بعد از المپیک حقایق پشت پرده ورزش ایران را افشا میکنم

اعتماد/متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرين خبر به معناي تاييد آن نيست
علي ولياللهي/ محمد دادکان يکي از مديران ورزشي موفق ماست که حالا سالهاست خانهنشين شده. جاي خالي چنين مديري امروز که ورزشکاران ما يکي پس از ديگري در مسابقات المپيک مختلف حذف ميشوند و مثل هميشه بايد چشمانتظار کشتي باشيم، حالا که سنگيني سايه سياست و حاشيه روي ورزش به اوج رسيده و حالا که مديران فعلي ميگويند ظرفيت ورزش ما همين است بيشتر به چشم ميآيد. در يک غروب گرم و بعد از حذف حسن تفتيان با ايشان همکلام شديم تا ببينيم بر ورزش ايران چه گذشته است. در نهايت صحبتهاي ما به مراسم تحليف رييسجمهور منتخب و وزير ورزش جديد هم کشيده شد.
با توجه به نتايج ورزشکاران ما در المپيک آيا در ۴ سال گذشته پيشرفتي داشتهايم؟
اول تشکر ميکنم از شما که با من تماس گرفتيد و اين گفتوگو را ترتيب داديد. در پاسخ به سوال شما بايد بگويم من همه مسابقات ورزشکاران کشورمان را از ساعت 4:30 صبح تا آخر تماشا ميکنم. ما در بخش ورزش پيشرفتي نداشتيم. مهمترين کاري که وزارت ورزش و کميته ملي المپيک انجام داد اين بود که زبان رسانهها از نظر تصويري و شنيداري و متني را بست. اينها با رسانهها ارتباط برقرار کردند و براي برخي از سايتها و رسانهها حقوق ماهانه در نظر گرفتند. ولي شما ميبينيد در حوزه ورزشي ما هيچ پيشرفتي که نداشتيم نسبت به گذشته خودمان هم پسرفت داشتيم. حالا مانده کشتي، کاراته و وزنهبرداري. خب اينها قبلا هم بوده و ما در همين رشتهها مدال ميآورديم. گاهي اوقات در يک تکرشته هم مدال ميآورديم. مثلا آقاي حدادي در پرتاب ديسک. حالا هم يک آقايي آمده به نام فروغي که دستش هم درد نکند، در تپانچه 10متر مدال گرفته. تمرين کجاست؟ تلاش کجاست؟ در زيرزمين محل کار خودش در بيمارستان. خب پس چه پيشرفتي داشتيم؟ چه چيزي براي اين فرد مهيا شده؟ الان هم ميبينيم ورزشکاران تيراندازي باتپانچه مصاحبه ميکنند و ميگويند مهمترين ابزار ما فشنگ است که ما نداشتيم و هميشه سايه ميزديم. ولي چه کسي اينها را مينويسد؟ چه کسي ميگويد؟ هيچ کس!
آقاي صالحي اميري رييس کميته ملي المپيک در مصاحبهاي عنوان کرد که ظرفيت ورزش ما همين است.
اگر ظرفيت ورزش ما همين است پس اينها براي چه ميآيند؟ ظرفيت ورزش ما مسوولان ورزش هستند نه ورزشکاران. مسوولاني که مال اين کار نيستند. اول از همه آن کسي که اينها را معرفي ميکند بايد مورد سوال قرار بگيرد. بعد آن کساني که به اين افراد راي ميدهند. من متاسفم براي کساني که به اينها راي ميدهند. هميشه هم ميآيند پيش من و ميگويند آقاي دادکان ما به اينها راي داديم که بيايند و پول بياورند. مشکل ما پول است. خود ايشان هم ميگويد من آمدم و نگذاشتم کسي مشکل مالي داشته باشد. مگر فقط همين است؟ يعني آقاي رييسجمهور فقط پول را به شما ميدهد براي پيشرفت ورزش؟ بزرگترين اشتباه معرفي اينها بوده. اينکه ميگويند ظرفيت ورزش ما همين کشتي و وزنهبرداري و تکواندو است از يک منظر درست است به خاطر اينکه شخص ديگري در ورزشهاي ديگر نيامده کار کند. از اينها بايد يک سوال مهم کرد. اين کميسيونهايي که در کميته ملي المپيک و وزارت ورزش تشکيل شده که تعدادش ۱۳ يا ۱۴ تاست که بيايند براي پيشرفت ورزش کار کنند چه خروجي داشتند؟ اينها چه کردند؟ الان جوابگويش هستيد؟ کميسيونهاي روانشناسي و آسيبشناسي و تغذيه و... اينها براي ورزشکاران چه کردند؟
جدا از مسائل ورزشي حاشيه هم کم نداشتيم. در چند روز گذشته مسابقه کيميا عليزاده و ناهيد کياني حسابي خبرساز شد.
بعضيها فکر ميکنند در مسابقه کيميا عليزاده و ناهيد کياني آن کسي که برنده شد فلاني بود يا فلاني بازنده. نه! بازنده اصلي صداوسيماست. بازنده اصلي آن مجرياني هستند که ميآيند آن حرفهايي که هيچ ارزشي ندارد ميزنند. البته مجري هم تقصيري ندارد. مدير يادش ميدهد. آن برنامهريز، کارگردان و آن کساني که پشت صحنه هستند به مجريان ميگويند اين حرفها را بزنيد. پيغمبر خدا کساني که در جنگ آدم ميکشتند را به ازاي سوادآموزي به مسلمانان آزاد ميکرد. دين ما اين را ميگويد. نه اينکه يک نفر دوست ندارد براي ما بازي کند و از ايران رفته بياييم او را بزنيم و بکوبيم و له کنيم. اصلا دين ما چنين اجازهاي نميدهد. ماکزيممش اين است که بيتفاوت بگذريم. تازه يک علامت سوال بزرگ هم اين وسط هست. چه کسي باعث شده آنها بروند؟ همينهايي که امروز سرکارند همه ورزشکاران را فراري دادند. ۳۴ ورزشکار ايران از اين مملکت رفتند. يا ترک تابعيت کردند يا پناهنده شدند. کي باعث شد اينها رفتند؟ کي رفت سراغشان؟ همه اينها خطاکار بودند رفتند؟ در تاريخ ثبت شده که همين خانم عليزاده چهار سال پيش کيمياي ايران بود. بانوي اول ايران بود. چه و چه و چه بود. نه به آن حرفها نه به اين وسعت تخريب کردن. بيتفاوت باشيم.
به نظر مسائل سياسي در ورزش خيلي پررنگ شده.
بله! ما قهرمانان خودمان را از دست داديم. به دليل اينکه نتوانستيم حفظشان کنيم و خواستههاشان را برآورده کنيم. مگر يکي دو تا هستند؟ اين همه قهرمان از اين مملکت رفتند. چند ماه پيش با راديو و مطبوعات مصاحبه کردم و گفتم در پرونده جودو ما محکوم ميشويم. فرداش براي ما نوشتند آقاي دادکان در دامن خارجيهاست. آقاي دادکان از خارجيها خط ميگيرد. همان موقع من مصاحبه کردم و گفتم اگر من از خارجيها خط ميگيرم شما عمري است در دامن خارجيها هستيد. خب چه شد؟ محروم هم شديم و ديديم حرف من درست بود. برخي هم در بخش رسانهاي از اين مملکت رفتند. شما آمديد براي خودتان يک سري انتخاب کرديد و پول داديد بهشان و آنها هم اخلاق را گذاشتند زير پا و خودشان را در اختيار شما قرار دادند که بيايند واقعيتها را ننويسند و آنچه شما ميخواهيد را بنويسند. ۴ سال نوشتند. چه شد؟ امروز صداوسيما يک کلمه ميگويد ۵۰ نفر از ۶۶ نفر يک مدال فقط آوردند؟ آن يک نفر هم آقاي فروغي بوده که با تمرين خودش به مدال رسيده. حالا ۱۶ نفر ماندند. ۱۱ تا کشتي و ۳ تا کاراته و دو تا وزنهبرداري. مثل گذشته. حالا ببينيد همراهان کاروان چه کساني رفتند؟ ببينيد اين ۶۶ نفر چقدر همراه داشتند؟ من بعد از المپيک با خود شما مصاحبه ميکنم و حقايق پشت پردهاش را ميگويم. ميگويم که اينها از کجا آمدند در ورزش و ميخواهند ورزش را بچرخانند.
در آستانه تحليف رييسجمهور جديد هستيم. به نظر شما شرايط ورزش بهتر ميشود؟
هيچ اتفاقي نميافتد. تمام شعارهايي نظير فراجناحي بودن و فلان شکل رفتار ميکنم و فلاني را ميآورم فقط در حد شعار است. من خيلي ساده به شما ميگويم اتفاقي نميافتد. آقاي رييسجمهور منتخب با اقتصاددانها و دو، سه تا گروه ديگر جلسه برگزار کرده. ببينيد چه اقتصاددانهايي در آن جلسه بودند. همه کساني که در اين ۴۰ سال کار کردند. خب اگر آنها هنري داشتند تا حالا اجرا ميکردند. تمام جلسات در حوزههاي مختلف با همان آدمهاي هميشگي بوده. من اميد دارم که انشاءالله آقاي رييسي تغييراتي بدهد اما آنها که دارند مهرهچيني ميکنند چه کساني را ميآورند؟ مگر نگفتند فراجناحيها و کاربلدها را ميآورند؟ جالب اينکه اسم من را هم آوردند براي وزارت ورزش. هميشه اسم من را ميآورند که تنور داغتر شود مثل دوره پيش که اسمم را وسط کشيدند و يک نفر ديگر شد. اشکالي ندارد که يک نفر ديگر بشود. اما کسي بشود که استحقاق دارد. ميخواهم بگويم مهم نيست بر مردم چه ميگذرد. مهم اين است که يار خودشان باشد. با اين حال باز هم اميدوارم شعار فراجناحي بودن آقاي رييسي اجرايي شود.