علیه یکجانبهگرایی آمریکا

وطن امروز/متن پيش رو در وطن امروز منتشر شده و بازنشر آن در آخرين خبر به معناي تاييدش نيست
«وطنامروز» پيش از اين طي ۲ گزارش جامع با عنوان «حضور در ناتوي شرقي» در تاريخ 28 تيرماه و همچنين «نگاه شرق به ايران» به تاريخ 14 شهريور به بررسي سازمان همکاري شانگهاي و ابعاد حضور ايران در اين پيمان پرداخته بود که بازخواني بخشي از آنها خالي از لطف نيست. در بخشي از گزارش «حضور در ناتوي شرقي» ميخوانيم:
با توجه به اهداف سازمان همکاري شانگهاي، پيمان مذکور با مطلوبيتهاي استراتژيک ايران و دکترين نظامي ايران همخواني دارد، چرا که ايران نيز همواره بر احترام به حق حاکميت کشورها و تقويت همکاريهاي اقتصادي، استراتژيک و امنيتي تأکيد کرده، به مشارکت کشورهاي منطقه در گسترش امنيت منطقهاي اعتقاد دارد و مخالف سلطه و يکجانبهگرايي آمريکا در منطقه است. از زمان تاسيس اين سازمان در سال ۲۰۰۱ ميلادي، ايران همکاريهايش را با اين گروه منطقهاي که امروز وظايف بينالمللي نيز بر دوش دارد، در يک روند همافزايي ادامه داده است و بسياري از کشورهاي عضو رسمي سازمان بر اين باورند عضويت ايران و افزودن بر شمار اعضاي سازمان ميتواند قدرت منطقهاي و جهاني سازمان را بيش از پيش کند. عضويت کامل ايران در اين سازمان ميتواند به معناي تکميل يک جبهه جديد سياسي- امنيتي در منطقه باشد و باعث گسترش حوزههاي فعاليت سازمان شده و تمايل به بقا را در بين اعضا بيشتر کند. در عين حال موقعيت ژئوپليتيک ايران که حلقه واسط بين آسياي مرکزي و اروپاست باعث شده کشورمان را مورد توجه اين سازمان قرار دهد. اين امر براي طرفين منافع زيادي دارد؛ به اين خاطر که ميتواند باعث به وجود آمدن و تقويت يک کريدور شرق - غرب در کنار کريدور شمال- جنوب نيز شود. اين مساله موقعيت ترانزيتي و درآمد حاصل از آن را براي ايران افزايش خواهد داد. همچنين ايران به دليل داشتن منابع غني انرژي و نفت و گاز طبيعتا يک مهره و وزنه مهم در سازمان همکاري شانگهاي خواهد بود و همکاري بيشتر تهران با سازمان همکاري شانگهاي و تقويت نقش ايران در «ابتکار يک کمربند- يک راه» چين به عنوان راه ابريشم نو براي همه طرفها سودمند خواهد بود و امنيت تامين انرژي در زنجيره کشورهاي عضو را بيش از پيش تامين خواهد کرد.
همچنين در گزارش «نگاه شرق به ايران» آمده است: اعضاي سازمان شانگهاي ۲۵ درصد توليد ناخالص ملي دنيا را در اختيار دارند و در آينده نزديک از ۵ قدرت اول اقتصادي اول دنيا 2 کشور عضو اين سازمان خواهند بود. همچنين ۴ قدرت اتمي دنيا يعني روسيه، چين، هند و پاکستان عضو اين پيمان هستند. افزون بر اين موارد، چين و روسيه به عنوان 2 عضو از 5 عضو دائم شوراي امنيت ستونهاي اصلي اين پيمان هستند. همچنين اعضاي اين سازمان حدود يکسوم خشکيهاي سطح زمين را در اختيار دارند و نزديک به ۴۲ درصد جمعيت دنيا ساکن کشورهاي عضو اين سازمان هستند. مجموع اين مؤلفهها اهميت عمق راهبردي اين سازمان و حضور در اين پيمان تاثيرگذار بر معادلات جهاني براي ايران را نشان ميدهد، همچنين تحولات بنيادي در غرب آسيا و حضور ايران در منطقه به عنوان يک نيروي ثباتساز در اين معادلات، نظر اعضاي اين پيمان را به کشورمان جلب کرده است. در آخرين مورد، تحولات در افغانستان بار ديگر نگاه قدرتهاي منطقهاي و فرامنطقهاي و بازيگران سنتي در افغانستان را به ايران دوخته است. سفر سوبرامانيام جايشانکار و شاه محمود قريشي، وزراي خارجه هند و پاکستان که از اعضاي شانگهاي محسوب ميشوند طي هفتههاي گذشته به ايران و مذاکره درباره اوضاع افغانستان گوياي نقش تاثيرگذار کشورمان در اين کشور و منطقه است. همچنين ايران به دليل داشتن منابع غني انرژي (نفت و گاز) طبيعتا يک مهره و وزنه مهم در سازمان همکاري شانگهاي خواهد بود و همکاري بيشتر تهران با سازمان همکاري شانگهاي و تقويت نقش ايران در «ابتکار يک کمربند- يک راه» چين به عنوان راه ابريشم نو براي همه طرفها واجد اهميت خواهد بود و امنيت انتقال انرژي در زنجيره کشورهاي عضو را بيش از پيش تامين خواهد کرد. چندي قبل نشريه تحليلي «اويل پرايس» از کشف يک ميدان گازي بزرگ در آبهاي ايران در درياي خزر خبر داد. طبق اين گزارش ميدان گازي «چالوس» قرار است با هدف ايجاد يک قطب جديد گازي در شمال ايران براي تکميل قطب جنوبي گاز اين کشور با محوريت ميدان عظيم پارس جنوبي احداث شود. اگر برآوردهاي اوليه از ذخاير گاز موجود در ميدان چالوس درست باشد، گاز ايران قادر خواهد بود حداقل 20 درصد گاز مورد نياز اروپا را تأمين کند.
* مقابله با يکجانبهگرايي آمريکا
در بخش ديگري از اين گزارش ميخوانيم: هدف اصلي و البته نانوشته تشکيل سازمان شانگهاي با توجه به ايفاي نقش اصلي روسيه و چين در آن، برقراري موازنه در برابر نفوذ آمريکا و ناتو در منطقه بود و بر اين مبنا توانسته در بسياري از معادلات منطقهاي و جهاني نقش موثري ايفا کند. سازمان همکاري شانگهاي را بايد از معدود سازمانهايي با ماهيت امنيتي و نظامي دانست که «حوزه تمدني آنگلوساکسون» در آن جايي نداشته است و نکته حائز اهميت رد درخواست عضويت ايالات متحده آمريکا در سال 2005 براي عضويت در اين سازمان از سوي کشورهاي عضو به شمار ميرود.
از نمونههاي ديگر مقابله اين سازمان با آمريکا موضعگيريهاي سياسي شانگهاي از جمله درخواست از آمريکا براي تعيين يک جدول زماني جهت خروج نيروهايش از کشورهاي عضو اين سازمان در اجلاس سال ۲۰۰۵ سران در شهر آستانه قزاقستان بوده است و در پي رسمي شدن خواست سازمان شانگهاي، قرقيزستان نيز خواستار خروج آمريکاييها از «پايگاه هوايي کي۲» شد. تاکيد بر حفظ و ثبات مرزها و همچنين حاکميت ملي کشورها نيز از ديگر عناصري است که در مخالفت کامل با سياست يکجانبهگرايي آمريکا درباره اشغال کشورها و همچنين حمايت از هرج و مرج قرار داشته است. سازمان همکاري شانگهاي شايد يکي از معدود نهادهاي بينالمللي است که توانمندي مقاومت در مقابل سياست يکجانبه آمريکا را داراست. نمونه آن درخواست رسمي از آمريکا براي خروج از پايگاه نظامي در منطقه «دره فرغانه» در کشور ازبکستان در سال ۲۰۰۵ است. در مجموع اقداماتي نظير اجراي رزمايش نظامي ضدتروريسم در ميان ارتشهاي کشورهاي عضو، موسوم به «ماموريت صلح» در سال ۲۰۰۷ باعث شده در محيط بينالملل از اين سازمان به عنوان «ناتوي آسيا» يا «ناتوي شرق» ياد شود.