چرا باید دختر یک مدیر با رونالدو دیدار کند؟
آرمان ملی/متن پیش رو در آرمان ملی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
حضور کریستیانو رونالدو فوق ستاره پرتغالی فوتبال جهان در ایران با حواشی زیادی همراه بود و انتقادات زیادی نسبت به نحوه استقبال از وی مطرح شد. اتفاقاتی که در صورت مدیریت بهتری میتوانست شکل مناسبتری به خود بگیرد.
«آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی ابعاد این حضور با دکتر مجید ابهری، رفتارشناس اجتماعی گفتوگو کرده است. ابهری در این زمینه معتقد است: « برخی مدیران به فکر جایگاه خود و خانواده خود هستند و دختر خود را به عنوان مترجم به پاویون فرودگاه میبرند. اتفاقی که در کمتر کشوری در جهان رخ میدهد. نکته دیگر اینکه چرا مسئولان زمانی به فکر آسفالت خیابانها میافتند که رونالدو وارد ایران شده است؟ چرا در گذشته و برای رفاه مردم دست به چنین اقداماتی نزدند؟چرا شهرداری تهران که برخی مدیران آن تا دیروز عربستان سعودی را دشمن سرسخت میدانستند با حضور رونالدو به زبان عربی به وی و تیم النصر خوشامدگویی کردند؟ آیا این سوالات جای تأمل و تفکر ندارد؟» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*در زمان حضور کریستیانو رونالدو در ایران اتفاقاتی رخ داد که با انتقاد زیادی مواجه شده است. دیدگاه شما درباره رفتارشناسی مردم ایران در مواجهه با این حضور چیست؟
چهرههای بینالمللی در زمینههای مختلف به خصوص در زمینه فوتبال و سینما در همه کشورهای جهان جایگاه ویژهای دارند. این وضعیت درباره کریستیانو رونالدو به عنوان کسی که تاکنون پنج بار بهترین بازیکن جهان شده و یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال به شمار میرود نیز وجود داد. شاید اگر یک بازیگر مشهور سینمای جهان نیز به تهران سفر میکرد با استقبال مردم مواجه میشد. با این وجود آنچه در مدت حضور رونالدو در ایران رخ داد از بسیاری جهات در شأن مردم ایران و فرهنگ غنی آن نبود. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد ضعف شادی در جامعه ایران و افزایش میزان افسردگیهاست. به همین دلیل نیز مردم ایران با دیدن یک فوق ستاره فوتبال دست به حرکاتی میزنند که زیبنده فرهنگ ما نیست. دویدن پشتسر اتوبوس حامل بازیکنان النصر و رونالدو، شکستن در هتل و ایجاد هیاهو و سروصدا در محل اسکان تیم النصر از جمله اتفاقاتی بود که نیازمند بررسی و تأمل بیشتری است. ما باید از خود این سوال را بپرسیم که چرا مردم ما دست به چنین اقداماتی زدند؟ در پاسخ باید عنوان کرد ما در زمینه مدیریت فرهنگی و ورزشی کارنامه ناموفقی از خود بروز دادهایم. این در حالی است که باشگاههای بزرگ فوتبال کشور خود را باشگاههای فرهنگی و ورزشی معرفی میکنند. با این وجود هیچ گونه اقدام فرهنگی در ورزش ما صورت نگرفته است. چرا باید یک مدیر ارشد کشور با دخترش به استقبال بازیکن تیم رقیب برود و در پاسخ به انتقادات عنوان کند دخترم را بردم که از رونالدو بابت حمایت از مردم فلسطین سوال کند. این چه توجیهی است که یک مدیر میکند؟
*چرا معتقدید میزان شادی در جامعه ایران کم است؟
شادی زمانی وجود دارد که مردم رفاه داشته باشند و از زندگی خوبی برخوردار باشند. این در حالی است که وضعیت زندگی مردم ایران سخت شده است و علاوه بر چالشهای مهم اقتصادی آسیبهای خانوادگی و اجتماعی نیز در بین مردم بیشتر از گذشته شده است. شرایط اقتصادی و وضعیت معیشتی مردم به شکلی است که بهراحتی میتوان به وخامت اوضاع پی برد و خط فقر را بر اساس واقعیتها مشخص کرد. با گرانی گوشت، مرغ، تخممرغ، شیر و... شرایط به شکلی شده که یک کارگر، کارمند یا بازنشسته با مشکلات جدی در تأمین مایحتاج زندگی خود مواجه شده است. در جوامع دیگر معمولا سه لایه اقتصادی ضعیف، متوسط و خوب موردبحث و بررسی قرار میگیرد که متأسفانه به خاطر رخدادها و شرایط یادشده در کشور ما، فقط دوطبقه غنی و فقیر وجود داشته و تقریباً اکثر نظریهپردازان جامعهشناسی اقتصادی، این طبقهبندی نظری را پذیرفتهاند. به نظر میرسد برخی از مسئولان با واقعیتهای جامعه آشنا نیستند یا اینکه بهجای اینکه مسأله را حل کنند تلاش میکنند صورت مسأله را پاک کنند. بسیاری از آسیبهای اجتماعی امروز جامعه ایران ناشی از گرانی و فقر است. اقشار بیکار، کمدرآمد و بازنشسته تأثیرپذیری بیشتری از گرانی و تورم لجامگسیخته در جامعه خواهند داشت. ۷۰ درصد از اضطرابها در میان اقشار کمدرآمد ناشی از گرانی است. وقتی نانآور خانواده توانایی تأمین نیازهای یک خانواده را ندارد، هنگام بازگشت به خانه دچار اضطراب و استرس میشود. در پاسخگویی به همسر و فرزندان هم این استرس به سراغ آنها میآید. فشارهای روحی و روانی باعث بروز تنشهای رفتاری میشود، اینگونه افراد با کوچکترین تنش اجتماعی از کوره در رفته و با خشم با شهروندان برخورد میکنند. نزاعهایی مانند بوق زدن و دعوا بر سر جای پارک ناشی از فشارهای روحی و عصبی است و هیچکسی دلیل خود را مطرح نمیکند. بر سر بهانههای کوچک همانند سوار و پیاده شدن از ماشین، انتظار برای سوارشدن در تاکسی درگیری لفظی و فیزیکی آغاز میشود. بسیاری از زوجها بهویژه کسانی که تازه ازدواجکردهاند به فرزندآوری تمایل ندارند و خانوادههای تکفرزند هم به فرزند آوری بیشتر فکر نمیکنند. وقتی اقلام بهداشتی یا شیر خشک نوزادان با قیمت گزاف عرضه میشوند، خانوادهها حتی اگر پدر و مادر هر دو شاغل باشند نمیتوانند هزینهها را تأمین کنند. در چنین شرایطی چگونه میتوان انتظار شادی در جامعه داشت. بحرانهای اجتماعی نیز در بزنگاهها بروز میکند که حضور رونالدو در ایران یکی از این بزنگاهها بود که به یک باره چالشهایی که برخی تلاش میکنند در لایههای پایین آن را پنهان کنند بروز و ظهور میکند.
*حضور رونالدو در ایران چرا میتواند یک بزنگاه برای جامعه باشد؟
رونالدو به هر کشوری سفر میکرد با چنین شرایطی مواجه میشد و جوانان مشتاق فوتبال و دوستداران وی به استقبال وی میرفتند. در نتیجه استقبال از رونالد اتفاق جدیدی نیست که در کشور ما رخ داده است. با این وجود نوع رفتاری که مردم ایران در مقابل این فوق ستاره فوتبال انجام دادند جای تأمل دارد. بیبرنامگی و نداشتن مدیریت در این اتفاق موج میزد. این در حالی است که برخی مدیران ما به فکر جایگاه خود و خانواده خود هستند و دختر خود را به عنوان مترجم به پاویون فرودگاه میبرند. اتفاقی که در کمتر کشوری در جهان رخ میدهد. نکته دیگر اینکه چرا مسئولان زمانی به فکر آُسفالت خیابانها میافتند که رونالدو وارد ایران شده است؟ چرا در گذشته و برای رفاه مردم دست به چنین اقداماتی نزدند؟ چرا شهرداری تهران که مدیران آن تا دیروز عربستان سعودی را دشمن سرسخت میدانستند با حضور رونالدو به زبان عربی به وی و تیم النصر خوشامدگویی کردند؟ آیا این سوالات جای تأمل و تفکر ندارد؟من به خاطر دارم هنگامی که پله به عنوان اسطوره فوتبال جهان به ایران سفر کرد نیز چنین صحنههایی به وجود آمد. این در حالی است که اتفاقاتی که با حضور رونالدو در ایران رخ داد با بازتابهای گستردهای در بین رسانههای منطقه و جهان همراه بود. بدون تردید بازتاب چنین حضوری وجهه یک ملت و فرهنگ را نشان میدهد که متأسفانه مدیران ما در ماجرای حضور رونالدو در ایران نمره قبولی نگرفتند و نتوانستند به شکلی رفتار کنند که در نهایت به سود کشور باشد.
*چه ضعفهای مهم مدیریتی در این زمینه وجود داشت؟
حضور کریستیانو رونالدو به عنوان یک چهره بینالمللی در ایران اگر چه یک اتفاق مثبت بود اما کاستیها و ناکارآمدیها را بیشتر به رخ کشید. از نحوه استقبال از وی در پایون فرودگاه و حضور عجیب و بیموقع مدیرعامل باشگاه پرسپولیس و دخترش به عنوان مترجم برای دیدار با بازیکن تیم رقیب که در دنیای فوتبال مرسوم نیست گرفته تا رفتار عجیب هواداران فوتبال و دویدن پشت اتوبوس حامل تیم النصر و شکستن در هتل و هیاهو در جلوی هتل محل اقامت نشان داد ما هنوز در زمینه فرهنگ سازی با چالشهای جدی و عمیقی مواجه هستیم. هرچند شهرداری تهران تلاش کرد با اقدامات غیر اصولی و با نصب بنر و خوشامدگویی فضا را به شکلی جلوه بدهد که ایرانیان مردمی فرهنگ دوست هستند، اما آنچه اتفاق افتاد خواسته واقعی مردم نبود. آسفالت محل عبور اتوبوس حامل رونالدو و دادن سیم کارتی که فیلتر نباشد نیز مزید بر علت شد تا حضور رونالدو در ایران با حواشی زیادی همراه شود و بسیاری را به تأمل وادارد که چرا برخی مسئولان در چنین موقعی نمیدانند چگونه باید عمل کنند و چه رویکردی در پیش بگیرند. اعتراض رونالدو و دیگر ستارههای تیم النصر به وضعیت چمن ورزشگاه آزادی و صحبتهای خبرنگار عربستانی درباره وضعیت زمین و تصویربرداری مسابقه پرسپولیس و النصر نیز حاشیههای دیگری بود که این سفر کوتاه برای کشور به همراه داشت. همه این مسائل نشان از بیبرنامگی و عدم مدیریت صحیح در ورزش و فرهنگ کشور است. این در حالی است که برخی با توجیه این موضوع تلاش میکنند صورت مسأله را پاک کنند.
شاید مهمترین مسألهای که در این زمینه وجود داشت کیفیت نامناسب چمن ورزشگاه بود که بازتاب گستردهای در بین رسانههای خارجی پیدا کرد. اتفاقی که میتواندشان و جایگاه ورزش و ملت ایران را در عرصه بینالمللی مخدوش کند.
*آیا زمان تجدیدنظر برای جلوگیری از این اتفاقات فرا نرسیده است؟
بدون تردید حضور رونالدو در ایران ناکارآمدی مدیریت ورزش و فرهنگ را در جامعه ما به خوبی نشان داد. برخی مفسدان اقتصادی همراه با مدیران ناکارآمد با سرنوشت سیاسی جامعه بازی میکنند. نکته قابلتأمل اینکه برخی کشورهای همسایه ما نیز تورم و گرانی دارند. در برخی مواقع حتی میزان گرانیهای آنها از ایران نیز بیشتر است. با اینوجود به دلیل اینکه شبکههای معاند رسانهای علیه آنها تبلیغ نمیکند کسی از وضعیت آنها مطلع نیست. این در حالی است که شبکههای معاند خارجی شبانهروز وضعیت بازار ایران را آشفته و خراب نشان میدهند که این موضوع آسیبهای زیادی به روان مردم میزند. شرایط به شکلی شده که گرانیها و وضعیت اقتصادی مردم دیگر مسائل جامعه را نیز تحت تأثیر قرار داده است. بهعنوان مثال آلودگی هوا که آسیبهای زیادی بهسلامتی مردم میزند مورد توجه نیست و کسی نیز به آن توجه نمیکند. این در حالی است که آلودگی هوا که بیشتر ناشی از عدم برنامهریزی و تصمیمات نادرستی بوده که درگذشته گرفته شد سلامتی مردم را با مخاطره مواجه میکند. دولت باید بهجای حرف زدن، تعارف و تبلیغ از نخبگان و متخصصان استفاده کند تا مشکلات کاهش پیدا کند. اگر دولت میخواهد مشکلات مردم را حل کند باید بدون توجه به سلیقه سیاسی نخبگان و تنها بر اساس تخصصی که دارند از آنها استفاده کند.