارمغان آورد. برنامه ۲۵ساله با چين، روابط راهبردي با روسيه، سياست همسايگي و اولويت همسايگان و استفاده حداکثري از تعهدات کشورهاي غربي در برجام بستر مناسب براي چنين آينده‌اي است».

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar